پایگاه خبری مپل
#سرویس_ادبی_مپل
Канал
2,23 тыс.
подписчиков
10,1 тыс.
фото
4,02 тыс.
видео
7,21 тыс.
ссылок
خبرنگار کسی است که هرگاه چیزی بنویسد، برخی از هویدا شدنش مکدر شوند.
هرچه غیر از این باشد، خبرنگاری نیست، روابط‌عمومی است
لا یکلف الله نفسا الا وسعها
👤مدیرمسئول : مهـدی گـرائی
✍☎️ ارتباط با ما:👇
🆔️ @MehdiGraei
📞☎️ 09906614266
#شب_شعر_مپل
#سرویس_ادبی_مپل
شب عجیبی بود!
برای اولین بار
فقر نتوانست
شام ما را نگران کند
وصلح به ما حمله کرد
در چشم خواهرم
متولد شده بودم
در چشم من اما
او نترسیده بود
چایمان را جشن گرفتیم
و نبود میوه ها
پوست هیچکداممان را نکند
آدرسمان گم شده بود
برای تمام نقطه ضعف ها
انگار کسی دستش
بالای ابرها نمی رسید که در بزند...
صورتمان ترک برداشت
خندیدیم
بی آنکه زخمی برای پانسمان باشد
چقدر دلم می خواست
یا شب تمام نشود
یا ما همان شب تمام بشویم
غنچه داده بودیم
و هراسان از
وحشت پرپر شدن
آدامس بودیم در دهان خوشبختی
و تا تُف شدن
فاصله مان مزه بود
آن شب عجیب رنگ
از خواهرم پرسیدم
گوشواره یا انگشتر
از من پرسید
کفش یا کمربند
می خواستیم گریه کنیم
از این همه نسبت فامیلی
ما حرف می زدیم بی آنکه
داد، کسی را ساکت کند
از فردای ترسناک
پناه گرفتیم در پتو
چشم هایمان را بستیم
تا رویای بیشتری ببینیم
آن شب...
شب عجیبی بود
چون پدرم به مادرم گفت
که دوستش دارد
و
بی اندازه مادرم زیبا شد
حامله از عشق
✍ مرتضا شیخی
@dohich
👇JOIN👇
┏━━▪️🟣▪️━━┓
🧿 @MapellNews 🧿
┗━━▪️🟣▪️━━┛
#جنجالی‌ترین_کانال_خبری_کوهدشت
.
#سرویس_ادبی_مپل
شب عجیبی بود!
برای اولین بار
فقر نتوانست
شام ما را نگران کند
وصلح به ما حمله کرد
در چشم خواهرم
متولد شده بودم
در چشم من اما
او نترسیده بود
چایمان را جشن گرفتیم
و نبود میوه ها
پوست هیچکداممان را نکند
آدرسمان گم شده بود
برای تمام نقطه ضعف ها
انگار کسی دستش
بالای ابرها نمی رسید که در بزند...
صورتمان ترک برداشت
خندیدیم
بی آنکه زخمی برای پانسمان باشد
چقدر دلم می خواست
یا شب تمام نشود
یا ما همان شب تمام بشویم
غنچه داده بودیم
و هراسان از
وحشت پرپر شدن
آدامس بودیم در دهان خوشبختی
و تا تُف شدن
فاصله مان مزه بود
آن شب عجیب رنگ
از خواهرم پرسیدم
گوشواره یا انگشتر
از من پرسید
کفش یا کمربند
می خواستیم گریه کنیم
از این همه نسبت فامیلی
ما حرف می زدیم بی آنکه
داد، کسی را ساکت کند
از فردای ترسناک
پناه گرفتیم در پتو
چشم هایمان را بستیم
تا رویای بیشتری ببینیم
آن شب...
شب عجیبی بود
چون پدرم به مادرم گفت
که دوستش دارد
و
بی اندازه مادرم زیبا شد
حامله از عشق
✍ مرتضا شیخی
@dohich
👇JOIN👇
┏━━▪️🟣▪️━━┓
🧿 @MapellNews 🧿
┗━━▪️🟣▪️━━┛
#جنجالی‌ترین_کانال_خبری_کوهدشت
.
#سرویس_ادبی_مپل
#سیاوش_زندگانی
(درگذشته ۲ اردیبهشت ۱۳۸۳)
#آهنگساز و #نوازنده ویولن و کمانچه
سبک نوازندگی او در ویلون متأثر از نوازندگی در ساز کمانچه بود. وی با آمیختن تکنیک‌های اروپایی و تکنیک‌های کمانچه نوازی مانند دراب‌های خاص کمانچه و آکوردگیری‌های خاص ایرانی، سبکی مختص به خود در ویلون نوازی‌هایش به وجود آورد که الهام بخش برخی از نوازندگان ویلون شد به طوری که اهنگ‌ها و چهارمضراب‌های اجرا شده او جزؤ تکنیکی‌ترین قطعات شناخته است.
وی ساز کمانچه را به زیبایی می‌نواخت ولی عمده شهرت وی به علت ویلون نوازی‌های زیبایش است.
Join ↯
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
#سیاوش_زندگانی
(درگذشته ۲ اردیبهشت ۱۳۸۳)
#آهنگساز و #نوازنده ویولن و کمانچه
سبک نوازندگی او در ویلون متأثر از نوازندگی در ساز کمانچه بود. وی با آمیختن تکنیک‌های اروپایی و تکنیک‌های کمانچه نوازی مانند دراب‌های خاص کمانچه و آکوردگیری‌های خاص ایرانی، سبکی مختص به خود در ویلون نوازی‌هایش به وجود آورد که الهام بخش برخی از نوازندگان ویلون شد به طوری که اهنگ‌ها و چهارمضراب‌های اجرا شده او جزؤ تکنیکی‌ترین قطعات شناخته است.
وی ساز کمانچه را به زیبایی می‌نواخت ولی عمده شهرت وی به علت ویلون نوازی‌های زیبایش است.
Join ↯
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
شاهنامه قسمت سوم
<unknown>
#سرویس_ادبی_مپل
📚 شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی
📚 گفتار به زبان ساده اجرا توسط اشکان پابلیشر.
