لیلی فرهادپور | Lily Farhadpour

Канал
Персидский
Логотип телеграм канала لیلی فرهادپور | Lily Farhadpour
@LilyFChannelПродвигать
390
подписчиков
409
фото
115
видео
353
ссылки
می‌نویسم تا باشم
«کیک محبوب من» برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره‌ کلگری کانادا شد


فیلم «کیک محبوب من» ساخته مشترک مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها برنده جایزه بزرگ داوران برای بهترین فیلم در بخش مسابقه بین‌الملل بیست و پنجمین جشنواره کلگری کانادا شد.
در بیانیه هیئت داوران ذکر شده که آنها تحت تأثیر کارگردانی ماهرانه و هنرمندانه  و نیز بازی درخشان لیلی فرهادپور، جایزه‌ی بزرگ خود را به این فیلم اهدا کرده‌اند.
این ششمین جایزه بین‌المللی فیلم «کیک محبوب من» است که غلامرضا موسوی تهیه‌کنندگی آنرا بر عهده دارد.
این فیلم در نخستین نمایش جهانی خود در بخش مسابقه هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم برلین به روی پرده رفت و برنده جایزه فیپرشی (بهترین فیلم فدراسیون بین‌المللی منتقدین) از این جشنواره معتبر گردید.
این فیلم تاکنون در سی و سه جشنواره‌ بین‌المللی به نمایش در آمده است.  لیلی فرهادپور و اسماعیل محرابی بازیگران نقش‌های اصلی این فیلم هستند.
لیلی فرهادپور | Lily Farhadpour pinned «📌اولین گفت‌وگو با لیلی‌فرهادپور پس از بازی در «کیک محبوب من» 📌تا قبل از «کیک محبوب من» سینما برایم یک شوخی بود! (۱) ⭕️ در برلین، وقتی روی فرش قرمز راه می‌رفتم به این فکر می‌کردم که بازیگران بسیاری هستند که فقط آرزویشان و رویایشان این است که به چنین موقعیتی…»
📌اولین گفت‌وگو با لیلی‌فرهادپور پس از بازی در «کیک محبوب من»
📌تا قبل از «کیک محبوب من» سینما برایم یک شوخی بود! (۲)

⭕️ یادم می‌آید در سریال آکتور در صحنه‌ای می‌بایست سالاد می‌‌‌خوردم و قرار بود نمای اینسرت از دست من گرفته شود. نیما جاویدی گفت که یک چنگال برای من بیاورند اما من گفتم این شخصیت با چنگال غذا نمی‌‎‌خورد و با قاشق سالاد می‌خورد. جاویدی از این حرف من خیلی خوشش آمد.
یک‌بار رضا بهبودی به من گفت که من مثل یک توریست در سینما می‌مانم. گفت: انگار آمدی یک جایی را تماشا کنی. عین آدمی که از یک جایی آمده است که خیلی بالاتر از سینماست، به ما به عنوان توریست و از بالا نگاه می‌کنی.

⭕️ من در سینما یک مشاهده‌گر هستم. خیلی از موقعیت‌ها برایم ناراحت‌کننده است. مخصوصا رفتار با هنروران. در سریال سرزمین کهن که در محله خاوران فیلم‌برداری می‌شد، اهالی برای عکس گرفتن می‌آمدند من هر بار می‌گفتم که هنرور هستم تا عکس نگیرم. بعد یکی از هنرورها به من گفت شما چه کاری کردید که به شما دیالوگ دادند؟ وقتی این را گفت واقعا از ناراحتی داشتم می‌مردم. واقعا نمی‌دانستم در جوابش چه بگویم.


⭕️ سر سریال آخری که کار کردم بعداز گرفتن یک پلان کارگردان به من گفت که زودتر از بقیه برای صرف ناهار بروم. من به سالنی رفتم که ناهار سرو می‌شد گفتم کارگردان گفته است که زودتر از بقیه ناهار بخورم. افراد آنجا هی به همدیگر نگاه می‌کردند و پچ پچ می‌کردند. بعد از من پرسیدند: شما برای کدام گروهی؟ و من گفتم: بازیگر هستم. فوری شروع کردند به معذرت خواهی و بعد یک غذای دیگر برای من آوردند که مخصوص بازیگرها بود و با غذای گروه‌های دیگر فرق داشت. من داشتم از ناراحتی می‌مردم. به کارگردان گفتم و گفت برخورد می‌کند و حتی کارگردان هم باورش نمی‌شد. گفتم: شماها خبر ندارید آن پایین چه می‌گذرد! و متاسفانه اصولا بازیگرها هم این چیزها را اصلا نمی‌بینند.


