#گزیدهخوانی•
و شیخ حکایت کرد که روز عید در بغداد پیش رُوَیم (۱) نشسته بودم. چون نماز بکردیم، گفت: «
ابن
سعدان (۲) میشناسی؟»
گفتم: «بلى.»
گفت: «برو و او را سلام برسان که ما را امروز اُنسمند (۳) گردان و لحظهای حاضر شو.»
من برفتم و
ابن
سعدان دیدم در دهلیزِ سرای نشسته، و در آن سرای فرشی و فراشی (۴) ندیدم، بهجز پارهای بوریای کهنه که وی بر آن نشسته بود.
من تبلیغِ رسالت بکردم.
گفت: «این سفره برگیر و بدین بقّال ده که به درِ سرای نشسته است.» و گفت: «بگوی آنچِ برین سفره خورَند درین سفره نِه و بفرست.»
گفتم: «نه سخنِ شیخ را اجابت کردی؟»
گفت: «بلى. ولكن امیرالمؤمنین علی، علیهالسّلام، حدیثی روایت میکند که رسول خدای را، صلّىالله علیهوآله، به مهمانی خواندند؛ و به من گفت ای علی، برخيز تا پیشتر به خانه رویم و پارهای نان بخوریم و پس به مهمانی برویم تا میانِ مردم، نانخوردنِ ما نیکو باشد. اکنون ما نیز لقمهای پیشتر بخوریم، پس برویم.»
سفره برگرفتم و پیشِ بقال بردم و سه نان در آن نهاد و پارهای آبکامه (۵)؛ و بخوردیم. پس بهدر آمدیم و پیشِ رُوَیم رفتیم.
•
۱. رُوَیم، احمدِ محمدِ بغدادی (درگذشتۀ ۳۰۴ هـ ق).
۲.
ابن
سعدان، ابوبکر احمد؛ محدّث بود، از اصحاب جنید بغدادی و رُویم.
۳. اُنسمند: صاحب مودّت؛ دارای دوستی و مصاحبت.
۴. فراش: گستردنی؛ جامۀ خواب.
۵. آبکامه: یخنی ترش؛ آش ترخانه؛ نوعی نانخورش با طعم ترش.
•
> از: کتابِ «سیبیّ و دو آینه»
> در مقامات و مناقبِ عارفانِ فرَهمند
> بهاهتمامِ زندهیاد «قاسم هاشمینژاد»
•
#رویم #ابنسعدان#سیبی_و_دوآینه#قاسم_هاشمینژاد•
•
@NaaKhaaNaa