گنجينه

Канал
Блоги
Образование
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала گنجينه
@Ganjineh_channelПродвигать
871
подписчик
1,48 тыс.
фото
5
видео
352
ссылки
یادداشت‌ها و مقالات احمد خامه‌یار ارتباط با نویسنده: @Khamehyar
К первому сообщению
شرح تصاویر:

بالا:
زیارتگاه زرتشتی پارس بانو / اردکان

پایین، از چپ به راست:
1. زیارتگاه مسیحی سنت تقلا / معلولا ـ سوریه
2. بقعه بی‌بی زبیده / ابیانه
3. امامزاده سید بابا غار / ساوه

@ganjineh_channel
در باب غیبت‌گاه‌های مقدس:
(یادداشت‌های منتشر شده در پیج گنجینه در اینستاگرام)

✍️ #احمد_خامه_یار

در بسیاری از زیارتگاه‌ها، داستان‌ها و باورهایی مبنی بر غیبت شخص یا اشخاص مقدس در محل آنها وجود دارد که گاه چنین باورهایی، مبنای پیدایش این زیارتگاه‌ها بوده است. در ایران درباره گونه‌های مختلفی از مزارات و اماکن مقدس (شامل امامزاده‌ها، قدمگاه‌ها، نظرگاه‌ها، صخره‌ها، غارها، چاه‌ها و چشمه‌های مقدس) داستان غیبت رواج دارد. من برای همه این جای‌ها، عبارت یا اصطلاح «غیبت‌گاه» را خلق کرده و به‌کار می‌برم.

ادامه متن 👇
۱. درآمد

۲. بقعه بی‌بی شهربانو - شهرری

۳. امامزاده سلیمان غریب قم

۴. بقعه میر محمد حنفیه خارک

۵. مقبره بی‌بی مریم قلهات

۶. غار سی‌جون - وارانِ جاسب

https://t.center/ganjineh_channel
تصویر سنگ‌نوشته فرمان شاه عباس برای شیعیان انجدان، در موزه حمام چهارفصل اراک
عکس از خودم، به تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۹۸

@ganjineh_channel
سنگ‌نوشته فرمان تخفیف مالیاتی شاه عباس صفوی در انجدان اراک

✍️ #احمد_خامه_یار

شاه عباس صفوی در دو دهه پایانی سلطنت خود، فرمان‌های تخفیف مالیاتی برای مناطق مختلف ایران صادر کرده است که متن آنها معمولاً در سنگ‌نوشته‌هایی ثبت و در هر منطقه نصب می‌شده.

یکی از این فرمان‌ها برای اهالی روستای «انجدان» (امروزه در 37 کیلومتری جنوب شرقی اراک) صادر شده است که می‌دانیم در طول سده‌های نهم تا یازدهم، زیستگاه امامان اسماعیلی نزاری بوده است.

از جمله ارزش‌های تاریخی این فرمان، تعبیر «شیعیان اثنی عشری» برای اهالی انجدان است که می‌تواند دلالت بر تقیّه امام اسماعیلیه و پیروانش در این دوره داشته باشد.

سنگ‌نوشته فرمان تخفیف مالیاتی شاه عباس برای انجدان، در حال حاضر در موزه حمام چهارفصل اراک نگهداری می‌شود و به تازگی نیز در فهرست آثار ملی منقول به ثبت رسیده است.

متن سنگ‌نوشته تا کنون چندین بار بازخوانی و منتشر شده؛ اما معمولاً این بازخوانی‌ها خالی از اشتباه نبوده است. در اینجا تلاش شده است تا دقیق‌ترین خوانش از متن آن ارائه شود:
 
