دفتر طنزیم و نشت‌آثار حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکّارونی

#ادامه‌دارد
Канал
Юмор и развлечения
Религия и духовность
Новости и СМИ
Социальные сети
Персидский
Логотип телеграм канала دفتر طنزیم و نشت‌آثار حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکّارونی
@HoghatolEslamOfficialПродвигать
175
подписчиков
36
фото
18
видео
233
ссылки
دفتر طنزیم و نشت‌آثار حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکّارونی تنها مرجع‌تردید مسلمانان جهان و حومه، جهت شفاف‌سازی‌ موضع مسلمانان با نصب در محل و خدمات پس از فرو ☆ راه ارتباط با ما @anti_theistsBot
چیزهایی که موقع سربریدن حیوانات مستحب است

مساله ۲۶۰
۱) چند چیز در سر بریدن حیوانات مستحب است:
اول) موقع سر بریدن گوسفند دو دست و یک پای آنرا ببندند و پای دیگرش را باز بگذارند و موقع سر بریدن گاو چهار دست و پایش را ببندندو دم انرا باز بگذارند و موقع کشتن شتر دو دست آن را از پایین تا زانو یا تا زیر بغل به یکدیگر ببندند و پاهایش را باز بگذارند و مستحب است مرغ را بعد از سر بریدن رها کنند تا پرو بال بزند.

×
این ها همه‌شان دلیل دارند و دلیل آن است که هریک از این حالات، یاد آور شهادت یا اسارت یکی از اولیای الهی است
مثلا روایت است که هرزة ابراهیم هنگامی که می‌خواست اسماعیل را قربانی کند دو دست و یک پای او را بسته بود

یا پس از واقعه تاشورا، اشقیا حضرت #سگجا را مانند آنچه در مورد ذبح شتر گفته شده بسته و با خود می‌کشیدند.


صید ملخ
مساله ۲۶۲۴) اگر ملخ را با دست یا بوسیله دیگری زنده بگیرند بعد از جان دادن خوردن آن حلال است ولازم نیست کسی که آنرا می گیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مرده ای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آنرا زنده گرفته است یا نه، اگر بگوید زنده گرفته‌ام حلال نیست

×
خوب، می‌بینید که مسایل پیچیده و حیاتی‌ای چون این یکی، در سایه علماء شیره چقدر آسان می‌شوند


مساله ۲۶۳۳) خوردن گوشت اسب و قاطر و الاغ مکروه است و اگر کسی با آنها وطی کند یعنی نزدیکی نماید حرام می شود و باید آنها را از شهر بیرون ببرند و در جای دیگر بفروشند


مساله ۲۶۳
۴) اگر با گاو و گوسفند و شتر نزدیکی کنند بول و سرگین آنها نجس می‌شود و آشامیدن شیر آنها هم حرام است و باید بدون اینکه تاخیر بیفتد آن حیوان را بکشند و بسوزانند

×
این مسایل نشان می‌دهند که مسلمین که به پیروی از سنت نبوی و سیره معصومین از هیچ سوراخی نمی‌گذرند، در هیچ شرایطی بدون فتوا نمی‌مانند.

روایت است هرزة امام‌زعفر کاذب به خر مرده هم رحم نمی‌فرمودند و اگر می‌دیدند خر مرده‌ای در راه افتاده در وی می‌گذاشتند و چون آن حیوان پیشتر مرده بوده، لذا موجب تحریم قرار نمی‌گرفته است و شیر و بول و سرگینی هم نداشته که بخواهد نجس شود


#ادا‌مه‌دارد
پاسخ حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره):


هو الهایده

حاج شیخ‌یوسف‌لولوء الاطفال (قدقد الله بیضته‌الشریف) از علمای اخوش و ابلق معاصر جهان اسلامند و از دوستان هم حجره‌ای و هم سجده‌ای بنده

مساله ۱۰۷) تمام بدن کافر معاند دینی، حتی مو و ناخن و رطوبت های او نجس است

×
البته ایشان کمی هم تسامح فرموده‌اند، وگرنه رای بنده اینست که حتی کافر معاند دینی به هرچیزی که نگاه کند و یا هرچیزی که اسمش را ببرد نیز نجس می‌شود


