تاریخ و فرهنگ دره شهر

#چال
Канал
Логотип телеграм канала تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANПродвигать
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,59 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
تاریخ و فرهنگ دره شهر
Photo
با سلام و احترام خدمت همشریان و شهروندان عزیز و با اقتدار و فهیم شهر درهشهر

#روز_دختر_مبارک🌹

پرسش ۳
لطف بفرمایید که چه اموراتی ویا پروژه های از شهر از نظر ها پنهان ومغفول مانده که مد نظر
جنابعالی است وعزم دارید انرا جبران کنید ؟

با توجه به اینکه شهر دره‌شهر یکی از شهرهای باستانی ایران است اما بصورت کامل به مردم کشور معرفی نشده است و گاها ناشناخته است، برای پیشرفت باید مطرح شد، پیش از هرچه مطرح شدن شهرمان در اولویت است.
یکی از اساسی ترین امور فراموش شده ترمیم و آسفالت جاده‌هاست، متاسفانه روزانه رانندگان زیادی هستند که بعلت نامناسب بودن جاده‌ها هزینه‌های زیادی را صرف تعمیر خودرو میکنند.
آسفالت جاده‌ها بطور صد درصد باید درست شود.
مناطقی در شهر وجود دارد که واقعا زندگی در آنجا با روستا هیچ تفاوتی ندارد و انگار فراموش شده هستند مانند:
#مسکن_مهر
#اسدآبادکوی_طالقانی
#اسدآباد_سمت_شرکت_سایپا
#کوی_فرهنگیان
#چال_زغال
#چال_زر_منطقه_روبروی_بیمارستان
#ساکنین_دامنه_کوه_شهر
#قلعه_گل
و....
این مناطق همان مناطق حاشیه شهر هستند که باید نام آنها را روستا گذاشت....
عدم وجود نورپردازی، زیباسازی، پارک، بعضا نام کوچه و خیابان، آسفالت، مبلمان شهری، بعضا آب شُرب، عابربانک،نانوایی، مرکز خرید موادغذایی و... باعث شده ساکنین عزیز این منطقه‌ها دچار مشکل شوند.
درست است مرکز شهر مهم است اما آیا نانوایی مهم تر نیست؟؟؟؟ آب شرب مهم‌تر نیست؟؟؟؟؟
پیش از هرچه سلامت، بهداشت و رفاه همشهریان عزیز مهم است.
قطعا از اولین برنامه‌های اینجانب رسیدگی ویژه به همشهریان ارزشمند این مناطق خواهد بود.

عدم وجود پارک بانوان در دره‌شهر؛
بانوان عزیز و با وقارمان نیاز به ورزش در محیطی امن و اختصاصی دارند.
#ما_بانوان برای انجام ورزش و پیاده روی، #معذب_هستیم.
چرا باید ساعت‌ها کنار خیابان‌های شهر پیاده روی کنیم؟؟؟
مگر نه اینکه بانوان مرکز محبت و تربیت در خانواده‌ها هستند؟
چرا به ورزش ما بانوان توجهی نمی‌شود؟؟؟؟
#ما_بانوان_امنیت_میخواهیم.

قطعا و صد در صد #ایجاد_پارک_بانوان برای #خواهران_عزیزتر_از_جانم #بانوان_متشخص_و_ارزشمند_شهرم
در اولین برنامه‌ها خواهد بود.
#بانوان_خیالتان_راحت🇮🇷
#حامی_ویژه_بانوان

بهداشت و نظافت و نظم شهری
از دید پنهان شده است.
قرار دادن سطل‌های زباله و بازیافت در نزدیکترین مسیر خانه‌ها،
از بین بردن سوسک و حشرات منازل همشهریان با سمپاشی ویژه شهرداری،
پیگیری جدیت فاضلاب شهری، مشکل فاضلاب شهر دره‌شهر #باید_حل_شود.

عدم وجود امکانات مفرح و شاد برای شادی و اوقات فراغت خانواده‌ها؛
اینجانب برنامه #سینمای_روباز را در برنامه دارم که در یکی از پارک‌های شهر مثلا پارک کوثر، ایجاد نمایم.
خانواده‌های محترم شهرمان نیاز دارند به یک محیط دسته جمعی و ایجاد وحدت و ملاقات بین مردمان عزیز شهرمان. #حامی_خانواده_ها

عدم وجود کتابخانه در محیط رو باز؛
داشتن یک کتابخانه در محیطی که آرامش بخش باشی برای مطالعه شهروندان عزیز لازم و ضروری است.