📚 قسمت سوم
⏱ زمان ده دقیقه. کم حجم
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
📚 شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی
📚 گفتار به زبان ساده اجرا توسط اشکان پابلیشر.
📚 قسمت سوم
⏱ زمان ده دقیقه. کم حجم
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
شاهنامه به زبان ساده− قسمت دوم
<unknown>
.
#سرویس_ادبی_مپل
📚 شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی
📚 گفتار به زبان ساده اجرا توسط اشکان پابلیشر.
📚 قسمت دوم
⏱ زمان ده دقیقه. کم حجم
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
#سرویس_ادبی_مپل
📚 شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی
📚 گفتار به زبان ساده اجرا توسط اشکان پابلیشر.
📚 قسمت دوم
⏱ زمان ده دقیقه. کم حجم
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
شاهنامه به زبان ساده−قسمت اول
<unknown>
.
#سرویس_ادبی_مپل
📚 شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی
📚 گفتار به زبان ساده اجرا توسط اشکان پابلیشر.
📚 قسمت اول
⏱ زمان ده دقیقه. کم حجم
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
#سرویس_ادبی_مپل
📚 شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی
📚 گفتار به زبان ساده اجرا توسط اشکان پابلیشر.
📚 قسمت اول
⏱ زمان ده دقیقه. کم حجم
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
Audio
.
#سرویس_ادبی_مپل
#شعر_لکی
🟥👤 تقدیم به مخاطبین خوش‌طبع #مپل
غزل زیبای بی‌قرار؛ ازاستاد اسد آزادبخت
بی قرارم،بی قرارم ، بی قرار هویچکس
بیمه وا دیرم مچم تا گه وهار هویچکس
تا امیدم ها دل ایر دل چمه ری
تا بنیشم یه گرًی ار سایه سار هویچکس
هرچه شعرم وتیه ارا کی ین
مو رمو هردک دسی تاگه نثار هویچکس
عاشقم ئه نوم دلا عشقم یسه
کویچه گیرد شوول دل پرهاوارهویچکس
دل شکت تا سر بنار بی کسی
آز پام گیریا بچم تا قی بنار هویچکس
طاقتم بی طاق بی تا در مال
تا گه بوومه ساقی چم خمار هویچکس
گور دل بویله مرًی سردوسرًه
بی پلامارم بچم تاژیر داوارهویچکس
ولگ زرد لوریم ار دس وا
یگل اردشت درًک یگل مخار هویچکس
https://t.center/MapellNews
#سرویس_ادبی_مپل
#شعر_لکی
🟥👤 تقدیم به مخاطبین خوش‌طبع #مپل
غزل زیبای بی‌قرار؛ ازاستاد اسد آزادبخت
بی قرارم،بی قرارم ، بی قرار هویچکس
بیمه وا دیرم مچم تا گه وهار هویچکس
تا امیدم ها دل ایر دل چمه ری
تا بنیشم یه گرًی ار سایه سار هویچکس
هرچه شعرم وتیه ارا کی ین
مو رمو هردک دسی تاگه نثار هویچکس
عاشقم ئه نوم دلا عشقم یسه
کویچه گیرد شوول دل پرهاوارهویچکس
دل شکت تا سر بنار بی کسی
آز پام گیریا بچم تا قی بنار هویچکس
طاقتم بی طاق بی تا در مال
تا گه بوومه ساقی چم خمار هویچکس
گور دل بویله مرًی سردوسرًه
بی پلامارم بچم تاژیر داوارهویچکس
ولگ زرد لوریم ار دس وا
یگل اردشت درًک یگل مخار هویچکس
https://t.center/MapellNews
پایگاه خبری مپل
. 🟥⚫️ ۱۱۷بیت دارجنگه ملانوشاد ابوالوفایی ✍ (تصحیح د.داودی) #سرویس_ادبی_مپل 🟥 #قسمت اول هامدلان وختی هام دلان وختی ژه روژان روژی ژه وختان وختی چوی قیس پوشاویم ژه کلپوس رختی راگه‌م کفت ئو پای عالی درختی سر نه کهکشان فلک بِرده‌وی …
ادامه ابیات👇👇👇
.
🟥⚫️ ۱۱۷بیت دارجنگه ملانوشاد ابوالوفایی
✍ (تصحیح د.داودی)
#سرویس_ادبی_مپل
🟥 #قسمت دوم
۶۱. رنج کوی تیشین فرهادم دیه‌ن
هزاران ژِی ور استادم دیه‌ن
۶۲. تا ناگاه شیرو شوم ستمگر
خوسِرو دا نه کشت نیشت ئو جا پدر
۶۳. ئوویش آوازه پی قتلش خیزا
یک‌یک سرداران ژه لاش گریزا
۶۴. شاهیش نکیشا وه نیمه ماهی
هر کدخدایی بیه یئ شاهی
۶۵. هر ده نشینی کی نشینی بی
هر روژ رستاخیز سرزمینی بی
۶۶. ژه هر جانبی خیزا سرهنگی
ژه هر ولاتی پیدا بی جنگی
