ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh

#ویژه
Канал
Логотип телеграм канала ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه	@IranArianaShahnameh
@IranArianaShahnamehПродвигать
2,11 тыс.
подписчиков
8,43 тыс.
фото
8,93 тыс.
видео
4,72 тыс.
ссылок
https://telegram.me/IranArianaShahnameh به مجله‌ی خبری تاریخی اجتماعی فرهنگی سینمایی خوش آمدید همیشه بخند،حتی در بدترین هنگامه ها،چراکه خنده بهترین و بدترین انتقام از این روزگار نیرنگ باز است @ArashMaad (آرش ماد اندیمشکی مغان)
ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh
بخشی از کاخ هدیش خورش گران شاهی مردانی با دستاری بر سر و روی به مانند مردان رخجی (بلوچ) @IranArianaShahnameh
امرداد میپرسد🔥
@IranArianaShahnameh
#پاسخ
بام تخت جمشید از چوب سدر بوده که محکم است ولی زود میسوزد و همچنین پارسه پارچه ها،پرده ها و گلیم های زیادی داشته که در پی آتش سوزی و ریزش بام (سقف) و ترکیدن #سنگ بخشهای زیادی از نقش ها و کاخ ها ویران شده و همچنان به #ویژه در کاخ #هدیش و #ست_ستون هنوز رگه های سپیدرنگ سوختگی روی سنگهاهست.
گرچه بیشترین ویرانی را پس از اسکندر در زمان حاکمان اسلامی داریم مانند عضدوله که سنگهای کاخ تچر را کند و برد و در کاخ نصر در شیراز مسجد ساخت و سپس تیلیا باستانشناس ایتالیایی در زمان پهلوی دوباره بخشی را برگرداند و همچنین زمان صفویه به جان نقشها افتادند و گویا خوشبختانه خدا خواست که تنها چهره ها را شکستند و ویرانی دهشتناک دیگری که پیش آمد بدست کوچندگانی بود که در پیرامون تخت جمشید جای گرفته و از سنگهای پارسه نیز خانه ساخته بودند که در زمان پهلوی بسیاری از سنگها به تخت جمشید برگردانده شد و هنوز هم بهسازان پارسه (مرمتکاران) هر از گاهی با همه ی کمبودها مرمت را ادامه می‌دهند،
به سرپرستی مهندس شهرام رهبر🙏

اشمیت میگوید در کاوشها پارچه های سوخته و ۲۰ سانت خاکستر سوخته در هدیش دیده است
به آتش‎کشیدن پارسه در کتاب
"زندگی مردان نامی پلوتارک"
چنین است:👇
اسکندر پس از آنکه به پارسه(تخت جمشید) رسید،فرمان غارت داد که چندین روز ادامه یافت.
یونانیان و مقدونیان به همراه او پنج ماه را در کاخ های پارسه ماندند و سرانجام پس از این مدت اسکندر جشنی بزرگ برای سربازان و سردارانش در پارسه برپا داشت.
این چندمین جشنی بود که در پارسه به پا می کرد.
همه در پایکوبی بودند.
کاخ ها و سرای شاهان بزرگ پارس در زیر پای بیگانگان افتاده بود.
دیرینه نگارانی چون[آریان و پلوتارک] داستان این جشن را به روشنی گفته اند. جشن آن شب با می گساری بسیار همراه بود.
همگان مست بودند و لبالب می نوشیدند.
"تائیس" معشوقه اسکندر با مشعلی در دست در میان سرداران و سربازان ایستاده بود و می گفت:
امروز پادشاه بسیار خشنود است.
به ویژه پس از آن همه رنج که مدت ها سرگردان و حیران همراه سپاهیان در سرزمین های آسیا می گشت.
اکنون سرفراز با سپاهیان غرق در شادی، در پیشگاه پر شکوه پادشاهان بزرگ ایران ایستاده است.
اما خوشنودیش آنگاه فراهم خواهد شد که برای سرگرمی و شادی در همین قصر آتشی برافروزم و این بارگاه خشایارشا که شهر آتن را بسوخت،بدست خودم،در برابر شاهی چون اسکندر بسوزانم.
تا در آتیه بگویند که زنانی که همراه سپاه اسکندر بودند،بهتر از همه ی سرکردگان و سرداران نیروهای دریایی و بری یونانی انتقام خویش را از کارهای ایرانیانی که در گذشته به سرِما آوردند،گرفتند.هنوز این واژه ها از زبان آن زن بیرون نشده بود که درباریان اسکندر شادی کنان و کف زنان فریاد برآوردند که چه سخنان خوبی است و شاه را هیجان زده کردند که بدین کار پروانه دهد.