هو الله الباقی
حکم جهانمطاع شد آنکه چون همواره
همّت والا نهمت و جملگی نیّت صافی طویّت نواب همیون ما
بترفیه حال شیعیان اثنی عشری باعلا درجه مصروف و معطوف
است و پیوسته مراقبت احوال ایشان پیش نهاد خاطر انور بوده
لهذا شمّه‌ای از عنایت بیغایت شاهانه شاملحال شیعیان موضع انجدان توابع
دارالمؤمنین قم که حقیقت صدق تشیّع ایشان بر مرآت خاطر اشرف جلوه
ظهور یافته، از ابتداء ششماهه پارس ئیل که موضع مذکور تیول سیادت و رفعت پناه امیر
خلیل الله انجدانی شفقت شده رسد دوازده یک ایام متبرکه رمضان المبارک و مال مواشی و
مراعی بطریقی که در سایر محال شیعه قم معمول است بتخفیف و تصدّق فرق مبارک مقرّر فرمودیم؛ مستوفیان
عظام کرام دیوان اعلی آنچه رسد وجوهات مذکور میشود از حشو بنیچه موضع مزبور موضوع و
مُستثنی دانسته، بعد از وضع آن بتیول مقرّر دارند و این عطیّه عظمی را
درباره ایشان انعام مخلّد بر دوام داشته، رقم آنرا در دفاتر خلود ثبت
نمایند، حکّام و تیولداران موضع مذکور حسب المسطور مقرّر داشته،
از فرموده تجاوز نکنند و مالوجهات ایشانرا از قرار دستور
العمل و برآورد دیوان اعلی بطریق سایر محال شیعه قم باز
یافت کرده، یک دینار و یکمن بار زیاده طمع و توقّعی نکنند و چون
بمُهر مِهرآثار رسیده اعتماد نمایند؛ تحریراً فی شهر رجب سنه 1036

https://t.center/ganjineh_channel
الجواب عن سؤال حول ضريح السيدة رقية بنت علي في مسجد الرأس بدمشق

لبرهان الدين إبراهيم الناجي الدمشقي (ت 900هـ)

تحقيق: أحمد خامه يار

يُنشر نص الرسالة لأول مرة

مقدمة التحقيق
كنتُ قد عثرتُ سابقاً على رسالة خطية ضمن المجموع رقم 771 في مكتبة ملك الوطنية في طهران، عُرِّفت في فهرس مخطوطات المكتبة باسم "رسالة في الضريح الذي في مسجد الرأس"، وهي النص الثالث من المجموع المذكور، وتشمل الصفحات 395-403 للمخطوط. ثم عثرتُ لاحقاً على نسخة أخرى لهذه الرسالة في المكتبة الوطنية الإسرائيلية في مدينة بيت المقدس المحتلة، ورقمها في المكتبة: Yah. Ms. Ar. 994، فقرّرتُ أن أقوم بتحقيق نص الرسالة.

وموضوع الرسالة هو سؤال موّجه لعلماء دمشق عن صحّة الضريح المنسوب للسيدة رقية بنت الإمام علي بن أبي طالب (عليه السلام) داخل باب الفراديس بدمشق، ويعقب السؤال إجابة تفصيلية للشيخ برهان الدين الناجي، من علماء دمشق في القرن التاسع الهجري.

والمُجيب هو برهان الدين أبو إسحاق إبراهيم بن محمد بن محمود الدمشقي الشافعي، المعروف بالناجي لكونه تحوّل إلى المذهب الشافعي بعد أن كان حنبلياً. وُلد سنة 810 هـ، وتوفي سنة 900 هـ. وله رسائل ومؤلفات في الحديث والفقه وغيرها، منها: "عجالة الإملاء المتيسرة من التذنيب على ما وقع للحافظ المنذري من الوهم وغيره في كتابه الترغيب والترهيب" ، و"كنز الراغبين العفاة في الرمز إلى المولد المحمدي والوفاة" ، و"إفادة المبتدي المستفيد في حكم إتيان المأموم بالتسميع"، و"التعليق الرشيق في التختم بالعقيق"، و"رسالة فيمن يدعي أن من ذرّيّة حمزة الخلف بن العبّاس".

ويذكر برهان الدين الناجي أنه لم يجد في أقوال العلماء والمؤرخين ما يدلّ على أن هناك ابنة للإمام علي (ع) اسمها رقية، سكنت أو دُفنت في هذا الموضع ـ أي في باب الفراديس ـ من أبواب مدينة دمشق القديمة، ويستشهد بوجود عدد آخر من الأضرحة والقبور المنسوبة إلى أهل البيت والصحابة في دمشق لم تثبت صحتها ونسبتها إلى أصحابها من الناحية التاريخية.

