《افسانه فولکلور و ادبیات حماسی》

#هندو
Канал
Логотип телеграм канала 《افسانه فولکلور و ادبیات حماسی》
@LEGENDFOLKEPICПродвигать
6,53 тыс.
подписчиков
6,59 тыс.
фото
243
видео
664
ссылки
زمینه فعالیت کانال: پژوهش و بازنشر کتب و مقالات شاخص در حوزه اسطوره‌شناسی، آئین‌پژوهی، فرهنگ عامه، ادبیات حماسی و زمینه‌های مرتبط @Epiclore :ارتباط
👁‍🗨💢 در بررسی با نگاهی موشکافانه به ادوار آفرینش در اساطیر #هندو به پایه هایی برگرفته از عقاید "ودایی" برمیخوریم. دین باستانی #سانسکریت بی شک توضیحاتی مبنی بر چگونگی آفرینش و "سرنوشت خلقت" در مکتوبات خود ارائه نموده است. ابتدایی ترین این متون را در #ریگ_ودا می یابیم. چنین که #اوپانیشادها در توصیفی کلی بر ما عیان می سازد، همه وجود و امکان چیزی جز ذات یگانه #براهما نیست. همه خلقت، خدایان، اندیشه ها و اجسام از او وجود می یابند و در وقتی مقرر بالاخره به ذات او باز می گردند. در این منظر این شرایط ره بسیار شبیه به شکل خلقت و معاد در ادیان ابراهیمی می یابیم. اما باید بدانیم که بیان جزئیات در مورد خلقت به همین مقدار بسنده نیست و توصیفات کاملی با جزئیات اساطیری برای "تاریخ آفرینش" در اساطیر هندو موجود است.

باید بدانیم که همه چیز حول دوران زندگی خدایی خالق کل یعنی #براهما ی بزرگ می گردد. او از عدم زاده می شود، حال آنکه ذاتش لایتنهای بوده است و از دوره های پیشین زندگی در #لوتوس بزرگ آفرینش محفوظ بود. هر دوره زندگی براهما به سال و زمان خدایان مشروح به صد سال است. اما این سالها بسیار طولانی تر از سال زمینی هستند. چرا که در مقیاسی کیهانی مورد توجیه قرار میگیرند. اما آنچه که برای نسبتا انسانها قابل درک می باشد تنها "یک روز" از عمر براهما است! همین یک روز طولی معادل 4،320،000،000 سال انسانها دارد و برای انسانها یک دوره کامل آفرینش تلقی می شود! (با مقایسه این دوره با عمر واقعی کیهان به تشابهی با ضریب خطای نسبتا پایین می رسیم که برای یک باور کاملا اساطیری خیره کننده و عجیب و حتی تا حدودی مشکوک است!). این دوره یک روزه از عمر براهما "کالپا" نامیده می شود. آفرینش با بیدار شدن براهما در این روزها آغاز می شود و در پایان روز با آماده گشتن براهما برای خواب معاد بزرگ بر پا می گردد و تمام موجوداتی که به #نیروانا نرسیده اند و هنوز درگیر چرخه تسلسل هستند مورد به نسبت زندگی اخیر خود مورد قضاوت قرار میگیرند و برای حلول در زندگی بعدی خود در روز بعدی آماده می گردند.

هر "کالپا" به نوبه خود به هزار دوره کوچکتر به نام "ماهایوگا" تقسیم شده که بالطبع دوره زمینی بالغ بر بیش از چهار میلیون سال زمین است و هر ماهایوگا به نوبه خود به "چهار" دوره نهایی یعنی #یوگا تقسیم میگردد. اینجا همان نقطه ایست که به "چهارگانگی" دوره های آفرینش در اساطیر هندو می رسیم! هر کدام از یوگاها تفضیل کامل خود از منظر توصیف و جزئیات اساطیری را دارا هستند.

اولین #یوگا، #کریتا_یوگا نام دارد. این دوران یک عصر طلایی سعادت و زندگی نیکو و بهشتین است. کریتا یوگا 1،728،000 سال به طول می انجامد. در این دوره مردمانی آسمانی نژاد بر زمین ساکنند. این مردمان از لحاظ بدنی نژادی برتر و از متظر جثه بسیار بزرگتر از مردمان امروزی هستند. آنان شاد و تندرست و مهربانند و وجدان و فضایل اخلاقی بین مردمان حکمفرماست. در این دوران #دارما (پرسونیفیکیشن "عدالت و توازن" به شکل یک خدای کیهانی) چهار پا دارد و با این چهار پا طی طریق می کند. در این دوران خالق به شکل خدایی "سپید فام" ستایش می شود.

