📜[بمناسبت هفدهم دیماه
سالروز تولد
#محمدرضا_لطفی]
🔹به:
پیرِ دیرِ آوا،
محمدرضا لطفی🔸پیرِ چنگی نشسته در ایوان، میگدازد به آهْ کیوان را
سازِ صد لحن مویه در دستش، مینوازد هزاردستان را
مثل آن بادها که میمویند، مثل این بیدها که میگریند
ابرها، همنوای آوازش، میگشایند سرّ باران را
با دلِ داغ و ریش و موی سپید، مثل آتشفشانِ برفآلود
پیر چنگی نشسته در ایوان، میگدازد به آه کیوان را
🔸میشناسی اگر ببینیمان، ما: همان باهمانِ همپیمان
ما همانیم، بیوفا نشدیم، نشکستیم این نمکدان را
یادت از ما مگر نمیآید؟ ما: همانها که پیش از این بودیم
همه بودیم، یکزبان، یکدل، رمه بودیم بانگ چوپان را
بعضی از جادهها کویر شدند، شبنوردان بهانهگیر شدند
هرچه مضراب روی تار نشست، حزن را نغمه بست و حرمان را
در حجاز و عراق میخواندند، وصلِ ما را فراق میخواندند
ماندگان در وحل نفهمیدند، حال ما راهیانِ توفان را
تو نبودی و خاک میبلعید خونِ گرمِ برادرانم را
آنچنانی که کشتِ تشنۀ آب نوبرِ قطرههای باران را
تو نبودی و تیر و ترکش بود، خون و خنجر، تفنگ و آتش بود
چنگ و دندان سلاحِ یاران شد، پاسبانی کتاب و میزان را
🔸پیر چنگی، امید نومیدان، یادت از ما مگر نمیآید
که بر آتش نهادهایم امشب جگرِ چاکچاکِ بریان را
خاطر شهر از صدا خالیست، از صداهای آشنا خالیست
پر کن از نغمههای چاووشی گوشِ بیهوشِ این خیابان را
ردپاهای مانده بر جا را بادهای بیآبرو شستند
دل به پیرانِ خرد و خسته مبند، اذنِ خواندن بده جوانان را...
دیگران یا خموشِ پرهیزند، یا نواخوانِ مرگِ شبدیزند
تو بخوان زخمهای مردم را، غم نان را و درد ایمان را
🔸چند از این خستگی و خاموشی، پیر چنگی، بزن که چاووشی
راه فریاد در گلو باز است، بار دیگر سرود «ایران» را...
🔹#امید_مهدی_نژاد#موسیقی #موسیقی_ایرانی #چاووش👁🗨@OmidMahdinejad