فلسفه

#طبیعت
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه
@Philosophy3Продвигать
44,26 тыс.
подписчиков
2,1 тыс.
фото
512
видео
2,14 тыс.
ссылок
@Hichism0 برای تبلیغ به این آیدی پیام دهید کانالهای پیشنهادی @Ingmar_Bergman_7 سینما @bookcity5 شهرکتاب @Philosophers2 ادبیات و فلسفه @audio_books4 کتاب صوتی @Philosophicalthinking فلسفه خوانی @TvOnline7 فیلم و سریال
#طبیعت

انسانها همه در بطن اویند و او در بطن همه.با همگان به بازی ای دوستانه است و همواره خوشحال اگر که آدم ها توشه ای بیشتر از او برگیرند.بازی اش با بسیاری کسان پنهانی است و پیش از آن که دریابند،این بازی را به آخر رسانده است.

آن ناطبیعی ترین چیزها هم طبیعت است.کسی که طبیعت را در همه جا نبیند،هیچ جا به درستی نمی بیندش.

طبیعت خویشتن را بسیار دوست دارد و با چشم و دلی بی شمار تا جاویدان غرق تماشایخود است.به تقسیم خود می پردازد،تا به این وسیله از وجود خود لذتی بیشتر ببرد و پیوسته خوشگذرانان بیشتری پدید می آورد .از گفت و شنود سیر نمیشود.از وهم و پندار خوشش می آید و با سختگیری خودکامان کیفر میکند اگر کسی در خود و دیگران به تخریب کردن وهم روی بیاورد .در عوض هر آن کس در پیروی از او اعتماد نشان دهد،وی را چون کودکی بر قلب خود میفشرد.

کودکانی بیشمار دارد و در قبال هیچ کدامشان ناخن خشکی مطلق نشان نمی دهد،با این حال برخی از آنها را عزیزتر می دارد و بر سرشان نثاری بیشتر میکند،و بسیاری را هم به پای آنان قربانی.حمایتش از آن بزرگان است.

مخلوقات خود را از عدم بر می آورد.و با آنها نمی گوید از کجا آمده اند و به کجا می روند بر اینهاست که راهپویی کنند و بس.صرفا چرخه و مدار را میشناسد.


محرک و انگیزه های اندکی دارد که به رغم اندکی،هرگز فرسوده نمیشوند،بلکه همیشه کارایند و همیشه گوناگون.

نمایشش همیشه تازگی دارد،چرا که همیشه تماشاگرانی تازه می آفریند.زندگی زیباترین ساخته اوست،و مرگ شگرد او در راه برخورداری از زندگی بیشتر.


انسانی را در حجاب تاریکی درمیپیچد،اما در وجودش کششی جاویدان به طرف نور قرار میدهد.همزمان به زمین وابسته اش می کند،نیز کاهل و سنگینش،وبا این حال هر باره از نو به خود می آوردش.

در هر پدیده نیاز می نهد،چرا که پویش را دوست دارد.و طرفه آنکه به این همه پویش با مختصر فنی تپش می بخشد.هر نیاز به سهم خود احسانی است.و چون به شتاب خشنود شد،به شتاب از نو سر برمیدارد.وهر آن جا که نیاز بیشتری نهاد،هر یک شان سرچشمه شوقی نو می شود،شوقی که با این حال پس از یک چند به تعادل می رسد.

در هر لحظه برای بلندترین جهش خیز بر می دارد و در هر لحظه در هدف است.

عین کبر است و نخوت،اما نه در قبال مایی که برای اثبات توان خود پدید آورده است.


کودکان را به هنر آفرینی خود رها میکند،دیوانگان را هم به داوری شان،و وامی گذارد که هزاران کس بر کار و کوشش خود کور باشند،با این حال از همه ی آنها حظ خود را میبرد و اجر خود را هم.

همگان در پیش قوانینش سر تمکین فرو می آورند.حتی اگر به تقابل با آن بلند شوند،و با کارکرد او همسویند،حتی اگر از سر تخالف با آن برآیند.

هر آنچه عطیه میکند،بدل به احسانش می سازد،چرا که آن را چشم پوشی ناپذیر میکند.درنگ در کار می آورد،تا از او بخواهند.و شتاب در کار می آورد،تا کسی از عطیه هایش سیر نشود.


نه زبانی دارد و نه کلامی.با این حال زبان می آفریند و قلب هم.و در پرتو آنها احساس میکند و سخنگویی هم.


چند جرعه از جام عشق را جبران زندگی ای سراسر رنج میسازد

تو به هیچ رو از باطنش توضیحی بیرون نمیکشی و به زور چیزی از او نمی ستایی،مگر آن که خود داوطلبانه هدیه ات کند.اما در راه مقصودی نیک.و تو،بهتر آنکه هیچ متوجه نیرنگش نشوی

مرا به عرصه آورده است و خودش نیز خواهدم برد.و من به ان اعتماد میکنم.طبیعت،حتی اگر دشنام دهد،از صنع دست خودش نفرت ندارد.این من نبودم که از او سخن گفتم.هر آن راست یا ناراست را،او خود به زبان آورده است.هر آنچه هست ،گناه اوست،هر آنچه هست هم دستاورد او.

