انجمن آنتےتئیستهای ایرانشیدانوثیق:
#اسپینوزا، پیشگام
لائیسیته -
جداییدولت و دین و آزادیاندیشه و وجدان یادآوری تعریف
لائیسیته#لائیسیته چون مفهومی سیاسی و اجتماعی بطور اکید ناظر بر مناسبات بین دولت و نهادهای همگانی از یکسو، و دین و نهادهای دینی از سوی دیگر است. در این تعریف،
#دولت در برگیرنده سه قوای اجرایی، قانونگذاری و قضائی است (
État یا
State)
اغلب، در ادبیات سیاسی پارسی، (
État) را
#حکومت میخوانند، که البته گزینش ما نیست. اما، با هر برگردانی از واژه (
État) به فارسی، باید دانست که این مقوله، در تعریف و تبیین
#لائیسیته،
تنها محدود به قوای اجرایی نمیشود بلکه هر سه نهاد یا قوای کشوری را در بر میگیرد
#لائیسیته، به طور مشخص، ابتدا در فرانسه طی یک روند مبارزاتی تاریخی و دیرپا شکلمیگیرد. در طول سده نوزدهم تا اوایل سده بیستم، یک رشته جنبشها و انقلابهای اجتماعی و سیاسی در این کشور رخ میدهند که همیشه همراه بوده با مبارزه علیه سلطه کلیسا و دین، که کلیساسالاری (cléricalisme) مینامیدند
فرایند
#لائیسیته بدینسان در فرانسه مستقر و مستحکم میشود. ابتدا در خود انقلابفرانسه (۱۷۸۹ – ۱۸۹۹)، سپس در انقلابکمونپاریس (۱۸۷۱) و پس از آن در دوران جمهوریسوم با تکوین و توسعه جنبشآموزشهمگانی، لائیک و جمهوریخواه از ۱۸۷۱ تا اوایل سده بیستم و سرانجام با تصویب قانون ۹ دسامبر ۱۹۰۵ که قانون جدایی کلیساها از دولت یا قانون
#لائیسیته مینامند
واژه
#لائیسیته (Laïcité)، برای نخستینبار در سال ۱۸۷۱، در نوشته خبرنگاری که از یک جلسه شهرداری در حومه پاریس درباره
تعلیم و تربیت لائیک در مدارس فرانسه گزارشی میدهد، ظاهر میشود، پیش از آن، چنین واژهای در ادبیات سیاسی وجود نداشت. (منظورم، در اینجا، خود واژه
#لائیسیته است که تا آن زمان اختراع نشده بود، در حالی که واژه
#لائیک از دیرباز و از زمان
#هومر و در زبان یونانی وجود داشته است)
در واژهشناسی مسیحی به
دینباوران غیرکلیسایی #لائیک میگویند، مردمانی که مومناند اما چون کشیشان و دیگر اعضای سلسله مراتب کلیسایی، وابستگی به نهاد کلیسا و یا نقشی در آن ندارند
بهر روی، ریشه
#لائیک و
#لائیسیته از لائوس
λαος (Laos) یونانی برخاسته و لائوس در این زبان به معنای
#مردم (peuple ، people) است.
هومر، در ایلیاد، جنگجویان عادی و سربازان را لائوس مینامید و آنها را با این عنوان از رؤسا و فرماندهان نظامی متمایر میکرد
لائوس بطور کلی در یونان باستان شامل توده مردم و به بطور ویژه دهقانان، پیشهوران و ملوانان میگردید
امروزه بهویژه در کشورهای غربی، با رشد بنیادگراییدینی، بهویژه اسلام، معنا و مفهوم
لائیسیته، آن گونه که در اوایل سدهی بیستم تعریف و تبیین شد، دستخوش مجادله در محافل سیاسی، اجتماعی، روشنفکری و دانشگاهی شده است. بدینسان، از
لائیسیته درکها و دریافتهایی ارائه میدهند که گاه بسی فراتر از معنای واقعی این مقولات میروند و شامل بسیاری از مسائل اجتماعی و سیاسی دیگر چون برابری زن و مرد، دموکراسی و غیره میشوند
در مورد
#لائیسیته گفتم که این مفهوم ناظر بر مناسبات دولت و دین از یکسو و آزادیوجدان از سوی دیگر است و نه چیز دیگری. گاه نیز تعریفی بسی محدود تر از آن چه که
لائیسیته در حقیقت است به دست میدهند، از جمله این که
#لائیسیته را به آزادیهای دینی و بیطرفی دولت تقلیل میدهند. از این رو امروزه با
#لائیسیتههای گوناگون رو به رو هستیم،
#لائیسیته به معنای وسیع، رادیکال و یا نرم کلمه.
به باور من، به رغم وجود تعریفهایی جدید و گاه اختیاری،
لائیسیته باید معنای اصیل، اصلی و آغازین خود را حفظ نماید.
معنایی که تنها ناظر بر مناسبات دولت (با دربرگرفتن سه قوا) و دین در شرایط آزادیهای کامل است، جدایی دولت و دین، تأمین و تضمین آزادی وجدان، دینی و غیردینی و سرانجام عدم تبعیض بر مبنای عقاید دینی یا غیر دینیناگفته پیداست که
#لائیسیته، از آن جاکه آزادی اعتقاد به دین و هم چنین آزادی بیدینی را تأمین و تضمین میکند، نمیتواند بدون دموکراسی و بطور کلی بدون آزادی هرکس بی هیچگونه تمایزی، بهویژه از دید نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر، همچنین ریشه ملی یا اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر تحقق پیدا نماید
#ادامهدارد
Join Us ☞
@iranian_antitheists