سهش

#پدیدارشناسی
Канал
Логотип телеграм канала سهش
@FdpariziПродвигать
520
подписчиков
317
фото
55
видео
162
ссылки
فاطمه دلاوری پاریزی دانشجوی دکتری فلسفه غرب، دانشگاه تهران سهش، شاید طریق حقیقت است. سهش از ریشه سهستن به معنی نگریستن است، ترسیدن و ظاهر شدن... زیبایی‌شناسی ایدئالیسم آلمانی فلسفه فرهنگ، سیاست، اخلاق و... @fdparizi ادمین: @FatemehDelavari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به چیزها چنان بنگر که دوردستند اگرچه دم دستند.
پارمنیدس
#بیدل_خوانی جمعی از اهالی فلسفه و هنر
#دکتر_جباری
#علی‌_نجات_غلامی
#پدیدارشناسی
@Fdparizi
گسترش پدیدارشناسانه مفهوم بداهت

هوسرل در مفهوم بداهت نوعی گسترش پدیدارشناسانه ایجاد می‌کند. وی که تا پیش از این «واقعیت» را به عنوان یک اعتقاد یقینی معرفی می‌کرد، اکنون آن را با شهود پیوند می‌زند و معنای آن را تعمیق می‌بخشد و مشخص می‌کند که شهود است که خصلت اعتقاد را بر می‌انگیزد، و موجه و حتی آن‌ را تأسیس می‌کند.
باید توجه داشت بداهت نه علمی است، نه منطقی و نه روان شناختی بلکه بداهت نحوه خاصی از وضع است. (رشیدیان، 1391)
او بداهت را نه تنها متضایف وجود و عدم وجود می داند که با جهات دیگر وجود نظیر وجود ممکن و محتمل و مشکوک و ظنی و ... و حتی با جهات غیر معرفتی که در حوزه اراده و عاطفه قرار می گیرند نیز آن را همچون یک ارزش هم پیوند می‌داند. (هوسرل، 1390)
در واقع این بدین دلیل است که تعلیق هوسرل، جهان را صدها برابر بزرگتر می‌کند و تجربه حسی با این تعلیق گسترش می‌یابد. چرا که تجربه حسی دیگر تنها منحصر در حواس پنج گانه نیست و انواع ادراکات شهودی و حضوری و خاطرات و تخیلات و ... را نیز شامل می شود. با این افزایش حیطه تجربه، از آن جا که بداهت اعم از تجربه است، معنای آن نیز گسترش می یابد.
تجربه به معنای عادی آن، مورد خاصی از بداهت است. می توان گفت که بداهت به طور کلی همان تجربه است به معنای اوسع و در عین حال ماهیتا واحد کلمه (هوسرل، 1390)
بدیهی است که مفهوم تجربه در هوسرل به دلیل گسترش معنایی آن با مفهوم رایج از تجربه متفاوت است و به طور مثال درک بدن مندی یا زمان مندی نیز نوعی آگاهی تجربی است. بنابراین در اینجا تجربه آغاز یک راه نیست، بلکه پایان یک فعالیت معرفتی است و بداهت دیگر معنای سنتی خود را ندارد.

منابع:
رشیدیان، عبدالکریم، هوسرل در متن آثارش، تهران: نشر نی.
هوسرل، ادموند، تآملات دکارتی(مقدمه ای بر پدیده شناسی)، عبدالکریم رشیدیان، تهران: نشرنی.

#هوسرل
#پدیدارشناسی
#بداهت

@Fdparizi
درباره‌ی بازگشت به خود چیزها و مفهوم بداهت:

آگاهی برخاسته از پیش‌فرض‌ها که هوسرل آن را ناشی از مفاهیمِ تهی، یعنی مفاهیمِ پیشینیِ اخذ شده از پیش‌فرض‌ها، عادات، خاطرات، پیش‌بینی‌ها، انتظارات و... می‌داند نوعی آگاهیِ غیر اصیل و غیر مستقیم است بدین دلیل که در اخذ این آگاهی از شی، واسطه های معرفتی و تجربی دخالت دارند. درحالی که در برابر آن، بداهت و معرفتِ بدیهی است که اصیل، مستقیم و بی‌واسطه می‌باشد.
آگاهی بدیهی آن نوع از آگاهی است که خود شیء، خود را نمایان می‌کند و نه هیچ داده یا آگاهی یا مفهوم دیگری. به همین دلیل بی‌واسطه است. آگاهی بدیهی، از آن‌رو که به طور مستقیم و بی‌واسطه از خود شی اخذ می شود و نه از هیچ واسطه‌ی پیشینی، اصیل قلمداد می شود.
بداهت نحوه ای از آگاهی با تمایزی ویژه است، یعنی خودپیدایی، خود نمایش دهندگی، خود‌دادگی یک چیز، یک محتوا، یک کلیت، یک ارزش و غیره که در نحوه نهایی «حضور بشخصه» در «شهود بی واسطه» «به نحو اصیل» داده شده باشد. برای «من» {اگو} این بدان معناست که چیزی را به نحو مبهم، از طریق مفاهیم تهی از پیش ساخته شده افاده نمی کند، بلکه کاملا به خود شیء نزدیک است، خود آن را شهود می کند، می بیند و می شناسد.
اگر بخواهیم به طور خلاصه برداشت هوسرل از بداهت را بیان کنیم باید اشاره کنیم که از نظر وی بداهت آن داده‌ای است که در تجربه حسی یا شهود به دست می‌آید. یعنی ما به تجربه این امر را که شی «آنجاست» دریابیم، نه این که آن را تخیل یا تصویر کنیم و یا حدس بزنیم.
بازگشت به خود چیزها، به بحث out_here که متاثر از هایدگر، شاگرد هوسرل، در دوره لیدرشیپ طرح شده و قبلا اینجا از آن سخن گفته شد بسیار نزدیک و مربوط است.

منابع:
هوسرل، ادموند، تآملات دکارتی(مقدمه ای بر پدیده شناسی)، عبدالکریم رشیدیان، تهران: نشرنی، چاپ چهارم، 1390
رشیدیان، عبدالکریم، هوسرل در متن آثارش، تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1391
Follesdal, Dagfinn, Husserl on Evidence and Justification, USA: The catholic University of American press, 1988

#هوسرل
#بداهت
#هایدگر
#راهبری
#بازگشت_به_خود_چیزها
#پدیدارشناسی
#being_a_leader
@Fdparizi