♦️برای دفاع از حقوق زن دلایل ماورایی نتراشیم
✍ عارف خراسانی۱۸ دی ۱۴۰۲
من تا حدی با افکار جناب اقای دکتر ناصر مهدوی آشنا هستم و ایشان را یک انسان با صداقت و دلسوز و خواهان عدالت و معترض به ظلم یافتهام. بسیار ایشان را دوست میدارم و جان بیقرارش و دردمندش را ستایش میکنم.
استاد مهدوی عزیز گفتهاند که در اعتراض به رفتارهای ظالمانهی حاکمیت، از مولانا استمداد طلبیده و با زبان مولوی، علیه جور و ستم علیه زنان بشورند؛ اما پرسش من این است که چرا ما برای احقاق حق زنانمان باید از مولوی کمک بطلیم؟ آیا این قسم سخنان باعث میشود که مردم عامه در مورد احکام فقهی که در جهان امروز ضد زن تلقی میشود تجدید نظر کنند؟ آیا هیچ دستاویز عقلانی برای آگاهی عامه مردم وجود ندارد که از سر ناگزیری، زن را مصداق حضور خدا بدانیم و او را از آن لحاظ که زن است و حضور خداست شایستهی احترام و تکریم بدانیم و با ترویج این افکار باعث سوءاستفاده از سوی برخی از زنان شویم؟
چرا برای احقاق حقمان به زمین فرود نمیآییم و از دستاوردهای بشری که بعد از قرنها زنستیزی، بشر به آنها دست یافته سخن نمیگوییم؟ چرا باید مدام برای نهادینهکردن نگاههای انسانی به زیست و زندگی آدمیان دلایل ماورایی بتراشیم؟ مگر همین حقوق بشر نمیگوید که هر انسانی از آن حیث که انسان است فارغ از ملیت و جنسیت و زبان و رنگ پوستش ذی حق است ؟ چرا برای انسان همین انسانی که بعد قرنها زجر و رنج و بتپرستی و اسطورهگرایی و دینداری اکنون با عقل خودبنیاد بشری توانسته است که جلوی خیلی از باورهای نادرست گذشتگان بایستد و از حقوق خود به عنوان یک انسان مدرن سخن بگوید در کلام و اندیشهی اهل فرهنگ ما غریب باشد که برای ایستادگی در برابر ظلم و جور، دلایل ماورایی این چنینی که در گفتمان مسلط جهان سنت بلکل غایب بوده را بتراشیم؟ عالمان دین و حتی بزرگانی چون ابوعلی سینا افکارشان مطابق با زمانهی خودشان ضد زن بوده، چه اشکالی دارد این گذشته زن ستیز را نقد کنیم؟ آیا قیاس نفس، به زن خود مصداق حقیر بودن موجودیت زن در گفتمان مسلط آن جامعه نیست؟ چه اصراری داریم آنچه را که نداشتهایم وانمود کنیم بهتر از آنچه که انسان مدرن به آن دست یافته جلوه دهیم؟
بحث آقای محدثی هم بنظر من نه توهین به شخصیت دکتر مهدوی است و نه اتهام زنی بلکه نقد ایشان به سخنان اینچینی این است که با تمیز ارکان سپهر معرفتی جهان سنت و جهان مدرن سعی در موجه کردن میراث خود نداشته باشیم و با مواجههای پدیداری، سنت رو بشناسیم و آن را نقد کنیم و آنچه را که اکنون با جهان مدرن در تضاد است را کنار بگذاریم و فضا را برای ظهور و بروز تفکر مدرن باز کنیم.
هیچکس هم مخالف استفاده از نقاط قوت میراث که به کار امروز بیاید نیست . بنظر من ایشان از استعمال واژهی مولوی فروشی رنجیده است اما اگر به تعریف بازار مولوی در نظرگاه جناب محدثی تامل بفرمایند که منظورشان از بازار "بازار فرهنگیی مولوی، کارگزاران و مشتریان خاص خود را دارد. کارگزاران این بازار اندیشههای مولوی را در زرورق مفاهیم و ایدههای نو میپیچند و به مشتریان خود عرضه میکنند؛ ایدههایی برگرفته از روانشناسی، فلسفه، جامعهشناسی، روشنفکری، و حتا علومی چون فیزیک جدید و انواع شبهعلم."
متوجه خواهند شد که به هیچ وجه منظور جناب محدثی خدای نخواسته ارتزاق از طریقی که برداشت کردهاند نیست.
صداقت دکتر مهدوی عزیز بر همهی اهل درد و فرهنگ مبرهن است.
منتظر پاسخهای ایشان به اشعاری که دکتر محدثی در نقد مولوی گفتهاند هستم.
برای هر دو عزیز توفیق و سلامتی رو آرزومندم.
🌺#زن#مولوی#دکتر_مهدوی#خیام_عباسی@NewHasanMohaddesi