یوگای دوم #ترتا_یوگا است که به تاریخ زمینیان طولی برابر با 1,296,000 سال دارد. در این دوره یک چهارم از ایمان و فضیلت آفریدگان از میان رفته است. دارما بر "سه پا" راه می رود و مردم وظایف خود را نیز به انجام می رسانند. اما بیشتر ستیزه جو هستند و جنگ و خونریزی در این دوران مورد رواج فراوان است و برتری حکومت ها بر قدرت بیشتر و املاک بیشتر است. براهما در این دوران خدایی "سرخ فام" است اما با تمام این تواصیف هنوز شمار برهمنان بر بی دینان فزونی دارد.

دوران سوم #دواپارا_یوگا نام دارد و 864،000 سال به طول می انجامد. در این دوران دارما بر "دو پا" طی طریقت می کند. دروغ، دزدی، نفاق و فریب رواج یافته است. هنوز بسیاری هز مردم برهمن و با ایمانند اما ایمان و تقوا به نصف کاهش یافته است. براهما در این دوران تظاهری به شکل یک خدای "زرد فام" دارد.

دوران حاضر که دوران آخر است #کالی_یوگا نام دارد. در این دوران دارما تنها "یک پا" دارد و تنها و بی یاور است. خدایی "سیاه رنگ" مورد ستایش است و مردمان اغلب #سودرا (برده) هستند. جرم و جنایت و فساد فراوان است. قحطی و بد اقبالی و بلایای پی در پی بر زمین می بارد. جمعیت زیاد است و رعیت فقیر و بیچاره و شاهان ظالم و مستکبرند. این دوران نهایی با ظهور #کالکی، منجی نهایی آخرالزمان پایان می یابد. در دوره کنونی منجی نهایی آخرین یا دهمین تناسخ #نارایان یا لرد #ویشنو است.

@Legendfolkepic

◽️ @Torecilik
👁‍🗨💢 "افسانه فولکلور و ادبیات حماسی" و "توره | اساطیر باستان" در یک پروژه تحقیقاتی تقدیم می دارند!

تفصیل کاملی از نگاه دیرینه بشریت به "اسطوره آفرینش". بسط تاریخ اساطیری پیش بینی شده در اساطیر ملل مختلف و بررسی متون مرتبط در ادبیات ملل. نگاهی نو به موضوع "اعصار چهارگانه خلقت" به شکلی که تا کنون ثبت نشده است!

با ما در این پروژه با مقالات موازی در هر دو کانال همراه باشید!

قسمت سوم: تفصیل و تشریح اعصار چهارگانه آفرینش در اساطیر #هند و دیانت #هندو

هشتگ اختصاصی پروژه: #اعصار_چهارگانه_خلقت

@Legendfolkepic

◽️ @Torecilik
👁‍🗨💢 باشندگان مشرق زمین خصوصا ساکنان شبه قاره از کهن ترین مردمانی بودند که این نوع نگرش در میانشن باب شد. عنصری که شناخت درست از آن در فهم این نوع جهان بینی خاص تمدن هایی که در شرق دور ظهور نمودند اهمیت و ضرورت دارد مساله تناسخ است اغلب در انگاره های اساطیری مشرق زمین و جهان بینی و نگرش پدیدار شناختی ایشان با پندار لایتناهی انگاری مواجه هستیم. انسان شرقی چیزی به نام پایان و عاقبت و انجام برای هیچ امری زیر این آسمان قائل نیست و همه پدیده ها و سوژه هادر نظر ایشان دچار دور و دستخوش تسلسلی فراگیر هستند که هرگز به سرانجام نمیرسد. برخلاف اندیشه مغرب زمین یعنی فلسفه یونانی و مسلمانان و مسیحیان که میراث بران آن هستند و تسلسل در نظرشان امریست محال که تا حد ممکن سعی بر این دارند که در فرضیه ها و انگاره های خویش معدومش نمایند و با مفروض گرفتن آغاز و انجام برای هر امر، تسلسل را نفی کنند. اما وارونه ایشان در اندیشه باشندگان شرق دور همه جا رنگ تسلسل را میبینیم و در جهان بینی ایشان دَوَران انکار نمیشود بلکه بعنوان امری ناگزیر باید با آن روبرو شد و برای آن چاره اندیشی کرد. شاید به همین خاطر است که ضرب المثل شده همه از مرگ وحشت دارند و هندوان از بی مرگی! این تصور به واقع در میان ایشان رایج است و همان اندازه که انسان غربی برای به تاخیر انداختن مرگش تلاش میکند و با تصویر نیکبختی ابدی در صورت ایمان آوردن، این تا ابد زیستن را بالاتربن مزیت و رستگاری میشمارند اما در نگاه هندو رستگاری یعنی رستن از چرخه حیات و آزاد شدن از قید صعوبت زیستن .

