🔴 تعویض پالان؛ این بار وکیل الرعایا
در آخرین روزهای دیماه، روزهایی که ۴۴ سال قبلتر محمدرضا پهلوی به خیال ۲۸ مردادی دیگر از کشور فرار
کرد، حالا طالبان سلطنت مردم را به صف کردند که باید با بازماندهی او وکالتنامه امضا کنید. آنانی که تا چند روز پیش معتقد بودند که هر کس به رهبر بودن رضا پهلوی اذعان نکند «اجنبی» است، حالا در روند تکاملی خود خواستند کمی دموکراتتر بنمایانند و به جای رهبر و رضاشاه دوم و قبلهی عالم به وکیل الرعایا اقتدا کنند. وکالتی برای دوران گذار یا به قول خود شازده «یک فروپاشی کنترل شده».
«وکالت دادن» معمولا در دو وضعیت اتفاق میافتد؛ یکی آن که فرد به خاطر عدم در دسترس بودن، به کسی در غیاب خود وکالت میدهد و دوم آن که فرد توانایی و صلاحیت انجام کاری را در خود نبیند و آن را به «کاردان» بسپارد.
حالا نو«رستاخیز»یون گرد رضا پهلوی با این حربه دو برنامهی مشخص را نیز در پیش دارند؛ اول آن که رعیت بپذیرد «انقلاب» و نابودی دستگاه عریض و طویل جمهوری اسلامی کار آنان نیست و در همین روزهای کم التهابتر خیابان که انقلاب دورتر به نظر میآید، آن را به «کاردان» واگذار کند و خیال خود را راحت کند. کاردانی که میداند چگونه بدون وارد شدن لطمهای به ماشین استثمار و ستم و غارت، میتوان آن را حفظ
کرد و صرفا راس آن را جایگزین نمود. او بناست وکیل شود که از «انقلاب» به معنای تغییر ریشهای امور جلوگیری کند؛ او وکیل خواهد شد تا نقشی که همیشه فریادش را میزد ایفا کند؛ هدایت یک «فروپاشی کنترلشده» که پس از جایگزینی چند مهره، ساختار همچنان دستنخورده بماند.
برنامهی دوم تبدیل این وکالتنامهها به پشتوانهای برای ساخت «دولت در تبعید» است. رضا پهلوی وکیل میشود که با دولتمردان جهان بر سر میز معامله بنشیند. بناست با چنین پشتوانهای برای فردای «فروپاشی کنترلشده» به مشتریان تضمین دهد و به توافق رسد که اگر بر گاو او شرط ببندند، چقدر شیر عایدشان میشود. مشتریانی از دولتمردان تا صاحبان سرمایه که پس از اطمینان از انتفاع خود، آنگاه میتوانند پشت «انقلاب مردم ایران» بیاستند. خروجی این معامله، نه برچیده شدن بساط غارت و ستم و استثمار، بلکه تنها تغییر نام غارتگران و استثمارگران است که فیالمثل منابع طبیعی و کارگر ارزان به جای شرکتهای چینی به شرکتهای فرانسوی تعارف شود. در آن صورت جهان نیز در برابر سرکوب و کشتار نابینا میشود؛ آنچنان که پس از معاملات با ژنرال سیسی در مورد جنایات او مصر نابینا شد.
۴۴ سال پس از فرار شاه سابق، حالا بناست رعیت شرمنده و پشیمان، با پذیرش صغارت خود، با فرزند مخلوع او تجدید پیمان کند. نیروی عظیمی که در خیزش اخیر آزاد شد به درستی ترسی بر اندام تمام مستبدان و نفعبران وضع موجود انداخت و به همین دلیل است که به تکاپو افتادند و هر روز خرگوشی جدید از کلاه شعبده بیرون میکشند. آنان از روزی که کلیت دستگاه ستم و غارت نابود شود و مردم خود ادارهی امور را به شکل مستقیم در دست بگیرند، وحشت دارند. هراس آنان این است که به کل زیر میز معامله زده شود و جمعهای ذینفع مردم برای مدیریت محل کار و زیست خود نیازمند وکیل و وصی نباشند و شعارهایی که از کف خیابانها فریاد زده میشود، تبلور بیابند.
#زن_زندگی_آزادی #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری#کرد_بلوچ_آذری_آزادی_برابری#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی#قیام_ژینا #قیام_زندگی #مهسا_امینی #ژینا_امینی @sarkhatism