دربارهی بازگشت به خود چیزها و مفهوم بداهت:
آگاهی برخاسته از پیشفرضها که
هوسرل آن را ناشی از مفاهیمِ تهی، یعنی مفاهیمِ پیشینیِ اخذ شده از پیشفرضها، عادات، خاطرات، پیشبینیها، انتظارات و... میداند نوعی آگاهیِ غیر اصیل و غیر مستقیم است بدین دلیل که در اخذ این آگاهی از شی، واسطه های معرفتی و تجربی دخالت دارند. درحالی که در برابر آن، بداهت و معرفتِ بدیهی است که اصیل، مستقیم و بیواسطه میباشد.
آگاهی بدیهی آن نوع از آگاهی است که خود شیء، خود را نمایان میکند و نه هیچ داده یا آگاهی یا مفهوم دیگری. به همین دلیل بیواسطه است. آگاهی بدیهی، از آنرو که به طور مستقیم و بیواسطه از خود شی اخذ می شود و نه از هیچ واسطهی پیشینی، اصیل قلمداد می شود.
بداهت نحوه ای از آگاهی با تمایزی ویژه است، یعنی خودپیدایی، خود نمایش دهندگی، خوددادگی یک چیز، یک محتوا، یک کلیت، یک ارزش و غیره که در نحوه نهایی «حضور بشخصه» در «شهود بی واسطه» «به نحو اصیل» داده شده باشد. برای «من» {اگو} این بدان معناست که چیزی را به نحو مبهم، از طریق مفاهیم تهی از پیش ساخته شده افاده نمی کند، بلکه کاملا به خود شیء نزدیک است، خود آن را شهود می کند، می بیند و می شناسد.
اگر بخواهیم به طور خلاصه برداشت
هوسرل از بداهت را بیان کنیم باید اشاره کنیم که از نظر وی بداهت آن دادهای است که در تجربه حسی یا شهود به دست میآید. یعنی ما به تجربه این امر را که شی «آنجاست» دریابیم، نه این که آن را تخیل یا تصویر کنیم و یا حدس بزنیم.
بازگشت به خود چیزها، به بحث out_here که متاثر از هایدگر، شاگرد
هوسرل، در دوره لیدرشیپ طرح شده و قبلا اینجا از آن سخن گفته شد بسیار نزدیک و مربوط است.
منابع:
هوسرل، ادموند، تآملات دکارتی(مقدمه ای بر پدیده شناسی)، عبدالکریم رشیدیان، تهران: نشرنی، چاپ چهارم، 1390
رشیدیان، عبدالکریم،
هوسرل در متن آثارش، تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1391
Follesdal, Dagfinn, Husserl on Evidence and Justification, USA: The catholic University of American press, 1988
#هوسرل#بداهت#هایدگر#راهبری#بازگشت_به_خود_چیزها#پدیدارشناسی#being_a_leader@Fdparizi