در نظر اقوام #هندو از حیات موجودات گرفته تا هر آنچه از ثوابت و سیارات و در کائنات در حال گردش و تعلیق است و از خدایان و مظاهر متافیزیکی گرفته تا خاکیان، هیچ یک مطلقا از عدم موجود نگشته و هرگز معدوم نخواهد شد بلکه فقط در چرخه هایی لایتناهی در حال تحویل و دوران و تکرار است. لکن برای اینکه بتوانند نظریات کیهان شناختی خویش را تبیین کنند ناگزیر نقطه عطفی را برای شرح کیفیت آغاز و انجام چرخه ها در نظر میگیرند. در واقع رسالت کاسمولوژی در اساطیر این ملت ها ارائه وصفی شامل و مانع و جامع از این بازه های زمانی ست که چرخه حیاتش مینامند. چگونگی آغاز هر دوران و شناساندن ایزدانی که در این خلقت و پیدایش نقش داشته اند و تشریح آنچه نموده اند، تقسیم بندی دوران ها به اعصار چندگانه و اینکه نخست هر چیز به چه صورت بود و سپس دستخوش کدام وقایع گشت تا گردش روزگار به عصر حاضر رسید و اینکه ما خود اکنون در کدامین منزل از این وادی ها جایگزین هستیم و نهایتا پیشگویی آنچه در آینده حادث خواهد شد و سرانجام اخرالزمان کی فراخواهد رسید و فروپاشی هستی و پایان دوران ما چه سان رقم خواهد خورد.

@Legendfolkepic

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 💢 طبیعت ،این چشم انداز شگرف و شگفت آور ، همواره مهمترین منبع الهام اندیشه ورزان خاصه در اعصار کهن بشمار میرفته است و فلاسفه، کیمیاگران، اخترشناسان و سایر ارباب علوم همواره در مسیر شناخت و تعالی دانش خویش بدان چشم داشته و از آن تاثیر پذیرفته اند.
از این رو اگر ادعا کنیم، هر آئینی و نحله فکری اعتقادی که در درازنای تاریخ بشر پدید آمده وامدار طبیعت بوده و همواره در غالب نماد ها و فرانمون ها ،عناصری از آن را در بطن خویش نهفته داشته، بیراه نخواهد بود.

از این میان حالات و پویه هایی از نظام طبیعت که در ساز و کار زندگانی بشر نقشی حساس تر ایفا مینمود در نگرش اسطوره ای نقشی پررنگ تر و برجسته تر یافتند و از اهمیت ویژه ای برخوردار شدند .

به دیگر سخن درنمود هایی که توجه انسان کهن وش را بیشتر به خود جلب نمود و اندیشه وی را به نحوی جدی تر درگیر ساخت آن بخشی از جلوه های طبیعت بود که با سازو کار تمدن و حیات اجتماعی در پیوستگی داشت و در زندگی فردی و اجتماعی انسان کهن تاثیرات عمیق تری برجا مینهاد.

از اهم این موارد مساله دگرگونی های جوی بود که یکی در جزیی ترین امور زندگی نقشی بسزا داشت. می توان چنین انگاشت که تغییرات فصول که موجب دگرگونی آب و هوا و اختلاف زاویه تابش خورشید میشد بیشترین اثرات را بر زندگی انسان ما قبل تاریخی میگزاشت و بالتبع توجه و نگاه وی را فزون تر از هر جلوه دیگری از طبیعت به خود مشغول مینمود .
این امر سبب شد ک تغیرات فصول در اساطیر و آئین های بدوی که به درستی میتوان آنها را ادیان طبیعت محور نامید، بزرگترین منبع الهام و موجد بیشترین تاثیرات باشد بطوری که اغلب فرانمون هایی که به عنوان ارباب انواع نمودگار جلوات طبیعت بودند با این مساله در ارتباط هستند؛ و کهن ترین و مهمترین آئینها مرتبط با خدایان باروری و حاصل خیزی بوده است که تلویحا به امر تولد و حیات اشاره دارند و پس از آن آئین هایی که با خدایان مرگ زوال و نابودی در ارتباط هستند که هنگام برگزاریشان فصول تاریک خزان و زمستان بوده است.مشاهده فصول چهارگانه سبب شد تا چهارگانه انگاری به یکی از اجزای بنیادین تقریبا تمام مکاتب اسطوره محور در اعصار کهن مبدل گردد و عدد ۴ نقش مهمی در تفکرات و انگاره های این دوران ایفا نماید
چهار عددی است کا ‌‌‌ در طرحواره های جهان طبیعی همواره دیده میشود به طوری که فلاسفه این عدد را نماد نظم در کل کائنات میدانند!

