نان کار آزادی

#منجنیق
Канал
Политика
Новости и СМИ
Образование
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала نان کار آزادی
@NK_AzadiПродвигать
432
подписчика
20,8 тыс.
фото
10,8 тыс.
видео
10,5 тыс.
ссылок
تلاشی برای انعکاس جنبش هاى #کارگری، #زنان، #دانشجویی و #رفع_ستم_ملی برای نیل به آزادی و برابری !
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و چهل و چهارم. در راه انقلاب... (نشست سوم)
نبرد آلترناتیوها و آلترناتیو شورایی
میزگردی با حضور:
کمیته انقلابی گیلان
کمیته جواد نظری فتح‌آبادی
کمیته جوانان انقلابی سرخ مهاباد
گروه ژیان
مبارزان خیابان
منجنیق
هسته جوانان انقلابی زاهدان

در فلاخن دویست و چهل و چهارم متن نشست سوم میزگرد کمیته‌های انقلابی را می‌خوانیم، میزگردی حول این‌که «چگونه باید از قدرت‌گیری آلترناتیوهای ارتجاعی بعد از سقوط جمهوری اسلامی جلوگیری نمود و حول چه آلترناتیو ایجابی‌ای می‌توان مبارزه کرد». در این میزگرد نیز شش کمیته‌ی انقلابی حضور یافتند، کمیته‌هایی که برخی از آنها در سال‌های اخیر شکل گرفته بودند و برخی در جریان قیام ژینا شکل کنونی خود را یافته‌اند. در دعوت از کمیته‌ها برای شرکت در این میزگرد تلاش شده است دعوت به نحوی باشد که ترکیب جنسیتی و تعلق ملی متفاوت، علاوه بر گرایش یا گرایشات سیاسی موجود در کمیته‌ها، در گشوده شدن بحث از چشم‌اندازها و مناظر گوناگون در نظر گرفته شود. در نشست سوم از سلسله‌نشست‌های میان کمیته‌ها بعد از آشنا شدن با تحلیل شرایط موجود و چشم‌اندازها و امکاناتی که کمیته‌ها در مقابل مبارزان به‌طور عام و کمیته‌ها به‌طور خاص می‌بینند، بحث به آینده‌ی پیشِ روی بعد از جمهوری اسلامی می‌رسد. در این نشست کمیته‌ها در مورد چشم‌انداز نیروهای راست برای تصرف قدرت سیاسی، دسته‌بندی‌های داخلی نیروهای چپ، استیلای «سیاست‌ورزی واقع‌گرا» (رئال‌پولیتیک) در میان دوگانه‌ی ظاهرن متضاد چپ محورمقاومتی و چپ برانداز و نتایج منطقی آن، فرآیند ساخته شدن آلترناتیو آینده که از امروز آغاز می‌شود، امکانات مادی چپ در همین امروز برای سازماندهی مبارزه‌ای برای تاسیس فردا و نیز ضعف‌های نیروی چپ انقلابی در وضعیت فعلی با همدیگر گفتگو می‌کنند. در دویست و چهل و چهارمین فلاخن کمیته‌های انقلابی از کم و کیف آلترناتیو شورایی‌ای می‌گویند که مد نظر دارند، از نسبت این آلترناتیو با دولت از سویی و با احزاب و سازمان‌های سیاسی از سوی دیگر، از آموزه‌ها و پیروزی‌ها و شکست‌ها و خطاهای جنبش کمونیستی در طول تاریخ ایران و جهان در ربط با آلترناتیو شورایی، از تهدیدهای محلی و منطقه‌ای و بین‌المللی برای برساختن یک آلترناتیو رهایی‌بخش، از نقش سازماندهی‌های محلی و میدانی برای غلبه بر قدرت و نفوذ رسانه‌ها و جریانات راست برانداز، و چگونگی برساختن آلترناتیوی نه فقط علیه ستم طبقاتی بلکه آلترناتیوی که در آن امکان استیفای حق تمامی گروه‌های تحت ستم جنسی-جنسیتی و ملی و نیز توقف بهره‌کشی از طبیعت پیش‌بینی شده باشد. فلاخن دویست و چهل و چهارم صدایی است از گام‌های کوچک اما استوار در راه آینده، در راه انقلاب.
تاریخ برگزاری نشست: خرداد ۱۴۰۲
تاریخ انتشار: شهریور ۱۴۰۲
فلاخن دویست و چهل و چهارم را بخوانید:

#منجنیق
#فلاخن
#کمیته_انقلابی_گیلان
#کمیته_جواد_نظری_فتح_آبادی
#کمیته_جوانان_انقلابی_سرخ_مهاباد
#گروه_ژیان
#مبارزان_خیابان
#هسته_جوانان_انقلابی_زاهدان
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و چهل و چهارم. در راه انقلاب... (نشست سوم)
نبرد آلترناتیوها و آلترناتیو شورایی
میزگردی با حضور:
کمیته انقلابی گیلان
کمیته جواد نظری فتح‌آبادی
کمیته جوانان انقلابی سرخ مهاباد
گروه ژیان
مبارزان خیابان
منجنیق
هسته جوانان انقلابی زاهدان

در فلاخن دویست و چهل و چهارم متن نشست سوم میزگرد کمیته‌های انقلابی را می‌خوانیم، میزگردی حول این‌که «چگونه باید از قدرت‌گیری آلترناتیوهای ارتجاعی بعد از سقوط جمهوری اسلامی جلوگیری نمود و حول چه آلترناتیو ایجابی‌ای می‌توان مبارزه کرد». در این میزگرد نیز شش کمیته‌ی انقلابی حضور یافتند، کمیته‌هایی که برخی از آنها در سال‌های اخیر شکل گرفته بودند و برخی در جریان قیام ژینا شکل کنونی خود را یافته‌اند. در دعوت از کمیته‌ها برای شرکت در این میزگرد تلاش شده است دعوت به نحوی باشد که ترکیب جنسیتی و تعلق ملی متفاوت، علاوه بر گرایش یا گرایشات سیاسی موجود در کمیته‌ها، در گشوده شدن بحث از چشم‌اندازها و مناظر گوناگون در نظر گرفته شود. در نشست سوم از سلسله‌نشست‌های میان کمیته‌ها بعد از آشنا شدن با تحلیل شرایط موجود و چشم‌اندازها و امکاناتی که کمیته‌ها در مقابل مبارزان به‌طور عام و کمیته‌ها به‌طور خاص می‌بینند، بحث به آینده‌ی پیشِ روی بعد از جمهوری اسلامی می‌رسد. در این نشست کمیته‌ها در مورد چشم‌انداز نیروهای راست برای تصرف قدرت سیاسی، دسته‌بندی‌های داخلی نیروهای چپ، استیلای «سیاست‌ورزی واقع‌گرا» (رئال‌پولیتیک) در میان دوگانه‌ی ظاهرن متضاد چپ محورمقاومتی و چپ برانداز و نتایج منطقی آن، فرآیند ساخته شدن آلترناتیو آینده که از امروز آغاز می‌شود، امکانات مادی چپ در همین امروز برای سازماندهی مبارزه‌ای برای تاسیس فردا و نیز ضعف‌های نیروی چپ انقلابی در وضعیت فعلی با همدیگر گفتگو می‌کنند. در دویست و چهل و چهارمین فلاخن کمیته‌های انقلابی از کم و کیف آلترناتیو شورایی‌ای می‌گویند که مد نظر دارند، از نسبت این آلترناتیو با دولت از سویی و با احزاب و سازمان‌های سیاسی از سوی دیگر، از آموزه‌ها و پیروزی‌ها و شکست‌ها و خطاهای جنبش کمونیستی در طول تاریخ ایران و جهان در ربط با آلترناتیو شورایی، از تهدیدهای محلی و منطقه‌ای و بین‌المللی برای برساختن یک آلترناتیو رهایی‌بخش، از نقش سازماندهی‌های محلی و میدانی برای غلبه بر قدرت و نفوذ رسانه‌ها و جریانات راست برانداز، و چگونگی برساختن آلترناتیوی نه فقط علیه ستم طبقاتی بلکه آلترناتیوی که در آن امکان استیفای حق تمامی گروه‌های تحت ستم جنسی-جنسیتی و ملی و نیز توقف بهره‌کشی از طبیعت پیش‌بینی شده باشد. فلاخن دویست و چهل و چهارم صدایی است از گام‌های کوچک اما استوار در راه آینده، در راه انقلاب.
تاریخ برگزاری نشست: خرداد ۱۴۰۲
تاریخ انتشار: شهریور ۱۴۰۲
فلاخن دویست و چهل و چهارم را بخوانید:

#منجنیق
#فلاخن
#کمیته_انقلابی_گیلان
#کمیته_جواد_نظری_فتح_آبادی
#کمیته_جوانان_انقلابی_سرخ_مهاباد
#گروه_ژیان
#مبارزان_خیابان
#هسته_جوانان_انقلابی_زاهدان
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تعیین تکلیف «هسته‌ی ستاره» با اتوبوس پهلوی

در حالی که هر روز شاهد رژه‌ی دسته‌های نئوفاشیست در شهرهای اروپا و آمریکا و ائتلاف‌ها و اتحادهای از بالا هستیم، در حالی که «رهبران» و «وکلا» از این اجلاس راهزن‌های سرتاسر جهان به آن نشست جلادهای سرتاسر دنیا می‌روند و مدال دریوزه‌گی و التماس را یکی از پی دیگری بر سینه می‌آویزند، در این رقابت تنگاتنگ برای اثبات این‌که کدامشان بنده‌ی گوش‌به‌فرمان‌تری برای نظم ستمگرانه‌ی جهانی است، در این موجاموج حقارت و رذالت، آن‌که هنوز در خیابان می‌رزمد نامی ندارد، می‌رزمد «برای نان همه، برای نور و برای سرود». و از همین پایگاه است که تکلیفش را با اتوبوسی که دارد سلاخ‌های ساواک را مسافر می‌زند از راه دور به مقصد ایران، معلوم می‌کند. برای رزمندگان «هسته‌ی ستاره» ملا و شاه جانی فرقی با هم ندارند و به خوبی می‌دانند واقعی‌ترین مسافران «اتوبوس مجانی» پهلوی همان ساواکی‌هایی هستند که حالا دارند در پرتو جنبش فاشیستی از سوراخ‌هایشان بیرون می‌خزند، یکی یکی.

#منجنیق #هسته_ستاره
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تعیین تکلیف «هسته‌ی ستاره» با اتوبوس پهلوی

در حالی که هر روز شاهد رژه‌ی دسته‌های نئوفاشیست در شهرهای اروپا و آمریکا و ائتلاف‌ها و اتحادهای از بالا هستیم، در حالی که «رهبران» و «وکلا» از این اجلاس راهزن‌های سرتاسر جهان به آن نشست جلادهای سرتاسر دنیا می‌روند و مدال دریوزه‌گی و التماس را یکی از پی دیگری بر سینه می‌آویزند، در این رقابت تنگاتنگ برای اثبات این‌که کدامشان بنده‌ی گوش‌به‌فرمان‌تری برای نظم ستمگرانه‌ی جهانی است، در این موجاموج حقارت و رذالت، آن‌که هنوز در خیابان می‌رزمد نامی ندارد، می‌رزمد «برای نان همه، برای نور و برای سرود». و از همین پایگاه است که تکلیفش را با اتوبوسی که دارد سلاخ‌های ساواک را مسافر می‌زند از راه دور به مقصد ایران، معلوم می‌کند. برای رزمندگان «هسته‌ی ستاره» ملا و شاه جانی فرقی با هم ندارند و به خوبی می‌دانند واقعی‌ترین مسافران «اتوبوس مجانی» پهلوی همان ساواکی‌هایی هستند که حالا دارند در پرتو جنبش فاشیستی از سوراخ‌هایشان بیرون می‌خزند، یکی یکی.

#منجنیق #هسته_ستاره
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 بیرق نان و آزادی بر فراز شهر

در حالی که جمهوری گرسنگی و سرمایه هر قدم که پیش می‌رود با دامن زدن به فلاکت عمومی و فقر گسترده، بیشتر بنیان حکمرانی‌اش را تنها به سرنیزه و باتوم تکیه می‌دهد، در حالی که چون وعده غذا نمی‌شود مقامات حکومتی به‌طور دائم در مورد «شورش‌های نان» هشدار می‌دهند؛ کارشناسان راهِ دور کلاشیِ مستقر در رسانه‌های بزرگ و اتاق‌های چندهزارنفره‌ی کلاب‌هاوس، نظریه‌پردازان شامخ توئیت از زیر پتوی تیک‌آبی و لایک‌خور مستقر در توئیتر و اینستاگرام نیز هم‌صدا با مقامات حکومت مستقر، علیه قیام گرسنگان اعلام کودتا کردند. جمع شدند هر روز دور هم در اتاق‌ها و چارسوق‌های مجازی و فرمودند برای پاسداشت کرامت انسانی به انسانِ گرسنه نگویید گرسنه. به راستی هم کار سختی است حقوق‌های چندهزار دلاری و چند هزاریورویی و چندهزار پوندی و چندهزار ریالیِ ضرب سعودی بگیری و با گرسنگان هم‌راه و هم‌رزم باشی. کار دشواری است هم‌زمان چشم دوختن به قیام گرسنگان و ستایش پینوشه در شیلی که با زور سرنیزه برای استوار کردن بساط گرسنگی و بهره‌کشی کودتا کرده بود. آنها اما جمع می‌شوند دور هم و توئیت‌هایشان، حضورهای فرهمند تلویزیونی‌شان با کراوات فیروزه‌ای، جملاتشان و کلماتشان را فاکتور می‌کنند و برای کارفرما می‌فرستند تا آخر ماه صورت‌حساب چرب‌تری دریافت کنند، چرب مانند لب‌هایشان و دست‌هایشان وقتی لقمه‌های چرب می‌لمبانند، دلشان برای کباب برگ‌های وطن تنگ می‌شود و به شان انسانی «ملتِ وطن» فکر می‌کنند. این تفاوت ماست. جایی که مستقر شده‌ایم و جایی که حضور داریم. گفته بودیم و باز به تاکید می‌گوییم به پیکار فرودستان و طبقه‌ی کارگر وفاداریم و همین است که آنها در کلاب‌‎هاوس شب‌نشینی می‌کنند و ما در خیابان خطر می‌کنیم، آنها در ایران‌اینترنشنال حرف می‌زنند و ما بیرقمان را از آسمان اسلام‌آباد می‌آویزیم، آنها توئیت می‌زنند و ما بر دیوارهای شهر نام نان و آزادی و شورا را نقش می‌زنیم، آنها از راه دور برای «آقای خامنه‌ای» رجز می‌خوانند و ما در قلب شهر مرگ ستم و ستمگر را روی دیوار اعلام می‌کنیم و اعلام می‌کنیم که شاه و شیخ نمی‌خواهیم، که قدرت را به دست شورا می‌خواهیم و برای فردایی نبرد می‌کنیم که سقف و کتاب و گندم، نان و مسکن و آزادی برای همه‌گان باشد.
تصویر برچسب‌ها در سایت بارگذاری شده است تا اگر کسی تمایل داشت بتواند از روی آنها بر کاغذ چسب‌دار پرینت بگیرد و هر کجا که خواست بچسباند.
در سایت:
https://bit.ly/3uu9OY8
#منجنیق #آفتابکاران
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و بیست و چهارم. قدم بعدی چیست؟
پشت به دشمن و رو به کمیته‌ها

