با عرض سلام خدمت تمامی اساتید، دانشجویان و علاقمندان به مباحث قرآنی و به خصوص مخاطبان کانال زیر سقف آسمان.
از جناب دکتر نکونام و جناب درزی به خاطر توجه به نوشتهی بنده در خصوص کیفیت
نزول آیات و سور قرآن کمال تشکر را دارم و همچنین از جناب محدثی که زمینه بحث و گفتوگو را پیرامون موضوعات مختلف در این کانال فراهم آورده اند.
و اما در خصوص کیفیت
نزول قران، و همچنین تمامی حوزههای علوم اسلامی از آنجاییکه زیر بنای مطالعات تاریخی ما، از گذشته تا به امروز، متون روایی و تفسیری بوده، هیچگاه نتوانستهایم از چارچوب ترسیم شده در خصوص
نزول قرآن فراتر رویم. و حتی نظریات جدیدی که از سوی روشنفکران هم مطرح شده داخل در همان چارچوب است فقط با ادبیاتی متفاوت و رنگ و لعابی دیگر.
بحث
نزول قران در وهلهی نخست به کیفیت وحی پیوند میخورد که در واقع مبهم ترین مساله در حوزه دین هست و هر اظهار نظر در خصوص کیفیت
نزول قرآن مبتنی بر دیدگاه صاحب نظر در خصوص اصل وحی خواهد بود.
در مرحلهی بعد بین وحی نازل شده و وقایع خارجی و مقتصیات زمانی و مکانی نسبتی تام برقرار است یعنی هیچ ایه یا سورهای در خلاء و بیارتباط به وقایع عینی و خارجی و به صورت ابتدایی نازل نشده.
در همین راستا بحث
نزول دفعی کل قران که از یک سو مستند به روایات بیتالمعمور است و از طرفی چنانکه طریقهی علامه طباطبایی هست که سعی نمودهاند آن را با آیات قران و قائل به تفاوت معنایی انزل و نزّل آن را مستند سازند، صرف نظر از آنکه هیییییچ فایده و ثمری بر آن مترتب نیست، مورد مخالفت دیگران قرار گرفته و با خود قران کاملا ناسازگار است و تصوری که در خصوص نسبت میان شب قدر و
نزول قران وجود دارد ربطی به
نزول دفعی کل قران ندارد.
نگاه تاریخی و تبیین واقعگرایانه به قران نمیتواند برخاسته از نوع نگاه بسییییار متاخر و ایدئولوژیک امروزی ما به قرآن یا روایاتی باشد که بهواقع نوعی مهندسی معکوس هستند.
انصاف آن است علیرغم اینکه مطالعات قرانی در میان مسلمانان از پیشینهی درازدامنی برخوردار است ولی مطالعات غربیان در این زمینه منسجمتر، واقعبینانهتر و سازگارتر با خود قران است.
مطالعهی سورههای قران بخصوص سورههای مکی به خوبی نشان میدهد که هر سوره از چند دسته آیه تالیف شده که مشخصه بارز این دسته آیات، طول و فاصله آنها هست. از همین رو هر دسته آیه از حیث لفظ و معنا و موضوع کاملا منسجم بوده و دسته آیات با طول و فاصله یکسان، بر محور موضوعی خاص میچرخند و به نزولی واحد و دفعی اختصاص دارند.
از این رو نباید از مهمترین شاهد لفظی که همان طول و فاصله یکسان آیات هست بهراحتی عبور کرد و دست به دامن توجیهات ذهنی و آرایه تراشیهای بدون دلیل و ذوقی شد.
نظریهی
نزول دفعی اکثر سورههای قران که اخیراً از سوی برخی قرآنپژوهان مطرح شده و حتی تفسیر ساختاری را برآن بنا نهادهاند، به میزان
نزول دفعی کل قران بیدلیل و غیر مستند است در واقع طرفداران این نظریه علیرغم مشاهده ناهمسانی های لفظی، سبکی، لحنی و موضوعی سورهها، قائل به انسجام آنها هستند و این انسجام را معلول
نزول دفعی یا
تدریجی و پیوسته آیات هر سوره گرفتهاند و حال آنکه از روند
تدریجی شکلگیری قران و تبدیل قران نازل شده به قران مکتوب شده غفلت کردهاند.
البته در این زمینه چالشهای جدی بسیار زیادی وجود دارد نظیر همجواری آیات ناسخ و منسوخ، پدیده ایات مستثنیات، عدم موافقت زمانی برخی آیات با وقایع متناظر خارجی، سیر تشریع احکام و ... که در تمامی این موارد مفسران و دانشمندان و قران پژوهان از گذشته تا به امروز به جای ارائه یک تبیین واقعبینانه از کیفیت
نزول قران به توجیهات ذهنی و سلیقهای رو اوردهاند. و در مقام توجیه تک تک موارد نقض برآمدهاند.
ناگفته نماند که برخی از سورههای قران به صورت دفعی نازل شده که مشخصههای ظاهری اشاره شده در آنها مشهود است و از طرفی انسجام فی الجمله و درونی سورهها و حتی قالبگیری واحدهای پراکنده
نزول در قالب سوره، عامل دیگری دارد که در حال حاضر بهعنوان یک فرضیه جدید و در قالب رساله دکتری مورد بررسی و پژوهش هست.
بابت طولانی شدن سخن از تمامی خوانندگان عذرخواهام و بار دیگر از استاد نکونام تشکر میکنم، چرا که علاقمندی من به این حوزه تا حدی متاثر از آشنایی با نگاه خاص ایشان به این مسایل بوده است.
✍ محمدعلی غیوردانشجوی دکتری دانشگاه تهران
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
#قرآن#درزی#غیور#نکونام#نزول_دفعی #نزول_تدریجی @NewHasanMohaddesi