۶۷. هریک سرداری بی وه یئ سانی
هر یک روی کِردن ئو سر مکانی
۶۸. جهان پرآشو دنیا درهم بی
خاطر پژاران، آسایش کم بی
۶۹. تومرز دو سرهنگ داوشان بسته‌ن
هونه مجالی ژه خدا گِسته‌ن
۷۰. ایلچی نامه‌شان آوردن بِرده‌ن
وعده‌ی جنگشان له پای من کِرده‌ن
۷۱. هر إوسا زانام دوول جنگ خیزا
رعدآسا هر جا دنگی وریزا
۷۲. پیدا بی لوای رزم آزمایان
هر صف نگام کرد هویچ نداشت سامان
۷۳. ری وَ ری آمان دو سپای عظیم
من منمه مابین محنت زده‌ی شویم
۷۴. دلیرانِ داو بِورِ پولاد برگ
جنگ آرزوکَر بی‌خور ژه مرگ
۷۵. شیر سهمناک پانشناس ژه سر
تهمتن هیوت دس ئو شمشیر بر
۷۶. وینه‌ی رعد و برق تم و توز سخت
مریزا تورگ بی سامان ژه بخت
۷۷. ژه قضاخانه‌ی دسِ داو کاران
مواریا خرشت تیر وینه‌ی واران
۷۸. هاوا پر خوبار زمین موج خون
مرد و اسب ار بان هم دیم سرنگون
۷۹. لاشه‌ی سرداران له میدان کوبی
هر جا خوین جاری چوین آو جو بی
۸۰. دیم پهلوانی وینه‌ی تهمتن
کله دیو مِغفَر، پوس بور جوشن
۸۱. له پشت اسبش سنگین تر ژه سام
ژه نوه‌ی شاهان اردشیر وه نام
۸۲. مرصع تاجی پیکیاوی نه سر
زرباف قبایی کِرده‌وی نه ور
۸۳. تیر دلدوزی نه چله‌ی کمان
جا داوی پی قتل خصم بی امان
۸۴. فاقه‌ی خدنگش نه چله‌ی کمان
پیوه‌س کِرده‌وی چوی پهلوانان
۸۵. آما ری وَ ری سرداران ژه‌ی سر
سردار سنگین لیش کِردی گذر
۸۶. چوی شغاد ژه بیم سرپنجه روسم
و پیوار من سنگر گرت موکم
۸۷. دیم خیزا شاقه کمانی ژه‌ی ور
ژه قیژه تیرش هوشم چی وه سر
۸۸. خیزا قاژه‌‌ی تیر تونک چوی گل زِر
قیژه سئ کویزه مسکو چوی دل پِر
۸۹. سینه‌م آماج کرد سر مودای خدنگ
دویزام ئو سینه سردار سرهنگ
۹۰. له من گذر کرد ژه ئو ویارا
تا پَرّ نیشت ئو خاک نمناک سارا
۹۱. سردار کفت نه خاک، من منمه پاوه
وه‌ی خطرناکْ زامِ ناسور نماوه
۹۲. وه‌ی زخم تیر گاز بی امانه‌وه
هیمان هام وه پا وِی سامانه‌وه
۹۳. ژِو سر وه ترکش ئو سوارکاران
ماواریا هیرشت تیر وینه‌ی واران
۹۴.جنگ سرداران مردان چی وه سر
شیران خوینخوار مردان ژه کوی بر
۹۵. دس بردن او سیف داخل بین وه هم
داوشان هام داو وینه توز و تم
۹۶. چکاچک تیخِ مصری زرهِ بِر
خرشت سپا، سان آورد ئو خِر
۹۷. بس کاس کله نه میدان کو بی
لاشه و گوشت و پوس خویناو جو بی
۹۸. شو آما دو صف جدا بین ژه هم
من منم وه‌ی درد پی اندوه خم
۹۹. سحر دالگیران شهیدان جنگ
برده‌وین نه روی قرص خورشید رنگ
۱۰۰. وحش و طیر ژه کوی، ویشه سر کِرده‌ن
لاشه و جرگ و برگ شهیدان حورده‌ن
۱۰۱. هر چن وه نوبت طیری ژه طیران
منیشت ئو شاخم پی عزم سیران
۱۰۲. گا سیر لاشه، گا نگاه ئو چول
گاگا وه تیمار بال و پر مشغول
۱۰۳. هر یکی لوان وه مأوای ویشان
من وه‌ی کول درده منم ار جیشان
۱۰۴. ژِو دما چن شاه هم ژه لام چیه‌ن
چن کوچ خیلان گذرگام دیه‌ن
۱۰۵. چن پادشاهان شاصفی نسو
آمان ویاران چوی نویر وه اَدو
۱۰۶. تا ایسا یه دور نادر سلطانِن
مردم ژه جورش بیزار ژه گیانِن
۱۰۷. جهان پر آشو، دنیا در همه
خاطر حزینه، آسایش کمه
۱۰۸. رعیت فراره‌ن، خلق خولقش تنگه
اقبال اولاده شاصفی لنگه
۱۰۹. ایسکه من یه حال یه احوالمه
یه رنج بِرده‌ی چندین سالمه
۱۱۰. چن ساله من دارجنگه ناممه
وِی جوره آخر سر انجاممه
۱۱۱. نوشاد امانت ویت نده‌ر وه خم
پی جیفه‌ی دنیا خواه زیای خواه کم
۱۱۲. دنیا بی وَره‌ن اصلش بر باده
إِوله اِو کسه وِی دنیا شاده
۱۱۳. ار گنجت پر بو وینه سلم و تور
کس مال دنیا نورده‌ن و گور
۱۱۴. اندرزم یه سه پی دنیا دوسان
دنیا دمی که چوی شارّو بوسان
۱۱۵. فره مترسم ژِی روزگاره
ژِی فتنه‌ی لئیم شویم بدکاره
۱۱۶. نوا بدبختی لیم بده‌ی آگر
سٌخته‌م باد بَرو بایر ار بایر
۱۱۷. کوتا بو ژه روی زمین خاک پام
کس نای تا تویلی بنیشو ار جام
🌎 وب‌سایت: www.mapell.ir
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
.
