🐢💛کانال نشر فبک🐢💛

#فلسفه_در_عمل
Канал
Логотип телеграм канала 🐢💛کانال نشر فبک🐢💛
@PhiloP4cПродвигать
436
подписчиков
479
фото
58
видео
150
ссылок
زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد. سقراط درباره فلسفه فلسفه برای کودکان و نوجوانان کافه فلسفه مشاوره‌ی فلسفی سواد مالی 🐢همه آهسته و پیوسته برای رسیدن عجله نداریم🐢 ادمین کانال @sophia133
آیا مربی فلسفه برای کودکان باید فلسفه بداند؟
فائزه رودی
از نظر من مربی فلسفه برای کودکان باید فلسفه بداند. (البته این «بایدی» است که مخالف هم زیاد دارد. )این پرسشی است که مدتی پس از ورود فبک به ایران مطرح شد. وقتی دوره‌های تربیت مربی گسترش پیدا کرد و داوطلبان از رشته‌های مختلف در این دوره‌ها شرکت کردند این پرسش جدی‌تر شد. پاسخ‌های متفاوتی هم به آن داده شده است. عده‌ای معتقدند که صرف اجرای بعضی مهارت‌ها فبک را اجرا کرده‌اند و نیاز به دانستن فلسفه نیست. من با این رویکرد کاملا مخالفم. به دو دلیل: نخست اینکه مهارت در چندین جلسه کار خودش را انجام می‌دهد. منظورم این است که وقتی دانش‌آموزان یا مخاطبان شما به مهارت‌ها تسلط پیدا کردند، کلاس شما روی دور تکرار می‌افتد و شما مجبور هستید با مخاطبان تازه کار کنید. اما وقتی شما در کنار مهارت‌ها با مفاهیم فلسفی و منطقی سروکار داشته باشید. مهارت‌ها و مفاهیم را با هم پیش خواهید برد و اگر چندین دوره با یکسری مخاطب سر و کار داشته باشید به مرور زمان گفت‌وگوهای فلسفی جذاب‌تر و کلاس‌های بانشاط‌تری خواهید داشت. چون مخاطب شما از مهارت‌ها عبور کرده است و در سایه تسلط به مهارت‌ها گفت‌وگوهایش را درباره‌ی مفاهیم فلسفی پیش می‌برد.
یک نکته‌‌ای را هم عرض کنم فلسفه دانستن به معنای این نیست که حتما فلسفه را به صورت آکادمیک و دانشگاهی آموزش دیده باشیم و خوانده باشیم. با مطالعه‌ی شخصی یا حتی کارگاه‌های فلسفی که در موسسه‌ها برگزار می‌شود می‌توان سواد و فهم فلسفی خود را پیش برد. می‌توان از کتاب‌های ساده‌تر شروع کرد. مثلا اگر از فلسفه هیچ چیز نمی‌دانید و به مطالعه‌ی متون کلاسیک فلسفه هم علاقه ندارید. دنیای سوفی را بخوانید که هم داستان است هم تاریخ فلسفه.
https://t.center/PhiloP4c
یک مثال هم از تجربه‌ی شخصی خودم بزنم. دانشجوی دکتری بودم برای کلاس دکتر مالک حسینی اخلاق ارسطو را می‌خواندیم هم‌زمان با دانش‌آموزان پسر پنجم ابتدایی هم فبک داشتم. جلسه‌ی پنجم یا ششم گفت‌وگوی ما به سمتی رفت که یکی از دانش‌آموزان به اسم پارسا از اخلاق، انصاف و قانون صحبت کرد. در تبیین گفته‌اش مثالی زد که من ناخودآگاه گفتم: «تو یک پا ارسطویی پارسا»(البته شما چنین واکنشی در کلاس نداشته باشید من از شدت هیجان نتوانستم خودم را کنترل کنم) همان روز فکر می‌کردم اگر من نظریات اخلاقی ارسطو را نمی‌دانستم چه بسا از روی این مفاهیم رد می‌شدم و درکی از فلسفی بودنش نداشتم. چه بسا هیچ گفت‌وگوی فلسفی هم شکل نمی‌گرفت.
لیپمن در کتاب «فلسفه در کلاس درس» می‌نویسد: دانشجو یا تسهیل‌گر «ابعاد فلسفی گفت‌وگوی کودکان را تشخیص دهد و آنها را به کاوش در این حوزه‌ها با همکلاسی‌های خود تشویق کند.» و این محقق نمی‌شود مگر اینکه تسهیل‌گر به مفاهیم فلسفی مسلط باشد . این تسلط می‌تواند از ابتدایی‌ترین شکل آن با مطالعه متون فلسفی شکل گیرد تا تحصیل در رشته‌ی فلسفه به شکل آکادمیک‌اش.
https://t.center/PhiloP4c