در دویست و بیست و چهارمین فلاخن از قدم بعدی نوشته‌ایم، پشت به دشمن حاکم و دشمن جدیدن موتلف، و رو به کمیته‌های انقلابی‌ای که با نام‌های گوناگون در این قیام حضوری واقعی داشته‌اند. ابتدا از «ثبات شکننده» نوشته‌ایم و از این که وضعیت ثبات شکننده یک وضعیت پایدار نیست، از هم‌دستی تاریخی و طبقاتی اپوزیسیون راست و رسانه‌های جریان اصلی خارج از کشور با جمهوری اسلامی می‌نویسیم و نقش آنان را در بقای عمر حاکم بررسی می‌کنیم. در فلاخن دویست و بیست و چهارم از فرصت کوتاه باقی‌مانده برای سازماندهی انرژی قیام می‌نویسیم، از پایان فصل سرودن شعر در ستایش «کثرت» و «خودانگیختگی» و تداوم شرایط سخت مبارزه. از نقش مهم کمیته‌ها در این لحظه از تاریخ می‌نویسیم و از لزوم حفظ و ارتقای آنها. از لزوم بازگشت به درون کمیته‌ها برای بازسازماندهی و انضباط ایجابی در عمل و ایده، از تفاوت کمیته‌های تشکیلاتی و کمیته‌های توده‌بنیاد، از ضرورت اخذ متقابل خصوصیت‌های این دو نوع کمیته از همدیگر برای آن‌که بتوانند راهی به بیرون از خودشان و ابداع اشکال پیش‌برنده‌ای از مبارزه‌ی انقلابی بیابند. در دویست و بیست و چهارمین فلاخن توضیح می‌دهیم چرا کمیته‌ها نباید به خبرگزاری یا ماشین صدور بیانیه تبدیل شوند، چرا باید به جای فالوئر به دنبال هم‌رزم باشند، و چرا نباید با مصرف امضای خودشان پای فراخوان‌های جعلی و بیانیه‌های متعدد عملن در جهت خلع سلاح خودشان حرکت کنند. در این فلاخن هم‌چنین از صور ایجابی ابداع اشکال پیش‌برنده‌ای از مبارزه‌ی انقلابی می‌نویسیم، از نقش مهمی که کمیته‌ها می‌توانند در سازمان‌یافتگی جامعه، که مرحله‌ی مهمی از تدارک انقلابی است، ایفا کنند و طرح‌واره‌ای از تعاونی‌ها و هسته‌های مبارزاتی کارگران بی‌ثبات‌کار را به بحث و مشورت می‌گذاریم. در انتها با تاکید بر ضرورت جمع‌بندی گذشته و ترسیم افق آینده فهرستی از کمیته‌هایی را می‌نویسیم که آنها را مورد خطاب قرار داده‌ایم و تاکید کرده‌ایم هر جایی که امکانی برای تشکیل کمیته‌ای وجود دارد که هنوز تشکیل نشده است یا وجود خودش را علنی نکرده است، مخاطب این متن قرار دارد. فلاخن دویست و بیست و چهارم تلاشی است برای آغاز یا پیوستن به گفت‌وگویی که ضرورت آن از هر چیزی بیشتر است.
فلاخن دویست و بیست و چهارم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
Forwarded from منجنیق
🔴 آفتابکاران برای ۱۶ آذر بر دیوارهای شهر

گروه آفتابکاران به مناسبت فرا رسیدن ۱۶ آذر، آن هم ۱۶ آذری در میانه‌ی قیام بار دیگر به خیابان‌های شهر بازگشتند و در حوالی وصال و فلسطین و مرزداران پوسترهایی را با مضمون دفاع از دانشگاه رزمنده، دانشگاه همین امروز و دانشگاه به عنوان سنگری تاریخی بر دیوارها چسباندند. در کنار این پوسترها متن کوتاهی تحت عنوان «چرا ۱۶ آذر برای ما مهم است؟» نیز به دیوارها نصب شد که در آن چنین نوشته شده است: «۱۶ آذر ما از همان روزهای پاییزی سال ۳۲ آغاز شده و تا به امروز معنایی برای مبارزه با ظلم و سیاهی بوده است. با سرنگونی پهلوی حاکمان جدید تلاش کردند این روز را مصادره کنند، بالاترین مقامات حکومتی را هر سال به دانشگاه فرستادند، اما نتوانستند. ۱۶ آذر همان نقطه‌ی داغ و سوزان نبرد در دانشگاه باقی ماند، در هر دو نظام. پس...
مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر
۱۶ آذر ما فرصتی است برای فهمیدن قدرت جمع بودن خودمان و اینکه ظلم در هر شکل و هر حالتی محکوم به شکست است چون ما جمع می‌شویم و جمع می‌سازیم. خواستند تا این روز به فراموشی سپرده شود اما نتوانستند. پس...
رهایی حق ماست، قدرت ما جمع ماست
۱۶ آذر ما در این روزها معنایی جز تداوم ایستادگی در برابر ظلم عریان در خیابان‌ها و دانشگاه‌ها ندارد. آن‌ها تلاش می‌کنند با ترس و راه انداختن ارعاب همه‌چیز را در این روز عادی نشان دهند اما هیچ چیز مثل قبل نیست. پس...
این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلابه
۱۶ آذر ما در یک کلام یعنی مقاومت، یعنی ایستادگی در برابر ضایع شدن حقوقمان و یعنی یادآوری اینکه که بودیم و چه رسالتی بر دوش ماست. ۱۶ آذر ما اسم رمزی است برای اتحاد در سنگر. پس...
دانشجو و کارگر، ایستاده‌ایم در سنگر
و ۱۶ آذر ما روزی است برای اصرار بر دانشگاه آینده، دانشگاهی که توسط اراده‌ی جمعی دانشجویان و اساتید و کارمندانش اداره شود. توسط خود ما که از آذر خونین ۳۲ تا آذر خونین ۱۴۰۱ از حیثیت و ماهیت آن در برابر دستگاه ظلم و جور دفاع کرده‌ایم. پس...
نان، کار، آزادی، اداره‌ی شورایی»
در این عمل تبلیغی-ترویجی نیز، در کنار پوسترهای گروه آفتابکاران، از برخی پوسترهای طراحی‌شده توسط هنرمند مبارزی به نام «فدایی» استفاده شده است.
#منجنیق #آفتابکاران
Forwarded from منجنیق
نان کار آزادی
Video
🔴 چه شاه باشه چه رهبر

