انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#سکولاریزاسیون
Канал
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@Iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

آیا شرکت در انتخابات‌مجلس #اخلاقی است؟

#اخلاق از دید جامعه‌شناسی یعنی رعایت‌حقوق‌دیگران، و بی‌اخلاقی یعنی ضایع‌کردن‌حقوق‌دیگران
این یک تعریف حداقلی از اخلاق‌مدرن در برابر اخلاق‌سنتی و دریچه‌ای به پایه و اساس قوانین است. اخلاقی عمل‌کردن در پرتو منافع‌جمعی یا همگانی شکل می‌گیرد. زیرا فرد نمی‌تواند در انزوا زندگی کند، و هر پدیده‌اجتماعی، از جمله اخلاق، در ارتباط متقابل با افراد دیگر تعریف و ساخته می‌شود. براین اساس، انسان در ارتباط با دیگران موجودی اخلاقی یا غیراخلاقی شمرده می‌شود. عمل‌اخلاقی هم درشکل، هم در محتوا و هم در هدف باید بر اصل بالا منطبق باشد
تجربه ج.ا. نشان داده است که چگونه قدرت‌‌موقعیت و قدرت‌زورمدار می‌تواند اخلاق هزاران و میلیون‌ها نفر مردم‌عادی را از بین ببرد و حتا آنها را به آدم‌کشانی بی‌رحم بدل کند. تمام این انسان‌ها در شرایطی دیگر از اخلاقی‌سنتی یا مدرن برخوردار بودند و مراوده عادی با دیگران داشتند. اما قدرت‌موقعیت آنها را دگرگونه کرد
پذیرش این اصل، مسئولیت افراد و شهروندان را در جامعه، نسبت به یکدیگر و در برابر حکومتی که همه‌جانبه حقوق همگان را ضایع می‌کند، کم نمی‌کند. مردم نباید آلوده فساد حکومتی شوند، بلکه باید با آن  مقابله کنند. شهروندان در کنار حقوق مسولیتی نیز دارند که بدون انجام آن نمی‌توانند انتظار کسب حقوق خود را داشته باشند

در جامعه‌مدرن برخلاف جامعه‌سنتی یا دوره‌پیشامدرن، اخلاقی‌رفتار کردن به معنای پیروی از سنت‌متداول یا ارزش‌های‌جمع نیست. برعکس، ذهنیت فرد اخلاقی در استقلال اراده‌آزادنه و آگاهانه او است. این استقلال ناشی از #سکولاریزاسیون، و پیشرفت عقلانیت در جامعه‌مدرن است. اینگونه فهم‌اخلاقی تابعی از مفاهیم اساسی مانند زمان و مکان رابطه علت‌ومعلولی (عقلانیت در جامعه) می‌شود.

#هاول در کتاب قدرت‌بی‌قدرتان می‌گوید:
تأثیر خانمانسوز حکومت #توتالیتر بر بافت‌جامعه، شیوع فساد اخلاقی و ترس در همه سطوح اجتماعی، همراه با سرکوب دائم خلاقیت، و نفی جوهر انسانی شهروندان است. تداوم حکومت‌توتالیتر از انسان‌های آزاد و خلاق، مهره‌هایی بدون اراده و اسیر می‌سازد، عاقبت مرگ جامعه را به دنبال خواهد داشت
به مکانیسم ایجاد و تداوم سیطره کامل بر اراده شهروندان توسط نظامی که دیگر حتا نیازی به اعمال زور فیزیکی ندارد باید توجه کرد. ویژگی دیکتاتوری‌های ایدئولوژیکی و تفاوت آنها با حکومت‌های خودکامه‌ای که بر پایه قدرت‌شخصی دیکتاتور بنا شده‌اند در همین است. نظام‌های ‌سیاسی که نوع متحول‌شده نظام‌های توتالیتر‌ هستند. در این نظام‌های #پساتوتالیتر، ایدئولوژی حاکم تبدیل به ماشین تولید واقعیتی‌کاذب می‌شود، و این دروغ‌بزرگ همچون تاری سرتاسر جامعه را فرامی‌گیرد، چنانکه همه در آن اسیر می‌شوند، چه آنان که در صدر هرم‌قدرت قرار گرفته‌اند، چه شهروندانی که هیچ قدرتی ندارند. او نشان می‌دهد که هیچ‌کس در این نظام‌ها آزاد نیست. همه شهروندان در این نظام شعارهایی می دهند که خود باور ندارند، ولی برای این‌که به دردسر نیفتند هرآنچه را باور ندارند انجام می دهند. البته فرد در مقابل این سرپناه ارزان، بهای گرانی می‌پردازد. او از عقل و آگاهی و مسئولیت خود دست می‌شوید. چرا که وانهادن ذهن و ضمیر به مقامات بالا از ملزومات این ایدئولوژی‌ و ناشی از اصل يكی شدن مرکز قدرت و مرکز حقیقت است. شهروندان در سرکوب خودشان با حکومت مشارکت می‌کنند.(با شرکت در انتخابات)