والضريح المذكور في هذه الرسالة، والمنسوب إلى رقية بنت أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (ع)، هو بعينه الضريح المشتهر اليوم بالسيدة رقية بنت الإمام الحسين (ع)، حيث نعلم أنه كان يُنسب في وقت سابق، إلى رقية بنت الإمام علي (ع)؛ كما نعلم أيضاً أن هذا الضريح ينطبق على مشهد رأس الإمام الحسين (ع) داخل باب الفراديس.

وهناك العديد من الأدلة التي تدعم بل تثبت الادعاء بأن مشهد السيدة رقية بنت الإمام الحسين (ع) كان يُنسب قديماً إلى رقية بنت أمير المؤمنين (ع)، وأنه ينطبق بعينه على مشهد لرأس الإمام الحسين (ع)، وقد ذكرتُ هذه الأدلة في دراستي غير المنشورة حول مشاهد أهل البيت (ع) في سوريا، وفي النسخة الفارسية التي أعددتُ لهذه الدراسة والمطبوعة بإيران باسم "آثار پيامبر (ص) و زيارتگاههاي اهل بيت (ع) در سوريه".

ومن هذه الأدلة ـ على سبيل المثال لا الحصر ـ الكتابات الحجرية التي كانت موجودة بداخل مشهد السيدة رقية بدمشق قبل توسيع بنائه الحالي في العقود الأخيرة. وقد زوّدنا بنصوص هذه الكتابات الباحث الدمشقي المرحوم محمد أسعد طلس في تأليفه "ذيل ثمار المقاصد [في ذكر المساجد لابن عبد الهادي الدمشقي]"، (بيروت: مكتبة لبنان، 1975م، ص229).

فمن هذه الكتابات، الكتابة التي كانت تشير إلى دفن رأس الملك الكامل ناصر الدين محمد "في هذا المشهد الحسيني بباب الفراديس" في رمضان سنة 808 هجرية. ومنها أيضاً كتابة أخرى تؤرخ بناء المشهد بيد الميرزا بابا المستوفي الكيلاني في سنة 1125 هجرية، وقد عُبّر فيها عن المشهد بـ"البقعة المشهورة بمقام ستّنا رقية بنت سيدنا علي وموضع رأس الحسين" (ع).

أما فيما يتعلق بتحقيقي لنصّ الرسالة، فقد تبين لي بعد مقارنة النسختين أن النسخة المحفوظة في مكتبة بيت المقدس تضمّ فقرات وعبارات سقطت من نسخة مكتبة ملك في طهران. فاعتبرتُها النسخة الأصح والأكمل، وذكرتُ اختلاف الألفاظ بين النسختين وأيضاً الزيادات التي تحتوي عليها نسخة بيت المقدس في الهامش؛ ورمزتُ بهذه النسخة بحرف "ق"، كونها محفوظة في مدينة القدس، ورمزتُ بنسخة مكتبة ملك بحرف "م".

وكنتُ قد حققتُ الرسالة وأنهيت مقابلتها على النسختين قبل نحو سنتين من الآن، بانتظار أن أجد فرصة لنشرها ورقياً، إلى أن اطلعتُ أنّ نسخة بيت المقدس منشورة على شبكات التواصل الاجتماعية، فقرّرتُ أن أنشر النصّ المُحقَّق للرسالة على هذه المدونة لتعمّ الاستفادة منها.

