#اميرى نِماشونِ سر وا دَکِته صحرا ره داره چِله چو بَوِرده مه قِوا ره تازه بورده شیر دَکِفه مه پِلا ره خبر بِمو وِرْگ بَزّو مه گیلا ره ترجمه: غروب دلگيرى است و باد در صحرا مى پيچد و شاخ و برگ ها ى درختان قباى مرا پاره پاره كرد(از بس براى دام علوفه و غذا تهيه كردم) گرگ در حالى به من حمله كرد و گيلا(گاو زرد) مرا دريد كه تازه قرار بود سر سفره خالى ام كه پلوى خالىِ (محصول كارم در شاليزار ) بود با شير اين گاو برايم دلچسب شود
كنايه از بى وفايى روزگار و مرگ جوان و يا فرزند دلبند و يا نان آور خانواده نيز هست. و كنايه از عمق فقر و بد بيارى... #اميرى_خوانى يكى از گونه هاى #ترانه#مازندران در بيان #خرده_روايت است كه در ميان مردم مازندران جايگاه ويژه دارد و سينه به سينه تا به امروز نقل شده است.این گونه آواز از اشعار #امیر_پازواری شاعر دوره صفویه که به زبان مازندرانی گفته شده است استفاده میکند. این اشعار بیشتر دو بیتی و يا #رباعى است و با عبارت «امیر گِته» (امیر گفته) شروع و در اکثر مواقع به صورت سؤال و جواب شعری آورده میشوند. #شيخ_العجم و #اميرالشعرا از القاب اميرى پازوارى است.که او پس از تصرف مازندران به دست #شاه_عباس_صفوی به وی پیوست و از شاه القابی دریافت کرد.پس از مرگ شاه عباس او به #پازوار برگشت و تا آخر عمر در آنجا زندگى كرد.روایت است که وی #ملکالشعرا ى دربار #خیرالنسا_بیگم مادر شاهعباس بود و پیش از جلوس شاهعباس نیز در دربار صفویه نقش برجستهای داشته است. نخستین بار #الکساندر_خودزکو ایران شناس لهستانی در سال 1842میلادی از او با نام شیخالعجم امیر پازواری نام برد و چند سروده از او را چاپ كرد.و نيز #برنهارد_درن خاور شناس روسی با همکاری #میرزا_محمد_شفیع_بارفروشی در #سن_پترزبورگ مجموعهای با نام #کنزالاسرار با ترجمه فارسی به چاپ رساند. در ایران نیز نخستین بار #رضاقلی_خان_هدایت_طبرستانی در نوشتههایش به پازواری اشاره کردهاست. شما مى توانيد در منابع زيز اطلاعات بيشترى دريافت كنيد: ١_مقدمهای بر کنزالاسرار، نوشته: جهانگیر نصر اشرفی، چاپ :ساری، مقدمه (صفحات1الی10) ٢_ترانههای محلی ساکنان کرانههای جنوبی دریای خزر- الکساندر خودزکو، مترجم جعفر خمامی زاده -انتشارات سروش۱۳۸۲ تهران با احترام #دكتر_فردوس_حاجيان #هيات_علمى_دانشگاه بنيانگذار #صلح_فرهنگى #Cultural_Peace كانال تلگرامى #نخبگان_مازندران @nokhbegan_mazandaran
#اميرى نِماشونِ سر وا دَکِته صحرا ره داره چِله چو بَوِرده مه قِوا ره تازه بورده شیر دَکِفه مه پِلا ره خبر بِمو وِرْگ بَزّو مه گیلا ره ترجمه: غروب دلگيرى است و باد در صحرا مى پيچد و شاخ و برگ ها ى درختان قباى مرا پاره پاره كرد(از بس براى دام علوفه و غذا تهيه كردم) گرگ در حالى به من حمله كرد و گيلا(گاو زرد) مرا دريد كه تازه قرار بود سر سفره خالى ام كه پلوى خالىِ (محصول كارم در شاليزار ) بود با شير اين گاو برايم دلچسب شود
كنايه از بى وفايى روزگار و مرگ جوان و يا فرزند دلبند و يا نان آور خانواده نيز هست. و كنايه از عمق فقر و بد بيارى... #اميرى_خوانى يكى از گونه هاى #ترانه#مازندران در بيان #خرده_روايت است كه در ميان مردم مازندران جايگاه ويژه دارد و سينه به سينه تا به امروز نقل شده است.این گونه آواز از اشعار #امیر_پازواری شاعر دوره صفویه که به زبان مازندرانی گفته شده است استفاده میکند. این اشعار بیشتر دو بیتی و يا #رباعى است و با عبارت «امیر گِته» (امیر گفته) شروع و در اکثر مواقع به صورت سؤال و جواب شعری آورده میشوند. #شيخ_العجم و #اميرالشعرا از القاب اميرى پازوارى است.که او پس از تصرف مازندران به دست #شاه_عباس_صفوی به وی پیوست و از شاه القابی دریافت کرد.پس از مرگ شاه عباس او به #پازوار برگشت و تا آخر عمر در آنجا زندگى كرد.روایت است که وی #ملکالشعرا ى دربار #خیرالنسا_بیگم مادر شاهعباس بود و پیش از جلوس شاهعباس نیز در دربار صفویه نقش برجستهای داشته است. نخستین بار #الکساندر_خودزکو ایران شناس لهستانی در سال 1842میلادی از او با نام شیخالعجم امیر پازواری نام برد و چند سروده از او را چاپ كرد.و نيز #برنهارد_درن خاور شناس روسی با همکاری #میرزا_محمد_شفیع_بارفروشی در #سن_پترزبورگ مجموعهای با نام #کنزالاسرار با ترجمه فارسی به چاپ رساند. در ایران نیز نخستین بار #رضاقلی_خان_هدایت_طبرستانی در نوشتههایش به پازواری اشاره کردهاست. شما مى توانيد در منابع زيز اطلاعات بيشترى دريافت كنيد: ١_مقدمهای بر کنزالاسرار، نوشته: جهانگیر نصر اشرفی، چاپ :ساری، مقدمه (صفحات1الی10) ٢_ترانههای محلی ساکنان کرانههای جنوبی دریای خزر- الکساندر خودزکو، مترجم جعفر خمامی زاده -انتشارات سروش۱۳۸۲ تهران با احترام #دكتر_فردوس_حاجيان #هيات_علمى_دانشگاه بنيانگذار #صلح_فرهنگى #Cultural_Peace كانال تلگرامى #نخبگان_مازندران @nokhbegan_mazandaran