⭕️ در حال حاضر مشغول نوشتن کتابی هستم با موضوع نوشتن خلاق که فکر می‌کنم کار خوبی شود. چون از تجریبات خودم در زمینه نویسندگی استفاده کردم. یک سالی نگارش این کتاب طول خواهد کشید. و همچنین قرار است یک‌سری نشست‌هایی با عنوان سینما- ادبیات که متفاوت از سینما و اقتباس است برگزار کنیم.


⭕️ من هیچ وقت به عنوان بازیگر زیر بار مصاحبه نرفته‌ام. الان هم شما من را در مراسم رونمایی کتابی که ترجمه کردم گیر آوردی! دلم می‌خواست یک روز کتاب‌هایم به چنین موقعیتی برسند.

⭕️ در نهایت می‌‌خواهم بگویم کیک محبوب من فارغ از اینکه من در آن بازی کرده‌ام واقعا فیلم خوبی است و امیدوارم همه آن را ببینند.
https://t.center/LilyFChannel
📌اولین گفت‌وگو با لیلی‌فرهادپور پس از بازی در «کیک محبوب من»
📌تا قبل از «کیک محبوب من» سینما برایم یک شوخی بود! (۱)


⭕️ در برلین، وقتی روی فرش قرمز راه می‌رفتم به این فکر می‌کردم که بازیگران بسیاری هستند که فقط آرزویشان و رویایشان این است که به چنین موقعیتی برسند. اما در آن لحظه فرش قرمز مهم اصلا برایم نبود. فقط خود واقعی‌ام بودم، لیلی فرهادپور(یک کنشگر و روزنامه‌نگار)! و تنها به این فکر می‌کردم نماینده بهتاش و مریم هستم. چون همانطور که می‌دانید آنها ممنوع الخروج بودند و هستند. فقط این برایم مهم بود که من نماینده آنها هستم و به جای آنها چه باید بگویم و چطور باید رفتار کنم.

⭕️ در این فیلم، بخشی از جامعه حذف‌شده نشان داده می‌شود. من شخصا هیچ‌وقت نمی‌‌توانستم خود لی‌لی فرهادپور را در سینمای ایران پیدا کنم. اما در «کیک محبوب من» آن را یافتم. با اینکه مهین با من فرق دارد اما باز شکلش شبیه من است. یا حداقل دوستان مهین در آن مهمانی شبیه دوست‌های خودم هستند.


⭕️ ما همان نسلی هستیم که انقلاب کرد. این را نباید فراموش کنیم. می‌خواهم بگویم ما بچه‌های انقلاب هستیم و انقلاب را برای دنیایی بهترمی‌خواستیم، بنابراین نمی‌‌توانیم نسلی سنتی باشیم. سینمای ما مامان‌های 50-60 ساله الان را نمی‌بیند. نمی‌‌خواهد ببیند. درواقع این نسل حذف شده‌است. نمی‌گویم آنچه سینمای ایران از زن و مادر بازنمایی کرده اصلا وجود ندارد. چرا آن هم وجود دارد اما همه‌اش نیست. یک عده مثل ماها، مثل مهین، حذف شده است.


⭕️ بعد از بازی در این فیلم، و حتی قبل از اینکه فیلم اکران شود، من تمام پیشنهادات بازی را رد کردم. چون این فیلم را نقطه پایان بازیگری خودم لحاظ کرده‌ام. درواقع خودم را سنگین نگه داشتم تا منتظر ممنوع‌الکاری نمانم.

⭕️ در «کیک محبوب من» تعامل بسیار زیادی با هر دو کارگردان داشتم. به خصوص از نظر بازیگری با مریم مقدم. به نظر من مریم در کسوت کارگردانی بازیگردان هم بود. بهتاش ایرادات را مطرح می‌کرد و مریم به من راه‌حل پیشنهاد می‌داد.


⭕️ در «کیک محبوب من» منشی صحنه با موقعیت کاملا متفاوتی روبرو شده بود. دیگر نباید به بیرون بودن غبغب و مچ دست و آرنج کار می‌داشت. وقتی شخصیت در خیابان حضور داشت منشی صحنه کارش با قبل خیلی متفاوت نبود. اما در خانه نمی‌دانستند چه کار کنند. منشی صحنه درگیر این بود که این طره‌ی مو در صحنه قبل چطور بود و حالا باید چطور باشد. نه گریمور می‌دانست با راکورد مو چکار کند و نه منشی صحنه. و مریم به دادشان رسید. گفت در سینمای خارج چنین حساسیتی وجود ندارد. مو است و دارد تکان می‌خورد و می‌‌تواند تکان بخورد. این برای من خیلی جالب بود.