اسکندر رفته رفته فریفته شد تا اینکه ناگاه برپاخاست و تاجی از گل بر سر خویش نهاد و مشعلی بر دست گرفت و پیش از همه به راه افتاد.
درباریان نیز در قصر به فریاد و پایکوبی پرداختند.
دیگر مقدونیان نیز که چنین دیدند همه با مشعل‎های فروزان، شادی کنان به سوی قصر دویدند و پیش خود می‌گفتند که آتش زدن قصر شاهی از سوی اسکندر نشانه اینست که خیال دارد به سوی سرزمین خویش بازگردد و از ماندن بیشتر در بین بیگانگان بی خیال شده است.

اسکندر پس از اینکه هوشیاری خود را به دست آورد،از این کار پشیمان شد و فرمان داد تا سربازانش آتش را که بسیار بود را خاموش کنند،ولی دیر شده بود.همه ی کاخ ها و سراهای پارسه در آتش سوخت.
📚 سرچشمه : زندگی مردان نامی،پلوتارک

https://t.me/IranArianaShahnameh/12318


https://t.me/IranArianaShahnameh/22173
#فوری

نیروهای آمریکایی به مقر فرماندهی تیپ 45 حشدالشعبی( گردانهای حزب الله عراق) یورش بردند و 19 نفر از اعضای الحشد الشعبی را بازداشت کردند.

السومریه نیوز:
🔹️ نیروهای آمریکایی با ۴۰ زره‌پوش و با پشتیبانی نیروهای #ویژه_عراق به مقر فرماندهی تیپ ۴۵ حشدالشعبی یورش بردند و شماری از وابستگان حشد را بازداشت کردند.

🔹️ تمام گروه‌های مقاومت عراقی ۲۴ ساعت به آمریکایی ها فرصت دادند تا اعضای حشدالشعبی را آزاد کنند.😎

🔹️ نیروهای نجبا عراق به سمت منطقه سبز بغداد حرکت کردند.

🔹️ گروه مقاومت اصحاب الکهف نزدیک به مقتدا صدر به رزمندگان خود آماده باش کامل داد.

🔹️ گروه اصحاب الکهف هشدار داد اگر نیرو های دستگیر شده کتائب حزب الله آزاد نشوند، سفارت آمریکا را مورد هدف قرار خواهد داد.(الکی نگی)

🔹️ پایگاه نیروی ویژه بدست نیروهای ناشناس به تصرف درآمده که چنین میرسد این کار در پاسخ به دستگیری فرماندهان الحشدالشعبی بدست آمریکا با کمک نیرو ویژه عراق است.