درست در زمانی که رسانه‌های بزرگ و خبرنگاران بی‌طرفشان و کارشناسان خبره‌شان این شعار را نادیده می‌گیرند آن را تکثیر خواهیم کرد. می‌دانیم با این شعار رویاهایشان رنگ باخته است و کاخ آرزوهایشان را خراب می‌بینند و ما دقیقاً ویرانی همین کاخ‌ها را می‌خواهیم. این شعار را در خیابان و در دانشگاه شنیده‌اند، و به همین سبب از درون تمام سانسور دموکراتیکی که اعمال می‌کنند طنین آن به گوش می‌رسد و بیشتر از این به گوش خواهد رسید. با موچین و ذره‌بین به دنبال شعارهای «رضاشاه روحت شاد» می‌گردند تا در ده‌ها میزگرد تلویزیونی به تحلیل فریم به فریم آن بنشینند ولی در مقابل این شعار مطلقاً چیزی نمی‌گویند. در عوض البته توله‌ساواکی‌ها را در چارسوق‌های فضای مجازی رها کرده‌اند تا با الصاق این شعار به سازمانی خاص با جان دانشجویان زندانی بازی و البته بیش از گذشته هم‌دستی ارتجاع حاکم و ارتجاع سرنگون را آشکار کنند. به‌رغم بودجه‌های میلیاردی آنها، با تمام کنگره‌ها و ائتلاف‌ها و بیانیه‌ها و لابی‌هایشان، ما آفتابکارانِ خورشیدِ فردا در جایی حضور داریم که آنها حتی خوابش را هم نمی‌بینند. صدای ما را از درون خیابان‌های قیام می‌شنوید.

‎آفتابکاران
#منجنیق #آفتابکاران
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و بیستم. گزارش شورش ۲۳ مهر اوین
(شهادت‌نامه)

در دویست و بیستمین فلاخن دقیق‌ترین گزارشی را می‌خوانیم که حداکثرترین لحظات شورش ۲۳ مهر اوین را از منظر بند هشت این زندان ثبت کرده است. این گزارش از آن جهت دارای اهمیتی یگانه است که بعد از بند هفت زندان اوین، که هنوز هیچ روایت مبسوط و دقیقی از آنچه در آنجا گذشته است نشنیده‌ایم، بند هشت اصلی‌ترین منطقه‌ی شورشی اوین بوده و به همین دلیل فردای شورش بسیاری از زندانیان این بند را عملن به زندان‌های دیگر، از جمله رجایی‌شهر، تبعید کرده‌اند. در فلاخن دویست و بیستم ابتدا شرح مختصری از واقعه را می‌خوانیم و بعد گزارشی مبسوط از تمام مراحل این شورش درخشان. از زمینه‌های شورش در بند هشت، آنچه که در حیاط بند هشت و سالن‌های بند اتفاق افتاد و سرانجام شرح دقیق وقایع سالن ورزشی بعد از سرکوب شورش. تصویر زندانیان شورشی بند هشت در این گزارش، برخلاف خواست و تمایل منطق سیاسی-تجاری حقوق بشری، تصویر «قربانی» نیست، تصویر بدن‌های رزمنده‌ای است که البته گلوله‌ی جنگی و ساچمه‌ای خورده‌اند، زیر ضربات باتوم و لگد کبود شده‌اند، بی‌خوابی و تشنگی را تاب آورده‌اند، دمپایی‌هایشان را حتا در آتش سوزانده‌اند، و سرانجام بسیاری از آنان را تبعید کرده‌اند اما هنوز با دهانی خونین از «زیباترین شب اوین» می‌گویند. شبی که سرکوبگران در قامت مقامات زندان و یگان‌های ویژه و بسیج و نیروی انتظامی هرچه از دستشان برمی‌آمد کردند اما در برابر عزم و اراده‌ی زندانیان تحقیر شدند، در درون زندان‌های خودشان، با تمام باروها و سلاح‌ها و دستبندها تحقیر شدند و چنین بود که اوین به رزمگاهی در پیوند با قیام ژینا تبدیل شد.
فلاخن دویست و بیستم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
Forwarded from منجنیق
🔴 ای رفیق | بازسازی یک سرود لری

اینک دو هفته از مقاومت سرفراز یاران دربندمان در زندان اوین گذشته است. مقاومتی که نشان داد انقلاب، وقتی که آغاز می‌شود مانند طوفان به هر کجا سرک می‌کشد و هر دیوار استواری را درمی‌نوردد. مداخله‌ی زندانیان سیاسی بند هشت برای دفاع از زندانیان غیرسیاسی بند هفت خود نشانه‌ی پیوندی عمیق با خواست تغییر بنیادین تمام وجوه نظم ستمگرانه‌ی حاکم است. زندانیان سیاسی محبوس در بند هشت، که بسیاری از آنان زندانیان چپ و کمونیست هستند، در دفاع از حق کسانی جانشان را به خطر انداختند که نظم سلطه‌گر طبقاتی موجود آنان را به فلاکت کشانده و حتا بدن‌هایشان آنقدر بی‌ارزش و خوار شمرده می‌شوند که مقامات حکومتی در دفاع از خودشان گفته‌اند «زندانیان شورشی» اراذل و اوباش بوده‌اند، یعنی کسانی که شمرده نمی‌شوند، نادیده انگاشته می‌شوند، به حاشیه رانده می‌شوند و بدون آن‌که عقوبتی متوجه کسی شود کشتار می‌شوند. یاران در بند ما اما در آن شنبه‌ی خونین از اوین رزمگاهی ساختند که در ربط منطقی به انقلاب جاری، تمام دقایق مقاومت و مبارزه را به «هرچیز» شدن هیچ‌بوده‌گان پیوند زدند. و «زندانی»، بدون هیچ پیشوند و پسوند غیرت‌ساز «سیاسی» و «عادی»، بیرون از تفکیک‌های بند هفت و هشت، در برابر گلوله‌ی جنگی و ساچمه، در برابر باتوم و شوکر و گاز اشک‌آور به یک بدن واحد مقاومت تبدیل شد. رزمگاه اوین در آن شنبه‌ی تاریخی آموزشگاه ماست، آنجا که مقاومت دیگر تنها مقاومت نیست، به چیزی فراتر از خودش فرا می‌روید، به دقایقی کوتاه، گذرا اما درخشان از رهاییِ ممکن در آینده.
این سرود بازسازی سرود لری «ای رفیق» است که خود در مبارزات خلق رزمنده‌ی لر ریشه دارد. به همین جهت حتا بازسازی این سرود به معنای احضار سنتی انقلابی در گذشته برای پیوند آن به انقلابِ امروز است. انقلابی که در آغاز آن قرار داریم و می‌تواند تمام گذشته‌های ازدست‌رفته و سرکوب‌شده را رستگار کند.