⭕️ من همیشه بازیگر تک برداشتی بودم. خب معمولا نقش‌های مکمل بازی می‌کردم و همیشه کارگردان‌ها زود تحت تاثیر بازی‌ام قرار می‌گرفتند..بعد به بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم رسیدم که در کارشان 20 برداشت کمتر امکان نداشت. در تمام فیلم «کیک محبوب من»، که همه سکانس پلان بود، امکان نداشت زیر 20 برداشت بگیرد. بهتاش مرتب می‌گفت لی‌لی نشو مهین باش! خیلی سخت بود اما تجربه خوبی بود.


⭕️ برای من سینما شوخی بود. روزنامه‌نگار بودم. به خودم می‌گفتم نقشی بازی می‌کنی و پولی می‌گیری و بعد در پشت صحنه، سر به سر دیگران می‌گذاری. با آدم‌هایی پشت صحنه رودرو آشنا می‌شوی. بعد فیلمشان را می‌بینی و درباره‌شان نقد می‌نویسی و با آنها گه‌گاه مصاحبه می‌کنی. روند تولید فیلم و سریال را می‌شناسی و می‌توانی درباره همه آنها بهتر بنویسی. سینما برایم این بود و خیلی هم خوب بود. ولی وقتی یک نقش اول و مهم بازی می‌کنی می‌بینی دیگر جدی وارد سینما شده‌ای!

⭕️ ورودم به سینما به ۱۵ سال قبل برمی‌گردد. سال ۸۸ بود. در میان تب و تاب آن‌سال، محسن عبدالوهاب مرا در جایی دید. همان شب پسرم با من تماس گرفت و پرسید: مامان فیلم بازی می‌کنی؟ من جواب دادم: فقط همین کار را تا حالا نکرده‌ام! و او گفت: یعنی بازی نمی‌کنی؟ که من گفتم: چرا بازی می‌کنم. و این جوری بود که وارد سینما شدم.


⭕️ من فکر می‌کنم دو چیز اصلی برای بازیگری لازم است. اول اینکه جلوی مخاطب توانایی اجرا داشته باشی؛ هر نوع پرفورمنسی. من سابقه سخنرانی و میزگرد داشتم و به این خاطر اصلا مشکل مواجهه با مخاطب را نداشتم. مسئله دوم این است که من نویسنده‌ام و چون شخصیت‌پردازی می‌دانم، وقتی که قرار است نقشی را بازی کنم مثل این است که دارم این نقش را دوباره می‌نویسم.
https://t.center/LilyFChannel
https://salamcinama.ir/news/73735/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D9%84%DB%8C-%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF%D8%9F

اولین گفت‌وگو با لیلی‌فرهادپور پس از بازی در «کیک محبوب من» با سایت سلام سینما
تا قبل از «کیک محبوب من» سینما برایم یک شوخی بود!
https://t.center/LilyFChannel
Forwarded from آکادمی بین‌المللی علم (www.elm.ac)
آکادمی بین‌المللی علم

می‌نویسم پس هستم
کارگاه #نویسندگی_خلاق (تکمیلی) آنلاین و آفلاین
با #لیلی_فرهادپور
سه‌شنبه‌ها از ۱۸ تا ۲۰
شروع دوره از ۸ آبان به مدت ده جلسه

با همراهی استاد در گروه اختصاصی و امکان ثبت‌نام دوره پایه به صورت ضبط شده با پشتیبانی

شهریه: ۲/۶۰۰/۰۰۰
ثبت‌نام با تخفیف برای شرکت‌کنندگانی کر در دوره پایه شرکت کرده‌اند:
۲/۲۰۰/۰۰۰
ثبت‌نام گروه ۳ نفره:
هر نفر ۲/۰۰۰/۰۰۰
تخفیف‌هایی فوق تا ۱۳ مهر معتبر می‌باشند

با امکان درخواست گواهی قابل استعلام ملی و بین‌المللی

از ایده تا اجرا
داستان، جستار، رمان، مجموعه، زندگینامه، گزارش‌نویسی داستانی روایی 

