نان کار آزادی

#شیکاگو
Канал
Политика
Новости и СМИ
Образование
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала نان کار آزادی
@NK_AzadiПродвигать
432
подписчика
20,8 тыс.
фото
10,8 тыс.
видео
10,5 тыс.
ссылок
تلاشی برای انعکاس جنبش هاى #کارگری، #زنان، #دانشجویی و #رفع_ستم_ملی برای نیل به آزادی و برابری !
Forwarded from تجربه نوشتن
#حافظه_تاریخی

اگوست اسپایسر، الیوت پارسن، ساموئل فیلدمن، آدولف فیشر، لوئیس کینگ، مایکل شوارتز، جورج انجل و اسکار نیپ؛ ۸ نفر از رهبران کارگری بودند که به دلیل سازماندهی تظاهرات چهارم ماه مه سال ۱۸۸۶ شیکاگو دستگیر و در دادگاهی نمایشی محاکمه شدند. پنج کارگر مهاجر آلمانی، یک آلمانی تبعه آمریکا و دو آمریکایی.

خواسته آن‌ها، کاهش ساعت کار از چهارده و شانزده ساعت به هشت ساعت کار در روز بود.

پنج نفر به اعدام، دو نفر حبس ابد و یک نفر به پانزده سال زندان محکوم شد. یک نفر از محکومین به اعدام، پیش از اجرای حکم خودکشی کرد.

یکی از محکومان، پس از شنیدن حکم دادگاه، اعتراض خود را این‌گونه بیان کرد:

«کارگران اینک دریافته‌اند که می‌توانند با اتحاد و همبستگی، و مبارزه جمعی بر مشکلات خود فائق آیند. کارگران دریافته‌اند که چه قدرت عظیمی در اتحاد آنان نهفته است، و به همین دلیل است که کارفرماها با تمام توان می‌کوشند تا اتحاد کارگران را بشکنند، و میتینگ کارگران را به خون بکشند. ما کارگران گرد هم آمدیم تا اندکی از حقوق خود را باز پس بگیریم؛ اما اکنون از دادگاه و زندان سر درآورده‌ایم. آیا این است معنای برابری و عدالت در جامعه ما؟ امروز اگر صدای حق‌طلبانه ما را با گلوله خفه می‌کنید، مطمئن باشید که این صداها دیگر خاموش‌شدنی نیست، و هر روز طنین آن رساتر خواهد شد.»

این‌چنین بود که در ماه مه ۱۸۸۶، اعتصاب و تظاهرات کارگران شیکاگو با خواست هشت ساعت کار توسط دولت سرمایه‌داری آمریکا بشدت سرکوب شد. اگر چه کارگران این کشور پرچم کاهش ساعت کار را به دست گرفته بودند؛ اما بازخوانی تاریخ جنبش کارگری ایالات متحده به ما نشان می‌دهد که ترس و وحشت بورژوازی این کشور، از «شوالیه های کار» و تکرار «کمون پاریس» در شیکاگو و دیگر شهرهای این کشور بود. جنبش هشت ساعت کار در آمریکا، جنبشی ضد سرمایه‌داری بود که حاکمیت سرمایه در این کشور را به لرزه در آورده بود. همان‌طوری که «مادر جونز» از رهبران کارگری آن روزهای آمریکا در باره ماه مه ۱۸۸۶ می‌گوید:

«کارگران‌ فریاد می زدند: «هشت ساعت کار، هشت ساعت تفریح و استراحت، هشت ساعت خواب!... کارفرماها از خشم، خون، خون‌شان را می‌خورد. شبح انقلاب را جلوی چشم‌شان می دیدند...»
#جنبش_هشت_ساعت_کار
#شیکاگو
#اول_ماه_مه
#روز_جهانی_کارگر

https://t.me/tajrobeneveshtan/2900
Forwarded from تجربه نوشتن
#تاریخ_جنبش_کارگری

اگوست اسپایسر، الیوت پارسن، ساموئل فیلدمن، آدولف فیشر، لوئیس کینگ، مایکل شوارتز، جورج انجل و اسکار نیپ؛ ۸ نفر از رهبران کارگری بودند که به دلیل سازماندهی تظاهرات چهارم ماه مه سال ۱۸۸۶ شیکاگو دستگیر و در دادگاهی نمایشی محاکمه شدند. پنج کارگر مهاجر آلمانی، یک آلمانی تبعه آمریکا و دو آمریکایی. خواسته آنها، کاهش ساعت کار از چهارده و شانزده ساعت به هشت ساعت کار در روز بود.