ایجاد کانون هنرمندان در قالب سرای محله یا خانه هنرمندان؛
#هنرمندان_شهرمان_سرگردانند
به داد هنرمندان شهرمان برسیم.
هنرمندان عزیز و ارزشمند شهر دره‌شهر نیاز به مکانی ثابت و مشخص برای انجام فعالیت‌هایشان از جمله؛ کلاس‌های هنری، برگزاری جشنواره‌ها، اتحاد و انجام فعالیت‌های مشترک، برگزاری مراسمات هنری و...
اینجانب با چاپ سه جلد کتاب شعر و کسب دیپلم افتخار ملی شعر و کسب عنوان اولین شاعره منتخب ایلامی و .... هنوز رونمایی از کتاب یا نشانی از حمایت هنرمندان در شهر دره‌شهر ندیده‌ام.....
#رسیدگی_به_مشکلات_هنرمندان قطعا از برنامه‌های اینجانب خواهد بود. #حامی_هنرمندان

ایجاد مکان مناسب برای ورزشکاران؛
ورزشکاران عزیز شهرمان برای ترویج فرهنگ ورزش به اتحاد و همکاری نیاز دارند.
با توجه به اینکه اینجانب خود از قهرمانان ورزشی کشور هستم درد ورزشکاران را بخوبی لمس می‌کنم.
بنده با برنامه‌های فرهنگی و همگانی در خدمت هیات‌های ورزشی، باشگاه‌های سطح شهر، ورزشکاران و ... خواهم بود. #حامی_ورزشکاران

ایجاد پارک علم و فناوری در دره‌شهر؛
شهر دره‌شهر دارای نخبگان فراوانی‌ست، باید گفت #شهر_نخبه_پرور_دره_شهر
باید به جمع نخبگان شهر سر و سامان دهیم. تا کی شاهد مهاجرت نخبگان عزیز شهرمان به تهران و دیگر شهرها باشیم؟؟؟؟؟؟
برای نخبگانمان امکان همکاری و فعالیت‌های ارزشمند را فراهم کنیم.

بنده با تمام وجود خادم جوانان نمونه و فعال و نخبه خواهم بود و در راستای این خدمت پیگیر پارک علم و فناوری اطلاعات از استان و کشور خواهم بود.
#حامی_جوانان_فعالان_نخبگان_جامعه_فرهنگی....

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
‍ "شوم توم"
@ceymarian
بچّه که بودیم بارها در روزهای نرسیده به پاییزمی‌دیدیم که پدر"دارو برگ" کهنه را بررسی می‌کرد و با تیشه‌ی "گٌل دَمی" که تا آن هنگام با پارچه ‌ای بسته شده بود، خیش کهنه را تیمار می‌کرد.در آن زمان "دار الرزنه" کار هرکسی نبود.او همه ی لوازم کار را وارسی می کرد "سیمکه ها وگلا"ازجمله ابزارهای مورد نیاز بودند که گلا می بایست هرساله توسط آهنگر #تیژ"می شد.

نسبت گلا به کٌره ی دار مانند نسبت کفش به پا بود وزمین توسط همین کفش آهنی دریده می شد. پدردراین مدّت آن قدردر فکر شخم پاییزه بود که شب هنگام هم از بیان آن خسته نمی‌شد .گاهی از نداشتن یک قاطردیگروگاه هم از نبودن کسی که سر چهارپایان را بکشد "وِروِیم"می‌کرد.به هر صورت ما می‌دیدیم که او از پیش" #گنم_قلوونی" را در " #هور " بزرگی نگه می‌داشت و گاهی هم آن را در محل‌های دور دست " #چال" می‌کرد.