متن سرود به لری همراه با ترجمه‌ی فارسی
شو به وه شونم رفیق سی آزادی
خینم می‌جوشه خینم می‌جوشه
(ای رفیق شانه به شانه‌‌ام بده
که خونم برای آزادی می‌جوشد)

رفیق دِ بنِمو، دِ مینِ تَش
ها می‌خروشه ها می‌خروشه
(رفیق در بندمان در آتش
در حال خروشیدن است)

ژینا ژینا ژینا
رمزمونه همَه‌جا
(ژینا ژینا ژینا
رمز ماست در همه‌جا)

یارونه دِ زندونِم، دِ زندونِم
تَش‌ها دِ جونشو تَش‌ها دِ جونشو
بیا رفیق قطار بوَن قطار بوَن
وِرکِنیم بن‌شو وِرکِنیم بن‌شو
(یاران به زندانم آتش به جانشان است
بیا رفیق قطار ببند تا ریشه‌‌شان را بر کنیم)

ژینا ژینا ژینا
رمزمونه همَه‌جا
(ژینا ژینا ژینا
رمز ماست در همه‌جا)

ای همَه خشمِ مَردِم خشمِ مَردِم
دَ چارَه نارَه دَ چارَه نارَه
انقلاب تودَیا همَه وایَک
چارَه‌ی ای کارَه چارَه‌ی ای کارَه
(این همه خشم مردم دیگر چاره‌ای ندارد
انقلاب توده‌ها‌ی مردم همه باهم چاره‌ کار است)

موهونیمو وا شادی
زن زنه‌ای آزادی
(می‌خوانیم با شادی
زن زندگی آزادی)
#منجنیق #سرود
Forwarded from منجنیق
🔴 سرود مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر

اثری از «کارگروه هنر»؛ رفقایی در داخل ایران
این سرود اولین‌بار در کانال «رادیو پروسه» منتشر شده است. ما در منجنیق با تصویرهای قیام ژینا برای آن ویدئو ساخته‌ایم.

دارند قبض روح می‌شوند. تنها از شنیدن یک شعار دارند قبض روح می‌شوند و عربده می‌کشند. شعار ممنوع می‌کنند، انگ می‌زنند، فتوا می‌دهند، تفرقه تفرقه می‌کنند و البته هم‌زمان برای «شازده» از تمام زباله‌دانی‌هایشان پخش مستقیم می‌گذارند که این درست مفهوم «اتحاد» در زبان آنانی است که از حالا می‌خواهند مردم را از دخالت در سرنوشت خودشان باز بدارند. رهبران میدانی‌شان در میدان‌های خارج از کشور متحد می‌شوند، خبر جعل می‌کنند، فراخوان جعل می‌کنند، گروه و جمعیت جعل می‌کنند و هیچ خبری در خیابان، آنجا که واقعی است نمی‌شود. شاهزاده و عربده‌کش‌هایش در رسانه‌های مزدورند و «مردم متحد»ی که شکست نمی‌خورند در خیابان. ترس آنها را دیده‌ایم و خطاب به همه‌ی آنها، به همه‌ی چماقدارهای «رهبر» و «َشاه» خواهیم گفت: مزدور! منفور! بترس از ما و بله «مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر»
متن سرود:
ما زنده‌تر از خونیم
از مرگ نمی‌ترسیم
می‌افتی و می‌خیزیم
از گور
بترس از ما!
تا دست به هم دادیم
در رزم که می‌آییم
طومار تو درپیچیم
مزدور
بترس از ما!
زن، زندگی، آزادی
تا شادی و آبادی
می‌جنگی و می‌جنگیم،
منفور
بترس از ما!
چون رخت عزا پوشیم،
در سوگ نمی‌گرییم
رزمنده‌تر از پیشیم و پر شور
بترس از ما!
ما خشم خیابانیم
ما آتش سوزانیم
صورتگر تاریخیم و دستور
بترس از ما!
زن، زندگی، آزادی
تا شادی و آبادی
می‌جنگی و می‌جنگیم،
منفور
بترس از ما!
با شیخ نمی‌گندیم
با شاه نمی‌پوسیم
ما رهبر میدانیم و پر زور
بترس از ما
ما خشم خیابانیم
ما آتش سوزانیم
صورتگر تاریخیم و دستور
بترس از ما!
زن، زندگی، آزادی
تا شادی و آبادی
می‌جنگی و می‌جنگیم،
منفور
بترس از ما
#منجنیق #سرود
Forwarded from منجنیق
🔴 بیرق نان و آزادی بر فراز شهر

