انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#فلسفه‌اخلاق
Канал
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@Iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

#فلسفه‌اخلاق و شادمانی:
چرا هر آنچه درباره اخلاق می‌گویند غلط است؟ (۳)

پس کار فلسفه اخلاق، یک کار تاملی و تمرینی است. این، تاملی است روی فضایل تا موقعیت‌های شادمانه بهتری بجوییم

اما پس چگونه با اصول‌اخلاقی، مانع افراد از انجام شرارت و آسیب شویم؟

چه کسی گفته این کار اخلاق است؟
این کار فلسفه‌حقوق است و قوانین باید مانع آسیب‌ رساندن افراد به یکدیگر شوند. وانگهی، آیا شما واقعا باور می‌کنید که اصول اخلاقی و دستورالعمل‌های مذهبی و غیره، بتوانند عملا مانع کسی از انجام عملی مضر و آسیب‌رسان شوند؟

برای روشن شدن امر، یک مثال می‌زنم
از نظر فلسفه وظیفه‌گرایان یا همان پارادایم اخلاق به مثابه دستور‌العمل، دروغ گفتن عملی غیراخلاقی است. اما هرکسی شایسته شنیدن‌حقیقت نیست و خصوصا اگر دانستن حقیقت توسط برخی از ظالمین، باعث توانایی آنها به ایجاد ظلم و شرارت شود. این برخلاف آنچه معمولا پنداشته می‌شود، یک استثنا نیست و حتی موارد کوچک راهم شامل می‌شود. چرا من باید حقیقتی را در مورد خودم در جمع بگویم وقتی می‌دانم که آنها من را استهزا خواهند کرد؟ بنابراین، آیا باید حکم خود را تصحیح کنیم به این صورت که:
دروغ نباید گفت مگر اینکه مصلحت و یا خیر بزرگتری در کار باشد

اما این مصلحت را چه کسی تعیین می‌کند؟ مسلم است که دروغ گفتن به ظالم برای جلوگیری از ظلم به دیگران، یک مصلحت قابل توجیه است. اما واقعا مرز این مصلحت‌ها تا به کجاست؟ و اگر اینقدر منعطف است پس عملا این دستورالعمل اخلاقی لوث و بی‌فایده می‌شود

اما بیایید از منظر فلسفه‌ای که برای شما توضیح دادم به قضیه نگاه کنید

ما از قبل نمی‌دانیم، آیا دروغ می‌تواند موجب شادمانی شما بشود یا نه. شاید بشود شاید هم نشود، پس باید تامل کنیم روی دلیل‌دروغ‌گفتن. دروغی که از روی ترس و برای خودنمایی و بزرگ‌نمایی گفته می‌شود خلاف فضیلت‌شجاعت است. یعنی ما اینقدر شجاع نیستیم که حقیقت خودمان را بیان کنیم. پس این خلاف فضیلت شجاعت است و موقعیت بزدلانه و ناپایدار و متزلزلی برای ما بوجود می‌آورد که هر لحظه ممکن است حقیقت عیان شود و شادمانی ما را به خطر اندازد. با این کار، شادمانی خود را وابسته کرده‌ایم به آگاهی دیگران نسبت به حقیقت یک امر. در حالیکه استراتژی درست این است که شادمانی ما وابسته به هیچ کس و هیچ موقعیت تصادفی نباشد
پس واقعا این دروغ نیست که یک عمل غیراخلاقی است بلکه بزدلی و خلاف فضیلت شجاعت عمل کردن، باعث به خطر افتادن شادمانی درونی و واقعی ما می‌شود و از همین رو غیراخلاقی است.


حالا خودتان، اعمال دیگری را بسنجید و روی آن تامل کنید. در خواهید یافت که در اغلب موارد آنچه شما براستی نکوهش می‌کنید، اعمالی مانند دروغ، قتل، دزدی، حسادت و یا خساست و غیره نیست، بلکه عدم رعایت فضایل است

هدف فلسفهاخلاق، تامل روی فضایل است تا بتوانید موقعیت‌های شادمانه بیشتری در زندگی بوجود آورید که وابسته به اراده شما باشند و نه بخت و اقبال یا اراده دیگران

#پایان

Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

#فلسفه‌اخلاق و شادمانی:
چرا هر آنچه درباره اخلاق می‌گویند غلط است؟ (۲)