🟥⚫️ ۱۱۷بیت دارجنگه ملانوشاد ابوالوفایی
✍ (تصحیح د.داودی)
#سرویس_ادبی_مپل
🟥 #قسمت دوم
۶۱. رنج کوی تیشین فرهادم دیه‌ن
هزاران ژِی ور استادم دیه‌ن
۶۲. تا ناگاه شیرو شوم ستمگر
خوسِرو دا نه کشت نیشت ئو جا پدر
۶۳. ئوویش آوازه پی قتلش خیزا
یک‌یک سرداران ژه لاش گریزا
۶۴. شاهیش نکیشا وه نیمه ماهی
هر کدخدایی بیه یئ شاهی
۶۵. هر ده نشینی کی نشینی بی
هر روژ رستاخیز سرزمینی بی
۶۶. ژه هر جانبی خیزا سرهنگی
ژه هر ولاتی پیدا بی جنگی
۶۷. هریک سرداری بی وه یئ سانی
هر یک روی کِردن ئو سر مکانی
۶۸. جهان پرآشو دنیا درهم بی
خاطر پژاران، آسایش کم بی
۶۹. تومرز دو سرهنگ داوشان بسته‌ن
هونه مجالی ژه خدا گِسته‌ن
۷۰. ایلچی نامه‌شان آوردن بِرده‌ن
وعده‌ی جنگشان له پای من کِرده‌ن
۷۱. هر إوسا زانام دوول جنگ خیزا
رعدآسا هر جا دنگی وریزا
۷۲. پیدا بی لوای رزم آزمایان
هر صف نگام کرد هویچ نداشت سامان
۷۳. ری وَ ری آمان دو سپای عظیم
من منمه مابین محنت زده‌ی شویم
۷۴. دلیرانِ داو بِورِ پولاد برگ
جنگ آرزوکَر بی‌خور ژه مرگ
۷۵. شیر سهمناک پانشناس ژه سر
تهمتن هیوت دس ئو شمشیر بر
۷۶. وینه‌ی رعد و برق تم و توز سخت
مریزا تورگ بی سامان ژه بخت
۷۷. ژه قضاخانه‌ی دسِ داو کاران
مواریا خرشت تیر وینه‌ی واران
۷۸. هاوا پر خوبار زمین موج خون
مرد و اسب ار بان هم دیم سرنگون
۷۹. لاشه‌ی سرداران له میدان کوبی
هر جا خوین جاری چوین آو جو بی
۸۰. دیم پهلوانی وینه‌ی تهمتن
کله دیو مِغفَر، پوس بور جوشن
۸۱. له پشت اسبش سنگین تر ژه سام
ژه نوه‌ی شاهان اردشیر وه نام
۸۲. مرصع تاجی پیکیاوی نه سر
زرباف قبایی کِرده‌وی نه ور
۸۳. تیر دلدوزی نه چله‌ی کمان
جا داوی پی قتل خصم بی امان
۸۴. فاقه‌ی خدنگش نه چله‌ی کمان
پیوه‌س کِرده‌وی چوی پهلوانان
۸۵. آما ری وَ ری سرداران ژه‌ی سر
سردار سنگین لیش کِردی گذر
۸۶. چوی شغاد ژه بیم سرپنجه روسم
و پیوار من سنگر گرت موکم
۸۷. دیم خیزا شاقه کمانی ژه‌ی ور
ژه قیژه تیرش هوشم چی وه سر
۸۸. خیزا قاژه‌‌ی تیر تونک چوی گل زِر
قیژه سئ کویزه مسکو چوی دل پِر
۸۹. سینه‌م آماج کرد سر مودای خدنگ
دویزام ئو سینه سردار سرهنگ
۹۰. له من گذر کرد ژه ئو ویارا
تا پَرّ نیشت ئو خاک نمناک سارا
۹۱. سردار کفت نه خاک، من منمه پاوه
وه‌ی خطرناکْ زامِ ناسور نماوه
۹۲. وه‌ی زخم تیر گاز بی امانه‌وه
هیمان هام وه پا وِی سامانه‌وه
۹۳. ژِو سر وه ترکش ئو سوارکاران
ماواریا هیرشت تیر وینه‌ی واران
۹۴.جنگ سرداران مردان چی وه سر
شیران خوینخوار مردان ژه کوی بر
۹۵. دس بردن او سیف داخل بین وه هم
داوشان هام داو وینه توز و تم
۹۶. چکاچک تیخِ مصری زرهِ بِر
خرشت سپا، سان آورد ئو خِر
۹۷. بس کاس کله نه میدان کو بی
لاشه و گوشت و پوس خویناو جو بی
۹۸. شو آما دو صف جدا بین ژه هم
من منم وه‌ی درد پی اندوه خم
۹۹. سحر دالگیران شهیدان جنگ
برده‌وین نه روی قرص خورشید رنگ
۱۰۰. وحش و طیر ژه کوی، ویشه سر کِرده‌ن
لاشه و جرگ و برگ شهیدان حورده‌ن
۱۰۱. هر چن وه نوبت طیری ژه طیران
منیشت ئو شاخم پی عزم سیران
۱۰۲. گا سیر لاشه، گا نگاه ئو چول
گاگا وه تیمار بال و پر مشغول
۱۰۳. هر یکی لوان وه مأوای ویشان
من وه‌ی کول درده منم ار جیشان
۱۰۴. ژِو دما چن شاه هم ژه لام چیه‌ن
چن کوچ خیلان گذرگام دیه‌ن
۱۰۵. چن پادشاهان شاصفی نسو
آمان ویاران چوی نویر وه اَدو
۱۰۶. تا ایسا یه دور نادر سلطانِن
مردم ژه جورش بیزار ژه گیانِن
۱۰۷. جهان پر آشو، دنیا در همه
خاطر حزینه، آسایش کمه
۱۰۸. رعیت فراره‌ن، خلق خولقش تنگه
اقبال اولاده شاصفی لنگه
۱۰۹. ایسکه من یه حال یه احوالمه
یه رنج بِرده‌ی چندین سالمه
۱۱۰. چن ساله من دارجنگه ناممه
وِی جوره آخر سر انجاممه
۱۱۱. نوشاد امانت ویت نده‌ر وه خم
پی جیفه‌ی دنیا خواه زیای خواه کم
۱۱۲. دنیا بی وَره‌ن اصلش بر باده
إِوله اِو کسه وِی دنیا شاده
۱۱۳. ار گنجت پر بو وینه سلم و تور
کس مال دنیا نورده‌ن و گور
۱۱۴. اندرزم یه سه پی دنیا دوسان
دنیا دمی که چوی شارّو بوسان
۱۱۵. فره مترسم ژِی روزگاره
ژِی فتنه‌ی لئیم شویم بدکاره
۱۱۶. نوا بدبختی لیم بده‌ی آگر
سٌخته‌م باد بَرو بایر ار بایر
۱۱۷. کوتا بو ژه روی زمین خاک پام
کس نای تا تویلی بنیشو ار جام
🌎 وب‌سایت: www.mapell.ir
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
.
