كافكا قلمرو وسیعی را که انسان به تصرف خود درآورده است خالی میکند، در واقع دست به عقبنشینی استراتژیک میزند، او انسان را به راهی بازمیگرداند که راه و رسم زیستن در جهان مرداب بوده است.
برای او مسئلهی اساسی این است که زمان حال را به طور کامل حذف کند. او فقط گذشته و آینده را میشناسد، گذشته بهمنزلهی هستی انسانهای مردابزی با تمام روابط بیبند و باری که با موجودات دیگر دارند،یعنی گناه و آینده در حکم مجازات و مکافات است، بهاین ترتیب: از جنبهی گناه، آینده در نقش مجازات تجلی میکند و از جنبهی رستگاری، گذشته در نقش آموزه و حکمت.
کافکا در تاریخ تجدیدنظر میکند:
دانش سبب مجازات میشود و گناه سبب رستگاری.
شکافی در شخصیت آدمهای
کافکا وجود دارد: برخی به عالم گناه متعلقاند و برخی به عالم رستگاری. این تنش علت قاطعیت بیش از حد او در شرح جزئیات است.
▪️والتر بنیامین-از مجموعه یادداشتها (قبل از 1931)- تصویر: طرحهایی به قلم کافکا- 1901 الی 1909
#والتر_بنیامین
#کافکا
@NazariyehAdabi