🇦
🔴خاطراتی از
#سرپل_ذهاب و تجربیات که در این مدت کسب کردیم!
در روزهای نخست وقوع زلزله در کرمانشاه شاهد سیل کمکهای مردمی از سراسر ایران بودیم. امواج غم و شادی همدیگر را تاب میدادند. از سویی اشک شادی در ستایش این اتحاد و همبستگی با شکوە همنوع دوستی، و از دیگر سو نگرانی از شرایط تراژیک و اسفباری کە مردم زلزله زده در آن گرفتار آمدەاند.
وقتی کمکها وارد منطقه شدند، چهارپنج روز پس از وقوع زلزله با چند تا از دوستان همراە با کمک های کە با خود حمل کردە بودیم بە طرف روستاهای گیلان غرب حرکت کردیم و وسایلی را با همکاری خود مردم روستاها در بین نیازمندان و آسیب دیدەگان تقسیم کردیم. طی چندین روزی که در منطقه بودیم متوجە وخامت زندگی و شرایط عدم امکانات ابتدایی زندگی روستایان شدیم. تصمیم گرفتیم کە بە کمپ محک ناصری برگردیم و در آنجا به دوستان و امدادرسانان حاضر در آنجا پیشنهاد استقرار چادر در بین روستاها رو بدهیم. ما پیشنهاد و نوع استقرار چادر کمک رسانی در روستاها را برای افراد حاضر در کمپ را توضیح دادیم. طرح ما این بود که در هر روستا یه چادر و چند نفر مستقر شوند، نماینده هایی در میان مردم روستا از طرف خود مردم انتخاب شوند و آنها هم نیازها و مشکلات مردم را به مسئولین و فعالین چادر/کمپین باز گو کنند تا بە این صورت مسولین چادرها با همکاری نمایندەگان مردمی بە بررسی و رسیدگی شرایط زیستی و مشکلات بیشمار مردم بپردازند. پیشنهاد ما علیرغم اینکە در بین تمامی روستاها این امادەگی و روحیەی انجام چنین کاری وجود داشت و کمپ نامبردە هم نیروی کافی (نزدیک بە ٥٠ نفر امداگران و فعالین اجتماعی متشکل از اکثر شهرهای ایران را داشت) برای آنجام چنین طرحی را داشت، پذیرفتە نشد.
هدف ما دادن اختیار و اعتماد بە نفس بە مردم محل در ادارە و مدیریت کردن امور بحرانی خود بود کە این روش و فرهنگ می توانست برای همیشه تثبیت و نهادینە شود و مردم زحمتکش منطقە وابستگی اشان بە دیگران کاهش یابد. متاسفانه همکاری لازم از طرف فعالین نشد. بیشتر این افراد که اکثرا تازەکار و کم تجربه در این رابطەها بودند نظرشان این بود کە توزیع وسایل و کمک ها در میان مردم توسط خودشان و بدون مشارکت و دخالت دادن مردم محل کافی است. در نهایت بخشی از پیشنهاد ما که انتخاب نمایندەهای ازخود روستاها توسط مردم محل بود، قبول شد. از آنجا کە این روش کار را کە مستقل شدن مردم روستاها و آسیب زدەگان بود نمی پسندید و جدی نگرفتند، انتظار نمیرفت که زیاد دوام داشته باشد و مشخص بود این برنامه کوتاه مدت است. کمپ محک ناصری با همین دیدگاە کە کمک ها از سوی امداد رسانان توزیع شود و نظمی لازم نیست ایجاد شود، بە کمپین امداد رسانی پایان داد، در صورتی که تازه شرایط کار کمک رسانی صحیح و مفید مهیا شدە بود.
من به کمپ دیگری که در
#ازگله برپا شدە بود، رفتم. نمایندەگی کمپ بر عهدەی زندە یاد
#شریف_باجور بود. نزدیک به دوماه در آنجا ماندم. با همکاری دوستان فعال و دلسوز روستاها مشغول به کار تیر برق زدن و برق کشی بە خانەها شدیم. در این مدت برق رسانی بە ١٧ روستا را انجام دادیم. در ادامەی فعالیتمان همراه با یک پزشک دلسوز برای ویزیت و دادن علاج و رهنمودهای پزشکی بە روستاهایی که برق کشی کردە بودیم برگشتیم. خانه بهداشتها امکاناتی نداشتن تا بە مردم کمک کنند. کمپ مردمی در زمینه های متفاوت فعالیت میکرد و امور و بە نیازهای مردم رسیدگی می کرد. نمونه اش فعالیت زیست محیطی، درست کردن چادر و توزیع وسایل در صورت نیاز و کارهای دیگر.
همراە دوستان بە این نتیجە رسیدیم کە لازمه در این شرایط سخت و بحرانی در شهر
سرپل که شهر نسبتا بزرگی بود و طبیعتا مشکلات زیادی هم داشت، بە یاری مردم آسیب دیدە بشتابیم و در آنجا در این زمینە فعال باشیم .
براین اساس یک کمپ در شهر
سرپل ذهاب بە اسم
#کمپ_مردمی تاسیس کردیم و نزدیک به چند ماه ،حدودا تا اول خرداد ماه، ماندگار شدیم.
طرح خودمدیریتی و استقلال مردم محلەها را کە در روزهای اول حادثە برای دادن امور زندگی روزمرە بە دست و ارادەی خود مردم، پیشنهاد شدە بود، با انتخابات در یک محلەی ۳۰۰خانواده ای که همە در کانکس زندگی میکردن، بە اجرا درآوردیم. از طریق گذاشتن صندوق رای ۴ زن و ۶ مرد از طرف مردم انتخاب شدند. اولین کاری که از طرف نمایندگان انجام شد تهیەی یک بانک اطلاعات از این۳۰۰خانوار بود، تا تقسیم وسایل و امکانات صحیح و طبق نیاز مردم پخش شود. از طرف دیگر کمک می کرد تا کسانی کە استعدادی در مورد خاصی دارند یا کسانی بیماری جسمی، روحی و یا هر مشکلی دیگەای کە داشتند در اختیار داشتە باشیم تا راحت و عادلانە بتوان رسیدگی و کمک رسانی کرد.
کار بعدی برای اینکه شورا یا نمایندگان تثبیت شوند، از طرف کمپ مردمی ماتریال دستشویی و دستگاه جوشکاری تهیه شد و تحویل نمایندگان داده شد. توسط خود مردم محلەها برای
🔺🔻🔻