در حالی که جمهوری گرسنگی و سرمایه هر قدم که پیش می‌رود با دامن زدن به فلاکت عمومی و فقر گسترده، بیشتر بنیان حکمرانی‌اش را تنها به سرنیزه و باتوم تکیه می‌دهد، در حالی که چون وعده غذا نمی‌شود مقامات حکومتی به‌طور دائم در مورد «شورش‌های نان» هشدار می‌دهند؛ کارشناسان راهِ دور کلاشیِ مستقر در رسانه‌های بزرگ و اتاق‌های چندهزارنفره‌ی کلاب‌هاوس، نظریه‌پردازان شامخ توئیت از زیر پتوی تیک‌آبی و لایک‌خور مستقر در توئیتر و اینستاگرام نیز هم‌صدا با مقامات حکومت مستقر، علیه قیام گرسنگان اعلام کودتا کردند. جمع شدند هر روز دور هم در اتاق‌ها و چارسوق‌های مجازی و فرمودند برای پاسداشت کرامت انسانی به انسانِ گرسنه نگویید گرسنه. به راستی هم کار سختی است حقوق‌های چندهزار دلاری و چند هزاریورویی و چندهزار پوندی و چندهزار ریالیِ ضرب سعودی بگیری و با گرسنگان هم‌راه و هم‌رزم باشی. کار دشواری است هم‌زمان چشم دوختن به قیام گرسنگان و ستایش پینوشه در شیلی که با زور سرنیزه برای استوار کردن بساط گرسنگی و بهره‌کشی کودتا کرده بود. آنها اما جمع می‌شوند دور هم و توئیت‌هایشان، حضورهای فرهمند تلویزیونی‌شان با کراوات فیروزه‌ای، جملاتشان و کلماتشان را فاکتور می‌کنند و برای کارفرما می‌فرستند تا آخر ماه صورت‌حساب چرب‌تری دریافت کنند، چرب مانند لب‌هایشان و دست‌هایشان وقتی لقمه‌های چرب می‌لمبانند، دلشان برای کباب برگ‌های وطن تنگ می‌شود و به شان انسانی «ملتِ وطن» فکر می‌کنند. این تفاوت ماست. جایی که مستقر شده‌ایم و جایی که حضور داریم. گفته بودیم و باز به تاکید می‌گوییم به پیکار فرودستان و طبقه‌ی کارگر وفاداریم و همین است که آنها در کلاب‌‎هاوس شب‌نشینی می‌کنند و ما در خیابان خطر می‌کنیم، آنها در ایران‌اینترنشنال حرف می‌زنند و ما بیرقمان را از آسمان اسلام‌آباد می‌آویزیم، آنها توئیت می‌زنند و ما بر دیوارهای شهر نام نان و آزادی و شورا را نقش می‌زنیم، آنها از راه دور برای «آقای خامنه‌ای» رجز می‌خوانند و ما در قلب شهر مرگ ستم و ستمگر را روی دیوار اعلام می‌کنیم و اعلام می‌کنیم که شاه و شیخ نمی‌خواهیم، که قدرت را به دست شورا می‌خواهیم و برای فردایی نبرد می‌کنیم که سقف و کتاب و گندم، نان و مسکن و آزادی برای همه‌گان باشد.
تصویر برچسب‌ها در سایت بارگذاری شده است تا اگر کسی تمایل داشت بتواند از روی آنها بر کاغذ چسب‌دار پرینت بگیرد و هر کجا که خواست بچسباند.
در سایت:
https://bit.ly/3uu9OY8
#منجنیق #آفتابکاران
Forwarded from منجنیق
فلاخن شماره‌ی صد و هفتاد و یکم. بنا کردن کارخانه‌های بدون رییس

از مجموعه‌ی کارگران جهان
در فلاخن صد و هفتاد و یکم متن دیگری در پیوند و تکمیل فلاخن قبلی در مورد «جنبش کارخانه‌های تحت مدیریت کارگری در آرژانتین» را خواهیم خواند. در این فلاخن خواهیم خواند کارخانه‌ها در آرژانتین چطور اشغال شدند، چه چیزی کارگران را به این تصمیم رساند که در کارخانه‌ها تعاونی ایجاد کنند، چه چیزی سبب دوام اقتصادی کارخانه‌ها شد، چطور اجتماع به این حرکت کارگران مشروعیت بخشید، کارگران به چه اصلاحات قانونی‌ای دست یافتند که حامی مبارزات آنان بود، و در نهایت اینکه کارگران چطور کارخانه‌ها را مدیریت می‌کنند. در صد و هفتاد و یکمین فلاخن جنبش اشغال کارخانه‌ها و اداره‌ی آنها توسط خود کارگران و تعاونی‌های آنان نه به عنوان یک جنبش محدود به کارخانه‌ها، بلکه به عنوان یک جنبش اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است: شبکه‌ی به‌هم‌پیوسته‌ی کارخانه‌های اشغالی که همدیگر را حمایت می‌کنند، نیروهایی در دانشگاه‌ها که از کارخانه‌های اشغال‌شده‌ی بدون رییس حمایت موثر می‌کنند، وکلایی که در آوردهای حقوقی در کنار کارگران حضور دارند، و مهم‌تر از همه شبکه‌ی روابط و حامیان محلی هر کارخانه‌ی اشغال‌شده در محل خودش. در فلاخن صد و هفتاد و یکم خواهیم دانست که این البته رابطه‌یی دو سویه است. کارخانه‌های اشغال‌شده برای ایجاد این شبکه‌های حمایتی در مقابل کارهایی انجام می‌دهند. از کارخانه‌هایی خواهیم خواند که فضای خودشان را به اجرای تئاترهای آلترناتیو اختصاص داده‌اند، از احداث مدارس سوادآموزی برای کودکان و نیز برای بزرگسالان منطقه در کارخانه‌ها، از هتل‌های اشغال‌شده‌یی که اتاق‌های خودشان را در اختیار همایش‌های سیاسی نیروهای مترقی می‌گذارند و مجموعه ابتکاراتی که در یک روند، اجتماعی را فراهم می‌آورند که بیرون از قلمرو حکمرانی دولت به گسترش و دوام خود ادامه می‌دهد. در فلاخن صد و هفتاد و یکم از این خواهیم خواند که کارگران کارخانه‌های بدون رییس در آرژانتین برای تن ندادن به مقدرات و تقسیم کار سرمایه‌دارانه منتظر سرنگونی نظم ستمگرانه‌ی سرمایه‌داری نمانده‌اند، آنها توانسته‌اند ضمن حفظ منبع درآمد و بهبود کیفیت زندگی خود، کارخانه را به فضایی برای زیست اجتماعی خود و دیگران بدل و آن را با اشکال بدیل مدیریتی اداره کنند. الگویی که ضمن مقاومت در برابر سیاست‌های اقتصادی و سیاسی سرمایه همواره به یادمان خواهد آورد ابداع نظم دیگری غیر از نظم مستقر سرمایه‌داری نه تنها ممکن بلکه ضروری است. در صفحه‌ی سوم این فلاخن در مورد پروژه‌ی «کارگران جهان» می‌خوانیم: «این فلاخن اولین شماره از "مجموعه‌ی کارگران جهان" است. در این پروژه برخلاف و البته در تکمیل پروژه‌ی "یک تجربه‌ی جهانی" که عمدتن مختص به گزارشاتی از مبارزات معاصر طبقه‌ی کارگر در نقاط مختلف جهان می‌شود، مطالبی را در دستور کار ترجمه خواهیم گذاشت که رویکرد تئوریک‌تری به تجارب مبارزات کارگری، به ویژه اشکال گوناگون مبارزات شورایی، کنترل کارگری و اتحادیه‌های رزمنده دارند.» در صورتی که تمایل به همکاری با این پروژه دارید، که امیدواریم داشته باشید، صفحه‌ی سوم فلاخن صد و هفتادم را ببینید.
فلاخن صد و هفتاد و یکم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن #کارگران_جهان
Forwarded from منجنیق
جورچین هفتم. تشکیل شورا و مصادره‌ی زمین‌های کشاورزی در روستای الک
تجربه‌ی اداره‌ی شوراییِ برآمده از انقلاب ۵۷ نه محدود به پایتخت بود و نه محدود به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی. این‌بار در پی‌جویی قطعات گم‌شده‌ی تجربه‌ی شوراهای انقلاب ۵۷ گزارشی را منتشر می‌کنیم که در خرداد ۱۳۵۸ توسط هسته‌ی آرمان زحمتکشان تهیه و در نشریه‌ی پیکار، ارگان سازمان پیکار در راه آزادی طبقه‌ی کارگر منتشر شده است. در این گزارش می‌خوانیم که چگونه در جریان انقلاب و خلع ید از دستگاه حاکم، منطق زندگی روزمره‌ی مردم روستایی و مبارزه‌ی آنها با خوانین محلی، مردم روستای الک از توابع کامیاران را به سمت مصادره‌ی زمین‌های کشاورزی و تشکیل شورای انقلابی برای اداره‌ی امور روستا و نیز دفاع از دستاوردهای انقلابی‌شان سوق داده است. حاکمیتی دوگانه که در هر خیزش انقلابی با همین اشکال و با همین منطق ظهور کرده و خواهد کرد. هسته‌ی آرمان زحمتکشان که این گزارش را در آن روزها تهیه کرده به خوبی از خلال گفت‌وگو با اهالی روستا نشان می‌دهد آگاهی جمعی چگونه نه در کارگاه‌ها و آموزشکده‌ها، بلکه به میانجی مبارزه‌ی انقلابی و انقلاب شکل می‌گیرد و انقلاب ۵۷، مانند هر انقلابی پیش از آن و بعد از آن تا به آینده، چه امکاناتی را برای ابداع شیوه‌های نوین زندگی جمعی و اداره‌ی جامعه، در تمامی اجزای آن، می‌گشاید. دوباره‌خوانی این گزارش، یافتن آن و قرار دادنش در جایی که از ان کسر شده است به ما نشان می‌دهد چرا برخلاف هیاهوی بسیار نومیدان و البته آنها که وظیفه دارند نومید باشند و نومید کنند، امکانات مادی «آلترناتیو شورایی» در درون هر انقلابی وجود دارد و خواهد داشت.
#آلترناتیو_ما_شوراست
جورچین هفتم را بخوانید:
#منجنیق #جورچین
Forwarded from منجنیق
رادیو هیچ‌کیدز | شماره‌ی شش | کشتار به وقت روزهای اسفند
کرونا چگونه کشتار می‌کند؟ چه کسانی را می‌کشد؟ و مسببان و عاملان کشتار کرونا چه کسانی هستند؟ در ششمین برنامه‌ی رادیو هیچ‌کیدز دست قاتلان را رو می‌کنیم، به حساب‌های بانکی سرک می‌کشیم، تاریخ خونین بهداشت و درمان را مرور می‌کنیم تا سرانجام روشن کنیم ویروس کرونا تنها کاری را تمام کرد که از چند دهه پیش آغاز شده بود. در برنامه‌ی ششم از داستان‌های پلیسی وزارت بهداشت می‌گوییم و از این‌که کرونا چه چیزهایی را تعطیل کرد و چه چیزهایی را تعطیل نکرد. و نیز از امید می‌گوییم. در تلخی همین روزها، با این همه جنازه که مانده روی دستمان از امید می‌گوییم، از این‌که چرا باید امید داشته باشیم و به چه چیزی می‌توانیم امید داشته باشیم. ششمین برنامه‌ی رادیو هیچ‌کیدز صدایی است که از قرنطینه به قرنطینه مخابره می‌شود.