لیپمن حتی با اینکه نظریات فیلسوفان را به ساده‌ترین شکل برای بچه‌ها بازگو کنیم مخالفتی ندارد. در همان کتاب می‌نویسد: «هنگامی که کودکان می‌پرسند «زمان چیست؟ » پرسشی فلسفی پرسیده‌اند و دلیلی وجود ندارد که آنها از طریق گفت‌وگو با همسالان و آموزگارانشان در معرض برخی دیدگاه‌های جایگزینی قرار نگیرند که فلاسفه ارائه نکرده‌اند، البته به شرطی که این دیدگاه‌ها بتوانند با عباراتی بیان شوند که برای آنها قابل فهم باشد.» یادم می‌آید خانم ایزابل میلون در پژوهشگاه با بچه‌ها اجرا داشتند بعد وقتی می‌خواستند مثلا سخنی از هگل را برای بچه‌ها بگویند می‌گفتند من یک دوستی دارم به اسم هگل. هگل درباره‌ی فلان موضوع چنین می‌گوید و در حد یک جمله‌ی خیلی ساده بیان می‌کردند.
در پایان حرف همان است که در آغاز گفتم. فلسفه دانستن مربی فلسفه یک ضرورت است که کلاس‌های او را پویاتر پیش می‌برد.
.https://t.center/PhiloP4c

#فلسفه
#فلسفه_برای_کودکان_و_نوجوانان
#فبک
#فلسفه_در_فبک
#فلسفه‌ورزی
#فائزه_رودی
#فلسفه_در_عمل
#فلسفه_خوانی
#فلسفه_دانی
#فلسفه_آکادمیک
#فلسفه_دانشگاهی
فلسفه برای کودکان چه اثری روی خودم گذاشت؟
فائزه رودی
.https://t.center/PhiloP4c

