-جناب آقای دکتر فکوهی، به عنوان اولین سؤال و در مقام یک مردمشناس متخصص شهر، بفرمائید که از نظر شما انسان شناسی شهری چه کمکی میتواند به شناخت
مناسک آیینی در شهر و خصوصا
مناسک سوگواری حسینی کند؟
یکی از تصورات نادرستی که به نظر من ناشی از مطالعات مردم شناسی کلاسیک ، چه در سنت غربی و چه در بازتولید این سنت در مردم شناسی های بومی در نسل اول آنها، نشات می گیرد و هنوز هم گاه با آن روبرو می شویم، در آن است که میان سیستم های مناسکی و در مورد خاص ما،
مناسک و آیین های دینی به ویژه
مناسک و آیین های شیعه مثلا عزاداری ها و جشن ها و سایر مراسم، از یک سو و زیستگاه های غیر شهری یه خصوص روتایی و سنتی،رابطه ای بیش از اندازه مبالغه آمیز بر قرار می کردند. به عنوان نمونه این تصور که چنین مناسکی با تغییر زیستگاه از روستا به شهر دچار تغییرات گسترده محتوایی و نه فقط شکلی شده و یا حتی از میان می روند. اما دو تجربه اساسی در کشور ما در طول نیم قرن اخیر نشان می دهد که چنین استدلال هایی چندان مستحکم نبوده اند: نخست تجربه شهری شدن و به معنای «مدرن شدن» و حتی می توان گفت «غربی شدن» بسیاری از شیوه های زندگی ایرانی در طول این پنجاه سال که انقلاب اسلامی نه فقط از آن جلوگیری نکرد بلکه آن را در مسیری منطقی تر و عملی تر در دراز مدت قرار داد و دیگر تجربه مهاجرت گسترده ایرانیان در طول سی سال اخیر به کشورهای مختلف جهان و عمدتا اگر نگوئیم انحصارا به کشورهایی با فرهنگ و تمدن مسیحی که در آنها اسلام در اقلیت محض بوده ، انجام گرفته است. در هر دو این تجربیات می بینیم که میزان نفوذ و رواج آیین ها و
مناسک نه فقط کاهش نیافته بلکه در ترکیب خود با سیستم های جدید شهری و یا دایاسپورایی (در کشورهای دیگر) سبب تقویت این آیین ها نیز شده است. البته شکی نیست که آیین ها و
مناسک و مراسم در سیستم های شهری یا دایاسپورایی با شکل و گاه محتوایی متفاوت تداوم یافته اند اما به نظر من این تفاوت ها آنقدر که گاه بر آنها مبالغه شده، نبوده اند.
به عنوان تنها یک نمونه که ممکن است در بحث های بعدی آن را بازتر کنم فرایندی که با عنوان «کارناوالی شدن»
مناسک دینی از آن به مثابه یک آسیب یاد شده است و من نیز خود با این تز تا حدی موافق هستم، در عین حال بار مثبتی نیز در خود دارد. اینکه از خلال این فرایند، مذهب و آیین و رسوم دینی توانسته اند در نوعی همسازی با زندگی مدرن قرار بگیرند. این تقریبا همان اتفاقی است که در سال های دهه ۱۳۴۰ در حوزه هنرهای تجسمی با هنر سقاخانه ای و در حوزه هنرهای نمایشی با تعزیه، افتاد و به آفرینش آثار هنری و نمایشی بسیار ارزشمند و از آن مهم تر به ایجاد مکاتبی هنری رسید که امروز در سطح بین المللی شناخته شده و از جمله مهم ترین دستاوردهای ایران در عرصه هنر قرن بیستم به حساب می آیند.
درباره
#مناسک_آیینی در
#شهر:
#گفتگو #نشریه_خیمه /
#ناصر_فکوهی / تیر 1388
لینک در کانال اصلی ناصر فکوهی
https://t.me/nasserfakouhi/507لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b3%da%a9-%d8%a2%db%8c%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b4%d9%87%d8%b1-%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d9%86%d8%b4%d8%b1%db%8c%d9%87/