مساله ۱۰۸) اگر پدر و مادر و جد و جده بچه نابالغ کافر معاند دینی باشند آن بچه هم نجس است و اگر یکی از آنها مسلمان یا غیر معاند باشد بچه پاک است

×
یعنی علیرغم اینکه کافر معاند دینی همه چیزش نجس است، اما یک چیزش پاک است و آن چیزی‌ست که اگر دست یک مسلمان بدان برسد و ایشان را بفرمایند! و از آن طریق بچه‌ای بدنیا بیاید، آن بچه بدین سبب پاک می‌گردد


مساله ۲۰۶) اگر کافر شهادتین بگوید مسلمان می‌شود و کافر معاند دینی بعد از مسلمان شدن بدن و آب‌دهان و بینی و عرق او پاک است. ولی اگر موقع مسلمان شدن عین نجاست با رطوبت مسریه به بدن او بوده باید بر طرف کند و جای آنرا آب بکشد ولی اگر پیش از مسلمان شدن عین نجاست برطرف شده باشد و رطوبتی از آن باقی نمانده لازم نیست جای آنرا آب بکشد

×
این مساله در اصل دارای دو نکته است:
اول آنکه یکی از راه‌های پاک شدن نجاسات یعنی گفتن شهادتین ذکر شده است. یعنی چیزیکه نجس است می‌تواند با قرائت شهادتین پاک شود. از اینرو مثلا شما اگر در هنگام اضطرار و پس از تخلّی آب و سنگ و چوب و امثالهم برای تطهیر خود نیافتید، می‌توانید یک شهادتین با مخرج خود قرائت کنید و آن گاه تطهیر می شوید.
دویّم آنکه اگر کافری مثلا به دلیل گرمی هوا زیر بغلش در هنگام قرائت شهادتین عرق کرده باشد و وی شهادتین را بخواند همه جای بدنش (فی الجمله مخرجش که خشک بوده) پاک و مسلمان می شود و بهشتی می‌گردد، اما زیر بغلش تا قیام قیامت نجس و کافر و جهنمی می‌ماند


مساله ۲۰۷) اگر موقعی که کافر معاند دینی بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسیده باشد وآن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد نجس است ولی اگر در بدن او باشد پس از مسلمان شدن پاک می‌باشد

× این مساله، رای ما را در تبیین مساله پیشین تایید می کند، چرا که نشان می‌دهد خواندن #شهادتین، نه تنها کافر یعنی یک شخص را پاک می‌کند، بلکه لباس وی، یعنی یک شیء را هم هکذا. و این از فضیلت‌های شهادتین است


مساله ۱۸۵۱) به کسی که در شهر خودش مشهور باشد سید است اگرچه انسان به سید بودن او یقین نداشته باشد می‌شود خمس داد

×
این هم یعنی حتی به فرض این که جد ششم شما الاغش را جایی چال کرد و امامزاده‌ای ساخت و خود را منسوب بدان کرد و هم ولایتی‌هایتان هم اعتراضی نکردند، شما سیّد می‌شوید و خمس به شما تعلق می‌گیرد

#ادامه‌دارد
ممکن است عده‌ای سوال برایشان پیش بیاد که چگونه باور كنیم كه شما واقعا از جانب خدا برانگیخته شده‌اید؟

پرسش خوبی‌ست و نشان از دانش بالا و روحیه حقیقت‌جویی شما دارد. (با اینکه خدا بر قلب‌های شما کافران بی‌پدر مهر نفهمی زده) در پاسخ باید بگویم:

اولا:‌ در هر سه، چهار كتاب مقدس پیشین به برانگیخته شدن اینجانب اشاره شده است. همانطور كه در جلد دوم، صفحه ٣١٤، پاراگراف سوم از كتاب عهدعتیق می‌خوانیم:
او خواهد آمد. او پس از ظهور انطرنط از كوه هنقله پایین می آید و بسوی ارن رهسپار خواهد شد و خواست خدا بر این است كه او را برترین بنده و برگزیده خود و عصاره تمام نیكی‌ها قرار دهد

در این بند مقصود از او منم كه پس از ظهور انطرنط=اینترنت از كوه هنقله= منظور تپه خاكی پشت دهاتمان است، بسوی ارن= ایران رهسپار شدم و ندای من پیامبر شما هستم سر دادم. بی گمان دانشمندان و فرزانگان این ندای مرا لبیک می‌گویند و جاهلان از آن سر باز می زنند و همانا خواست خدا بر این امورخواهد بود.