#سرویس_ادبی_مپل
🔸پروین
📍امروز ۱۵ فروردین، سالروز درگذشت #پروین_اعتصامی بود. او که نگاه منتقدی داشت، در جستجوی جامعه ای عادلانه و انسانی، بارها در اشعار خود از ستم و تعدی، فقر و نابرابری، و نیز عدل و مساوات سخن گفت. نمونه ای از نگاهش را در ابیاتی از مثنوی "دزد و قاضی" می توان دید:
▫️گفت هان! بَرگوی شغل خویشتن
گفت هستم همچو قاضی، راهزن
گفت بدکردار را بَد کیفر است
گفت بدکار از منافق بهتر است
گفت آن لعل بدخشانی چه شد؟
گفت می دانیم و می دانی چه شد
دزدیِ پنهان و پیدا کارِ توست
مالِ دزدی، جمله در انبار توست
حد به گردن داری و حد می زنی
گر یکی باید زدن، صد می زنی
می برم من جامه درویش عور*
تو ربا و رشوه می گیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم
خود گرفتی خانه از دست یتیم
من ربودم موزه و طشت و نمد
تو سیه دل، مدرک و حکم و سند
دیده های عقل، گر بینا شوند
خودفروشان زودتر رسوا شوند
دزدِ زر بستند و دزدِ دین، رهید
شَحنه** ما را دید و قاضی را ندید
می زدی خود پشت پا بر راستی
راستی از دیگران می خواستی
دیگر ای گندم نمایِ جوفروش!
با ردای عُجب، عیب خود مپوش
دزد اگر شبْ گرمِ یغما کردن است
دزدیِ حُکام، روزِ روشن است
*برهنه
**پاسبان
🌎 وب‌سایت: www.mapell.ir
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
#سرویس_ادبی_مپل
🔸پروین
📍امروز ۱۵ فروردین، سالروز درگذشت #پروین_اعتصامی بود. او که نگاه منتقدی داشت، در جستجوی جامعه ای عادلانه و انسانی، بارها در اشعار خود از ستم و تعدی، فقر و نابرابری، و نیز عدل و مساوات سخن گفت. نمونه ای از نگاهش را در ابیاتی از مثنوی "دزد و قاضی" می توان دید:
▫️گفت هان! بَرگوی شغل خویشتن
گفت هستم همچو قاضی، راهزن
گفت بدکردار را بَد کیفر است
گفت بدکار از منافق بهتر است
گفت آن لعل بدخشانی چه شد؟
گفت می دانیم و می دانی چه شد
دزدیِ پنهان و پیدا کارِ توست
مالِ دزدی، جمله در انبار توست
حد به گردن داری و حد می زنی
گر یکی باید زدن، صد می زنی
می برم من جامه درویش عور*
تو ربا و رشوه می گیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم
خود گرفتی خانه از دست یتیم
من ربودم موزه و طشت و نمد
تو سیه دل، مدرک و حکم و سند
دیده های عقل، گر بینا شوند
خودفروشان زودتر رسوا شوند
دزدِ زر بستند و دزدِ دین، رهید
شَحنه** ما را دید و قاضی را ندید
می زدی خود پشت پا بر راستی
راستی از دیگران می خواستی
دیگر ای گندم نمایِ جوفروش!
با ردای عُجب، عیب خود مپوش
دزد اگر شبْ گرمِ یغما کردن است
دزدیِ حُکام، روزِ روشن است
*برهنه
**پاسبان
🌎 وب‌سایت: www.mapell.ir
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
.
🟥⚫️ ۱۱۷بیت دارجنگه ملانوشاد ابوالوفایی
✍ (تصحیح د.داودی)
#سرویس_ادبی_مپل
🟥 #قسمت اول
هامدلان وختی هام دلان وختی
ژه روژان روژی ژه وختان وختی
چوی قیس پوشاویم ژه کلپوس رختی
راگه‌م کفت ئو پای عالی درختی
سر نه کهکشان فلک بِرده‌وی
پا محکم نه قعر زمین کِرده‌وی
شاناوی شاخه، شاخ و برگ ئو دویر
په‌ی نشیمنگاه، سیرِ برنا و پیر
راگه راه گذر خلق نه پایش بی
هونک‌تر ژه سای طوبا سایش بی
فضاش فرح‌بخش هواش معتدل
پایه‌ی درختان ژه شرمش خجل
نه روی سینش دیم زامِ تیرگازی
یادگار شست خدنگ اندازی
ژِو لاوه سومای هوه‌ر لیش دیار بی
چوی جای قولنگ گاز فرهاد اظهاربی
آمام تکیه دام من وِو داره‌وه
وِو دارِ زده‌ی تیرِ خاره‌وه
۱دار بی رضوان و برگ و باره‌وه
مه‌نه پی محنت روزگاره‌وه
ملاظه زام تیر گازش کَرده‌م
دویاوی چوی دوی دماون درده‌م
بلیزم برز بی اندوم بی پایان
أَسرین ژه دیدم سیل بست ئو دامان
واتم ای درخت برز برومن
کس مزان تاریخ حساو سال چن
ژه عمرت چن سال چن پشت ویرده‌ن
کی دس نیشونت وه‌ی دیار کِرده‌ن
کی ژه ورینان ورینت دیه‌ن
کی ژه سرداران وی راگه چیه‌ن
رزمی بیان کر ژه روزگاران
چطور سرد و گرم دهرت ویاران
ای زامه چیشن وه دروینتن
کام سرهنگ داخل دیه خوینتن
دیم دنگی آما ژه لای داره‌وه
ژِو دار فرتوت محنت باره‌وه
وه زار زاره‌وه وات ای دیوانه
چوی من درمه‌نه‌ی بیاوان یانه
ای احوالاته مپرسین ژِو نم منمایی آداب رستاخیز ئو نم
مکولنی زامِ ناسوور کفته‌م
مشکافین جامه‌ی یخه خم بفته‌م
گر بیان بکم شمه‌ی ژه دردم
اظهار کم القاب هناسه‌ی سردم
یه سال و نیمی نمچو ژه ور
تو نازک طبعی، مرنجوت خاطَر
بلِی چوینا تو میلت وه حاله‌ن مقصودت حساو ویرده ساله‌ن
