▪️هیتلر درون خویش را بشناسیم
آلبرت بندورا، درباره الگوگیری نظریه جالبی دارد که فرد را شخصی اجتماعی میپندارد که برای احساس خودکارآمدی (به اصطلاح عامیانه اعتماد به نفس) دست به الگوگیری میزند تا آنچه درون خود به حالت نهفته وجود دارد را در فردی مشهور جستجو کند ؛ فرد برای این الگوگیری نیازمند سه فاکتور مهم با الگو است :
1⃣ ما بیشتر تحت تاثیر فردی قرار می گیریم که به نظر می رسد شبیه ماست تا فردی که با ما تفاوت زیادی دارد.
2⃣ افرادی که اعتماد به نفس پایین دارند از افرادی که اعتماد به نفس بالا دارند، به احتمال خیلی بیشتری از رفتار الگو، تقلید می کنند.
حال با این پیش فرض میتوان گفت که اگر میخواهیم خود و دیگران را بشناسیم شناخت الگوها بسیار مهم است، یک نگاهی به زندگی خود بندازیم نشان میدهد چقدر الگوی کودکیمان با بزرگسالیمان تغییر کرده است اما مساله جالبتر برای من این است که در جامعه ایران الگوهایی مانند
#هیتلر و هیتلرها محبوب افراد است که نشانه خوبی برای سلامت روان افراد جامعه ما نیست. هیتلر و هیتلرها از دو وجه برای افراد جامعه ما جذاب است :
🔹 نخست اینکه ویزگی های ناسالم روانی خود را با او در شباهت می بینیم (حذف افراد مخالف، تعصب و دیکتاتوری که به نوعی وسواس فکری عملی است، نژاد گرایی که به نوعی خودشیفتگی جمعی است و ...)
از این رو هیتلر و هیتلر ها وجه عملی یافته، امیال خودداری شده ماست
🔹 دوم وجود کم اعتماد به نفس و احساس ذلیل بودن خود را در بتی به نام هیتلر و هیتلرها جستجو میکنیم یعنی به نوعی خوددوستی خود را با فرافکنی بزرگ بودن دیگری و پرستش آن، انکار میکنیم و بت خود را جنبه نگهدارنده بقای روانی خویش می بینیم به جای آنکه متکی به خویش باشیم.
✍ #دانیال_اسماعیلیl
👇 عضو شوید
👇l
@Philosophers2