دوّیما: من تابحال چندین #معجزه انجام داده‌ام كه به تفصیل بدانها می‌پردازم:

۱) بلند كردن برج ٢٠ طبقه شهر وردستان بر روی انگشت‌سبابه و در مقابل دیدگان تمام مردم این شهر برای اثبات ادعای رسالتم

۲) شفا دادن تمام‌بیماران بیمارستان ١٠٠٠ تختخوابی شهر وردستان در مقابل دیدگان خانواده‌های ایشان و كادر پزشكی بیمارستان

۴) نفرین‌نمودن و تقاضای طوفان برای نابود شدن شهر وردستان و مردمش در پی ایمان‌نیاوردن ایشان به رسالتم پس از انجام دو معجزه اول
[بی‌گمان همین یک #معجزه برای اهل‌خرد و تفكر كافی‌ست چراكه امروزه هیچ نام و نشانی از شهر و مردمش باقی نمانده]

۵) آخرین معجزه‌ام نیز همین یكشنبه شب پیش اتفاق افتاد كه دقیقا ساعت دوِ بعد از نیمه شب در سیاره انتاكوس از توابع ستاره بنیكوس از كهكشان راه‌شیری با فرشته وحی جبرائیل دیدار و درباب آشکار نمودن رسالتم مذاکراتی انجام دادم درحالیكه بسیاری از فرشتگان و جنیان شاهدی بر این ماجرا بودند


سیّوما: اگر در ادعای رسالت من شک دارید شما نیز ادعای رسالتی همانطور كه من كردم بكنید. یا یک كلمه از كلماتی كه من در بالا آورده‌ام را بدون اینكه تكراری باشد، بیاورید اصلا ۱۰ سوره مثل سوره‌های من بیارید. روشن است كه شما كافرانی‌نابكار هستید و توان انجام این امور را ندارید و در اینها نشانه‌هایی‌ست برای اهل خرد


چهارما: در خطاب به آن دسته از كافرانی كه هنوز بعد از این همه دلایل آشكار از من معجزه می‌خواهند باید بگویم، چون شما را یكسان است كه من معجزه بیاورم یا نیاورم و در هر دو صورت ایمان نخواهید آورد (چون خدا خودش نمی‌خواهد كه شما ایمان بیاورید تا بتواند در آن دنیا حسابی بگایدتان) از آوردن هرگونه معجزه جدیدی معذورم


حتی آقا امام‌زنان (آکل‌فرجه ‌اللطیف) هم طی نامه‌ای فرموند:
بدینوسیله اعلام می‌شود كه نماینده ما تا زمان ظهور #قنبلعلی است. او دیوانه نیست و هر كه می‌گوید او دیوانه است خودِ جاكشش دیوانه است، #قنبلعلی جان، عزیزم! خودتو ناراحت نكن دیوونه باباشونه كه یه همچین توله‌هایی رو پس انداختن

#ادامه‌دارد
اعوذ بالشیطان من‌الانسان فجیع - بسم الله الکمباد الحجیم

بدینوسیله اعلام می‌دارم، اینجانب سیدقنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره) یکصد و بیست و چهار هزار و یكمین پیامبری هستم كه مستقیما با گاری‌تعالی رابطه دارد. تا پیش از این، رسالتم پنهان بود كه جدیدا با درخواست عده‌ای از پیروانم و دستور خداوند آنرا آشكار كرده‎ام

بخش عمده آیات کتاب آسمانیم را، خودِ قاطر متقبال شخصا به من وحی كرده و تعداد كمی از آنها را به دلیل مشغله ایشون، جبرائیل دستور به اقرا فرموده و از این نظر من از بسیاری از مقربترین پیامبران پیشین مقرب‌ترم. در صورت پیدا شدن طالب، بخش‎هایی از گفتمانم با خدا را برایتان می‎نویسم، باشد كه رستگار شوید.

