♦️در بارهی کورش / ۵۱
تاریخ مداراگریی دینیی بشر: ریشههای مداراگریی دینیی کورش
✍️ حسن محدثیی گیلوایی۱۳ فروردین ۱۴۰۳
۷. همانطور که گفته شد، روند توحیدی شدن ادیان در درون فرهنگ دینیی چندخداپرستانه رخ میدهد و تمامیی ادیان توحیدی از بستری چندخداپرستانه پدیدار شده اند. حتا ادیانی چون بودیسم که فاقد خدای شخصواری هستند، از دل فرهنگی چندخداپرستانه شکل گرفته اند. این روند در فرهنگهای دینیی مختلف به اشکال مختلفی پیش میرود. خدایان گاه با هم ادغام میشوند و گاه جایگزین هم میشوند. گاه خدایان در میان اجتماعات منتقل میشوند و جای خدایان دیگر را میگیرند.
۸. به میزانی که فرآیند توحیدی شدن فرهنگ دینیی چندخداپرستانه بیشتر جلو میرود، سازمان کارگزاران دینی در آن جامعه بهطور بالقوه نیرومندتر میشود و به همان میزان ساز و کارهای طرد دینیی قویتر و کارآمدتری پدید میآیند.
۹. تاریخنگاریی موجود معمولاً در بستری شکل گرفته است که در آن فرهنگ دینیی توحیدی مسلط است و این نوع تاریخنگاری عملاً در هوای فرهنگ دینیی توحیدی نفس میکشد و چه بسا در مواردی ناتوان از فهم برخی پدیدههای فرهنگ دینیی چندخداپرستانه است.
در چندخداپرستیی افراطی و شدید گاه هزاران خدا شمارش شده است؛ یعنی مردم در درون یک فرهنگ دینیی چندخداپرستانه هزاران خدا را تقدیس و تکریم میکنند. بهعنوان مثال، در هند باستان هزار خدا وجود داشته اند:
«خود دواها همچون جمعیت رنگارنگی هستند. کوشش در جهت شمارش آنها، از طریق نام بردن اسامی خاص هر یک از ایشان، تقریباً تا سقف هزار تا جلو رفته است. اکثر اینها مذکرند و تنها چند «دِوا»ی بیاهمیت مونث وجود دارند که به نام «دِوی» خوانده میشوند. هر چند که تنها معدودی از دِواها برای دین ودایی از اهمیت بالایی برخوردارند. جای تعجب نیست که آتش قربانی، به نام آگنی، جزو یکی از آنهاست. از طریق اوست که بشر با خدایان (دواهای) دیگر ارتباط برقرار میکند، زیرا هدایا و پیشکشهایی که برای آنها فرستاده میشود نیز از طریق نامبرده انجام میگیرد» (هاردی، ۱۳۷۷: ۱۰۸).
تعداد خدایان در تمدن سومری -از قدیمیترین تمدنهای بشری- خیلی بیشتر از این گزارش شده و البته گفته شده است که خدایان سومری با یکدیگر بسیار مهربان بوده اند و جا را بر هم تنگ نمیکرده اند:
«نخستین مجموعهی خدایان متعدد در عصر سومریان به ظهور رسید. اسامی این خدایان افزون از چهار هزار است که هر یک مظهر جزئی از مظاهر طبیعت شمرده میشدند. در آم میان شش خدا بر دیگران تفوق و برتری حاصل کردند که عبارت بودند از:
۱. آنو، ربّ آسمان، خدای بزرگ در شهر اوروک، سلطان قدیم و ربالارباب کهنسال؛
۲. انلیل، ربّ جوّ فوقانی و اراضی تحتانی، خدای محارب و جنگجو در شهر نیپور؛
۳. سین، خدای ماه، معبود شهر اور؛
۴. بابار که بعدها نام شمش حاصل کرد: خدای آسمان و آفتاب در شهر لارسا؛
۵. ائا یا انکی، خدای میاه و آبها در شهر اریدو؛
۶. نینتود، خدای مؤنث (مادر کل) که او را عشتر نیز میگفتند، در شهر کیش.
نزد مردم این شهرها، هر خدای مذکر از داشتن همسر و زوجهای مؤنث ناگزیر بود و او را نیز در معبد مخصوص وی پرستش میکردند. البته بعضی خدایان مانند نینتود مؤنث (رب مادر) از این قاعده مستثنا بودند و در نزد بعضی دیگر مانند خدای آنو که خود اهمیتی نداشت، ولی دخترش عظمت حاصل کرد که دوشیزهای است آسمانی موسوم به اینمی. این خدایان با هم معاشرت میکردند و نسبت به یکدیگر مهربان بودند و هیچ خدایی عبادت خدای دیگر را منع نمیفرمود. البته مقام عظمت و معبد بزرگ شهر متعلق به بزرگترین خدایان و رب اکبر بود، ولی معبدهای کوچکتر و حقیرتر نیز برای دیگر خدایان خرد، در محلات مختلف شهر، بنا میشد» (ناس، ۱۳۸۵: ۶۷-۶۶).
ادامه دارد.
👇👇👇#کورش#داریوش#قبیلهگرایی#هخامنشیان#تورج_دریایی#چندخداپرستی#استبداد_تخصص#تاریخنگاری_ایدهئولوژیک@NewHasanMohaddesi