پنج نفر به اعدام، دو نفر حبس ابد و یک نفر به پانزده سال زندان محکوم شد. یک نفر از محکومین به اعدام، پیش از اجرای حکم خودکشی کرد.

#شیکاگو
#اول_ماه_مه
#روز_جهانی_کارگر
#همبستگی_بین‌المللی_کارگری

🌎🌍🌏
https://t.center/tajrobeneveshtan
Forwarded from تجربه نوشتن
▪️تراژدی هِی مارکِت

از سال ۱۸۸۰ به این طرف، طبقه کارگر در تمام مراکز صنعتی یکپارچه توی شورش بود... رکود اقتصادی در سراسر کشور حاکم بود و بیکاری بیداد می کرد. توی شهرها، قحطی بود و فقر و نا امیدی! مبلغان خارجی که در کشورهای خودشان، تحت سلطه رژیم های استبدادی رنج می بردند، اینجا آیین های مختلف رستگاری اقتصادی را تبلیغ می کردند. مبلغان سیاسی به کارگران که جز نان و کم کردن ساعات کار روزانه، تقاضای دیگری نداشتند، راه مدینه فاضله را نشان می دادند و پلیس هم ضربات باتوم را!

علی الخصوص توی شهر شیکاگو و با آن همه اخراج کردن ها و بزن و بگیر و ببندها، اعتصاب پشت اعتصاب بود. بعد از سال ۱۸۸۶، سال های اعتصابات بزرگ ملوانان دریاچه، باراندازها و کارکنان راه آهن بود. پلیس و کارفرماها این اعتصاب ها را با خشونت سرکوب می کردند... کارگران شروع کردند برای هشت ساعت کار روزانه.

اول ماه مه نزدیک می شد. بنا بود که جنگ کاهش روزی هشت ساعت کار شروع شود. مطبوعات دست به کار شدند که میان مردم تخم ترس و دلهره بپاشند. از چهار سمت شهر اعتصابات و راهپیمائی های همراه با تظاهرات به پا می شود. کارگران‌ فریاد می زدند: «هشت ساعت کار، هشت ساعت تفریح و استراحت، هشت ساعت خواب!» کارفرماها از خشم خون، خون شان را می خورد. شبح انقلاب را جلوی چشم شان می دیدند... پاسبان ها بی هیچ اخطاری به کارگران حمله کردند. جمعیت را گرفتند زیر آتش و از چپ و راست باتوم بود که توی سر جمعیت می خورد. عده ای کشته شدند و جوان ها را هم تا سر حد مرگ زدند و آش ولاش کردند. عده ای هم زیر دست وپای اسب پاسبان ها مانده بودند و جمجمه های شان له و لورده شده بود....

صدها نفر بازداشت شدند، اما فقط کسانی را به دادگاه می فرستادند که برای هشت ساعت کار روزانه مبارزه می کردند. جمعه ۱۱ نوامبر، رهبران جنبش را دار زدند. آن روز ثروتمندهای شیکاگو از ترس بر خود می لرزیدند... اولین یک شنبه بعد از اعدام، مراسم تشیع جنازه صورت گرفت. هزاران کارگر جنازه ها را تشیع می کردند. زیر نگاه جمعیتی عظیم و نفس فرو خورده، صف بدرقه کننده گان به کیلومترها می رسید.

