توضیحی پیرامون کتاب کودک
امروز تمرین حلقهی ادبیمان
جستارنویسی و مقالهنویسی است. تمرینی دوستانه نیز در گروه شش نفریمان داریم پیرامون مطالعهی جزوات و کتابهای معرفی شده از جانب
استاد شاهین کلانتری در
مدرسهی نویسندگی و
دورهی ۶۰ نویسندگی خلاق.
امروز قرارمان این است به صورت خاص کتاب کودک
بچه ابر را به بحث بنشینیم.
ترفندی زدم. با یک تیر دو نشان زدم و تمام.
جستاری نوشتم اندر مقالات مرتبط با
کتاب کودک.
همگان واقف بر این امر هستیم که کتاب خوب، دری است از درهای بهشت، مانند فرزند خوب که یکی از همان درهای بهشتی است. چون کتاب درست و درمان است که فرزند درست و حسابی تحویل جامعه میدهد.
کتاب خوب، دریچهای باز میکند به سوی دنیای زیبای دانش و آگاهی. همان چیزی که متاسفانه امروزه کمبودش در کشورمان به شدت حس میشود.
کتابها در ویترین کتابفروشیها به انتظار دل بردن از دل یک مشتری اهل مطالعه، ماهها و یا شاید سالها دست به گریبان خجالت فروبردهاند و به انتظار نشستهاند. قفسهی کتابخانهی خانههامان شده دکوری برای پزدادنهایمان که چشم بقیه را درآوریم که بعله، آقا ما هم فرهیختهایم. ما هم تحصیل کردهایم.ما هم بعله.
واقعیت این است که تمام خانوادهها دوست دارند فرزندانشان از همان ابتدای کودکی به کتاب و مطالعه، علاقه نشان دهند ولی در عمل چیز دیگری میبینیم. متاسفانه گرایش و عادت به کتابخوانی در کودکان، نوجوانان و جوانان کشورمان دیده نمیشود. تا حدی که خواندن رمان نیز کمکم دارد به ورطهی فراموشی سپرده میشود. بچهها از سنین کودکی سرشان به فضای مجازی و بازیهای اندرویدی گرم است. در اینستاگرام میپلکند یا فیلمهای نهچندان مودبانه و بیمحتوا میبینند.
ادبیات کلامی بچههایمان هم که بر باد فناست. این روزها فحشهای زشت ناموسی به شدت لقلقهی دهان دختران تحصیل کرده نیز شده است. همان جملات رکیکی که آن زمانهای نهچندان دور فقط از دهان بعضی زنهای آن جوری شنیده میشد.
آیا وقت آن نرسیده این مسائل علتیابی شود؟ آیا نباید در تولید و در دسترس قرار دادن منابع مطالعاتی خوب تجدید نظر کرد؟ آیا روش تدریس در مدارس ما نباید متحول شود؟ آیا نباید از متخصصین فن کمک گرفت و طوری برنامهریزی کرد تا این علاقه و انگیزهی مطالعه از همان ابتدا در کودکان و نوجوانان ما ایجاد شود؟ پدران و مادران در قبال برخورد با کودکانشان چه مهارتهایی باید کسب کنند تا بتوانند اشتیاق مطالعه را در فرزندانشان شکوفا کنند؟
دسترسی به منابع مناسب کتاب کودک و استفادهی بهینه از این کتابها در مهدهای کودک و کلاسهای آمادگی توسط مربیان و همچنین خواندن کتاب قصههای مناسب کودک توسط پدران و مادران در این مسیر راهگشا خواهد بود.
یکی از کتابهای کودک که در دورهی نویسندگی خلاق از طرف استاد کلانتری معرفی شد،کتاب «
بچهابر» بود. نویسنده و تصویرگر این کتاب
ردمانتیخو میباشد و
پژمان حبیبی آن را ترجمه کردهاست.
کتاب
بچه ابر روایت تنهایی و عزلت بچه ابری است در پهنهی آسمان. روزی پروانهای که آنقدر بلندپروازی کرده که گذارش به ابرها رسیده است، فکری در سر بچه ابر میپروراند. بچه ابر پرواز پروانه را میبیند و شاید زیبایی بالهای رنگارنگ پروانه، دل بچه ابر را میبرد.
با دستان سپیدش از ابر همسایه تکهای برمیدارد و یک پروانه میسازد و در دل آسمان رهایش میکند. پروانهی ابری به پرواز درمیآید. بچه ابربه پایینها، آنجا روی زمین نگاه میکند و بسی زیبایی میبیند. تصاویر مختلفی ازهستی و هر آنچه در آن است. حیوانات، گیاهان، قایق شناور بر آبی دریا، گلی بر بستر دشت و شاید کودکانی شاد در حال بازی. بچه ابر با خلاقیت خود از ابر همسایه میکَنَد و میسازد تمام آن زیباییهایی را که در زمین دیده، آن زیباییهای دست ساختهاش را در آسمان رها میسازد. تکه ابر دیگر تنها نیست.
کتاب بچه ابر، داستان خلاقیت است. از ایدهی ناب
ردمانتیخو متعجب شدم. چه دلفریب با آن عصای زرین جادویی، ستارهی نوآوری را بر ذهن کودکان حک کرده است.
کتاب کودک
بچه ابر توسط نشر
دیبایه در سال ۱۳۹۶ منتشر شده و مناسب گروه سنی
الف و کودکان ۳ تا ۷ سال است . کتاب ۳۰ صفحه است که قسمت اعظم حجم کتاب، تصویر است. چند جملهی کوتاه دلچسب کل داستان بچه ابر را در کنار این تصاویر، جذاب و خواستنی کرده است.
خواندن و تعریف مدبرانه و هوشمندانهی این کتاب برای گروه سنی
الف به شدت توصیه میشود.
۱۴۰۳/۵/۱۱
@Maryam_jelvani#جستار_مقاله#کتاب_کودک#یادداشت_روزانه