📚 #رنج_های_ورتر_جوان
👤 #یوهان_ولفگانگ_فون_گوته
📖 صفحه 182 _ 185
🔃 ترجمه #محمود_حدادی

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3 .
فلسفه
■ قسمت هفتم ■ #دکارت #رنه_دکارت را بی اغراق می توان «پدر فلسفه ی نو» دانست.پس از کشف مجدد انسان و طبیعت در دوران رنسانس،نیاز به گردآوری اندیشه های زمان در یک نظام روشن فلسفی بود و دکارت نخستین نظام ساز بااهمیت آن دوران. منظور از نظام فلسفی،فلسفه ای است که…
■ قسمت هشتم

#اسپینوزا

#باروخ_اسپینوزا از جامعه ی یهودی آمستردام بود ولی به علت دگراندیشی و کجروی تکفیر شد.
او می گفت مسیحیت و یهودیت با احکام جزمی خشک و مناسک صوریْ خود را زنده نگه داشته اند. او نخستین کسی بود که در مورد کتابِ مقدس تفسیرِ به اصطلاح تاریخی-انتقادی به کار برد.
اسپینوزا منکر این شد که کتاب مقدس کلمه به کلمه وحی خداوند است.در هواداری از آرمان آزادی بیان و در مدارای دینی کمتر کسی به قدرت و استحکام اسپینوزا سخن گفته است. او خود را یکسره وقف فلسفه کرد.
ستون های فلسفه اسپینوزا این است که از چشم انداز ابدیت به همه چیز نگاه کند.
به نظر او خدا جهان را نیافرید که خود بیرون آن بایستد بلکه خدا خودِ جهان است. او خدا و طبیعت را یکی دانست و گفت خدا همه چیز است و همه چیز در خداست.
به عقیده او تنها با رهاسازی خویشتن از احساسات و شهوات شخصی،می توان به خوشنودی و نیکبختی دست یافت.
مهم‌ترین اثر او #اخلاق_به_برهان_هندسی بود. منظور از اخلاق در فلسفه،بررسی رفتار اخلاقی برای #نیک_زیستن است.اسپینوزا اخلاق را هم به مفهوم هنر زندگی و هم به مفهوم رفتار اخلاقی به کار می برد.
او نیز مانند #دکارت که روش ریاضی را برای بازاندیشی فلسفی به کار گرفت می خواست با اخلاقیات نشان دهد که زندگی پیرو قوانین کلی طبیعت است.
انسان دو ویژگی یا تجلی خداوند را می شناسد.اسپینوزا آن ها را صفات خدا نامید.
این صفات همان هایی است که دکارت #اندیشه و #بعد خواند.البته که خدا صفات بسیار دیگری نیز دارد ولی اندیشه و بعد تنها صفاتی هستند که بشر می شناسد.
از سوی دیگر،چنانچه پیشتر ذکر شد،دکارت هستی را متشکل از دو جوهر کاملا مجزا یعنی اندیشه و ماده می دانست اما اسپینوزا این تقسیم را رد کرد.به نظر او تنها یک جوهر وجود دارد و آن هستی یگانه ای است که آن را به سادگی #جوهر و گاه #خدا یا #طبیعت خواند.از این رو اسپینوزا را #یکتاگرا می دانند و همین یکی شمردن خدا و طبیعت است که بین او و دکارت و نیز تعالیم یهودی و مسیحی فاصله می اندازد.
اسپینوزا تأکید می ورزید که تنها یک وجود،
کاملا و مطلقا علتِ قائم به ذات است و می تواند با آزادی تام عمل کند.تنها خدا یا طبیعت مبین فرایندی این چنین آزاد و این چنین تصادفی است.انسان در ابتدا آزاد آفریده می شود ولی به تدریج تحت تأثیر اوضاع پیرامون و جامعه از پیشرفت و رشد باز داشته می شود.او می تواند برای آزادی و رهایی از قیود بیرونی بکوشد ولی هیچگاه به اختیار و اراده آزاد دست نمی یابد.او بر آنچه بر بدن اش می گذرد اختیار ندارد چنانکه اندیشیدن خود را برنمی گزیند.پس انسان روح آزاد ندارد و کمابیش در پیکری مکانیکی محبوس است.
به عقیده ی اسپینوزا خدا یا قوانین طبیعت علت درونی هر چیزی است که روی می دهد.
درواقع باور داشت که خدا از راه این قوانین بر جهان فرمان می راند و مفهوم این حرف این است که “همه چیز در جهان مادی به #ضرورت روی می دهد.”
درواقع دید او از دنیای مادی یا طبیعی #جبری است،همان دیدگاهی که مورد توجه #رواقیان قرار داشت.
#اخلاقیات_اسپینوزا به طور مختصر به معنای #پذیرش_خویشتنداری است،اینکه دستخوش احساسات نشویم و با رسیدن به نوعی #ادراک_شهودی از کل طبیعت،باور داشته باشیم که هر چه در جهان رخ می دهد به ضرورت است و تنها در این حالت است که به خوشنودی و نیکبختی واقعی دست می یابیم، این را اسپینوزا “دیدن همه چیز از چشم انداز ابدیت” نامید.

📚 #دنیای_سوفی
👤 #یوستین_گردر
■ گردآوری #الهام_اولیائی

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3

■ در باب خوداندیشی


اهل فضل کسانی هستند که مطالعه ی خود را در میان صفحات کتاب ها انجام داده اند. اندیشمندان و نوابغ کسانی هستند که مستقیما به سراغ کتابِ #طبیعت رفته اند. اینها هستند که جهان را منور ساخته و بشریت را در راه خود گامی به پیش برده اند.


👤 #آرتور_شوپنهاور
📚 #جهان_و_تاملات_فیلسوف


join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3