رادیو هیچ‌کیدز را، غیر از تلگرام و ساوندکلاود می‌توانید روی اپلیکیشن‌های پادگیر ( Itunes، Google Podcast، Spotify، Anchor، Castbox، Pocket cast، Radio Tune In، Radio Public، Sticher، Breaker، Podlink، Podbean، Podplayer، Podbay و Hezaro) پیدا کنید، برای این کار به فارسی با نیم‌فاصله کلمه‌ی «هیچ‌کیدز» و به انگلیسی Hichkids را جستجو کنید.
#منجنیق #رادیو_هیچ‌کیدز
تصاویری از خیزش دی‌ماه در #سودان

در یک سال اخیر فلاکتی که سرمایه‌داری به حاشیه‌ترین بخش‌های جامعه تحمیل کرده، دور جدیدی از خیزش‌های فرودستان را موجب شده است. خیزش دی‌ماه در ایران، خیزش در عراق، #جلیقه‌زردها در فرانسه و بسیاری موارد دیگر که اغلب در رسانه‌های جریان اصلی بازتابی ندارند یا رسانه‌های جریان اصلی تلاش می‌کنند ماهیت آنها را واژگونه جلوه دهند، تنها بخش کوچکی از آغاز دوران جدیدی در مبارزات زحمتکشان و فرودستان است. دوران جدیدی که در آن سوژه‌ی اصلی مبارزه کسانی هستند که نامی ندارند.

اعتراضات مردم در سودان و شکل‌گیری آن شباهت بسیاری با خیزش دی‌ماه در ایران دارد، شباهتی تکان‌دهنده...؛ این‌بار اعتراض نه از خارطوم، بلکه از شهر کوچک #آکبارا آغاز شد و همه را غافلگیر کرد.

چند روز پیش در #برلین، تعدادی از سودانی‌ها و نیروهای هم‌بسته با آنان به خیابان آمدند تا با #خیزش_فرودستان در سودان اعلام همبستگی کنند. مبارزه‌ی زحمتکشان مبارزه‌یی جهانی است. آنها از هم می‌آموزند و نبرد آنان با ستم و سرمایه جبهه‌ی جهانی زحمتکشان را تقویت می‌کند. از شهرهای ایران تا شهرهای سودان./خلاصه شده از #منجنیق

https://t.center/khamahangy
Alternative Ma Shorast
<unknown>
🎙آلترناتیو ما شوراست
🔻موسیقی و اجرا: حسین رنگچی
🔺شعر: الیاس قنواتی لاری

ما بَردگانِ زخمیِ مُفت‌خورانِ فَربه‌ایم
دَر خانه کارخانه‌ها خمیده زیرِ ضربه‌ایم

کنون چنین صدای ما توان گرفته است
ببین که اتحادِ ما جهان گرفته است

ای دستِ اتحادِ توده‌های خون‌جگر
شورای کارگران هفت‌تپه، نیشکر
شیرینی صدایِ نی از نایِ کارگر
شکرشکن شوند همه شورآوران شرق
از شیره‌ی شهامتت در خشمِ رعد و برق

کنون چنین صدای ما توان گرفته است
ببین که اتحادِ ما جهان گرفته است

بازوی ظلمِ چپیده در نامِ تیزِ نظم
مزدورِ رسمیِ انسان‌کُشِ حاضر به رزم
قصدت از حبس و زد و بند اگر اختگی و خاموشی‌ست
پیشِ ما کارگران دان رقم سود و زیان این همه نیست