النصّ المُحقَّق 👇
https://ahmad.kateban.com/post/5410

https://t.center/ganjineh_channel
Forwarded from مُستَبین
شاهزادگی مادر امام سجاد.pdf
353.1 KB
🗞 شاه‌زادگی مادر امام سجاد(ع)

عنوان مقاله: اعتبارسنجی روایات شاهزاده بودن مادر امام سجاد(ع)
نویسنده: عباس میرزایی
مجله پژوهشنامه تاریخ اسلام، ش37

👈 اینکه امام سجاد(ع) فرزند بانویی ایرانی و آن هم دختر یزدگرد است، از قدیم در منابع مختلف حدیث و تاریخ اعم از شیعه و سنی وجود داشته و شاید از قرن نهم و کتاب عمدة الطالب محل بحث و گفتگو قرار گرفته است.
@AlMostabin
❇️ در عصر حاضر نیز از یک‌سو شهید مطهری و دکتر شهیدی از پیش‌تازان نقد نظر مشهور و مهدوی دامغانی در «شاهدخت والاتبار» از مؤیدان اخبار بوده‌اند.

🔍 مقاله پیوست با بیان پیشینه این بحث، به بررسی دو روایت از کتب کهن حدیثی مانند بصائر و کافی پرداخته است.

#گزیده_مطالب
#سجاد(ع)
#مستبین
در ایتا
https://eitaa.com/Mostabin
در تلگرام
https://t.center/AlMostabin
بر مزار سید ضیاءالدین ابوالرضا فضل‌الله راوندی - کاشان
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲
شیخ کلینی، از کلین فشاپویه یا کلین ورامین؟
 
✍️ احمد خامه یار

«کلین» نام دو روستا در استان تهران است که امروزه یکی از آنها در منطقه فشاپویه، در شرق حسن‌آباد، نزدیک جاده تهران ـ قم قرار دارد و روستای دیگر (که به نام کلین سادت یا کلین خالصه شناخته می‌شود) در منطقه پاکدشت ورامین در جنوب شرقی تهران، در جنوب جاده خاوران قرار دارد و این هر دو کلین، از توابع ری باستان به شمار می‌آیند.
 
در نوشته‌های متأخر و تحقیقات جدید انجام شده درباره شیخ کلینی، معمولاً وی را از کلین فشاپویه دانسته‌اند. اما این دیدگاه هیچ مدرک معتبری در متون تاریخی ندارد و در منابع کهن شرح حال شیخ کلینی، اشاره‌ای به اینکه زادگاه وی کدام یک از دو کلین ری بوده، دیده نمی‌شود. در واقع چنین به نظر می‌رسد انتساب وی به کلین فشاپویه، ناشی از شهرت این کلین در دوره‌های متأخر و بی‌اطلاعی نویسندگان از وجود کلین دیگری در حوالی ری است.
 
با این حال به باور من، شیخ کلینی، برخلاف رواج این دیدگاه مشهور، نه از کلین فشاپویه، بلکه ترجیحاً از کلین پاکدشت بوده. هرچند برای این قول نیز مدرک و سند قطعی وجود ندارد، اما قراین ترجیح نگارنده به اختصار آن است که کلین پاکدشت در گذشته از شهرت و اهمیت بیشتری برخورردار بوده و تقریباً بر سر شاهراه ری به خراسان قرار داشته و چند محدّث دیگر نیز در سده‌های اولیه به آن منسوب بوده‌اند؛ و حتی منتجب‌الدین ابن بابویه رازی در فهرست خود، یکی از علمای شیعه منسوب به کلین پاکدشت را شناسانیده است.
 
امروزه در هر یک از دو کلین، بقعه‌ای به نام شیخ کلینی وجود دارد که انتساب آنها به محمد بن یعقوب کلینی، صاحب کافی، پذیرفتنی نیست؛ چراکه می‌دانیم او در بغداد از دنیا رفته و همانجا به خاک سپرده شده. برخی از معاصران، در تلاش برای اعتباربخشی به این دو مزار، بقعه کلین فشاپویه را متعلق به یعقوب بن اسحاق، پدر شیخ کلینی، و بقعه کلین پاکدشت را متعلق به دایی وی، علّان کلینی دانسته‌اند. اما به باور من، این دو بقعه را باید مزارهایی نمادین برای شیخ کلینی مشهور ـ صاحب کافی ـ به شمار آورد که اهالی هر دو کلین، با این فرض که او منسوب به روستای خودشان بوده، برای یادبود و تکریم وی به وجود آورده‌اند.
 
