♦️زورآزمایی معنی
و معنا در آثار خنیاگر بزرگ /۱
✍ اسماعیل احمدپور
عرض سلام
و ادب مجدد خدمت جناب آقای محدثی
ابتدا
و سوای از احمدپور
و محدثی نوعی، این شیوه از کنشگری علمی، که استادی نوشتهی شاگرد خود را مورد التفات قرار داده
و به تفصیل به آن بپردازد؛ خاصه که آن نوشته رویکردی انتقادی نیز داشته باشد، رفتاری بسیار وزین، علمی
و شایستهی احترام
و تقدیر است
و از این رو، نهایت امتنان
و تشکر را از حضرتعالی دارم
و این بار هم مانند همیشه از شما آموختم. این نکته حرف دلی است نه از سر مجامله
و ارادت
و تملق، بلکه از روی صداقت
و حق شناسی؛ زیرا که نه استاد محدثی نیازمند اینگونه تعارفاتاند
و نه بنده اهل آن. امید است همانگونه که شما از مرحوم توسلی این شیوه را آموختید، ما نیز از شما بیاموزیم.
و اما بعد؛
https://t.center/NewHasanMohaddes🔻اول:
۱- در نوشتهی قبلی بنده، همدلی
و همنظری خود را با شما در باب لزوم واکاوی بنیادین
و نقد جدی تفکر تقدیرگرایانه
و همینطور نقد
و بررسی واجدان
و مروجان
و مفسران
و مدافعان این قبیل تفکرات اعلام داشته
و به جد معتقدم یکی از ملزومات پیشرفت جامعه ایران در سالهای پیش رو، داشتن سنت نظری
و دستگاه فکری عاری از تفکر اسطورهای
و تقدیرگرایانه است. ویل دورانت جملهای قریب به این مضمون دارد که "آنگاه که بشر برای ادامه زندگی دریافت که به جای آسمان به زمین نگاه کند، سرآغاز شکلگیری تمدن بود."
۲- باب مهمی که دکتر محدثی در این نوشته گشودند، بسیار جای تامل
و مداقه دارد. وجود تشت نظری
و چندپارگی نظام فکری در آرا
و نظرات اندیشمندان، شاعران، متفکران، اساتید دانشگاه
و ...در ایران از دیرباز تا کنون معضلی مهم
و جدی است که بارها با آن مواجه بوده
و هستیم. در بسیاری از آثار ادبی، علمی
و حتی دینی که توسط یک فرد واحد نوشته شده (چه در سالهای دور
و چه در عصر حاضر)، با انبوهی از نظامهای فکری که بعضا نقیض هم نیز هستند رو به رو میشویم که در نهایت جز سرگردانی خواننده جستوجوگر، چیزی در بر ندارد. در این زمینه نیز با شما هم دل
و هم نظر هستم
و اختلاط دستگاههای فکری
و نظامهای اندیشهای در آثار
و افکار متفکرین، ادیبان، نظریهپردازان دینی
و اجتماعی
و ... را چه در گذشته
و چه در حال معضلی جدی میپندارم. این معضل شامل حال شجریان بهعنوان یک هنرمند
و نه یک متفکر نیز میشود.
۳- عالیترین
و آرمانیترین آرزویی که میتوان برای یک هنرمند، سیاستمدار، حاکم
و ... داشت، بهره بردن از نظرات کارشناسان حوزههای مختلف علیالخصوص مشاوران اندیشهشناس است
و بنده نیز در این زمینه با شما هم نظر هستم. قطعا استفاده از نظرات متخصصین امور، خواه این مشورت برای انتخاب یک شعر توسط خوانندهای مطرح باشد
و خواه اتخاذ یک تصمیم از جانب یک حاکم، امری مترقی است. اما در این باره به دو نکته میتوان اشاره نمود: اول لجاجت
و مقاومت کمنظیر ایرانیان در زمینهی مشورت پذیری
و تن دادن به کار گروهی، دوم آنکه
علیالظاهر در عصر ما مشاورانی در آن سطح که مد نظر جنابعالی است، گوهرانی کمیاب
و بلکه نایاباند. اساتید بسیاری در حوزهی اندیشه میشناسیم که نه نقدپذیرند
و نه مشورتپذیر؛ در حالی که تداخل نظری نظامهای اندیشهای در آثارشان هویداست. (چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم!)
🔻دوم:
قبلا در باب دلایل انتخاب اشعار
و رعایت پارهای از ظرایف توسط شجریان توضیحاتی داده شد. نکتهی اصلی که من به آن پرداختم
و مورد نقد شما نیز بود، موضوع دقت در انتخاب اشعار
و تحسین دیگران
و ادعای شجریان در این باره بود. حال نوشتهی جدید شما این فرصت را به من میدهد تا بحث خود را یک گام پیش ببرم
و اندکی در مورد آنچه در باب "معنی" میاندیشم را بیان کنم. در اینجا برای این که بتوانم منظور خود را برسانم، ناگزیرم دو سطح از معنی را از هم متمایز نمایم.
از نظر بنده در بطن هر متن
و اثری، دو نوع
و یا دو سطح از "معنی" وجود دارد. اول "معنی لغوی یا "معنی تحت الفظی" متن
و دوم "نظام معنایی" مستتر در آن متن؛ بدیهی است یکی فرض نمودن این دو مفهوم خطایی است فاحش.
استاد محدثی در این باره مثالی از خود شجریان آوردهاند: "موسیقی دو بخش است؛ یک بخش به ذاته موسیقی
و بدون کلام است
و دنیای خودش را دارد. در موسیقی با کلام، کلام خودش موسیقی دارد. معانی در دل کلام است
و ما آن را کشف
و ارائه میکنیم".
و با توجه به این مثال بیان کردهاند که شجریان مدعی است که در انتخاب شعر به معانی نیز دقت دارد.
در قسمت دیگر همان مثالی که استاد محدثی نقل نمودهاند، شجریان میگوید باید به موسیقی کلام توجه کرد تا معنی درست آن را دریافت
و بیرون کشید
و در ادامه مصرعی را مثال میزنند:
"ابرو به ما متاب که ما دلشکستهایم"
ادامه دارد.
👇تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۹
#شعر #شجریان #جبر_و_اختیار @NewHasanMohaddesi