جنازه ها را در «قبرستان والدهایم» دفن کردند. اما هدف هنوز سرجای اش بود: مبارزه برای هشت ساعت کار روزانه، برای شرایط انسانی تر، برای برقراری مناسبات انسانی تر میان انسان ها ادامه داشت، و هنوز هم ادامه دارد...

📚 برگرفته از کتاب: مادر جونز؛ زنی از طبقه کارگر آمریکا/ ترجمه: ع. پاشائی – محمد رسولی
#هشت_ساعت_کار_روزانه
#اول_ماه_مه
#شیکاگو

🥀🥀🥀
https://t.center/tajrobeneveshtan
Forwarded from تجربه نوشتن (خسرو)
🚩 در روز #اول_ماه_مه سال ۱۸۸۶ در شهر شیکاگو چه گذشت؟

▪️تراژدی هِی مارکِت

از سال ۱۸۸۰ به این طرف، طبقه کارگر در تمام مراکز صنعتی یکپارچه توی شورش بود... رکود اقتصادی در سراسر کشور حاکم بود و بیکاری بیداد می کرد. توی شهرها، قحطی بود و فقر و نا امیدی!

مبلغان خارجی که در کشورهای خودشان، تحت سلطه رژیم های استبدادی رنج می بردند، اینجا آیین های مختلف رستگاری اقتصادی را تبلیغ می کردند. مبلغان سیاسی به کارگران که جز نان و کم کردن ساعات کار روزانه، تقاضای دیگری نداشتند، راه مدینه فاضله را نشان می دادند و پلیس هم ضربات باتوم را!

علی الخصوص توی شهر #شیکاگو و با آن همه اخراج کردن ها و بزن و بگیر و ببندها، اعتصاب پشت اعتصاب بود. بعد از سال ۱۸۸۶، سال های اعتصابات بزرگ ملوانان دریاچه، باراندازها و کارکنان راه آهن بود. پلیس و کارفرماها این اعتصاب ها را با خشونت سرکوب می کردند... کارگران شروع کردند برای #هشت_ساعت_کار_روزانه.

اول ماه مه نزدیک می شد. بنا بود که جنگ کاهش روزی هشت ساعت کار شروع شود. مطبوعات دست به کار شدند که میان مردم تخم ترس و دلهره بپاشند. از چهار سمت شهر اعتصابات و راهپیمائی های همراه با تظاهرات به پا می شود.

کارگران‌ فریاد می زدند: «هشت ساعت کار، هشت ساعت تفریح و استراحت، هشت ساعت خواب!» کارفرماها از خشم خون، خون شان را می خورد. شبح انقلاب را جلوی چشم شان می دیدند.

پاسبان ها بی هیچ اخطاری به کارگران حمله کردند. جمعیت را گرفتند زیر آتش و از چپ و راست باتوم بود که توی سر جمعیت می خورد. عده ای کشته شدند و جوان ها را هم تا سر حد مرگ زدند و آش ولاش کردند. عده ای هم زیر دست وپای اسب پاسبان ها مانده بودند و جمجمه های شان له و لورده شده بود.

صدها نفر بازداشت شدند، اما فقط کسانی را به دادگاه می فرستادند که برای هشت ساعت کار روزانه مبارزه می کردند.

جمعه ۱۱ نوامبر، رهبران جنبش را دار زدند. آن روز ثروتمندهای شیکاگو از ترس بر خود می لرزیدند.

اولین یک شنبه بعد از اعدام، مراسم تشیع جنازه صورت گرفت. هزاران کارگر جنازه ها را تشیع می کردند. زیر نگاه جمعیتی عظیم و نفس فرو خورده، صف بدرقه کننده گان به کیلومترها می رسید.

جنازه ها را در «قبرستان والدهایم» دفن کردند. اما هدف هنوز سرجای اش بود: مبارزه برای هشت ساعت کار روزانه، برای شرایط انسانی تر، برای برقراری مناسبات انسانی تر میان انسان ها ادامه داشت، و هنوز هم ادامه دارد...

