🔹...بروجردی وارد ساختمان شد. در انتهای سالن سمت اتاقی رفت که #مهدوی_کنی مستقر بود. او از سوی امام هدایت کمیته را به عهده داشت. بیشترین تلاش او انسجام دادن به نیروهای مسلحی بود که در مسجدهای شهر مستقر بودند. مهدویکنی کنج اتاق روی زمین نشسته بود.
🔹تا #بروجردی وارد شد مهدویکنی پس از چند سوال و جواب حکمی دستش داد و گفت: آقای عراقی تلفنی درباره شما صحبت کردند. نگران اسناد و مدارک اوین هستیم. مردم هجوم آوردهاند داخل زندان. به نظر میرسد #سازمان_مجاهدین آنجا را یکی از پایگاههای خود قرار داده است. شما با این حکم مسئول زندان اوین هستید و به هیچ وجه کوتاه نیایید. در وهله اول افراد مورد اعتماد خودتان را مستقر کنید تا بعد فکری به حال آنجا شود.
🔹بروجردی از اتاق خارج شد. در محوطه یک آمبولانس دید و بچهها را سوار کرد و به سرعت وارد بزرگراه منتهی به اوین شد.
🔹بروجردی با دیدن انبوهی از پوسترهای آرم #سازمان_مجاهدین وشهیدان این سازمان متوجه شد کار سختی در پیش دارد. به سعید و ناصری گفت: از دیوار بکشند بالا. تا نگهبانها بیایند مانع شوند در باز شد و ... #ادامه_دارد...