اثرگذاری فبک برایم در دو وجه بود یکی در نسبت با آدم‌بزرگ‌ها دیگری در نسبت با کودکان.
زمانی که دکتری فلسفه قبول شدم چند سالی بود فلسفه برای کودکان کار می‌کردم. روزهای اول ترم یک دکتری یک کم گیج بودم. انگار شیوه‌ی آموزش را فراموش کرده بودم بس که در فضای فلسفه برای کودکان نفس کشیده بودم. تو دلم دائم می‌گفتم چرا فقط استاد صحبت می‌کند؟ چرا ما نظر نمی‌دهیم؟ چرا از ما چیزی نمی‌پرسند؟ انگار فضای آموزشی برایم غریبه بود. اما خب به مرور سازگار شدم. وقتی سر کلاس دکتر مالک حسینی قرار شد درباره‌ی بخشی از نیکوماخوس ارسطو صحبت کنم تلاش کردم به شیوه‌ی فبک ارائه کنم حتی به هم‌کلاسی‌هایم برگه دادم که پایان کار نظر خودشان را درباره‌ی بحث با اسم و فامیل‌شان بنویسند. دوستانم مقاومت داشتند در نوشتن اسم‌شان و خیلی ارزیابی جذابی نشد. لیپمن را یاد کردم درست فهمیده بود دوران دانشجویی برای این کارها دیر است باید از کودکی آغاز کرد.
https://t.center/PhiloP4c
حتی در همان ایام برای مربیان یک مدرسه‌ی معروف هم دوره‌ای گذاشتم. آدم‌بزرگ‌ها کلافه‌ام می‌کردند پر از پیش‌فرض، پر از قضاوت، پر از مقاومت. وا نمی‌دادند. پرسش‌هاشون فراتر از شام امشب چی بپزم نرفت. از کلاس‌شان که بیرون آمدم باز هم گفتم روحت شاد لیپمن. بعدها تمام تلاشم را کردم با آدم‌بزرگ‌ها همدلانه‌تر کارگاه برگزار کنم و خیلی ازشون توقع یک ذهن کودکانه‌ی کنجکاو و مشتاق را نداشته باشم.
آدم‌بزرگ‌ها طور دیگری هم آزارم می‌دادند. وقتی بچه‌ها را قضاوت می‌کردند و به ایشان برچسب‌های لجبازی، نادانی و چیزهایی از این دست می‌زدند (و می‌زنند) یادم می‌آید در یکی از دبیرستان‌های معروف تهران تفکر کار می‌کردم وقتی می‌خواستم بروم سر کلاس مدیر مدرسه گفت: کولر خراب است اگر بچه‌ها اعتراض کردند رو بهشون نده! سکوت کردم رفتم سر کلاس و بعد از یک گفت‌وگوی پر شور آمدم تو دفتر مدیر پرسید بچه‌ها چی گفتند گفتم هیچی از تنها چیزی که در کلاس حرف نزدیم کولر بود. در همان مدرسه وقتی تو دفتر می‌نشستم معلم‌ها دائم از این صحبت می‌کردند فلانی فقط به درد شوهر کردن می‌خوره به مامانشم گفتم. مگه آدم اینقدر خنگ می‌شه.... کلافه می‌شدم از جلسه‌های بعدی چایی‌ام را بر می‌داشتم و می‌آمدم تو حیاط می‌ایستادم. آنها از بچه‌هایی صحبت می‌کردند که از نظر من بسیار بسیار بسیار از من جلوتر، داناتر و آگاه‌تر بودند.
https://t.center/PhiloP4c

من در فبک اعتماد و احترام به بچه‌ها بیش از پیش تمرین کردم و مدعی‌ام که یکی از خودشان می‌شوم، همه‌ی تلاشم را می‌کنم عالم را از چشم آنها ببینم، با ایشان همدل باشم. از ایشان یاد بگیرم و با هم کارگاه و کلاس را پیش ببریم. چند وقت پیش در ضبط رادیو یکی از دخترها می‌گفت: خانم رودی طرفدار بچه‌هاست نه آدم‌بزرگ‌ها و خیلی خوب بچه‌ها را درک می‌کند این ارزیابی از دورهمی‌مان برایم بسیار ارزشمند بود و هست و خواهد بود.
شاید برای همین است که در بعضی جمع‌هایی که آدم‌بزرگ‌‌ها و بچه‌ها با هم هستند سکوتم اما در دلم حرص می‌خورم و آه می‌کشم. گاهی از اینکه به کودکان و نوجوانان اعتماد نمی‌شود. گاهی از اینکه به کودکان و نوجوانان احترام گذارده نمی‌شود. گاهی از برچسب‌هایی که به کودکان و نوجوانان زده می‌شود. گاهی از اینکه کودکان و نوجوانان شنیده و دیده نمی‌شوند. گاهی از اینکه کودکان و نوجوانان با همسالانشان مقایسه می‌شوند. اگر خودم هم جایی حواسم نبوده است تلاش کردم جبرانش کنم.

فبک سال به سال در ارتباط با کودکان و نوجوانان عمیق‌ترم کرد. خیلی ازشون یاد گرفتم. ظاهرش این بوده است که من تسهیل‌گرشان بوده‌م اما همواره آنها غافلگیرم کردند و بسیار یادم دادند.
.
‌.
.
#من_از_دنیای_بدون_کودک_می‌ترسم
#به_کودکان_اعتماد_کنیم
#فلسفه_برای_کودکان_و_نوجوانان
#فلسفه_با_طعم_عمه
#فلسفه_در_عمل