گفتنی است خدا خودش زبان‎های پارسی، عربی و یکبار هم چینی را برای گفتمان با من انتخاب كرده تا بدینوسیله عبرتی باشد برای كافران خناس. او بسیار بخشنده و مهربان است بطوریكه هر چقدر هم كه فحش بالای هیجده سال بهش بدهید خودش شخصا هیچ كاری به كارتان ندارد

توضیح: خداوند بجز راه‌انداختن سیل و زلزله برای نابود كردن گستاخان زنازاده و حرمت‌شكنان، در سایرِ جنایاتِ فجیع بطور مستقیم دخالت نمی‌كند (قبلا می‌كرد ولی به علت کهولت سن و خرفت شدن، دیگر نمی‌كند) و وظیفه این امر خطیر را بر عهده مومنان جان بر كف‌اش نهاده كه البته هیچكدامشان تا بحال (بر خلاف من) با خودش صحبت نكرده‌اند، ولی به هر روی هوس بهشت و دخترانش كه پستان‌هایی به گردی و سفیدی مروارید دارند، این مومنان را در هر كشت و كشتاری ثابت قدم می‎نماید. باشد كه رستگار شوند، #Nشاف‌الله

#ادامه‌دارد
التُّفسیر التُّفکیر

تفسیر سوره نبا توسط حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره):

إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿۳۱﴾
حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿۳۲﴾
وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿۳۳﴾
وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿۳۴﴾
لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿۳۵﴾
جَزَاء مِّن رَّبِّكَ عَطَاء حِسَابًا ﴿۳۶﴾

مسلما پرهيزگاران را رستگارى است ﴿۳۱﴾
باغچه‏ها و تاكستانها ﴿۳۲﴾
و دخترانى همسال با سينه‏هاى برجست ﴿۳۳﴾
و پياله‏هاى لبالب ﴿۳۴﴾
در آنجا نه بيهوده‏اى شنوند و نه [يكديگر را] تكذيب ﴿۳۵﴾
[اينست] پاداشى از پروردگار تو عطايى از روى‌حساب ﴿۳۶﴾

بالاخره گاری‌تعالی پس از فراغت از فروکردن هیزمگداخته در ماتحت نافرمانان، به امورات پرهیزگاران می‌پردازد
البته در اینجا به زیرکی پرهیزکاری در برابر نافرمانی از گاری‌تعالی قرار می‌گیرد، یعنی مردم یا مطیع‌الله‌اند و بهشتی، یا نافرمان و جهنمی. در واقع گاری‌تعالی در اینجا از تکنیک Subliminal Advertising بهره برده‌اند و همین است که بیشتر مردم ناخودآگاه سرپیچی از خدا را با بی‌اخلاقی یکی می‌دانند

اما در آیات ۳۲ تا ۳۴ خداوند به توصیف جایزه‌ای که در انتظار پرهیزگاران است می ‌پردازد که باز هم به سان جهنم، مشخصاتی درخور عرب‌بیابانگرد دارد
باغچه و تاکستان قطعا آنقدر برای یک فرانسوی یا ایتالیایی و مانند آن معمولی‌اند که وعده دادن آن در قرآن چیزی جز هرز نمودن کلمات نیست
اگر گزارشگران آب و هوای کشورهای امپریالیستی را دیده باشید روزهای آفتابی را nice & shiny می گویند، حال آنکه خشکی‌زدگان و آفتاب‌سوختگان حجاز روزهای ابری برایشان بسیار دلپذیرتر است. از این رو شاید اگر رسول الله (ض) در #آلپ ظهور می‌فرمود و می‌گفت یک ساحل زیبا با آفتاب همیشگی، کلی جماعت بریتانیایی و اسکاندیناوی به جای مسیحی شدن، مسلمان می‌شدند

اما در آیه ۳۳ که سکسی‌ترین آیه قرآن هم هست، گاری‌تعالی باز هم از تکنیک‌های تبلیغاتی #امپریالیستی بهره می‌جوید و با توصیف شهوت‌انگیزی از سینه‌ها، دختران کم‌سن و سال، هم مهر تاییدی به گرایشات #پدوفیلی رسول‌اکرم و پیروانش می‌زند و هم مشت محکمی به دهان یاوه‌گویانی که امروزه می‌گویند چرا در غرب از زن استفاده ابزاری می‌شود و در اسلام زن چنین است و چنان