هرتا نیشتینه گوش در وه دنگم تا واچوم احوال ستاره‌ی لنگم
چندساله من دار جنگه ناممه
تا ایسا یه حال سر انجاممه
بزان إی دروینِ کفته وی ار وی
نموم بیم نه دور کیومرث کی
جنگ سیامک و دیوانم دیه‌ن
هوشنگ وِو سپاو وِو سانم دیه‌ن
تهمورث پورِ هوشنگم دیه‌ن
ئو صف آرایی روژ جنگم دیه‌ن
شاهی اَترَت شاه فرنگم دیه‌ن
گرز نهصد من گورنگم دیه‌ن
بزم شاجمشید جم بنم دیه‌ن
ئو رامشگران راز فنم دیه‌ن
کوکوئه ضحاک مرداسم دیه‌ن
سم و صلابت گرشاسم دیه‌ن
جفتی مار نه دوش ضحاکم دیه‌ن
جا بوسه شیطان ناپاکم دیه‌ن
فریدون ئو بیخ، بنیادم دیه‌ن
علم کاوه حدادم دیه‌ن
سلم و تور، ایرج، پشنگم دیه‌ن
قهر منوچهر روژ جنگم دیه‌ن
نازکی نوذر ناشادم دیه‌ن
قباد و قارن، گَشوادم دیه‌ن
پادشاهی زو گرشاسم دیه‌ن
توس و گستهم، تهماسم دیه‌ن
زال پور سام نیرمم دیه‌ن
ژه زال بالاتر چن تنم دیه‌ن
نریمان و سام سوارم دیه‌ن
پیروز و قارن خوین‌خوارم دیه‌ن
شاهی کیقباد زربخشم دیه‌ن
روسم وِو جوشن وِو رخشم دیه‌ن
هم گودرز وِو گرز روئینم دیه‌ن
فرهاد و میلاد، برزینم دیه‌ن
شاهِ افراسیاو خضو خوم دیه‌ن
پیران و هومان جنگجوم دیه‌ن
تؤِنی طبیعت کاووسم دیه‌ن
ظریفی زر اسب بن توسم دیه‌ن
هفتاد و هفت کؤر گودرزم دیه‌ن
هر کام حکومت یه مرزم دیه‌ن
گیو و فرامرز، زَوارم دیه‌ن
بلکه ژِو وینه هزارم دیه‌ن
بهرام و زنگه، سهراوم دیه‌ن
سرخه و پیل‌سم، تَژاوم دیه‌ن
شاهی کیخسرو دیندارم دیه‌ن
وِو جقه وِو تاج زرتارم دیه‌ن
کی‌نشین کِنشت لهراسبم دیه‌ن
دانش و حکمت جاماسبم دیه‌ن
اسفندیارم وِو جوشن دیه‌ن
ئو روژ هام نبرد تهمتن دیه‌ن
بیدادی بهمن بی دینم دیه‌ن
داواداوِ رزم برزینم دیه‌ن
همای بن بهمن دارا بن دارا
یک‌یک وِو سپاه و لام ویارا
فرامرز وِو گرز و کوپالم دیه‌ن
وِو ران و رکاو وِو حالم دیه‌ن
داواداو رزم دارا و اسکندر
تماشام کردن ژِو جور هم ژِی در
پانصد و سی سال ملوک طوایف
و چاو ویم دیم زورمن ئو ظایف
رزم اردشیر نوادِی ساسان
ایسا اردوان ژِو بی هراسان
عدل نوشروان عقلِ زَرجومهیر
چنی بدبختی بختک وزیر
قباد قبادان اردشیران گشت
بهرام بهرامان گور افکن و مِشت
شاپور شاپوران شیرِ شیر اوژَن
هرمز هرمزان گی ژه دشمن سَن
سیرِ سَرِ تاج پرویزم کرده‌ن
تماشای شیرین و شودیزم کرده‌ن
مصاف بهرام چوئینم دیه‌ن
ئو گرز و کوپال روئینم دیه‌ن
🌎 وب‌سایت: www.mapell.ir
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
🟥⚫️ ۱۱۷بیت دارجنگه ملانوشاد ابوالوفایی
✍ (تصحیح د.داودی)
#سرویس_ادبی_مپل
🟥 #قسمت اول
هامدلان وختی هام دلان وختی
ژه روژان روژی ژه وختان وختی
چوی قیس پوشاویم ژه کلپوس رختی
راگه‌م کفت ئو پای عالی درختی
سر نه کهکشان فلک بِرده‌وی
پا محکم نه قعر زمین کِرده‌وی
شاناوی شاخه، شاخ و برگ ئو دویر
په‌ی نشیمنگاه، سیرِ برنا و پیر
راگه راه گذر خلق نه پایش بی
هونک‌تر ژه سای طوبا سایش بی
فضاش فرح‌بخش هواش معتدل
پایه‌ی درختان ژه شرمش خجل
نه روی سینش دیم زامِ تیرگازی
یادگار شست خدنگ اندازی
ژِو لاوه سومای هوه‌ر لیش دیار بی
چوی جای قولنگ گاز فرهاد اظهاربی
آمام تکیه دام من وِو داره‌وه
وِو دارِ زده‌ی تیرِ خاره‌وه
۱دار بی رضوان و برگ و باره‌وه
مه‌نه پی محنت روزگاره‌وه
ملاظه زام تیر گازش کَرده‌م
دویاوی چوی دوی دماون درده‌م
بلیزم برز بی اندوم بی پایان
أَسرین ژه دیدم سیل بست ئو دامان
واتم ای درخت برز برومن
کس مزان تاریخ حساو سال چن
ژه عمرت چن سال چن پشت ویرده‌ن
کی دس نیشونت وه‌ی دیار کِرده‌ن
کی ژه ورینان ورینت دیه‌ن
کی ژه سرداران وی راگه چیه‌ن
رزمی بیان کر ژه روزگاران
چطور سرد و گرم دهرت ویاران
ای زامه چیشن وه دروینتن
کام سرهنگ داخل دیه خوینتن
دیم دنگی آما ژه لای داره‌وه
ژِو دار فرتوت محنت باره‌وه
وه زار زاره‌وه وات ای دیوانه
چوی من درمه‌نه‌ی بیاوان یانه
ای احوالاته مپرسین ژِو نم منمایی آداب رستاخیز ئو نم
مکولنی زامِ ناسوور کفته‌م
مشکافین جامه‌ی یخه خم بفته‌م
گر بیان بکم شمه‌ی ژه دردم
اظهار کم القاب هناسه‌ی سردم
یه سال و نیمی نمچو ژه ور
تو نازک طبعی، مرنجوت خاطَر
بلِی چوینا تو میلت وه حاله‌ن مقصودت حساو ویرده ساله‌ن
هرتا نیشتینه گوش در وه دنگم تا واچوم احوال ستاره‌ی لنگم
چندساله من دار جنگه ناممه
تا ایسا یه حال سر انجاممه
بزان إی دروینِ کفته وی ار وی
نموم بیم نه دور کیومرث کی
جنگ سیامک و دیوانم دیه‌ن
هوشنگ وِو سپاو وِو سانم دیه‌ن
تهمورث پورِ هوشنگم دیه‌ن
ئو صف آرایی روژ جنگم دیه‌ن