با این پاسخ، سوالات ما متوقف می‌شود. دیگر مسخره است که بپرسیم چرا او می‌خواهد شادمان باشد. تنها شادمانی و سعادت است که دلیل نمی‌خواهد و بقیه اهداف در واقع ابزارهایی برای رسیدن به شادمانی هستند. پس می‌بینیم که هدف غایی، شادمانی است زیرا ما برای شادمانی دلیل دیگری لازم نداریم. پس هدف اخلاق، یافتن شادمانی و موقعیت‌های شادی‌آور است

پس ما باید اعمالی انجام بدهیم که موجب شادمانی می‌شود. اما همین گفته کافی است تا شما اعتراض کنید که چطور می‌توانیم مجاز باشیم تا هر عملی را به خاطر شادمانی خودمان انجام بدهیم و این عمل را اخلاقی هم بدانیم؟

یکی از فرضیات اصلی فلسفهاخلاقِ که وظیفه‌گرا دقیقا خلاف این است و تایید می‌کند که در بسیاری از موارد باید از شادمانی خود چشم پوشیده و عملی را که مطابق با خیر همگانی یا اصل کلی عقلانی است انجام داد

من این اعتراض را رد می‌کنم زیرا ناشی از تعجیل در نتیجه‌گیری و تنبلی ذهنی است. اتفاقا هدف اخلاق صرفا شادمانی شخص ما در زندگی است و هیچ وظیفه‌ای نه عقلانی و نه الهی بر دوش شما نیست

اما بیایید کمی تامل کنیم که شادمانی ما در چیست؟

شادمانی بهتر است چهار ویژگی داشته باشد

این شادمانی، در لذتی است که شما می‌برید
شادمانی‌هایی که ما در آن لذت نمی‌بریم، کاذب هستند. اما منظور از لذت، الزاما لذت جسمی نیست بلکه لذت ذهنی هم می‌تواند باشد

دوم اینکه شما باید با حضور ذهن و آگاهی این شادمانی را تجربه کنید. در خلسه و مدهوشی شادمانی واقعی نیست

سوم اینکه این شادمانی باید با محیط شما و دیگران در هماهنگی باشد. شادمانی یک مستبد و ظالم (که در هارمونی با دیگران زندگی نمی‌کند و براستی زندگی زشت و کریهی دارد) خلاف این نوع شادمانی است

چهارم اینکه شادمانی باید با دوام باشد. شادمانی که موقتی باشد و عنقریب به رنج و مصیبت ختم شود، نمی‌تواند آن شادمانی باشد که فلسفه اخلاق توصیه می‌کند

پس ما بهتر است شادمانی را در لذتی بجوییم که با نفس خود و آگاهانه تجربه می‌کنیم، در هارمونی با جمع و محیط‌مان است و البته بادوام و پایدار باشد. نیاز به آگاهی، پایداری، هارمونی و لذت، باعث می‌شود که ما برای یافتن شادمانی روی فضایل تامل کنیم. منظور من از فضایل چهار فضیلت آگاهی، نیکی، زیبایی و شجاعت است. 
درک این فضایل، باعث می‌شود که ما موقعیت‌های شادمانی را تا حد ممکن از تسلط جبرِ محیط، حوادث و بخت و اقبال خارج کنیم. یعنی کاری کنیم که شادمانی خیلی به شرایط تصادفی و اراده دیگران وابسته نباشد (این استراتژی است، که رواقیون پی می‌گرفتند). ما با این فضایل، دایره لذت‌جویی از لذت‌های جسمانی را به لذت‌های دیگری مانند لذت از مصاحبت، مهربانی با دیگران و غیره، گسترده‌تر می‌کنیم. بنابراین فلسفه اخلاق، نه تنها به ما کمک می‌کند تا موقعیت شادمان را بیابیم بلکه حتی در مواقعی که براستی موقعیت خارجی، شادی‌آور و لذت‌بخشی وجود ندارد، با اتکا به فضایل، وضعیت شادمانه‌ای ایجاد کنیم

#ادامه‌دارد ...

Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

#فلسفه‌اخلاق و شادمانی:
چرا هر آنچه درباره اخلاق می‌گویند غلط است؟ (۱)

شاید هیچ‌کجا بیش از بحث درباره #اخلاق، مزخرف بهم‌بافته‌نمی‌شود. تحت تاثیر آموزه‌مسیحی و به تقلید از ده‌فرمان و یا در آموزه‌اسلام به تقلید از شریعت‌اسلامی، ما معمولا #اخلاق را مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها می‌دانیم که مردم باید آن را رعایت کنند. فلسفهاخلاق‌مدرن هم کمابیش در همین پارادایم به اخلاق نگاه می‌کند از عاطفه‌گرایان گرفته تا وظیفه‌گرایان، همگی هدف فلسفهاخلاق را در نهایت صدور گزاره‌های تجویزی متشکل از بایدها و نبایدها می‌دانند