به‌هر حال اینکه شیخ کلینی منسوب به کدام یک از دو کلین بوده، جای تحقیق بیشتر دارد و نگارنده امیدوار است درجست‌وجوهای بعدی خود، پاسخ روشن‌تری برای این پرسش بیابد.

https://ganjineh.kateban.com/post/5408

https://t.center/ganjineh_channel
سیر تحوّل باورها درباره مکان‌های مقدس (مطالعه موردی مزار «بیت‌الاحزان» در قبرستان بقیع)

✍️ احمد خامه یار

چکیده: در نبود اسناد و آثار مکتوب درباره زمان و چگونگی پیدایش بسیاری از مکان‌های مقدس و زیارتگاه‌ها، باورهای مردم درباره آنها در دوره‌های مختلف دستخوش تغییر شده و گاه حتی به تغییر کاربری یا ماهیت آنها منجر شده است. نمونه‌ای از این دست زیارتگاه‌ها، مزار «بیت‌الاحزان» در قبرستان بقیع در مدینه منوّره است. در این نوشتار، به عنوان نمونه سیر تحوّل باورهای مردم درباره مزار بیت‌الاحزان ـ به روش توصیفی‌ـ تحلیلی و بر اساس منابع تاریخی و جغرافیایی بین سده‌های سوم تا ششم هجری ـ بررسی شده است.
نتایج این بررسی نشان می‌دهد که بیت‌الاحزان، در سده‌های اولیه اسلامی به نام «مسجد فاطمه» شهرت داشته و احتمالاً در اصل محل دفن حضرت فاطمه بنت اسد بوده است. اما در دوره‌های بعد با انتساب به حضرت فاطمه زهرا(س)، باورهای دیگری درباره آن شکل گرفته و نهایتاً در نیمه دوم سده ششم ـ که مدینه به شهری شیعه‌نشین تبدیل شده بود ـ نام و باور کنونی رایج درباره آن تثبیت شده است.

مقاله پژوهشی منتشر شده در: پژوهشنامه حج و زیارت، ش۱۶، خرداد ١٤٠١، ص۹۵-۱۱۴.

دریافت فایل مقاله

https://t.center/ganjineh_channel
نشست علمی با عنوان:  
«پیشینه انتشار تشیع در فلسطین تا پیش از جنگ‌های صلیبی»
 
ارائه دهنده: آقای دکتر احمد خامه یار

دبیر علمی: حجت الاسلام والمسلمین حسن صادقی پناه
 
زمان:چهارشنبه 24/آبان/1402  
ساعت 10 الی 12  

مکان: قم، فلکه جهاد، مدرسه عالی امام خمینی، سالن شهید عارف الحسینی
بقعه شاه ابوالقاسم دزفول و سنگ آسیابهای به کار رفته در ساختمان آن
عکسها از نگارنده، به تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۲

@ganjineh_channel
شواهد دیگری از تعلق بقعه شاه ابوالقاسم دزفول به شیخ ابوالقاسم بن رمضان

#احمد_خامه_یار

من مدت‌ها پیش در مقاله‌ام به عنوان «بقعه شاه ابوالقاسم دزفول مدفن کیست؟»، نظریه تعلق این بقعه به یعقوب لیث را ـ که در سال‌های اخیر بدون شواهد تاریخی کافی رواج یافته ـ رد کرده و نشان داده بودم که این بقعه مقبره عارفی به نام «ابوالقاسم بن رمضان بلخی» از مشایخ متقدّم طریقت کبرویه است. کما اینکه اساساً بقعه از دیرباز، با انتساب به وی، به نام «شاه ابوالقاسم» شهرت داشته.

در همان مقاله نوشته‌ام که شماری از مشایخ بعدی طریقت کبرویه و زیرشاخه‌های آن، در شرح حال‌هایی که برای ابوالقاسم بن رمضان به دست داده‌اند، محل دفن وی را میان دزفول و شوشتر ـ  که قابل انطباق بر موقعیت بقعه شاه ابوالقاسم است ـ تعیین کرده‌اند. اما قدیمی‌ترین متن موجود، رساله تذکرة المشایخ علاءالدوله سمنانی است که مدفن وی را به طور مشخص در روستایی به نام «چهارآسیاب» تعیین کرده است.