@IranArianaShahnameh
به آتش‎کشیدن پارسه در کتاب
"زندگی مردان نامی پلوتارک"
چنین است:👇
اسکندر پس از آنکه به پارسه(تخت جمشید) رسید،فرمان غارت داد که چندین روز ادامه یافت.
یونانیان و مقدونیان به همراه او پنج ماه را در کاخ های پارسه ماندند و سرانجام پس از این مدت اسکندر جشنی بزرگ برای سربازان و سردارانش در پارسه برپا داشت.
این چندمین جشنی بود که در پارسه به پا می کرد.
همه در پایکوبی بودند.
کاخ ها و سرای شاهان بزرگ پارس در زیر پای بیگانگان افتاده بود.
دیرینه نگارانی چون[آریان و پلوتارک] داستان این جشن را به روشنی گفته اند. جشن آن شب با می گساری بسیار همراه بود.
همگان مست بودند و لبالب می نوشیدند.
"تائیس" معشوقه اسکندر با مشعلی در دست در میان سرداران و سربازان ایستاده بود و می گفت:
امروز پادشاه بسیار خشنود است.
به ویژه پس از آن همه رنج که مدت ها سرگردان و حیران همراه سپاهیان در سرزمین های آسیا می گشت.
اکنون سرفراز با سپاهیان غرق در شادی، در پیشگاه پر شکوه پادشاهان بزرگ ایران ایستاده است.
اما خوشنودیش آنگاه فراهم خواهد شد که برای سرگرمی و شادی در همین قصر آتشی برافروزم و این بارگاه خشایارشا که شهر آتن را بسوخت،بدست خودم،در برابر شاهی چون اسکندر بسوزانم.
تا در آتیه بگویند که زنانی که همراه سپاه اسکندر بودند،بهتر از همه ی سرکردگان و سرداران نیروهای دریایی و بری یونانی انتقام خویش را از کارهای ایرانیانی که در گذشته به سرِما آوردند،گرفتند.هنوز این واژه ها از زبان آن زن بیرون نشده بود که درباریان اسکندر شادی کنان و کف زنان فریاد برآوردند که چه سخنان خوبی است و شاه را هیجان زده کردند که بدین کار پروانه دهد.

اسکندر رفته رفته فریفته شد تا اینکه ناگاه برپاخاست و تاجی از گل بر سر خویش نهاد و مشعلی بر دست گرفت و پیش از همه به راه افتاد.
درباریان نیز در قصر به فریاد و پایکوبی پرداختند.
دیگر مقدونیان نیز که چنین دیدند همه با مشعل‎های فروزان، شادی کنان به سوی قصر دویدند و پیش خود می‌گفتند که آتش زدن قصر شاهی از سوی اسکندر نشانه اینست که خیال دارد به سوی سرزمین خویش بازگردد و از ماندن بیشتر در بین بیگانگان بی خیال شده است.

اسکندر پس از اینکه هوشیاری خود را به دست آورد،از این کار پشیمان شد و فرمان داد تا سربازانش آتش را که بسیار بود را خاموش کنند،ولی دیر شده بود.همه ی کاخ ها و سراهای پارسه در آتش سوخت.
📚 سرچشمه : زندگی مردان نامی،پلوتارک

https://t.me/IranArianaShahnameh/12318
به آتش‎کشیدن پارسه در کتاب
"زندگی مردان نامی پلوتارک"
چنین است:👇
اسکندر پس از آنکه به پارسه(تخت جمشید) رسید،فرمان غارت داد که چندین روز ادامه یافت.
یونانیان و مقدونیان به همراه او پنج ماه را در کاخ های پارسه ماندند و سرانجام پس از این مدت اسکندر جشنی بزرگ برای سربازان و سردارانش در پارسه برپا داشت.
این چندمین جشنی بود که در پارسه به پا می کرد.
همه در پایکوبی بودند.
کاخ ها و سرای شاهان بزرگ پارس در زیر پای بیگانگان افتاده بود.
دیرینه نگارانی چون[آریان و پلوتارک] داستان این جشن را به روشنی گفته اند. جشن آن شب با می گساری بسیار همراه بود.
همگان مست بودند و لبالب می نوشیدند.
"تائیس" معشوقه اسکندر با مشعلی در دست در میان سرداران و سربازان ایستاده بود و می گفت:
امروز پادشاه بسیار خشنود است.
به ویژه پس از آن همه رنج که مدت ها سرگردان و حیران همراه سپاهیان در سرزمین های آسیا می گشت.
اکنون سرفراز با سپاهیان غرق در شادی، در پیشگاه پر شکوه پادشاهان بزرگ ایران ایستاده است.
اما خوشنودیش آنگاه فراهم خواهد شد که برای سرگرمی و شادی در همین قصر آتشی برافروزم و این بارگاه خشایارشا که شهر آتن را بسوخت،بدست خودم،در برابر شاهی چون اسکندر بسوزانم.
تا در آتیه بگویند که زنانی که همراه سپاه اسکندر بودند،بهتر از همه ی سرکردگان و سرداران نیروهای دریایی و بری یونانی انتقام خویش را از کارهای ایرانیانی که در گذشته به سرِما آوردند،گرفتند.هنوز این واژه ها از زبان آن زن بیرون نشده بود که درباریان اسکندر شادی کنان و کف زنان فریاد برآوردند که چه سخنان خوبی است و شاه را هیجان زده کردند که بدین کار پروانه دهد.