شاهی اَترَت شاه فرنگم دیه‌ن
گرز نهصد من گورنگم دیه‌ن
بزم شاجمشید جم بنم دیه‌ن
ئو رامشگران راز فنم دیه‌ن
کوکوئه ضحاک مرداسم دیه‌ن
سم و صلابت گرشاسم دیه‌ن
جفتی مار نه دوش ضحاکم دیه‌ن
جا بوسه شیطان ناپاکم دیه‌ن
فریدون ئو بیخ، بنیادم دیه‌ن
علم کاوه حدادم دیه‌ن
سلم و تور، ایرج، پشنگم دیه‌ن
قهر منوچهر روژ جنگم دیه‌ن
نازکی نوذر ناشادم دیه‌ن
قباد و قارن، گَشوادم دیه‌ن
پادشاهی زو گرشاسم دیه‌ن
توس و گستهم، تهماسم دیه‌ن
زال پور سام نیرمم دیه‌ن
ژه زال بالاتر چن تنم دیه‌ن
نریمان و سام سوارم دیه‌ن
پیروز و قارن خوین‌خوارم دیه‌ن
شاهی کیقباد زربخشم دیه‌ن
روسم وِو جوشن وِو رخشم دیه‌ن
هم گودرز وِو گرز روئینم دیه‌ن
فرهاد و میلاد، برزینم دیه‌ن
شاهِ افراسیاو خضو خوم دیه‌ن
پیران و هومان جنگجوم دیه‌ن
تؤِنی طبیعت کاووسم دیه‌ن
ظریفی زر اسب بن توسم دیه‌ن
هفتاد و هفت کؤر گودرزم دیه‌ن
هر کام حکومت یه مرزم دیه‌ن
گیو و فرامرز، زَوارم دیه‌ن
بلکه ژِو وینه هزارم دیه‌ن
بهرام و زنگه، سهراوم دیه‌ن
سرخه و پیل‌سم، تَژاوم دیه‌ن
شاهی کیخسرو دیندارم دیه‌ن
وِو جقه وِو تاج زرتارم دیه‌ن
کی‌نشین کِنشت لهراسبم دیه‌ن
دانش و حکمت جاماسبم دیه‌ن
اسفندیارم وِو جوشن دیه‌ن
ئو روژ هام نبرد تهمتن دیه‌ن
بیدادی بهمن بی دینم دیه‌ن
داواداوِ رزم برزینم دیه‌ن
همای بن بهمن دارا بن دارا
یک‌یک وِو سپاه و لام ویارا
فرامرز وِو گرز و کوپالم دیه‌ن
وِو ران و رکاو وِو حالم دیه‌ن
داواداو رزم دارا و اسکندر
تماشام کردن ژِو جور هم ژِی در
پانصد و سی سال ملوک طوایف
و چاو ویم دیم زورمن ئو ظایف
رزم اردشیر نوادِی ساسان
ایسا اردوان ژِو بی هراسان
عدل نوشروان عقلِ زَرجومهیر
چنی بدبختی بختک وزیر
قباد قبادان اردشیران گشت
بهرام بهرامان گور افکن و مِشت
شاپور شاپوران شیرِ شیر اوژَن
هرمز هرمزان گی ژه دشمن سَن
سیرِ سَرِ تاج پرویزم کرده‌ن
تماشای شیرین و شودیزم کرده‌ن
مصاف بهرام چوئینم دیه‌ن
ئو گرز و کوپال روئینم دیه‌ن
🌎 وب‌سایت: www.mapell.ir
╭========💡======╮
🆔 @MapellNews
╰========💡======╯
#شعر
#سرویس_ادبی_مپل
خاور دور
خاور نزدیک
خاورمیانه
چه فرقی می کند
اینجا سیاره ی خشم است
نان بوی نفت می دهد
وجان دادن شبیه حقوق کارگر در روزنامه هاست
همه چیز به کارگر ساده بسته است
و هیچ چیز به کارگر ساده بسته نیست
خنده به صدای گلوله تبدیل شده
و انسان جنازه ی خود را می کشاند از خرابه ای به خرابه ای دیگر
بیا با هم به سمت آفریقا برگردیم
تو چشم های مرا به آنجا نسبت می دهی ومن حال و روزمان را
آن جا هم سیاهی است که با سیاهی پچ پچ می کند
✍ اعظم ططری
┄┅┅┅❀مپل خبر❀┅┅┅┄
🆔 https://t.center/MapellNews
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
#سرویس_ادبی_مپل
خاور دور
خاور نزدیک
خاورمیانه
چه فرقی می کند
اینجا سیاره ی خشم است
نان بوی نفت می دهد
وجان دادن شبیه حقوق کارگر در روزنامه هاست
همه چیز به کارگر ساده بسته است
و هیچ چیز به کارگر ساده بسته نیست
خنده به صدای گلوله تبدیل شده
و انسان جنازه ی خود را می کشاند از خرابه ای به خرابه ای دیگر
بیا با هم به سمت آفریقا برگردیم
تو چشم های مرا به آنجا نسبت می دهی ومن حال و روزمان را
آن جا هم سیاهی است که با سیاهی پچ پچ می کند
✍ اعظم ططری
┄┅┅┅❀مپل خبر❀┅┅┅┄
🆔 https://t.center/MapellNews
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🟥⚫️#مالار_مشکه_گلونی
#سرویس_ادبی_مپل
هرگز صدای این مشکه زدن ها از یادمون نمیره
کیا تا الان دوغ این مشکه ها رو خوردن؟
اِی مَشکَهَ مشکه
ای رولَه مشکه
ای دایه مشکه
یَه مَنِت رِغو
شَش منت کَشکَه
ترجمه:ای مشک با ارزش من
(که مثل فرزندم مثل مادرم همراهم هستی و برایم با ارزشی) یک من ات روغن است شش مَن ات کشک است
#مشکه
#مشکدو
مشك وسيله اي از پوست بز كه آنرا به يك سه پايه به نام مالار مي آويزند (مشكه را پر از ماست مي كنند و آنقدر آنرا تكان مي دهند تا رقیق شده و با اضافه کردن آب سرد كره اش و دوغ هم جدا شود)
آواز مشكه زني كه تسكين روح زن مشكه زن است موسيقي آهنگيني است كه گذشت ساعات پرزحمت را آسان مي سازد، در آوازهاي مشك زني ،طبيعت ساده و بي آلايش زن ايل را مي توان يافت كافيست به معناي اين اشعار دقت كرد تا دنيايي از نجابت و پاكي را در آنها بيابي،زن لر در يكي از اين اشعار به صراحت مي گويد ، كه همه زيبائيهاي دنيا را با سفره گشاده شوي خود،(شوي كم دست) عوض نمي كند.
