از این که کتابی را یک جرعه بخوانم خاطرههای بسیاری دارم . شیراز، اتاقم و سالهای دور ولی نزدیک.این سالها هم کم نبوده کتابی که یک شبانه روز درگیرش شوم ولی باز با همان حس و حال آن روزها در اتاقم. هفتهی گذشته کتاب افسوس برای نرگسهای افغانستان از آن کتاب های یک جرعهای شد. کتاب را سالهای پیش خریده بودم و گذاشته بودمش به وقتش برای خواندن، که وقتش شد در سه سالگی تصرف مجدد افغانستان توسط طالبان. کتابم شیراز مانده بود و این کتاب، امانتی بود از باغ کتاب ملک . یک روز صرفا برای دیدن باغ کتاب به آنجا رفتم اما دست خالی بر نگشتم که یکی از آن کتابها افسوس برای نرگسهای افغانستان نوشتهی ژیلا بنییعقوب (سفر به نیمروز، کابل، دره ی پنجشیر و هرات) انتشارات کویر بود. ژیلا من را با خودش می کشاند، گاهی دلم میخواست بیشتر پیش آن زن ایرانی در هرات بمانم اما ژیلا میرفت ، گاهی حوصلهی اتاق شلوغ هتل در سفر گردهمایی بزرگ زنان روزنامهنگار را نداشتم اما ژیلا داشت، گاهی همراهش می شدم در کوچه های سرد کابل ولی همزمان یاد روزی می افتادم که رزومهام را برای کار در کابل نفرستادم و مجبور می شدم چند خط خوانده شده را برگردم و دوباره سرمای سخت کابل را حس کنم، وقتی با رزاق مأمون نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی صحبت میکرد مدام یاد مژگان و خودم می افتادم در کوچهی خیابان زند، وقتی تصمیم گرفتیم برای ادامهی فعالیتهایمان به صورت داوطلبانه و البته نگاهمان نسبت به کمکهای خارجی، هیچ کمکی را برای انجمن قبول نکنیم. در نهایت در گفتگو با لطیف پدرام در فصل ۷ سال ۱۳۸۶ پاسخ برخی سوالهایم را در سومین سالگرد سقوط کابل در ۱۴۰۳ گرفتم . در شرایطی که انتقاد گسترده از سوء مدیریت پذیرشِ مهاجرین افغان توسط حاکمیت ایران وارد است، خبر عدم اجازهی ادامه تحصیل زنان و قوانین وزارت امربهمعروف و نهیازمنکر دولتاسلامیافغانستان را چند روز پیش خواندم ، قانونی که در آن حتی صدای زن هم “عورت” تعریف شده و دست مجریان قانون را برای آزار و اذیت بازتر کرده است. از دنیای بیرحم و کثیف سیاست و منفعتطلبیهای صاحبان قدرت بی توجه به حقوق اولیه ی انسانها و البته ارزش جانشان سردرد نرگس را تجربه کردم. کتاب خواندنی ست . با گیسو جهانگیری شعرش را زمزمه می کنم : خواهر عزیز افغانم چقدر دلم می خواهد چهره ات را ببینم بی تفاوت نمانم شکی نیست ، می دانم تو خواهر منی مثل روح سرگردان در کوچههای مهآلود غایب می شوی در سرزمین مظلوم در سرزمین اشغال شده … #معرفی_کتاب #مهاجرت #مهاجران_افغانستانی #زنان_افغانستان #دختران_افغانستان #انتشارات_کویر #کانون_زنان_ایرانی
بعد از انتشار ویدیوی رقص #دختران_اکباتان در شبکههای اجتماعی بسیاری در ایران و سایر کشورها با انتشار تصاویری از خود از آنها حمایت کردند؛ از جمله ویدیوهایی که با رقص و نواختن موسیقی حمایت خود را نشان میدادند.
در همین راستا، ویدیوی دیگری از اسکیت سواری در کنار دریاچه چیتگر در حمایت از دختران اکباتان در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
هنر مرز نمی شناسد و خصوصا هنر رقص حلقه اتصال انسان بر روی کره زمین است ! 🔸 رما، خواننده نیجریهای که رقص گروهی از دختران ایرانی با ترانه معروف او، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت، با انتشار ویدیویی از این رقصها در اینستاگرام خود نوشت: «زنان زیبایی که برای جهانی بهتر میجنگید، شما الهامبخش من هستید. من برای شما میخوانم و برایتان بهترینها را میخواهم.». #دختران_اکباتان
🔶انتشار کتاب «از خاکستر خود برمیخیزیم» به قلم اسرین معروفی، از دختران شینآباد. این کتاب روایتگر حادثە آتش سوزی مدرسە شینآباد و روزهای تلخ بعد از آن و همچنین گلایە و انتقاد دختران و والدین آنها از عملکرد مسئولین در قبال این فاجعە است و توسط نشر رونیکا منتشر شده است. #دختران_شین_آبادی 🔺🔻🔺 🆔@edalatxah
🔴 حرفهای دختر دانش آموز اهل روستای بَزپیران سیستان وبلوچستان:
ما چی کمتر از بچه های مسئولین داریم؟ ما هم میخواهیم درس بخوانیم. رفتیم پیش مسئولین گفتیم ما دبیرستان میخواهیم. گفتند مگر روستای شما چند تا مدیر و دکتر داشته که شما میخواهید دکتر شوید؟!
در تمام دورههای مختلف انتخابات، شاهد بهره برداری از زنان بدون حجاب بوده ایم . بسیاری از زنان فعال اجتماعی به دلیل مبارزه با حجاب اجباری در زندان هستنداز جمله :