در آیه ۳۴ هم باز تلنگری به گرمای بیابان و تشنگی صحراگردان می‌زند و ایشان را به نعمت دست نیافتنی (!) نوشیدنی فراوان امیدوار می‌کند

و همه این ها یعنی باغچه و دختران‌سینه‌برجسته و پیمانه‌های لبالب لابد آنقدر ارزش دارند که الله به آنها به عنوان پاداشی سخاوتمندانه افتخار کند!
برخی مفسرین می‌گویند گاری‌تعالی به این زبان با مردم سخن گفته تا در ایشان اثر کند. به عبارتی چنین تمثیل‌هایی به دلیل مقتضیات زمان و فهم کم مردم در آن روزگار بوده

در پاسخ به این دسته باید گفت: آخر الاغ! مگر خداوند عالم و قادر مطلق مثل من و شما است که مجبور به مقتضیاتی مثل زمان و فهم‌مخاطبین باشد؟ ای میمان. آری اگر من و شما بخواهیم برای مردم سخن بگوییم، مجبوریم متناسب با درک شنونده سخن بگوییم. آمّا آیا خدای بیکران هم مجبور است که قرآنش را پر از جفنگیات دختران‌سینه‌اناری و میخ بودن کوه‌ها و فرش بودن زمین و فرورفتن خورشید در چشمه‌گل‌آلود و تیراندازی فرشتگان به اجنه و … بکند؟ اینها همه‌اش حکمت دارد اما ما نمی‌فهمیم

#ادامه‌دارد

حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی - دوازدهم باضافه یک رفیع‌المنقل ۱۴۳۰ (هق) - بیضیه‌قم


#التفسیر_التفکیر
التُّفسیر التُّفکیر

تفسیر سوره نبا توسط حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره):


وَفُتِحَتِ السَّمَاء فَكَانَتْ أَبْوَابًا ﴿۱۹﴾
وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا ﴿۲۰﴾
إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا ﴿۲۱﴾
لِلْطَّاغِينَ مَآبًا ﴿۲۲﴾

و آسمان گشوده و درهايى [پديد] شود ﴿۱۹﴾
و كوه‌ها را روان كنند و [چون] سرابى گردند ﴿۲۰﴾
[آرى] جهنم [از دير باز] كمينگاهى بوده ﴿۲۱﴾
[كه] براى سركشان بازگشتگاهى است ﴿۲۲﴾

در آیه ۱۹ مانند آیات دیگر مشابه، به وجود درهایی در آسمان اشاره می‌شود که اینها همان درهایی هستند که جنیان برای استراق سمع و شنیدن وحی به پشت آنها می‌رفتند و ملائک نگهبان آسمان هم به سوی ایشان تیرهایی که همان شهاب ثاقب هستند پرتاب می‌کردند

در آیه بعدی به روان شدن کوه‌ها اشاره می‌شود و این از نشانه‌های قیامت است، وگرنه در غیر قیامت، کوه‌ها میخ‌هایی استوار هستند که زمین را نگه می‌دارند. حال برخی می‌خواهند از این تعبیر به حرکات پوسته زمین برسند که باید به ایشان گفت از آن جایی که این تعبیر برای روز قیامت است و یک حالت استثنایی است، این برداشت صحیح نیست

در دو آیه ۲۱ و ۲۲ گاری‌تعالی قبل از آنکه سخنی از رحمت و رحمانیت و بهشت بزند، یکراست می‌رود سراغ جهنم و کمینی که برای انتقام از سرکشان کرده و نشان می‌دهد که تا چه حد برای فرو کردن سیخ داغ در ماتحت نافرمانان لحظه شماری می‌کند.
همچنین در اینجا نمی‌گوید که سرکشان به جهنم می‌روند، بلکه می‌فرماید باز می‌گردند و بازگشت برای کسی است که از جایی آمده باشد و سپس بدان باز گردد. پس می‌فهمیم که سرکشان از جهنم آمده‌اند و بدان باز می‌گردند. پس سرکشان از نسل آدم‌ابوالبشر که از بهشت به زمین آمده‌اند نیستند. پس مردم یا بهشتی‌اند و یا جهنمی و هرچه بکنند به همانجایی که آمده‌اند باز می‌گردند