📚 به نقل از کتاب: مادر جونز/ زنی از طبقه کارگر آمریکا/ ترجمه: ع. پاشائی – محمد رسولی

https://t.center/tajrobeneveshtan
🚩🚩🚩🚩🚩

♦️ #تراژدی_هی_مارکت

از سال ۱۸۸۰ به این طرف، طبقه کارگر در تمام مراکز صنعتی یکپارچه توی شورش بود. رکود اقتصادی در سراسر کشور حاکم بود و بیکاری بیداد می کرد. توی شهرها، قحطی بود و فقر و نا امیدی! مبلغان خارجی که در کشورهای خودشان، تحت سلطه رژیم های استبدادی رنج می بردند، اینجا آیین های مختلف رستگاری اقتصادی را تبلیغ می کردند.

مبلغان سیاسی به کارگران که جز نان و کم کردن ساعات کار روزانه، تقاضای دیگری نداشتند، راه مدینه فاضله را نشان می دادند و پلیس هم ضربات باتوم را!

علی الخصوص توی شهر #شیکاگو و با آن همه اخراج کردن ها و بزن و بگیر و ببندها، اعتصاب پشت #اعتصاب بود. بعد از سال ۱۸۸۶، سال های اعتصابات بزرگ ملوانان دریاچه، باراندازها و کارکنان راه آهن بود. پلیس و کارفرماها این اعتصاب ها را با خشونت سرکوب می کردند. کارگران شروع کردند برای #هشت_ساعت_کار روزانه.

#اول_ماه_مه نزدیک می شد. بنا بود که جنگ کاهش روزی هشت ساعت کار شروع شود. مطبوعات دست به کار شدند که میان مردم تخم ترس و دلهره بپاشند. از چهار سمت شهر اعتصابات و راهپیمائی های همراه با تظاهرات به پا می شود. آنها فریاد می زدند: هشت ساعت کار، هشت ساعت تفریح و استراحت، هشت ساعت خواب! کارفرماها از خشم خون، خون شان را می خورد. #شبح_انقلاب را جلوی چشم شان می دیدند. پاسبان ها بی هیچ اخطاری به کارگران حمله کردند. جمعیت را گرفتند زیر آتش و از چپ و راست باتوم بود که توی سر جمعیت می خورد. عده ای کشته شدند و جوان ها را هم تا سر حد مرگ زدند و آش ولاش کردند. عده ای هم زیر دست وپای اسب پاسبان ها مانده بودند و جمجمه های شان له و لورده شده بود.

صدها نفر بازداشت شدند، اما فقط کسانی را به دادگاه می فرستادند که برای هشت ساعت کار روزانه مبارزه می کردند.

جمعه ۱۱ نوامبر، #رهبران_جنبش را دار زدند. آن روز ثروتمندهای شیکاگو از ترس بر خود می لرزیدند.

اولین یک شنبه بعد از اعدام، مراسم تشیع جنازه صورت گرفت. هزاران کارگر جنازه ها را تشیع می کردند. زیر نگاه جمعیتی عظیم و نفس فرو خورده، صف بدرقه کننده گان به کیلومترها می رسید.

جنازه ها را در #قبرستان_والدهایم دفن کردند. اما هدف هنوز سرجای اش بود: مبارزه برای هشت ساعت کار روزانه، برای شرایط انسانی تر، برای برقراری مناسبات انسانی تر میان انسان ها ادامه داشت، و هنوز هم ادامه دارد...