🔸طرح درس دوره تکمیلی:
جلسه اول: ایده 
جلسه دوم: زمان و مکان نوشتن / فیش‌ برداری / تحقیق
جلسه سوم: فرم و محتوا
جلسه چهارم: گزارش نویسی داستانی روایی
جلسه پنجم: تلمیح و استعاره و مجاز
جلسه ششم: ژانر/ داستان/ رمان
جلسه هفتم: زندگی‌نامه 
جلسه هشتم: رنگ و داستان
جلسه نهم: جستار 
جلسه دهم: جمع‌بندی

ظرفیت بسیار محدود
ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر:
تماس/تلگرام/واتس‌اپ
09352000012

@LilyFChannel
@Elm_Academy
معدن همچون موجود زنده ایست که گوشت و خون کارگران را می مکد و زغال بالا می آورد..
خدایواره سیری که آنجا کمین کرده بود و ده هزار نفر گرسنگی زده بی آنکه او را ببینند گوشت تن خود را نثارش می کردند
ژرمینال/ امیل زولا
معدن طبس🖤
Forwarded from ته‌رنگ
فراموش نمی‌کنیم 🖤🖤🖤🖤
Forwarded from علی‌اصغر سیدآبادی (Ali Seidabadi)
دو سال پس از مهسا

دو سال پیش در چنین روزهایی با بلایی که در تهران سر مهسا آمد، آتشی که زیر پوست جامعه روشن بود، شعله کشید و نوجوانان و جوانان را به خیابان کشاند.

پیمایش‌ها نشان می‌دادند که از سال‌ها پیش روندی شروع شده است که از آن می‌توان با نام گسست ارزشی نام برد.
پیش‌تر به خاطر وقوع اعتراضات دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸ تصور می‌شد، نارضایتی‌های متراکم فقط جنبه‌ی اقتصادی و معیشتی خواهد داشت. اما فاصله‌ی ارزشی بین حکومت و بخشی از مردم با سخت‌گیری‌ها و نمایش‌های قدرت‌ در تلویزیون و بدنه‌ی جامعه تقویت می‌شد. شیوه‌ی برخورد با دو ماجرا (سپیده رشنو و رییس قطار مشهد- بزد) و تحقیر آنان نمونه‌هایی از این دست بودند. جوانانی که با دولتی برخوردار از حداقل آرای مردمی قدرت را قبضه کرده بودند، متوجه جایگاه و میزان مشروعیت خود نبودند و در پیشبرد اهداف و رویاهای خود مانند دولتی با حداکثر رای و مشروعیت رفتار می‌کردند که رفتار تحقیرآمیز نه تنها با مخالفان که با غیر همفکران گوهر آن بود.

اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ نه تنها باعث نشد که آنان ریشه‌ی این نارضایتی‌ها را دریابند و خیر و صلاح جامعه و حتی خود را دنبال کنند که آن را بهانه‌ای کردند برای تحقیر بیش‌تر و حذف بیش‌تر.

از سوی دیگر دامنه‌ی اعتراضات و نارضایتی مردم از نوجوانان و جوانان دختر و پسر طبقه متوسط تهران به مردان ناراضی سن‌‌سال‌دارتر از طبقات مختلف در سراسر کشور گسترش یافت و نیروهای خارج از کشور و رسانه‌های فارسی‌زبان برای کسب رهبری جنبش به تکاپو افتادند و در برابر آزمونی قرار گرفتند که در نگاه مردم نمره قبولی نگرفتند.

جنبش مهسا - به قیمت خون‌های نوجوانان و جوانان این سرزمین- جنبشی برملا کننده بود که سیاست‌ورزی تا کنون موجود را ( نیروهای سیاسی درون و بیرون حاکمیت) به چالش کشید و در خانواده‌ی ایرانی باعث تحولی عمیق شد و تاثیرش را در بهبود حقوق زنان در خانواده و جامعه گذاشته است و خواهد گذاشت.
Forwarded from Behrang Tonekaboni
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Behrang Tonekaboni
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from (n)iki shadloo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from (n)iki shadloo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴حکومت و امنیت؛
خطاب به ریاست محترم قوه قضائیه