#ادامه‌دارد

حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی - دوازدهم باضافه یک رفیع‌المنقل ۱۴۳۰ (هق) - بیضیه‌قم


#التفسیر_التفکیر
التُّفسیر التُّفکیر

تفسیر سوره نبا توسط حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره):

إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا ﴿۱۷﴾
يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا ﴿۱۸﴾

قطعا وعدگاه [ما با شما] روز داورى است ﴿۱۷﴾
روزى كه در صور دميده شود و گروه گروه بياييد ﴿۱۸﴾


در آیه ۱۷ ‌مترجم محترم به نیت ماله‌کشی (قربتاً الی‌الله) یوم‌الفصل را روز داوری ترجمه فرموده‌اند، درحالیکه ترجمه صحیح چنانکه مترجم دیگری آورده‌اند، روز جدايی ميعاد همگان است، روز جدایی است. بدین ترتیب گاری‌تعالی می‌فرماید که روز جدایی، روز دیدار است و این از نشانه‌های اعجاز قرآن است که چنین استادانه موضوعات بی‌ربط و حتا نقیض هم را بهم ربط می‌دهد وگرنه هیچ خری غیر از گاری‌تعالی جدایی و وعده داوری را به هم ربط نمی‌دهد

در آیه ۱۸ اشاره به نفخ‌صور شده است. همچنانکه می‌دانید گاری‌تعالی همه امورات مربوط به روح را با نفخ و باد مقدر فرموده‌اند. یعنی در موقع خلقت‌آدم، روح را در گل او فوت فرمودند (نفختُ فیه من روحی) و در هنگام رستاخیز هم در یک بوق عظیم فوت می‌شود تا مردگان برخیزند
پس از اینجا به اهمیت نفخ می‌رسیم و این که نفخ و باد همان جزء الهی انسان است. پس هرکس که بادی از خود خارج می‌کند، ناخواسته به وحدانیت خداوند شهادت می‌دهد.
همچنین در اینجا گفته می‌شود که مردم فوج فوج به پیشگاه خداوند حاضر می شوند و نه به یکباره و آنی. پس می‌فهمیم آنچنان که برخی می‌گویند خداوند تبارک و تعالی بی زمان نیست، چرا که اگر چنین بود همه خلایق به یکباره و طرفة العین می آمدند

#ادامه‌دارد

حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی - دوازدهم باضافه یک رفیع‌المنقل ۱۴۳۰ (هق) - بیضیه‌قم


#التفسیر_التفکیر
التُّفسیر التُّفکیر

تفسیر سوره نبا توسط حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره):

وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا ﴿۱۲﴾
وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا ﴿۱۳﴾
وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجًا ﴿۱۴﴾
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا ﴿۱۵﴾
وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا ﴿۱۶﴾

و بر فراز شما هفت [آسمان] استوار بنا كرديم ﴿۱۲﴾
و چراغى فروزان گذارديم ﴿۱۳﴾
و از ابرهاى متراكم آبى ريزان فرود آورديم ﴿۱۴﴾
تا بدان دانه و گياه برويانيم ﴿۱۵﴾
و باغ‌هاى درهم پيچيده و انبوه ﴿۱۶﴾

در آیه دوازده خداوند به مساله هفت‌آسمان و مرکزیت زمین در عالم اشاره می‌فرمایند که بطلمیوس قرن‌ها قبل از قرآن از روی قرآن تقلب کرده بود و آنرا به نام خود نوشته بود، ولی در این آیات می‌بینیم که این‌ها در اصل گوشه‌ای از دانش لابذار خداوندی بوده‌اند. البته بعدها منجمین از خدا بی‌خبر برضد اینها گفتند که زمین مرکز عالم نیست و هفت‌آسمان هم یاوه‌ای بیش نیست و کلا آسمان وجود ندارد، اما ایشان بیخود گفته‌اند و ما می‌دانیم که گاری‌تعالی عالم مطلق‌اند و اگر بفرمایند هفت‌آسمان داریم، حتما داریم و بقیه نمی‌فهمند و جزای این نافهمی را در آخرت خواهند دید #Nشاف‌الله
در آیه سینزده به چراغ‌فروزان اشاره می‌شود که مراد همان خورشید است که در مدار خود می‌گردد و هر وقت بالا می‌آید در زمین روز می‌شود و هر وقت پایین می‌رود شب می‌آید
البته چراغ‌های دیگری هم داریم که همان ستارگان هستند که خداوند آن‌ها را برای تزئین آسمان و همچنین پیدا کردن راه کشتی‌ها و راه مکه توسط حاجی‌هایی که در شب سفر می‌کنند آفریده است