اما فلاسفه‌باستان، هدف اخلاق را یافتن راه و روشی برای شادمانه زیستن می‌دانستند. این دو نگرش متفاوت باستانی و مدرن (و در واقع بیشتر مسیحی زیرا هیچ چیز مدرنی در آن نیست) را می‌توان به دو اصطلاح Ethics و Morality فهمید. اگر این تفاوت‌گذاری را بپذیریم (که البته محل بحث است و همچنان مبهم است)، پس یونانیان و رومیان‌باستان در پی Ethics بودند و فیلسوفان مسیحی از قرون وسطی به بعد در پی Morality


ارسطو در کتاب اخلاق خود که برای نیکوماخوس نوشته است، اشاره می‌کند که غیرممکن است به یک دستورالعمل دقیق برای رفتار رسید. با اینکه متفکرین مدرن نیز امکان‌ناپذیری چنین هدفی را تایید کرده‌اند، باز در همین پاردایم باقی مانده‌اند. البته فلسفه اخلاق کمی به سمت فلسفه‌ذهن نیز سوق پیدا کرده و به جای صدور دستور‌العمل‌اخلاقی، تلاش کرده تا نحوه ادراک و قضاوت انسان در مورد خیر و شر را دریابد. اما این یک صورت مسئله کاملا متفاوتی است و نمی‌تواند اصلا تجویزی باشد

از نظر فلسفه اخلاق‌باستانی، هدف اخلاق، شادمانه زیستن است. البته برای شادمانه زیستن ما در نهایت به یک سری گزاره‌های تجویزی خواهیم رسید، اما این با دستورالعمل‌های‌اخلاقی از نوع مذهبی‌اش کاملا متفاوت است. مردم تحت‌تاثیر، هم ستایش رنج در مسیحیت و هم وظیفه‌گرایان مانند کانت پذیرفته‌اند که اصولا هدف اخلاق نمی‌تواند شادمانی و سعادت باشد. از نظر ایشان اخلاق یک وظیفه عقلی یا الهی است که برعهده انسان است. کانت صرفا این وظیفه الهی را به وظیفه عقلانی تغییر می‌دهد، اما در نهایت با آموزه مسیحی موافق است که رعایت اخلاق نه الزاما مایه شادمانی می‌شود و نه قرار است اینطور بشود

برای اثبات اینکه هدف اخلاق، شادمانی است چنین می‌توان استدلال کرد:
۱) هر عملی باید هدفی داشته باشد
۲) برای انتخاب این هدف هم باید دلیلی وجود داشته باشد و آن دلیل حتما یک هدف دیگر است

پس از اینجا به این نتیجه می‌رسیم که مجموعه اعمال ما در زندگی باید یک هدف‌غایی داشته باشد
برای مثال اگر از کسی بپرسید که چرا سخت مشغول کار کردن است، ممکن است بگوید که هدف وی خرید یک خانه است. اگر این سوال را تکرار کنید و بپرسید چرا به دنبال خرید یک خانه است، او ممکن است دلیل دیگری ذکر کند و بگوید که هدف اصلی‌اش، اقامت در جایی است که بزرگ و نزدیک به محل کارش باشد. اگر باز هم بپرسید که چرا به دنبال زندگی در جایی بزرگ و نزدیک به محل کارش هست، در نهایت خواهد گفت که اینطور شادمان‌تر است

#ادامه‌دارد ...

Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

#فلسفه‌اخلاق و شادمانی:
چرا هر آنچه درباره اخلاق می‌گویند غلط است؟

#امین‌قضایی

Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


#اخلاق منهای #‌خدا (۲)



معضل سوم برای ديدگاهی كه معتقد است اخلاق ريشه در دين دارد اين‌ست كه بعضی از عناصر اصول اخلاقی به نظر می‌رسد كه #جهانشمول هستند، آنهم علیرغم تفاوت‌های تند عقيدتی ميان اديان اصلی جهان
در واقع اين عناصر به فرهنگ‌هايی مانند چين نيز منتقل شده است، جايی كه دين از نگرش‌های فلسفی مانند تعاليم #كنفسيوس اهميت كمتری دارد

