کانال شعر معصومه اپروز

#نشریه_گیل_رخ
Канал
Логотип телеграм канала کانال شعر معصومه اپروز
@MasomehaproozПродвигать
144
подписчика
1,76 тыс.
фото
883
видео
785
ссылок
چه میشد آب و رنگ خواب باشی؟ تو هم در خانه مهتاب باشی زبان دستهایم زخم برداشت چرا آتش ؟!چه میشد آب باشی! 🌷🌸🌹🌻 امه آسونداری ریشه کو ایزم سبی تیجره اندیشه کو ایزم .ایدنیا خاکی بن چال به چه به دوم هنی سنگ آنبم شیشه کو ایزم . 🎶کانال اشعار معصومه اپروز
‍ کتاب خوب کدام است ؟ کتابی که در آن ظریف نگریستن ، ظرافت قلم ، هنر خوب اندیشیدن و صراحت کلام باشد ، کلامی که الزاما پرده دری و شکست مرزها نیست بلکه بیان آن قسمت از زندگی است که در اطراف ما وجود دارد ولی بخاطر ملاحظات بر آن چشم و زبان بسته ایم . آنان که اهل کتاب باشند بهترین وظیفه خود را انتخاب کتابی می دانند که خرفی برای گفتن داشته باشد ، حرفی که بدون نیاز به پرده دری و هتاکی مناسبات اجتماعی را بشناسد و به عمق فرو رود ، زیبایی و زشتی ها را به قلم کشد و همه خوانندگان را به (چرا ) وادارد . مشخصه ی کتاب. خوب آن است که انسان را قدمی به جلو ببرد ودر فرا روی او دیدی تازه بگشاید ، کتابی که علاوه بر زیبایی در نوشتاری و داستان دارای حرف های تازه باشد ، که شاید تا چند سال قبل هیچ یک از ما را مذاقی برای گفتن. یا شنیدن آن خوش نمی آمد و تنها دلیلش هم چشم بستن به اطراف خود و ندیدن نا مناسبات و معضلات اجتماعی بوده. کتاب خوب می تواند بر جامعه خود و معضلات آن چشم بگشاید و هر آن چه از خوب یا بد است را ببیند و درد را درمان کند ، باید فراروی هر یک از ما به عنوان دیدی تازه زاویه ای باز کند تا شاید اگر مشکل در میان ما نیز وجود دارد اگر حتی بزرگ و حاد نباشد آن را قبل از ریشه دواندن و گستره یافتن درمان کند ؛ کتابی که کشش داشته و ما را به تأمل وادارد ؛ کتابی که با شروع اولین برگ خود ما را ملزم می سازد تا آخرین صفحه ی آن را ادامه دهیم . گاهی یه روزنه و کورسوی امیدی در دستان بی دست و سخنگوی بی زبانی ست که ما را به هدف و نگرشی مثبت از زندگی برساند و آن جیز ی نیست جز یک کتاب خوب و ارزشمند.

( فریبا نوری)

#نشریه_گیل_رخ

@gilrokh3
اندر حکایت یارانه

دو موش سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند و نزد گربه ای رفتند تا با استفاده از ترازویی که داشت، پنیر را به طور مساوی بین آنها تقسیم کند. گربه پنیر را به نحوی تقسیم کرد که یک تکه سنگین تر از تکه بعدی شد. پس از تکه سنگین مقداری جدا کرد و خورد. این بار تکه بعدی سنگین گردید. گربه دوباره از آن مقداری جدا کرد و خورد باز هم یکی از دو تکه پنیر از دیگری سنگین ترشد. گربه آنقدر این عمل را تکرار کرد تا تنها تکه ای کوچکی باقی ماند. پس گربه آخرین تکه را به موشها نشان داد و گفت : این هم مزد کارم است و آن را بر دهان گذاشت و خورد و دو موش با شکم گرسنه بازگشتند!
این حکایت، حکایت یارانه ماست. اول گفتند یارانه عادلانه نیست و برخی افراد ثروتمند چندین اتومبیل دارند و از بنزین یارانه ای استفاده می کنند و برخی افراد فقیر اصلا ماشینی ندارند که از یارانه استفاده کنند پس باید یارانه را هدفمند کنند. پس به آن بهانه برق ،گاز، آب، بنزین و نان و ... را گران کردند. بعد یارانه را نصف کردند و نصف آن را خوردند و نصف دیگر را هر ماهه به مردم دادند. بعد گفتند یارانه به برخی افراد تعلق نمی گیرد و بدین سان نصف نصف را باز خوردند و به مابقی افراد یارانه را از اول ماه به آخر ماه کشاندند (بگذریم که در تمام این سالها مبلغ یارانه همان 45 تومان ماند و قبض ها هر سال افزایش یافتند)!
و حالا نوبخت اعلان کردن که پرداخت یارانه به شکل نقدی برای دولت میسر نیست و این پول باید صرف اشتغال شود...
و این همان آخرین تکه ی پنیر است😂😂😂

#نشریه_گیل_رخ
@gilrokh3
Forwarded from نشریه گیل رخ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نه این بابا،
نه آن بابا،
خدا بابا، خدا بابا!
بسیار زیباست!

‌‌‌#نشریه_گیل_رخ
@gilrokh3