کمتر از سه ماه پیش خامنهای تصمیم گرفت با سپردن مشاغل حساس به رادیکالهای جوان (امثال ثابتی ) و کهنه تئوریسینهای عضو پایداری،جمهوری اسلامی را وارد فاز دوم حکمرانی رادیکالها کند..
اما حادثهی سقوط بالگرد خامنهای را وادر به تغییر فرمان و بازی گرفتن از تکنوکراتهای اصلاحطلب کرد..
متن فوق قسمتی از تحلیل منتشره در یکی از کانالهای تلگرام بود..
تغییر فرمان خامنهای نه بجهت قحطالجرال بود و نه بخاطر بهبود اوضاع جمهوری اسلامی..
خامنهای در نظر داشت گفتمانی جوان پسندانه را توسط عدهای رادیکال جوان راه بیاندازد تا به جهان خارج این نگرش را صادر کند که نسل برانداز ایرانی انعطاف پذیر نیست و با تغییر همسویی ندارد..
دکترین خامنهای طبق شواهد و قرائن حول این فرضیه میچرخید که اقلیتی از جوانان ایرانی از اسرائیل و آمریکا پول میگیرد تا مخالف بماند و مخالف بمیرد..
سقوط بالگرد،برملا شدن نقش سعید جلیلی در آمارسازی دروغین برای دولت رئیسی و از همه مهمتر نفوذ اسرائیل در ساختار جمهوری اسلامی خامنهای را وادار کرد تا با حذف رادیکال های جوان و ستیز با تفکر مصباح یزدی و میدان دادن به اصلاحطلبان به قدرتمندان جهان پالس تغییر بدهد و از جمهوری اسلامی چهرهای مشتاق برای از سر گیری مذاکرات بسازد..
ماحصل تغییر در سیاستهای خامنهای منتج به پدید آمدن طبقهای معترض در درون سطوح هواداری جمهوری اسلامی شد..
پیروان مصباح،افراطیون انتقام خواه،اصولگرایان سنتی،طلبههای خمینی پرست و رادیکالهای جوانی که سه ماه طعم قدرت را چشیده بودند امروز در تقابلی آشکار با خامنهای ساز مخالف کوک کردهاند..
انتقادی که امروز ثابتیها و رائفیپورها به ظریف و عراقچی دارند در اصل انتقاد به خامنهایست..
از این رو مهمترین وظیفهی ما در این برهه :
نخست-- حمایت و تعهد کامل به راه و آرمان شاهزاده
دوم-- حمایت از اعتصابات کادر درمان، اعتراضات صنفی و فعالیتهای میدانی
سوم-- پیش بردن امور مربوط به ریزش موثر در میان هواداران رژیم است..
باید بازی را به زمین جمهوری اسلامی بکشانیم..
#پاینده_ایران #جاوید_شاه ✍داود