در آیه چهارده به انزال آب از آسمان اشاره می‌فرماید که مردم قبلا نمی‌دانستند که باران از کجا می‌آید و گاری تعالی در این آیه و آیات مشابه گوشه‌ای از دانش لابذار خود را به نمایش گذاشتند

در آیه پانزده و شانزده هم به مساله نیاز نباتات به آب برای رویش اشاره فرمودند.

برخی از مغرضان می‌گویند چه لازم بود که گاری‌تعالی در کتابی که برای هدایت بشر فرستاده شده ده‌ها بار به این مسایل پیش پا افتاده اشاره کند؟

در پاسخ باید گفت که
اولا شما نمی‌فهمید و این سوال از نافهمی شماست و همانطور که خداوند صدها بار در همین قرآن وعده داده است، در آخرت هیزم‌داغ در ماتحتان فرو خواهندکرد.
دویّما این‌ها مسایل بسیار مهمی هستند و مثلا اگر خداوند نمی‌فرمود که نباتات نیاز به آب دارند، خوب هیچکس لابد به مزرعه‌اش آب نمی‌داد و همه ازگرسنگی می‌مردند، همانطور که انسان‌ها هزاران سال قبل از اسلام همگی می‌مردند

#ادامه‌دارد

حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی - دوازدهم باضافه یک رفیع‌المنقل ۱۴۳۰ (هق) - بیضیه‌قم


#التفسیر_التفکیر
التُّفسیر التُّفکیر

تفسیر سوره نبا توسط حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره):

وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا ﴿۸﴾
وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا ﴿۹﴾
وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا ﴿۱۰﴾
وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا ﴿۱۱﴾

و شما را جفت آفريديم ﴿۸﴾
و خواب شما را [مايه] آسايش گردانيديم ﴿۹﴾
و شب را [براى شما] پوششى قرار داديم ﴿۱۰﴾
و روز را [براى] معاش [شما] نهاديم ﴿۱۱﴾

در این آیات، خداوند به موضوع جفت‌بودن انسان‌ها اشاره می‌کند و بدین ترتیب به ایشان می‌فرماید که ایشان جفت هستند و این یکی از معجزات علمی قرآن است. یعنی تا آن روز مردم فکر می کردند آدم‌ها طاق هستند و پس از انزال این آیات فهمیدند که نه خیر جفت هستند (بعد یک مشت کره‌الاغ آتیسم بگوید کجای یاوه‌های‌شریفه قرآن معجزه است؟)
همچنین به روز و شب اشاره می‌فرماید و ما امروز می‌دانیم که مردم شب‌ها می‌خوابند و روزها کار می‌کنند، ولی پیش از آن که مردم در جهالت و نادانی بودند گمان می‌کردند که اینطور نیست که مردم روزها کار کنند و شب‌ها بخوابند
همچنین ‌در اینجا قرآن بار دیگر خط بطلان بر گفته دانشمندنماهای از خدا بی‌خبر می‌کشد که می‌گویند در قطبین‌زمین شش ماه روز است و شش ماه شب! آخر ابله‌ها! مگر انسان خرس است که شش ماه بخوابد؟
پس می‌فهمیم که اینطور نیست که انسان شش ماه بخوابد و شش ماه کار کند

#ادامه‌دارد

حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی - دوازدهم باضافه یک رفیع‌المنقل ۱۴۳۰ (هق) - بیضیه‌قم


#التفسیر_التفکیر
التُّفسیر التُّفکیر

تفسیر سوره نبا توسط حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره):

أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا ﴿۶﴾
وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا ﴿۷﴾