شايد يک #خالق‌آسمانی است كه اين عناصر #جهانشمول را در لحظه خلقت به انسان‌ها منتقل می‌كند، اما يک تبيين جايگزين كه با حقايق زيست‌شناسی و زمين‌شناسی نيز مطابقت داشته باشد اين است كه طی ميليون‌ها سال در ما انسان‌ها توانايی اخلاقی تكامل يافته و همين است كه شم و احساسی برای درست و نادرست را در ما ايجاد می‌كند.
تحقيقات روان‌شناسی در حوزه‌ی علوم‌شناختاری كه بر استدلال‌های #فلسفه‌‌اخلاق مبتنی هستند برای اولين بار موفق شده‌اند كه مناقشه‌ بسيار كهن در باره‌ منشا و سرشت اخلاق را فيصله دهند
سه وضعيتی را كه به دنبال می‌آيد به تصور درآوريد. برای هر كدام از آنها جالی خالی را با يكی از سه پاسخ، #اجباری، #مجاز و #ممنوع پر كنيد


١) يک واگن باری كه از كنترل خارج شده چيزی نمانده است كه پنج انسان را كه بر روی خطوط آهن راه می‌روند زير بگيرد. یک كارمند راه‌آهن در كنار اهرمی ايستاده است كه می‌تواند با فشار دادن آن واگن را به خطی فرعی هدايت كند. اما در چنين حالتی انسانی ديگر كشته خواهد شد، ليكن اين عمل باعث می‌شود كه آن پنج نفر زنده بمانند
فشار دادن آن اهرم ---------- است

٢) شما از كنار استخر كم‌عمقی عبور می‌كنيد كه در آن كودكی در حال غرق شده است و شما تنها كسی هستيد كه در آن دور و اطراف حضور دارد. اگر آن كودک را از آب بيرون آوريد او زنده می‌ماند اما لباس‌های شما خراب می‌شود
نجات آن كودک از استخر ---------- است

٣) پنج انسان جدا از هم كه در وضعيت بسيار بدی قرار دارند هم زمان به بيمارستانی منتقل می‌شوند. هر كدام از آنها نيازمند پيوند يک عضو حیاتی هستتد تا زنده بماند. اما فرصت كافی وجود ندارد كه بتوان از بيمارستان‌های ديگر عضو‌های لازم را تهيه كرد. اما در اتاق انتظار بيمارستان فرد سالمی نشسته است. اگر جراح اعضای بدن آن فرد را بيرون آورد او خواهد مرد، حال آن كه آن پنج نفر زنده می‌مانند.
کشتن آن مرد برای اعضای بدنش عملی ------- است



اگر شما به مورد اول با #مجاز، به مورد دوم با #اجباری و به مورد سوم با #ممنوع جواب داده باشيد، مطابق با آن ۱۵۰۰ نفری در سراسر جهان اظهار نظر كرده ايد كه به اين برهان ذوحدين ما برای آزمون احساس اخلاقی بر روی سايت ما جواب داده‌اند


اگر اخلاقيات كلام خداوند است پس پاسخ‌های افراد بدون ايمان دينی به سه موردی كه در بالا آمد بايد متفاوت از پاسخ‌های افراد اهل ايمان دينی باشد و بر توجيهات ديگری قرار گيرد

برای مثال، از آنجا كه افراد بدون ايمان دينی گويا فاقد آن #قطب‌نمای‌اخلاقی هستند پس راهنمای آنها صرفا بايد منافع فردی باشد و در مورد مثال كودكی كه در حال غرق شدن است، بايد بدون اعتنا از كنار او گذشته و به راه خود ادامه دهند. اما در آزمون مورد نظر ما هيچگونه تفاوت معنی‌دار آماری ميان شركت كنندگانی با زمينه‌ دينی و بدون آن ديده نشد
در حدود ٩٠ درصد شركت كنندگان در اين آزمايش بر اين عقيده بودند كه فشاردادن تكمه برای منحرف ساختن واگن باری عملی #مجاز است، ٩٧ درصد معتقد بودند كه نجات آن كودك عملی #اجباری است و ٩٧ درصد نيز اظهار نظر كرده بودند كه جدا كردن عضوهای آن مرد سالم #ممنوع می‌باشد

اما هنگامیكه از آنها سوال شد چرا بعضی از مورد‌ها مجاز و بعضی ممنوع هستند شركت كنندگان يا پاسخ درستی نداشتند و يا توضيحاتی ارائه دادند كه نمی‌توانست برای تفاوت‌های مربوطه پاسخ مناسبی باشد. آنچه بسيار مهم بود اين كه افرادی با زمينه‌های دينی همانقدر در برابر پرسش‌ها، بی‌پاسخ بودند كه افراد بی‌دين، و افراد بی‌دین‌همانقدر پاسخ‌هاي‌شان نامربوط بود كه متدين‌ها


#ادامه‌دارد





Join Us ☞ @iranian_antitheists