I am kheradgera

#سیره_ابن_هشام
Канал
Логотип телеграм канала I am kheradgera
@IamkheradgeraПродвигать
5,42 тыс.
подписчиков
9,44 тыс.
фото
15 тыс.
видео
6,24 тыс.
ссылок
توییتر: https://twitter.com/Iamkheradgera1?s=09 اینستاگرام: https://www.instagram.com/Iamkheradgera1 کانال تلگرام: https://t.center/Iamkheradgera
I am kheradgera
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_بيست_و_يكم ▪️حروف مقطعه چه هستند؟ فرضیه چهارم یعنی در نظر گرفتن متن قرآن به عنوان نامه هایی که همراه با دیگر ملحقات براي محمد فرستاده میشده است، به ما کمک میکند تا حروف مقطعه را (مانند "الم"، "طه"، "یاسین"…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_بيست_و_دوم

#سیره_ابن_هشام در داستانی در منازعه محمد با یهودیان یثرب، به حروف مقطعه اشاره اي میکند. داستان چنین نقل میشود:
و دیگر حکایت آن است که چون «الف لام میم، ذلک الکتاب» فرو آمد، سید روزي آن را میخواند و برادر حیی ابن اخطب- ابو یاسر ابن اخطب- میگذشت و قرآن خواندن سید بشنید. چون باز پیش برادر آمد به جماعت یهود، گفت: «اي قوم یهود، من شنیدم که محمد الف لام میم میخواند»
ایشان برخاستند و به حضرت سید آمدند و گفتند: «یا محمد، میگویند که تو الف لام میم میخواندي در قرآن.»
سید گفت: «بلی»
حُیی ابن اَخطب گفت: «الف یکی باشد و لام سی و میم چهل. جمله هفتاد و یکی باشد.»
پس روي باز قوم خود کرد و گفت: «اي قوم یهود، من حساب کردم و مدت ملک محمد هفتاد و یک سال باشد. شما را رغبت می افتد که به دین وی درشوید که مدت بقاي آن هفتاد و یکسال خواهد بودن؟» و دیگر روي سوي سید کرد و گفت: «اي محمد، هیچ از حروف دیگر بر تو آمده است از قرآن؟»
سید گفت: "بلی"
حیی ابن اخطب گفت: «آن چیست؟»
سید گفت: «الف لام میم صاد.»
حیی ابن اخطب گفت: «این درازتر است». بعد از آن، جمله به حساب در آورد و گفت: «الف یکی باشد و لام سی و میم چهل و صاد نود. این جمله، صد و شصت و یک باشد.» و دیگر گفت: «اي محمد، هیچ دیگر از حروف بر تو فرو آمده است در قرآن؟»
گفت: «بلی»
گفت: «چیست؟»
حیی گفت: «این درازتر است» و این نیز جمله به حساب آورد؛
و گفت: «الف یکی و لام سی و را دویست. این جمله دویست و سی و یک باشد.» و دیگر پرسید که «هیچ دیگر از این حروف به تو فرو آمده است در قرآن؟»
سید گفت: «بلی»
گفت: «الف لام میم را.»
گفت: «این درازتر است از آنها» و جمله به حساب آورد.
و گفت: «الف یکی و لام سی و میم چهل و را دویست.این جمله دویست و هفتاد و یکی باشد.»
آنگاه گفت: "اي محمد، کار بر تو معما و ملبس بکرده اند و معین و پیدا نکرده اند که بقا و ملکن امت تو چند خواهد بودن."
آنگاه،ابو یاسر- برادر حیی ابن اخطب- گفت: «اي یهود،دور نیست که مجموع این جمله مدت بقا و ملک محمد و امت وي است.» آنگاه،حساب از سر باز گرفت و گفت: «هفتاد و یک و صد و شصت و یک و دویست و سی و یک و دویست و هفتاد و یک این جمله هفتصد و سی و چهار سال باشد و این جمله بقاي دین محمد خواهد بودن.» و دیگر آن بود که رافع ابن حریمله گفت: «یا محمد،اگر تو رسول خدایی و میخواهی که ما متابعت تو کنیم،پس تو خداي را بگوي تا با ما سخن گوید و ما سخن وي بشنویم و آن وقت به تو ایمان آوریم!»
و چون آیت فرو آمد و قبله از بیت المقدس با کعبه افتاد، علماي یهود به خبث پیش سید آمدند و گفتند: «اي محمد، تو دعوتی میکنی که ملت من و ملت ابراهیم هر دو یکی است. پس چرا قبله از شام با کعبه افکندي؟ اگر میخواهی که ما به دین تو در آییم و متابعت تو کنیم، قبله همچنان که بود، باز جانب شام افکن.

ادامه دارد...

https://t.center/Iamkheradgera