مصاحبه با اقتصادنیوز در رابطه با موانع دوچرخه سواری در شهر تهران (بخش چهارم) :
4⃣ قسمت چهارم : یکی از مهمترین وظایف فعالین اجتماعی، طرح پرسش های به جا در جامعه است...
در کمپین خرید
#دوچرخه برای کودکان روستاهای محروم هم جای سوال بسیار است. متاسفانه برگزارکنندگان به سوالات ِ بنده به عنوان یک فعال اجتماعی پاسخی ندادند، و این کمپین هم مانند بسیاری کارهای دیگر که هیچ کارشناسی برای انجام آنها صورت نمی پذیرد، در میان رنگ و لعاب فانتزی اش برگزار شده، و عوارضش را به جای خواهد گذاشت، و البته برای برگزارکنندگان، نمایش خوبی ست و برای اشخاصی نانی هم در پی دارد.
اخیرا کلیپ هایی
تهیه شده توسط
#شهرداری تهران با محور آموزش
#مدیریت_پسماند در فضای مجازی منتشر شد. در نگاه اول به نظر می رسید شهرداری از خواب خرگوشی اش بیدار شده و به فکر آموزش شهروندی افتاده است.
اما با مشاهده ی چند قسمت منتشر شده، ماجرا برایم عوض شد. سناریویی پر از اشکال محتوایی و اجرایی و نگاهی نه طنزگونه بلکه تمسخر آمیز به موضوع محیط زیست، دادمان را به آسمان برد. بالاخره یکی از هنرمندان علاقه مند به محیط زیست، بدون واهمه از برچسب زنی ها، اقدام به نقد محتوای این کارها نمود.
خانم
#میترا_حجار به خوبی به برخی نکات غیرکارشناسانه در این طرح اشاره کرد؛ با مشاهده ی این کلیپ ها ذهن من به عنوان مخاطب به این سمت می رود که، چطور و تحت چه ساز و کاری این قرارداد میان
#تهیه_کننده و شهرداری تهران منعقد گردیده و پولی که احتمالا قابل توجه هم هست، پرداخت گردیده و کاری با کمترین کیفیت ممکن در محتوا تحویل گرفته شده ؟
حتی اگر کسی به رایگان چنین کارهایی را ساخته باشد شهرداری نباید اجازه دهد نامش پای این کارها بیاید چه رسد به اینکه پول هم بدهد.
همین موضوع باعث شد تمایل پیدا کنم در رابطه با کمپینی که اخیرا راه اندازی شده، سوالاتم را با صدای بلند بپرسم.
چرا که قبلا در اینستاگرام در کامنت و دایرکت پرسیدم و نه تنها پاسخی دریافت نکردم، بلکه مورد اهانت قرار گرفتم که قصدم خراب کردن ِ یک حرکت خیرخواهانه ست.
چیزی که احتمالا عده ای به خانم حجار هم نسبت داده اند اما ایشان واهمه ای از گفتن حقیقت نداشته .
قبلا بگویم که اینها صرفا چند سوال است و دلیلی ندارد مورد پرخاش قرار گیرد.
اگر پاسخ قانع
کننده دارند چرا باید از انتشار بترسند؟
ادامه دارد ...
https://b2n.ir/214243@EarthHour