نظام پساتوتالیتر با خواسته‌هایش فرد را گام‌به‌گام و در پوشش ایدئولوژی دنبال می‌کند. به همین دلیل زندگی در این نظام آکنده از فریبکاری و دروغ است. قدرت‌بوروکراسی، قدرت‌خلق نام می‌گیرد، به نام طبقه کارگر، کارگران به بندگی می‌افتند. تحقیر کامل فرد، آزادی واقعی قلمداد می‌شود، محروم کردن از اطلاعات را، دسترسی به اطلاعات می‌نامند، دستکاری و جهت دادن به‌ افکار عمومی را، نظارت مردم بر قدرت مى‌خوانند، خودسری قدرت را احترام به نظام قضایی، سرکوب فرهنگ را تعالی آن، گسترش حوزه‌نفوذ امپریالیستی را حمایت از ستم‌دیدگان، نبود آزادی‌بیان را عالی‌ترین شکل آزادی، مضحکه انتخاباتی را بالاترین نوع دموکراسی، ممنوعیت استقلال‌اندیشه را علمی‌ترین جهان‌بینی، و اشغال کشور دیگر را کمک برادرانه می‌نامند. حاکمیت گرفتار دروغ‌بافی‌های خویش می‌شود و به همین دلیل، باید تاریخ گذشته را به طور مداوم جعل کند، او حال را جعل می‌کند، آینده را جعل می‌کند. داده‌های آماری را جعل می‌کند. وانمود می‌کند که دستگاه پلیسی بسیار نیرومندی ندارد، به رعایت حقوق‌بشر تظاهر می‌کند. مدعی است که کسی را سرکوب نمی‌کند. وانمود می‌کند که از هيچكس هراسی ندارد. تظاهر به عدم‌تظاهر می‌کند

با این تفاسیر نتیجه می‌گیریم که:
رای‌دادن و شرکت در انتخابات عملی غیراخلاقی و در جهت خلاف حفظ منافع‌عمومی است


Join Us ☞ @iranian_antitheists
• پنج‌فرضیه درباره #آینده‌دین


#فرضیه‌نخست
دوران‌روشنگری مدت‌هاست که سپری شده، #سکولاریزاسیون خزنده‌ای که جوامع مدرن در طی دو قرن اخیر تجربه کرده‌اند پیش چشم‌مان دود می‌شود و به هوا می‌رود. ورق برگشته و دین اهمیت روزافزونی می‌یابد.


در این سناریو، دین عنقریب به منزلت اجتماعی و اخلاقی غالبی می‌رسد، مانند آنچه پیش از دوران شکوفایی علم‌مدرن در قرن هفدهم داشت.

همین که مردم از تب تند فناوری و رفاه‌مادی شفا یابند، هویت‌مذهبی بدل به ارزنده‌ترین ویژگی افراد می‌شود و شکاف میان مسیحیت، اسلام، یهودیت و چند دین دیگر بین المللی، هر چه عمیق‌تر می‌گردد.

به تدریج یکی از این ادیان بقیه را از عرصه گیتی محو می‌کند. [که این امر ممکن است در طی یک دوره ی چندهزار ساله رخ دهد، و توسط وقوع مصائبی تسریع شود]



#فرضیه‌دوم
دین در بستر احتضار است، تب و تاب امروزی فناتیک‌ها جز وقفه کوتاهی در گذار به سوی جوامع واقعا مدرن نیست. جوامعی که در آنها دین حداکثر نقشی آئینی ایفا می‌کند.


