انجمن آنتیتئیستهای ایران
بهشت نیاز به
#دولت، و
#انقلاب نیاز به
#حزب ندارند - (۱)
#آنارشیستها درغالب انقلابهای اجتماعی خود را بعنوان قابلهزایمان پیروزی بحساب میآورند. آنان اکنون میگویند که گرچه
#آنارشیسم یک جنبش اجتماعی است ولی آن نه
#تئورینجات و نه سنگری برای مبارزه مسلحانه است.
۱۵۰ سال است که اهل نظر، مورخین و روشنفکران پیرامون تعریف
#آنارشیسم بحث مینمایند. خوشبینی آغازین کلاسیکهای
#آنارشیست نسبت به انسان بعدها قدری بدبینانه و محتاطانه شد.
#دانیلگورین آنارشیسم را نوعی سوسیالیسم تعریف کرده است.
#آنارشیستها همچون
#لیبرالها خواهان جامعهای آزاد هستند؛ ولی «بدون حاکمیت دولت و سرمایه استثمارگر»
چون مفهوم اصلی
#آنارشیسم «آزادی» است، آنرا خویشاوند مکتب
#لیبرالیسم میدانند، ولی درمقابل
#لیبرالیسم،
#آنارشیسم، «ضد کاپیتالیسم» است چون در کاپیتالیسم و دولت، اعمال قدرت وحاکمیت را میبیند.
گروه دیگری لیبرالیسم را «آنارشیسم بدون سوسیالیسم» نامیدهاند.
#کورتهیلر در کتاب «بسوی بهشت» مینویسد که "بهشت فاقد دولت خواهد بود و بدون اجبار و حاکمیت، همزیستی مسالمتآمیز همه افراد انسانی، هدف نهایی آنارشیستی خواهد شد."
اجازه آزادی مالکیتخصوصی در نزد آنارشیستها تا حد رفع نیازهای خصوصی افراد است و آن نمیتواند وسیلهای برای استثمار و یا انحصار اقتصادی برای افزایش سرمایه خصوصی باشد.
آنارشیستها برای نخستین بار خلاف مبارزان دیگر نه دولت، طبقه، قشر و یا گروهی را، بلکه مقوله حاکمیت را مورد انتقاد قراردادند.
#باکونین و
#پرودن دراین رابطه کمونیسم دولتی مارکس را «بردهداری دولتی» نام نهادند.
درآغاز خیلیها
#آنارشیسم را مترادف با
#هرجومرج و
#اعمالخشونت میدانستند
هیچ مفهوم سیاسی تاکنون این چنین با سواستفاده تعریف نشده است.
مارکسیست-لنینیستها نیز آنرا به مفهوم خودسری، بیبرنامگی،
هرج
ومرج تعریف نمودند.
مارکس و انگلس درکتاب «ایدئولوژی آلمانی» به نقد نظرات آنارشیستی
#ماکساشتیرنر پرداخته و او را به تمسخر «ماکس اشتیرنر مقدس و خرده بورژوا» نام نهادند.
آنزمان توهینی بدتر ازلقب خردهبورژوا نبود اگر آنرا به دنباله اسم مبارز و یا روشنفکری میبستند.
مارکس تمسخرآمیز به
#باکونین نیز «محمد بدون قرآن» میگفت.
او نظر
#باکونین را مربوط به دوره پیش ازصنعتی شدن اروپا میدانست و مدعی بود که باکونین هنوز پیچیدهگی جامعه صنعتی زمان خود را نفهمیده است.
لنین در سالهای ۱۹۰۱-۱۹۰۵
#آنارشیسم را تئوری خردهبورژوازی، لومپنی، فردگرایانه، شبهانقلابی و مخالف سوسیالیسم علمی میدانست.
لنین کتاب «فرد و مالکیتاش» اثر
#اشتیرنر را ضد ترقی اجتماعی و اثری ارتجاعی میدانست.
مارکسیستها مدعی بودند که تکامل دولت موجب آزادی انسان ازدولت خواهد شد و سوسیالیسم، حذف دولت نیست بلکه تکامل آنست و کارگران زمانی به سوسیالیسم نزدیک میشوند که به دولت نزدیک شده باشند.
مارکس نیز کتاب «فلسفهفقر»
#پرودن را «فقر فلسفه» او نامید.
#اسلویته، فیلسوف معاصر آلمانی مینویسد که مارکس غیر از پرودن دو بار دیگر از روی جنازه مخالفان فکری خود توهینآمیز عبورکرد، یکبار ازروی
#باکونین و یکبار از روی جنازه
#اشتیرنر، چون آنزمان آنان تنها کسانی بودند که توانستند نظراتی منطقی و جانشینی درمقابل مارکسیسم را خطاب به جنبش اجتماعی مطرح نمایند.
#آنارشیسمها مدعی هستند که آنان خلاف کمونیسم دارای قطبهای فکری اتوریته مانند مارکس و لنین نیستند بلکه «تعداد گوناگونی اندیشمند دارند که هیچکدام اتوریته همه جانبه ندارد» و مبارزین میتوانند خود به جستجوی آزاد و خلاق بپردازند.
ازجمله آنارشیستهای کلاسیک:
•
#ویلیامگودوین•
#یوسفپرودن•
#ماکساشتیرنر•
#میشائیلباکونین• و
#پیتر_کروپتکین هستند.
برای فهم بیشتر مکتب
#آنارشیسم توصیه میکنم که غیر از اسامی فوق، سراغ آثار متفکرینی مانند:
•
#گوستاو_لانداور•
#لئونتولستوی•
#رودلفروکر•
#اما_گلدمن • و غیره نیز بروبد.
[غالب این نظریهپردازان در قرن ۱۹ میزیستند]
#ادامهداردJoin Us ☞
@iranian_antitheists