#مری_جونز
زنی از طبقه کارگر آمریکا

#اول_ماه_مه

https://t.center/khamahangy
🚩🚩🚩🚩🚩

#اول_ماه_مه سال ۱۸۸۶ شیکاگو؛ روزی برای اعتراض به #کاپیتالیسم

در سال ۱۸۸۵ اعلامیه یی در صفوف کارگران امریکا دست به دست شده و از طبقه کارگر امریکا می خواست در اول ماه مه ۱۸۸۶ نسبت به تبعیض ها و مشکلات شان اعتراض کنند. در این اعلامیه آمده بود؛ «روز شورش است نه آرامش. روزی که حرف، حرف سخنگویان لاف زن نهادهای اسیرکننده طبقه کارگر نباشد. روزی که طبقه کارگر قوانین خویش را بر پا می دارد و قدرتش را به کار می برد که این قوانین را به اجرا درآورد. قوانینی که تماماً خلاف رضایت و موافقت ستمگران و حکمرانان... است. روزی که نیروی عظیم زحمتکشان متحد در برابر قدرتی که امروز بر سرنوشت همه خلق ها حکم می راند، صف آرایی می کند. روزی که لذت #هشت_ساعت_کار، هشت ساعت استراحت و هشت ساعت برای هر کاری به اختیار خود ما احساس می شود.»

سال ۱۸۸۶ اعتصابات همه جا را فراگرفت. این اعتصابات از دو ماه قبل از اول ماه مه، در گوشه و کنار از سوی کارگران دیده می شد. خیلی ها تکرار #کمون_پاریس را پیش بینی می کردند. در چنین حال و هوایی بود که شیکاگو به اول ماه مه سال ۱۸۸۶ نزدیک می شد.

نوزدهم ماه مارس ۱۸۸۶، نشریه آلمانی زبان «کارگر» در امریکا نوشت؛ «اگر ما هر چه زودتر خود را برای انقلاب خونینی آماده نکنیم، میراثی جز فقر و بردگی برای فرزندان مان بر جای نخواهیم گذاشت، بنابراین خود را برای انجام انقلاب مجهز کنید. »

درست یک شب قبل از واقعه اول ماه مه، روزنامه «کارگر» نوشت؛ کارگران، شعار ما باید چنین باشد؛ سازش موقوف. ماه مه فرارسیده است. ۲۰ سال است سرمایه داران وعده هشت ساعت کار می دهند ولی همیشه این خواست را زیر پا می گذارند.

اول ماه مه ۱۸۸۶، یکی از روزنامه های #شیکاگو چنین گزارش داد؛ «هیچ دودی از دودکش کارخانه ها بیرون نمی آید. همه چیز، رنگ یک روز تعطیل به خود گرفته است.» روزنامه فیلادلفیاتریبون نوشت؛ «عناصر کارگر را گویی رتیل بین المللی نیش زده است. آنها را رقص مرگ فرا گرفته است.»

۱۱۰۰ کارگر در دیترویت به مدت هشت ساعت راهپیمایی کردند. در نیوپارک ۲۵ هزار نفر از برادوی به طرف میدان اتحاد راهپیمایی کردند. در عین حال ۴۰ هزار کارگر نیوپارکی در حال اعتصاب بودند. در سین سیناتی یک کارگر شروع راهپیمایی را چنین تصویر می کرد؛ «تظاهر کنندگان فقط #پرچم_سرخ حمل می کردند و تنها سرودی که می خواندند سرود آربایتر (کارگران) و مارسه یز بود. در لویی ویل کنتاکی بیش از شش هزار کارگر سیاه و سفید از وسط پارک ملی عبور کردند و به این ترتیب ممنوعیت ورود غیرسفیدان به پارک را عامدانه شکستند. در شیکاگو نیز نزدیک به ۳۰ هزار نفر به جاده ها ریختند. تمام قطارها از کار ایستاده و بنادر را تعطیل کرده بودند.

نقطه انفجار اول ماه مه در کارگاه مک گورمیک بود. اینجا از اواسط زمستان در اعتصاب به سر می برد. در دوم ماه مه، #اسپایز، رهبر کارگران قرار بود دوباره برایشان سخنرانی کند. هنگامی که حدود شش هزار کارگر به سخنرانی او گوش می دادند، چند صد نفر به پیشواز اعتصاب شکنانی که تازه داشتند از سر کار برمی گشتند، رفتند تا تعدادی از کارگرانی که حاضر به اعتصاب نشده بودند توسط خود کارگران اعتصاب کننده دستگیر شده و مورد بازجویی قرار بگیرند.

