کانال رسمی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان رباط کریم

#دهان
Канал
Логотип телеграм канала کانال رسمی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان رباط کریم
@Nehzat_RobatkarimПродвигать
73
подписчика
2,52 тыс.
фото
194
видео
1,08 тыс.
ссылок
✳️کانال رسمی اطلاع رسانی مراکز قرآنی، فرهنگی،مذهبی ⭕️اداره تبلیغات اسلامی شهرستان رباط کریم،پرند،نصیرشهر @Nehzat_Robatkarim ایدی کانال👈 @jalili_M68 ارتباط باآدمین
#با_کاروان_اسرا

💢آیا مردم شام و اهل ذمّه در بازار شام به تماشای #اسیران کربلا آمده و بر روی آنان آب #دهان می‌انداختند! آیا این ماجرا مستند است؟


در کتاب التعازى و العزاء، از نوشته‌هاى ابو محمّد عبد الله بن محمّد بللورى: حسین(ع)، به هنگام شهادت، درخواستِ آب کرد؛ امّا از او دریغ داشتند و او، تشنه شهید شد و نزد خدا وارد شد تا از نوشیدنى بهشت، سیرابش گردانْد.


او را سر بُریدند و #خانواده‌اش را به اسارت بردند، در حالى‌که سرهایشان باز بود و با مَرکب‌هاى بدون جهاز و پالان، حرکتشان دادند، تا وارد دمشق شدند، این در حالى بود که سرِ حسین(ع)، در میانشان بر بالاى نیزه بود. هرگاه یکى از آنان با دیدن سر می‌گریست، نگهبانان، او را با تازیانه می‌زدند.

اهل ذمّه، در بازار دمشق براى تماشاى آنان، صف کشیده بودند و به صورتشان، آب #دهان می‌انداختند تا این‌که بر درِ کاخ یزید، متوقّف شدند.


#یزید، دستور داد تا سر حسین(ع) را بر در بیاویزند، در حالى‌که خانواده امام(ع) در اطرافش بودند. همچنین، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد که هرگاه یکى از آنان گریست، او را بزنید.

آنان، همچنان ماندند، و سر حسین(ع) در میان آنها به مدّت نُه ساعت، در روز آویزان بود. امّ کلثوم، سرش را بلند کرد و سرِ حسین(ع) را دید و گریست و گفت: "اى پدر بزرگ (منظورش پیامبر خدا(ص) بود)! این، سرِ حبیب تو حسین است که آویزان شده است".

سپس گریست. یکى از نگهبانان، دستش را بالا برد و به صورت امّ کلثوم زد که به تمامى صورت او آسیب زد. در دَم، دست نگهبان، از کار افتاد.
درباره درستی یا نادرستی این نقل باید گفت؛ به  هر حال؛ این یکی از نقل‌های کهن درباره عاشورا است که مطلب دور از ذهن و غریبی دیده نمی‌شود؛ از این‌رو می‌توان این نقل را پذیرفت.


📚بستان الواعظین ، ص 263 – 264