اين آوازها كه با حركت رفت و برگشت مشك همخواني دارند،از لطيفترين نواهاي عاميانه اند،در حقيقت صداي بهم خوردن دوغ، موسيقي زيركلام زني است كه تمام توان خود را در كتفهايش ارزاني مشك مي كند،تا خانواده از حاصل آن بهره مند شود.
مشكه سوره كم هر هوه مكي .
مشكه سرخ رنگم صدا كن صدا كن .
مشكه سوره كم سوره دروشاه .
اي مشكه قرمز رنگم (مشكه اي كه از پوست گاو درست مي كنند). صداي دلنشيني داري.
صيمره بن بن كوكوه مكي
وقتي دوغ را خالي مي كنم چون رودخانه صيمره ، بي پايان است .
مشكه سوره كم سوره در روشاه.
اي مشكه قرمز رنگ اين مشكه قرمز رنگ دهانه گشاد!
خير ا ماليكه ازنت رشيا
حاصل تمامي مشكها، باندازه محتواي توست ...
و به همين صورت اين آواز با حركت رفت و برگشت مشك ادامه مي يابد.
بیت مشکه یا آوای#مشک_زنی_لُری:هی هاها مشکه، هی هاها مشکه باریکم نکو، چی تالِ دشکه مشکه کَم چِشه هی می گریوه مهره مار مِها تا بَفریوه هی هاها ...
باتلخیص؛درویش
📰 پـایـگــاه خـبـرے تحـلـیـلـے مـپل
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
🤝
🔻JOIN🔻
┏━━▪️🔘▪️━━┓
⫸ @MapellNews
⫸ www.mapell.ir
┗━━▪️🔘▪️━━┛
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#سرویس_ادبی_مپل
هرگز صدای این مشکه زدن ها از یادمون نمیره
کیا تا الان دوغ این مشکه ها رو خوردن؟
اِی مَشکَهَ مشکه
ای رولَه مشکه
ای دایه مشکه
یَه مَنِت رِغو
شَش منت کَشکَه
ترجمه:ای مشک با ارزش من
(که مثل فرزندم مثل مادرم همراهم هستی و برایم با ارزشی) یک من ات روغن است شش مَن ات کشک است
#مشکه
#مشکدو
مشك وسيله اي از پوست بز كه آنرا به يك سه پايه به نام مالار مي آويزند (مشكه را پر از ماست مي كنند و آنقدر آنرا تكان مي دهند تا رقیق شده و با اضافه کردن آب سرد كره اش و دوغ هم جدا شود)
آواز مشكه زني كه تسكين روح زن مشكه زن است موسيقي آهنگيني است كه گذشت ساعات پرزحمت را آسان مي سازد، در آوازهاي مشك زني ،طبيعت ساده و بي آلايش زن ايل را مي توان يافت كافيست به معناي اين اشعار دقت كرد تا دنيايي از نجابت و پاكي را در آنها بيابي،زن لر در يكي از اين اشعار به صراحت مي گويد ، كه همه زيبائيهاي دنيا را با سفره گشاده شوي خود،(شوي كم دست) عوض نمي كند.
اين آوازها كه با حركت رفت و برگشت مشك همخواني دارند،از لطيفترين نواهاي عاميانه اند،در حقيقت صداي بهم خوردن دوغ، موسيقي زيركلام زني است كه تمام توان خود را در كتفهايش ارزاني مشك مي كند،تا خانواده از حاصل آن بهره مند شود.
مشكه سوره كم هر هوه مكي .
مشكه سرخ رنگم صدا كن صدا كن .
مشكه سوره كم سوره دروشاه .
اي مشكه قرمز رنگم (مشكه اي كه از پوست گاو درست مي كنند). صداي دلنشيني داري.
صيمره بن بن كوكوه مكي
وقتي دوغ را خالي مي كنم چون رودخانه صيمره ، بي پايان است .
مشكه سوره كم سوره در روشاه.
اي مشكه قرمز رنگ اين مشكه قرمز رنگ دهانه گشاد!
خير ا ماليكه ازنت رشيا
حاصل تمامي مشكها، باندازه محتواي توست ...
و به همين صورت اين آواز با حركت رفت و برگشت مشك ادامه مي يابد.
بیت مشکه یا آوای#مشک_زنی_لُری:هی هاها مشکه، هی هاها مشکه باریکم نکو، چی تالِ دشکه مشکه کَم چِشه هی می گریوه مهره مار مِها تا بَفریوه هی هاها ...
باتلخیص؛درویش
📰 پـایـگــاه خـبـرے تحـلـیـلـے مـپل
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
🤝
🔻JOIN🔻
┏━━▪️🔘▪️━━┓
⫸ @MapellNews
⫸ www.mapell.ir
┗━━▪️🔘▪️━━┛
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