آيا زمين را گهواره‏اى نگردانيديم ﴿۶﴾
و كوهها را [چون] ميخهايى [نگذاشتيم] ﴿۷﴾

در این آیات، گاری‌تعالی به موضوع آفرینش زمین اشاره می‌فرمایند و زمین را به گهواره و کوه‌ها را به میخ تشبیه نموده‌اند که این تشبیه اخیر، چندین بار هم در قرآن‌مجید وهم در قرآن‌کریم، اینها به کار برده شده است

از این تشبیهات می‌فهمیم که برخلاف آنچه که دانشمندنمایان بیخدای میمان‌زاده که علمشان به قول فرمایش استاد فرزانه علامه‌جواتی‌اُمّلی به درد هیچ نمی‌خورد، زمین نه گرد است و نه می‌چرخد، بلکه مثل گهواره تاب می‌خورد و کوه‌ها هم میخهایی هستند که این گهواره را نگه می‌دارند.

حال برخی از مسلمان‌نمایان خودفروخته سعی می‌کنند تا کلام الهی را قالب به گفته‌های این دانشمند نمایان از خدا بی‌خبر کنند که باید به ایشان گفت آخر ای گوسفندان ابله! گاری‌تعالی نعوظی‌بالله خر نبود که! (بلانسبت خر) اگر می‌خواست تشبیهی بکند که معنی گرد بودن و گردش آن به دور خورشید از آن به دست بیاید، خوب می‌کرد. مگر نه اینکه ما ادعا داریم قرآن کمال‌فصاحت و بلاغت است؟ خوب این را هر خری می‌فهمد که خداوندی که کمال دانش است، اگر می‌خواست بگوید زمین گرد است، تشبیهی می‌کرد که ربطی به آن داشته باشد. نعوظی‌بالله مرض که نداشت تشبیه و تمثیل عوضی بکند

همچنین این آیات و آیات مشابه نشان می‌دهند که کشفیات دانشمندنمایان بی‌دین درباره این که کوه‌ها در اثر حرکت و چین‌خوردگی پوسته زمین به وجود آمده‌اند صحیح نیست، بلکه خداوند همان موقعی که زمین را می‌آفرید، کوه‌ها را هم به آن میخ کرد تا زمین از آسمان نیفتد

#ادامه‌دارد

حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی - دوازدهم باضافه یک رفیع‌المنقل ۱۴۳۰ (هق) - بیضیه‌قم


#التفسیر_التفکیر
التُّفسیر التُّفکیر

تفسیر سوره مبارکه نبأ توسط حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی (قدقد سرسره):

عَمَّ يَتَسَاءلُونَ ﴿۱﴾
عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ ﴿۲﴾
الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ ﴿۳﴾
كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ﴿۴﴾
ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ﴿۵﴾

درباره چه چيز از يكديگر مى‏پرسند ﴿۱﴾
از آن خبر بزرگ ﴿۲﴾
كه در باره آن با هم اختلاف دارند ﴿۳﴾
نه چنان‌ست بزودى خواهند دانست ﴿۴﴾
بازهم نه چنان‌ست بزودى خواهند دانست ﴿۵﴾

در این آیات گاری‌تعالی به خبر بزرگی اشاره می‌فرمایند که بزودی معلوم خواهد شد
برخی مفسرین در تفسیر این آیات، خبر بزرگ را به روز قیامت تعبیر نموده‌اند اما از آنجایی که ۲ بار و به شدت تاکید شده که به زودی دانسته خواهد شد، این تعبیر صحیح نیست. چرا که از زمان انزال آیات ۱۴ قرن و اندی گذشته و هنوز هم خبری نشده. برخی هم آنرا به ظهور آغا امام‌زنان تعبیر کرده‌اند که آنهم به همان دلیل و گیرکردن آغا در چاه درست نیست

لذا با توجه به اشاره دختران‌سینه‌برجسته که در آیات بعدی به آن خواهیم رسید، به نظر می‌رسد خبر بزرگ چیزی مثل کشف قاره‌آمریکای جنایتکار به دست کریم‌پوست‌کلفت باشد

#ادامه‌دارد

حقة‌الاسلام و المشرکین قنبلعلی‌المکارونی - دوازدهم باضافه یک رفیع‌المنقل ۱۴۳۰ (هق) - بیضیه‌قم


#التفسیر_التفکیر