#منجنیق #سرود

https://t.center/khamahangy
Forwarded from منجنیق
فلاخن شماره‌ی صد و پانزدهم. مبارزات معلمان در آمریکا؛ یک تجربه‌ی جهانی
در فلاخن صد و پانزدهم گزارش کوتاهی را خواهید خواند از مبارزات معلمان در ایالت‌های مختلف ایالات متحده‌ی آمریکا در سال گذشته، مبارزاتی که با پایان سال تحصیلی ناتمام باقی مانده و اکنون با آغاز سال تحصیلی از نو آغاز خواهد شد. این مبارزات علیه ثبات حقوق‌ها در سال‌های متمادی، افزایش تعرفه‌های بیمه که توسط معلمان پرداخت می‌شود و هم‌چنین برای افزایش حقوق کارگران خدماتی مدارس بوده است. در این مبارزات هم‌چنین مسئله‌ی کاهش کمک‌های دولتی به مدارس عمومی و کمبود بودجه‌ی این مدارس به شکل وسیعی مطرح شده است، سیاستی که تا همین امروز هم آموزش رایگان، مفید و با کیفیت را از دسترس فرزندان خانواده‌های فرودست و کم‌درآمد خارج کرده است. در این گزارش کوتاه خواهیم خواند که چگونه سندیکاهای فرمایشی تلاش کرده‌اند اعتصاب را پایان دهند و معلمان اعتصابی برای جلب حمایت مردمی به چه ابتکار عمل‌ها و خلاقیت‌هایی دست زده‌اند. زحمتکشان و طبقه‌ی کارگر حق دارند و باید، فراتر از مرزهایشان، از مبارزات همدیگر بیاموزند، همدیگر را پیدا کنند و با هم متحد شوند. این گزارش کوچک‌تر از آن است که بخواهد «تقدیم» کسی شود اما کیست که نداند حرف زدن از مبارزات معلمان، به ویژه زمانی که مدافع منافع تمامی فرودستان باشند، بی‌واسطه نام #محمد_حبیبی و تمام معلمان مبارز را به یادمان می‌آورد.
فلاخن صد و پانزدهم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
Forwarded from منجنیق
اغتشاش سیزدهم. دیپورت‌شده. گروه آخرین انترناسیونال
ترجمه‌ی ایلیا فراهانی
در ۲۸ ژانویه‌ی ۱۹۴۸ دولت آمریکا ۲۸ مکزیکی را، که اغلب آنان کارگر بودند، با هواپیما به کشورشان دیپورت کرد. هواپیما اما در دره‌ی «لوس‌گاتوس» کالیفرنیا سقوط کرد و همه‌ی سرنشینان آن، از جمله چهار خدمه‌ی پرواز، کشته شدند. اغلب این کارگران در چارچوب یک برنامه‌ی مهاجرتی دولتی به عنوان کارگر ارزان از مکزیک به آمریکا آورده شده بودند و اکنون که دیگر نیازی به آنها وجود نداشت، دیپورت می‌شدند. برای اولین‌بار این حادثه در روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز به عنوان یک خبر منتشر شد و مکزیکی‌هایی که در جریان این حادثه کشته شده بودند بدون ذکر نامشان «تعدادی دیپورت‌شده» خوانده شدند. وودی گاتری، خواننده و ترانه‌سرای موسیقی مردمی آمریکا بعد از خواندن این خبر بود که ترانه‌ی «دیپورت‌شده» را نوشت.
با این وجود شاید نقطه‌ی تلاقی وودی گاتری با «دیپورت‌شده»ها، صرفن پاسخ به ندایی درونی و حس تالم ناشی از خواندن آن عبارت کذایی، هم نباشد. واقعیت یا انتخابی به غایت سیاسی که این موزیسین فولک آمریکایی را سال‌ها پیش از این، در دوران بحران اقتصادی دهه‌ی ۳۰ میلادی و طوفان شن و قحطی جنوب، وادار کرده بود، خانواده و زادگاهش را برای یافتن راهی برای زندگی بهترترک کند. در مسیر حرکت به سمت کالیفرنیا، با کار روزمزد و نوازندگی در کمپ‌های مهاجران امرار معاش و در کالیفرنیا حس، «دیگری» شدن و حاشیه‌نشینی را تجربه کند. تجربه‌ی زیسته‌یی که او را چنان متحول کرد که از آن پس خودش را وقف مبارزه‌ی فرودستان کند، برای آنها و از آنها ترانه بسازد، در روزنامه‌های کمونیستی مقاله بنویسد و در تجمع‌های کارگری و چپ ترانه بخواند. یکی از مهم‌ترین آثار وودی گاتری ترانه‌یی بود به نام «این سرزمین متعلق به من و توست» که آن را در پاسخ به ترانه‌ی ناسیونالیستی «خدا آمریکا را حفظ کند» نوشت و با اشاراتی صریح نژادپرستی، مهاجرستیزی و مالکیت خصوصی در آمریکا را مورد حمله قرار داد. این ترانه تبدیل به سرود «ملی» آلترناتیوی شد که بعدها بارها و بارها موزیسین‌های دیگر آن را اجرا کردند. او در دوران جنگ جهانی دوم، به جنبش هنری ضدفاشیستی پیوست و از گیتارش به مثابه «اسلحه‌یی علیه فاشیست‌ها» استفاده کرد. گاتری هم‌چنین در دوران سرکوب چپ‌ها و کمونیست‌ها در آمریکا که به «دوران مک‌کارتی» موسوم شد در «لیست سیاه کمونیست‌ها» ثبت و برای سال‌ها ممنوع‌الکار شد.
گروه آخرین انترناسیونال، که آنها را در اغتشاش دوازدهم معرفی کرده بودیم، تصمیم می‌گیرند که نسخه‌ی خودشان را از ترانه‌ی «دیپورت‌شده»ی گاتری ضبط کنند که متوجه می‌شوند سنگ قبر کارگران مکزیکی کشته شده در این حادثه، که در یک گور جمعی به خاک سپرده شده بودند، هنوز بعد از این همه سال بدون هیچ نام‌ونشانی باقی مانده است. آنها بعد این همه سال هیچ نامی نداشتند. اعضای گروه آخرین انترناسیونال به کمپینی پیوستند که توسط اهالی شهر «فرزنو»ی ایالت کالیفرنیا برای تصحیح این سنگ قبر به راه افتاده بود و اجرای ترانه توسط آنها مصادف شد با تغییر سنگ قبر بی‌نام‌ونشان «دیپورت‌شده‌گان» با سنگ قبری که نام آنها روی آن حک شده بود. آنها در زمانی سرانجام نامیده شدند که چندی بعد از آن و با روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده‌ی آمریکا، از نو بحث دیوار کشیدن میان مکزیک و آمریکا، «مهاجران غیرقانونی» و دیپورت به موضوع روز در این کشور تبدیل شده است. چنین است که ترانه‌ی وودی گاتری، از پس سال‌ها دوباره به مسئله‌ی امروز تبدیل می‌شود و نه فقط به مسئله‌ی امروز در آمریکا، بلکه به مسئله‌ی امروز در همه‌جای جهان، یعنی هر کجایی که در آن مهاجران و پناهنده‌ها را دیپورت می‌کنند، هر کجایی که «دیپورت‌شده‌ها» هنوز هم نامی ندارند تا به آن خوانده شوند.
#منجنیق #اغتشاش