انجمن آنتیتئیستهای ایران
در نکوهش
#خدا،
#ارباب و
#وجدان (
#قسمتنخست)
زندانی را در نظر بگیرید که عده زیادی در آن در بند هستند و ارتباطشان به طور کامل با دنیای بیرون قطع است.
بعد از مدتی، مدیران زندان، برخی از زندانیانی که رفتار خوبی دارند و تاحدی قابل اعتماد هستند و مدتی هم در زندان ماندهاند را به سمت رییس بند ارتقا میدهند.
اگرچه آنها خودشان زندانی هستند، اما وظایفی بر دوش آنهاست و به خاطر انجام این وظایف از آزادیها و اختیارات مشخص و محدودی بهرهمند میشوند.
سپس از این مسئولین بند، زندانیان معدودی به سمتهای بالاتر ارتقا پیدا میکنند
و در نهایت به نقطهای می رسیم که تمامی امور زندان توسط خود زندانیها اداره میشود.
× برخی از زندانیان مامور شستشوی لباس ها هستند
× برخی مامور خرید هستند
× و برخی مامور نظافت و نگاهداری از بخشهای مختلف زندان.
به این ترتیب، یک نظام تقسیم کار سادهای در داخل زندان شکل میگیرد که به تمامی، توسط خود زندانیان انجام میپذیرد.
حال تصور کنید که در اثر یک بیماری مهلک، تمامی مردم شهر میمیرند و حتی مدیران زندان نیز جان سالم به در نمیبرند یا مجبور میشوند که شهر را ترک کنند. اما از آنجایی که ارتباط زندانیان با محیط خارج قطع است آنها اصلا متوجه این قضیه نمیشوند.
یک روز فقط روسای زندان سر و کلهشان پیدا نمیشود، اما زندانیانی که متصدی امور هستند همچنان به کار خود ادامه میدهند.
بدین ترتیب، زندان توسط زندانیان اداره میشود بدون آنکه حتی یک نفر بیرون از زندان آنها را مجبور کرده باشد.
نظام تقسیم کار موجود در زندان، باعث میشود که همه، زندانی باقی بمانند.
در این مثال فرضی، دست کم تا مدت مدیدی قابل تصور است که هر زندانی کار خود را انجام دهد بدون آنکه متوجه شود هیچ نیروی مافوقی برسر آنها نیست و آنها واقعا آزاد هستند و میتوانند زندان را ترک کنند.
× اگرچه این مثال خیالی است، اما نکته مهمی را به ما نشان میدهد.
نظام تقسیم کار میتواند باعث شود که هرکسی بنده و اسیر، موظف و اجیر باقی بماند و سیستم بستهای شکل میگیرد که در آن هرکسی وظایف خود را به انجام میرساند بیآنکه دیگر دلیل و اجبار بیرونی برای اسارت کل اعضای این سیستم وجود داشته باشد.
#ادامهداردJoin Us ☞
@iranian_antitheists