پس از گذشت حدود 14 سال از انتشار مقاله فوق، هفته گذشته برایم فرصتی فراهم شد تا برای نخستین بار از بقعه شاه ابوالقاسم بازدید کنم. در بازدید میدانی از بقعه، بیش از پیش به یقین رسیدم که این بقعه باید متعلق به ابوالقاسم بن رمضان عارف باشد، نه یعقوب لیث صفّاری.

یک شاهد مهم، وجود دو سنگ آسیاب بزرگ و کهن است که در دیوار ضلع جنوبی بقعه استفاده شده. سنگ آسیاب سومی نیز در بیرون بقعه روی زمین رها شده است. وجود این سنگ آسیاب‌ها، یادآور نام روستای «چهارآسیاب» است که محل دفن شیخ ابوالقاسم بوده؛ و می‌توان تصور کرد که این روستا، به اعتبار وجود این آسیاب‌ها، بدین نام نامیده شده است.

نکته مهم دیگر آن است که یکی از این دو سنگ آسیاب، دقیقاً در دل ساختمان بقعه به‌کار رفته و حاوی کتیبه‌ای به خط کوفی است که بیشتر آن محو شده، اما به نظر می‌رسد که با توجه به شکل ظاهری آن، متعلق به سده چهارم (یا شاید پنجم) هجری باشد. در واقع سنگ آسیاب‌ها ـ یا لااقل سنگ کتیبه‌دار ـ در زمان ساخت اولیه بقعه در ساختمان آن استفاده شده‌اند.

با پذیرش اینکه سنگ آسیاب کتیبه دار، متعلق به سده ۴ یا ۵ باشد، و با پذیرش اینکه شیخ ابوالقاسم نیز به طور تقریبی در نیمه دوم سده ۴ یا نیمه اول سده ۵ می‌زیسته (چنانکه در مقاله‌ام نوشته‌ام)، بنابراین ساختمان بقعه باید پس از این دوره، و در زمانی نزدیک‌تر به حیات شیخ ابوالقاسم، اما با اختلاف زمانی چندصد ساله از زمان مرگ یعقوب لیث (سال 265ق) ساخته شده باشد. و همین مسئله تعلق آن را به شیخ ابوالقاسم مرجّح می‌سازد.

https://ganjineh.kateban.com/post/5378

https://t.center/ganjineh_channel
💢نقش مجدالملک براوستانی قمی در ساخت حرم ائمه (ع) بررسی شد

به گزارش خبرگزاری حوزه، در چهارصد وهشتادمین جلسه بنیاد قم‌پژوهی که با حضور اعضای این بنیاد در دانشگاه طلوع مهر برگزارشد، نقش «مجدالملک براوستانی قمی» در ساخت حرم ائمه علیهم السلام با ارائه احمد خامه یار مورد بررسی قرار گرفت.

وی گفت: بیشتر اطلاعات ما از رجال و تاریخ قم مربوط به دوره‌های معاصر و متأخر هست، خیلی از ما شاید شخصیت‌های معاصر را بشناسیم ولی شخصیت‌های دوره سلجوقی، ایلخانی و صفوی را کمتر بشناسیم. اما در دوره میانی شخصیت‌های برجسته و مفاخری داریم که لازم است آنها را بشناسیم و آثار آنها را بررسی کنیم.

خامه‌یار تصریح کرد: یکی از این شخصیت‌های بسیار مهم و تاثیرگذار در قرون میانی و به طور خاص دوره سلجوقی، مجدالملک براوستانی قمی است که شخصیتی بسیار تاثیرگذار بوده و نقش بسیار مهمی در ساخت زیارتگاه‌های شیعه در دوره‌های قدیم داشته است.

ادامه خبر را اینجا بخوانید:👇
http://qompajoohi.ir/?p=10490
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
Ещё