اسکندر رفته رفته فریفته شد تا اینکه ناگاه برپاخاست و تاجی از گل بر سر خویش نهاد و مشعلی بر دست گرفت و پیش از همه به راه افتاد.
درباریان نیز در قصر به فریاد و پایکوبی پرداختند.
دیگر مقدونیان نیز که چنین دیدند همه با مشعل‎های فروزان، شادی کنان به سوی قصر دویدند و پیش خود می‌گفتند که آتش زدن قصر شاهی از سوی اسکندر نشانه اینست که خیال دارد به سوی سرزمین خویش بازگردد و از ماندن بیشتر در بین بیگانگان بی خیال شده است.

اسکندر پس از اینکه هوشیاری خود را به دست آورد،از این کار پشیمان شد و فرمان داد تا سربازانش آتش را که بسیار بود را خاموش کنند،ولی دیر شده بود.همه ی کاخ ها و سراهای پارسه در آتش سوخت.
📚 سرچشمه : زندگی مردان نامی،پلوتارک

https://t.me/IranArianaShahnameh/12318
ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh
بخشی از کاخ هدیش خورش گران شاهی مردانی با دستاری بر سر و روی به مانند مردان رخجی (بلوچ) @IranArianaShahnameh
امرداد میپرسد🔥
@IranArianaShahnameh
#پاسخ
بام تخت جمشید از چوب سدر بوده که محکم است ولی زود میسوزد و همچنین پارسه پارچه ها،پرده ها و گلیم های زیادی داشته که در پی آتش سوزی و ریزش بام (سقف) و ترکیدن #سنگ بخشهای زیادی از نقش ها و کاخ ها ویران شده و همچنان به #ویژه در کاخ #هدیش و #ست_ستون هنوز رگه های سپیدرنگ سوختگی روی سنگهاهست.
گرچه بیشترین ویرانی را پس از اسکندر در زمان حاکمان اسلامی داریم مانند عضدوله که سنگهای کاخ تچر را کند و برد و در کاخ نصر در شیراز مسجد ساخت و سپس تیلیا باستانشناس ایتالیایی در زمان پهلوی دوباره بخشی را برگرداند و همچنین زمان صفویه به جان نقشها افتادند و گویا خوشبختانه خدا خواست که تنها چهره ها را شکستند و ویرانی دهشتناک دیگری که پیش آمد بدست کوچندگانی بود که در پیرامون تخت جمشید جای گرفته و از سنگهای پارسه نیز خانه ساخته بودند که در زمان پهلوی بسیاری از سنگها به تخت جمشید برگردانده شد و هنوز هم بهسازان پارسه (مرمتکاران) هر از گاهی با همه ی کمبودها مرمت را ادامه می‌دهند،
به سرپرستی مهندس شهرام رهبر🙏

اشمیت میگوید در کاوشها پارچه های سوخته و ۲۰ سانت خاکستر سوخته در هدیش دیده است