روزنامه «کارگر» در دوم ماه مه نوشت؛ «ناگهان صدای گلوله از نزدیک کارخانه به گوش رسید. حدود ۷۵ قاتل قوی هیکل که توسط یک فرمانده چاق پلیس رهبری می شدند بدان سمت حرکت کردند. سه ارابه موتوری پر از وحشی های حامی نظم و قانون نیز آنان را همراهی می کردند.» در نبرد میان کارگرانی که سلاح آنها چوب و سنگ و کلوخ بود علیه پلیسی که با سلاح گرم مسلح شده بود، صف کارگران ناگهان به هم خورد. بمب دستی پشت سر کارگران منفجر شد. دست کم دو کارگر کشته شدند. بسیاری از جمله چند کودک مجروح شدند.

روز بعد یعنی سوم ماه مه، گسترش اعتصاب پرمعنا بود. در سطح کشور نزدیک به ۳۴۰ هزار کارگر به جنبش پیوسته بودند و ۱۹۰ هزار نفر از آنها در اعتصاب به سر می بردند. در شیکاگو ۸۰ هزار کارگر تظاهرات کردند. هنگامی که چند صد زن خیاط قصد داشتند به تظاهرات بپیوندند، روزنامه شیکاگوتریبون نوشت «زنان وحشی هلهله کش». در محلات فقیرنشین، زنان و بچه ها برای شوهران و پدران شان گریه سر دادند.

دادگاه هفت نفر را محکوم به مرگ کرد و به تاریخ ۱۱ نوامبر ۱۸۸۶ که به نام جمعه سیاه نام گرفته است، اعدام شدند.

سه سال بعد در کنگره بین المللی کارگران در پاریس، روز اول ماه مه به خاطر کشتار کارگران و رهبران کارگری شیکاگو، #روز_جهانی_کارگر نامگذاری شد.

https://t.center/khamahangy
پنج کشته براثر تیراندازی #کارگر_معترض در حومه #شیکاگو

منابع خبری اعلام کردند که براثر تیراندازی یک کارگر در یک کارخانه‌در آرورا واقع در حومه شیکاگو در شامگاه جمعه (به‌وقت محلی) پنج نفر کشته و تعدادی زخمی شدند. ماموران پلیس با محاصره محل تیراندازی ضارب را از‌پای درآوردند.

پلیس نام تیرانداز را «گری مارتین» ۴۵ ساله و #کارگر_کارخانه «هنری پرت» که تولید کننده واشر است معرفی کرد.

همکاران و شاهدان عینی گفته‌اند که ضارب از وضعیت خود در کارخانه ناراضی بوده‌ است.

https://t.center/khamahangy
مهرداد صبوری و امید احمدی هم روانه زندان #کامیاران شدند.

پیش از ظهر امروز مهرداد صبوری و امید احمدی از محکوم شده گان برگزاری #اول_ماه_مه ، روز جهانی کارگر، راهی زندان شهر کامیاران شدند. این دو فعال کارگری هر کدام محکوم به یک سال حبس شده اند. در روز های گذشته نیز آرام محمدی و شاهو صادقی که در همین ارتباط به نود و یک روز زندان محکوم شده بودند، زندانی شدند.

این کارگران و فعالین کارگری در ۳۰ اردیبهشت سال ۹۵ به جرم برگزاری مراسم روز جهانی کارگر بازداشت و پس از چند روز با وثیقه آزاد شدند. اما پس از گذشت دو سال، حکم آنها ابلاغ گردید.

امروز در قرن بیست و یکم و با گذشت بیش از صد سال از اول مه #شیکاگو؛ شرکت در مراسم روز جهانی کارگر، در بیشتر نقاط دنیا، امری برسمیت شناخته شده می باشد و برگزاری این روز، حق طبیعی هر کارگر و انسان آزاد اندیشی است.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری زندانی کردن آرام محمدی، شاهو صادقی، مهرداد صبوری و امید احمدی به جرم شرکت در مراسم روز جهانی کارگر را محکوم می کند.

#زنده_باد_اول_ماه_مه

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری - ۲۹ آذر ۱۳۹۷

@khamahangy