در این سناریو، گرچه ممکن‌ست رقابت‌های مقطعی و محلی و حتی چند مصیبت، خشونت‌بار وجود داشته باشد، اما ادیان اصلی جهان به همان سرعتی منقرض می‌شوند که صدها دین کوچک دیگر محو شدند و مردم‌شناسان حتی فرصت نیافتند تا مناسک و باورهای‌شان را ثبت کنند.

نوادگان ما در طول زندگی‌شان شاهد خواهند بود که شهر واتیکان به موزه کلیسای کاتولیک و مکه به #دیزنی‌لند الله بدل می‌شود.



#فرضیه‌سوم
دین‌ها به صورت نهادهایی در می‌آیند که پیش‌تر بر کره زمین سابقه نداشته‌اند. یعنی به شکل مؤسساتی فاقد ایمان درمی‌آیند که خودیاری می‌فروشند و با استفاده از مراسم و سنت‌ها، به تحکیم همکاری‌ها و روابط اجتماعی می‌پردازند تا در میان هوادارن شان وفاداری درازمدت ایجاد کنند.


در این سناریو، ایمان دینی هرچه بیشتر شبیه عضویت در کلوپ‌هوادارن تیم بسکتبال بوستون‌رد ساک یا دالاس‌کابوی می‌شود.

ادیان باشگاه‌هایی می‌شوند با رنگ‌های مختلف، شعارها و سرودهای مختلف، نمادهای گوناگون و رقابت‌های فشرده ، اما از یک اقلیت متعصب که بگذریم، همگان اهمیت همزیستی مسالمت‌آمیز میان این باشگاه ها در لیگ جهانی ادیان را قبول خواهند داشت.

هنر و موسیقی مذهبی شکوفا می‌شوند و رقابت دوستانه میان ادیان به مرحله‌ای از تخصص‌گرایی می‌رسد که در آن یک دین به محیط زیست‌گرایی خود می‌بالد و برای میلیاردها نفر مردم جهان آب سالم تامین می‌کند و دین دیگر به دغدغه برقراری عدالت‌اجتماعی و برابری‌اقتصادی مشهور می‌شود.



#فرضیه‌چهارم
دین هم مانند سیگار، شأن و منزلت خود را از دست می‌دهد، البته با مؤمنان مدارا خواهد شد چون کسانی هستند که می‌گویند بدون دین نمی‌توانند زندگی کنند، اما دین‌داری تقبیح می‌شود و بیشتر جوامع نظر مساعدی درباره تعلیم دین به کودکان تلقین نخواهند داشت و در برخی جوامع هم تدریس آموزه‌های دینی ممنوع خواهد شد.


در این سناریو، سیاستمدارانی که هنوز به مناسک دینی می‌پردازند می‌توانند در انتخابات رای بیاورند اما به شرطی که لیاقت خود را در زمینه‌های دیگر به اثبات برسانند، اما سیاستمداران اندکی علایق دینی خود را تبلیغ می‌کنند، زیرا تبلیغ دینی از لحاظ سیاسی نامناسب جلوه خواهد کرد.

جلب نظر دیگران به اعتقادات دینی خود در ملا عام همان قدر گستاخانه خواهد نمود که حرف زدن درباره علایق جنسی یا وضعیت ازدواج و طلاق.



#فرضیه‌پنجم
روز #رستاخیز فرا می‌رسد. بخشودگان به بهشت عروج می‌کنند، و بقیه بر جا می‌مانند تا همچون لعنت‌شدگان زجر بکشند، مثل #دجال که روسیاه می‌شود.


مطابق پیشگویی #انجیل، تولد مجدد ملت‌اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و مناقشات دامنه‌دار بر سر #فلسطین، نشانه‌های روشنی بر #آخرالزمان هستند. هنگامیکه ظهور مجدد #مسیح، همه فرضیه‌های دیگر را نقش برآب می‌کند.


#ادامه‌دارد

#آینده‌دین (۲) - #دنیل‌دنت



‌‌‌‏Join Us ☞ @iranian_antitheists