طبیعت چهار فصل دارد که همواره الهام بخش اقوام #سلت برای برگزاری آیین های مختلف بوده است. همچنین اقوام #آریایی و مردم #یونان آیین ها و جشنهایی متناسب برای هرکدام از چهار فصل داشتند. همینطور در طبیعت چهار عنصر داریم که الهام بخش آیین هایی همچون #ویکا و مکتب هرمسیه یا همان کیمیاگران بوده است.

لازم به ذکر است که چهار عنصر به دفعات در علم طلسمات شرقی نیز استفاده شده است به طوری که در کتاب های مربوط به طلسمات و افسونگری شرقی و اوراد اسلامی ذکر شده است که دسته بزرگی از این سحر ها فقط به وسیله آتش زدن کاغذ و یا پوست حامل آنها، سپردنش به آب جاری، دفن کردنش و یا سپردن طلسم به باد قابل استفاده هستند.

ماه به چهار حالت در آسمان مشاهده میشد: ماه نو، تربیع اول، ماه کامل، تربیع دوم که همواره مورد توجه منجمین و اقوامی بود که خدایان و یا الهگانی مربوط به ماه داشتند برای مثال مردم یونان همواره وجهه ها و حالات مختلفی برای خدا بانوی ماه یعنی #آرتمیس قائل بودند.

از طرفی پزشکان دوران باستان با الهام از ساختار طبیعت، بدن انسان را نیز شامل چهار مزاج سودا، صفرا، بلغم و خون میدانستند که اساس تشخیص و درمان بیماری افراد مختلف همین چهار مزاج بودند.

در دین اسلام چهار فرشته مقرب داریم یعنی #میکائیل، #جرئیل، #اسرافیل و #عزرائیل که در توصیفی فلسفی میتوان آنها را مرتبط با چهار دوره زندگی انسان دانست. میکائیل نمادی از شور، توانمندی و سرزندگی دوره جوانیست. جرئیل نمادی از خرد و دانش دوره میانسالیست. اسرافیل نمادی از ثبات و بی جنب و جوشی دوران پیری و در نهایت ازرائیل نمادی از مرگ و یکی شدن با اصل خویشتن است چرا که مرگ خود بخشی از چرخه زندگیست همانگونه که زمستان بخشی از چرخه طبیعت است.

در آیین #بودا چهار حقیقت شریف را داریم یعنی دوکه(Dukkha)،سامودایا(Samudaya)،نیروانا(Nirvana) و مَگه(Magga) که جزو اساسی ترین تعلیمات این آیین است و خود نمایانگر چرخه نیازمندی تا استغنا آدمیست.

همچنین چهارگانگی دوره های آفرینش در اساطیر #هندو که به نوبه خود نشان‌دهنده تاثیر ساختار طبیعت بر ادیان و آیین های جهان هستی بوده است.

در روایات آخر الزمانی کتاب مقدس نیز حرف از چهار سوار آخر الزمان آمده است که هر کدام از این سوارها نمادی از دوره های آخر الزمان هستند که پیشتر نیز در مقاله ای مفصل آن را مورد تحلیل قرار دادیم.

@Legendfolkepic

◽️ @Torecilik
👆👆👆👆👆👆

💢نگاهی به اهم آثار فرهنگی هندوان

❇️مروری بر متون کهن ادبی، فلسفی و آئینی و تاریخ هنر در سرزمین هندوستان

ساکونتالا
مهابهاراتا
رامایانا
بهگودگیتا
ریگ ودا
دساتیر آسمانی
اوپانیشاد ها
یوگا سوتره ها
متون بودایی
متون هندو
فلسفه و ادیان هند
اساطیر هند
ادبیات هند
افسانه ها و فرهنگ عامه در هند
نگارگری و تندیس گری در هند

#هندوستان #بودا #هندو #اساطیر #فلسفه #ادبیات_کلاسیک #هنر #متون_کهن

@legendfolkepic