🔺 پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳

🔘امروز پنجشنبه روزنامه‌ها تعطیل بودند اینجا می‌نویسم. مهمترین وظیفه حکومت حتی مهمتر از عدالت تامین امنیت است البته بی‌عدالتی محض به معنای ناامنی کامل است ولی در کلیت ماجرا امنیت مقدم بر هر چیز است. کسی تعریف می‌کرد که در کشوری پیشرفته امتحان گواهینامه رانندگی می‌داد رسید به چهار راه و چراغ سبز بود سرعت را کم کرد و از چهارراه رد شد. امتحان کننده پرسید چرا سرعت را کم کردی؟ گفت احتیاط کردم که اگر خودروی از طرف دیگر آمد تصادف نکنم. گفت خودروهای دیگر از چراغ قرمز رد نمی‌شوند و نیاز نبود احتیاط کنی. این یعنی حاکمیت قانون و امنیت. حالا ببینیم در اینجا چه خبر است؟

🔘ریاست محترم قوه قضائیه تا کنون بارها در باره ممنوع‌الخروجی‌ها تذکر داده است از جمله همین امسال برای چندمین بار تاکید کردند که: ▪️«اگر کسی ممنوع‌الخروج شده باید به او اعلام شود نه اینکه در فرودگاه همراه خانواده‌اش متوجه شود.»▪️ خوب آیا این یک خواهش است یا دستور قانونی؟

🔘دو روز پیش خانم مریم مقدم، کارگردان سینما اعلام کرد که که پاسپورت وی و همسرش دوباره توقیف شده است. مسأله اصلی در ادامه است که می‌گوید: ▪️«در حالی که می‌خواستم بعد از مدتی طولانی بروم  و خانواده‌ام را در سوئد ببینم و شاید بتوانم در نمایش فیلممان حضور داشته باشم، در فرودگاه پاسپورتم را دوباره توقیف کردند و گفتند که مجددا من و بهتاش(همسرش) ممنوع‌الخروج شده‌ایم. بعد از تهیه بلیط و پرداخت خروجی و کلی هزینه دیگر. تازه یک هفته بود که پاسپورتمان را پس داده بودند. متوجه نمی‌شوم اگر نمی‌خواستند اجازه خروج بدهند چرا پاسپورت‌ها را پس دادند؟ که روح ما را بیازارند و به ما خسارت وارد کنند؟»▪️

🔘جدا از مساله‌ای که برای این خانم و همسرشان پیش آمده این فرآیند اعلام ممنوع‌الخروجی هنگام حضور در گیت بعد از آنکه چمدان‌ها تحویل داده شده است کار غیر مدنی خلاف حرمت شهروندی و حتی عقل سلیم است. چرا ممنوع‌الخروجی را در سامانه ثنا اعلام نمی‌کنید؟ این شهروندآزاری از کجا آمده است؟ بلیت هواپیما از بین می‌رود و پولش قابل برگشت نیست چون امکان کنسلی نیست. هزینه خروجی که گرفته شده را چه کسی تقبل می کند که پس دهد؟ وقتی خروجی صورت نگرفته است. گمان نمی‌رود که تاخیر پرواز هواپیمای خارجی به دلیل بیرون آوردن چمدان‌ها، بدون پرداخت خسارت برای فرودگاه باشد.

🔘در ضمن این همه وقت مسافرین که معطل خروج چمدان ها می‌شوند کجا می‌رود؟ همه این عوارض کلان مادی در برابر تبعات روانی و سیاسی این رفتار هیچ است؟ یعنی چی که پس از یک سال ممنوع‌الخروجی از اداره گذرنامه زنگ بزنند بیایید گذرنامه را بگیرید بعد سه روز در فرودگاه دوباره ممنوع الخروج شوند؟

🔘مسأله این است که آقای اژه‌ای با روسای قبلی قوه از دو جهت تفاوت مهمی دارد. هم با سیر تا پیاز این قوه و حقوق مربوط به مردم و دخالت‌های ضابطان آشنا هستند و هم اراده‌ای برای اصلاح این وضعیت دارند. اگر اراده نبود هیچگاه در این مورد بطور مکرر سخن نمی‌گفت همان‌گونه که قبلی‌ها هم چیزی نمی‌گفتند. پس اگر این اراده می‌خواهد محقق شود باید دستور رسیدگی در همین مورد را صادر کنند. اگر قانونی بوده صریحا اعلام کنند تا همه بدانند چه قوانینی داریم و اگر قانونی نبوده با مقصرین برخورد و خسارت مادی و روانی نیز از آنان تادیه گردد.

🔘مگر نه این به تصریح قرآن اگر یک نفر بدون حق کشته شود گویی همه را کشته‌اند پس تضییع حق هر فرد نیز به معنای تضییع حق عموم مردم است. امیدوارم این مورد رسیدگی و خسارت جبران و پایه‌ای برای رفتارهای بعدی شود.
Ещё