#چالگه محلی بود که مردم با مشورت چال‌های گندم و جو خود را درآن احداث می‌کردند و چال خود دیواری دایره‌ای شکل بود که با سنگ و گل تا حدود یک متر بالا می آوردند و برای جلوگیری از رخنه آب وموریانه کف آن را با کاه می‌پوشاندند و آنگاه آن را از گندم پر می‌کردند و پس از آن هم روی آن را ابتدا با کاه و سپس با کاه و گل می‌پوشاندند.
آن روزها از کود و ضد " #دغا "خبری نبود آنان از وزیدن باد شمال وحرکت اَبرها و برای درازمدت از روی بارش های پاییزی سال آینده را تشخیص می‌دادند.آنان اوّلین باران پاییزی را #پاییز_پله "می‌گفتند پله سّدی بر روی رودخانه بود که درتابستان برای انحراف آب آن جهت آبیاری شالیزار درست کرده بودند که در اولین باران پاییزی این سد فرو می‌ریخت که به آن پاییز پله می‌گفتند.آنان پاییز پله خوب را یکی از نشانه‌های سال پرباران می‌دانستند...
در این بود که آن‌ها #حسن_گایار را بیشترمی طلبیدند و او را با گفتن
"حسن گایار-سربیار اٌ دیار"
را به یاری می خواستند. شوم و توم در آن زمان مصائب خود را در پیش روی داشت.ریشه‌های گیاهان هرز همانند" #لوسک" و " #کرف"و شب‌های متمادی در کوه ماندن و ده‌های دیگر از سختی‌های آن بود و سختی های دیگر هم این بود که تا آن‌ها شخم زدن را به پایان می‌رساندند از بسیاری از کارها که بیشتر به کوچ و دامداری مربوط می‌شد عقب می‌افتادند.

آنان پس از چند باران، بسته به دوری یا نزدیکی کشت به سراغ آن می‌رفتند و چون باز می گشتند، می‌گفتند" #لیکا"لیکه روییدن و بالیدن محصول بود و پس از آن می‌گفتند : " ای توراس که گاه بِکری دِه" .آنان هر مدت یک وقت به کشت خود سر می زدند تا زمان #زویرده"فرا می‌رسید و عاقبت آن محصول هم درو می‌شد اما خوشا به درو کردن با داس یا #کیشه" کردن با "پشته" نه #حوله" کردن آن هم با بستن چندین قاطربرروی خرمن واز صبح تا غروب بر روی آن چرخیدن تا آن زمان که محصول" َرت"شود لذا روز خرمن کوبی از سخترین کارهای کشاورزی بود و به همین خاطر شاعرمی گوید"کارهر بز نیست خرمن کوفتن-گاو نر می خواهد و مرد کهن" سپس پدران بیچاره‌ی ما می‌بایست آن را " #شن_یاری "کرده و آن همه کاه را از گندم جدا کنند.

این چرخه‌ی شوم توم هر ساله وجود داشت وهم اکنون که این کار صنعتی شده است بیشتر آن زحمت کشان به دیار حق شتافته اند و حاصل آن همه سخت کوشی آنان ،ما و زندگی امروزی ماست. باشد که با ذکر فاتحه‌ای قدردان زحمات آنان باشیم.

آبدانان: جمشید حرمی /کدمتن2304/29
انتشار با ذکر منبع بلامانع است
تاریخ و فرهنگ
@CEYMARIAN
اوقات فراغت دهه سی ها در دره شهر
@CEYMARIAN
در زمان ما‌ دهه سی ها امکاناتی همانند پارک ، سینما و یا حتی رسانه ای گروهی نبود ازابادی وروستاهای دره شهر هیچگونه رسانه دردسترس نداشتیم
در روستاها دو یاسه خانواده فقط رادیویی داشتند بنام فیسپ با چهار موج

بازیها و سرگرمی های ما نوجوانها عبارت بودند از #چوزر #قاپو #دارپلان #جوزان #چال_پشکی (بازی هم شبیه شطرنج )

توضیحی مختصر در مورد این بازی ها:

#چوزر
این بازی درشبهای به اصطلاح شومانگی یعنی شب مهتاب انجام میگرفت و آن اینگونه بودکه به دو گروه هفت نفره تقسیم میشدیم ، چوبی کوچک پرتاب میکردیم دوگروه به جستجوی چوب می رفتند و یکنفر که چوب را پیدامی کرد بسمت جایگاهی که تعیین شده بود و مورد قرارداد دو تیم وگروه بود می رفت و گروه مخالف ویرا با شتاب دنبال میکردند و اگر به او می رسیدن و اورا میگرفتن و چوب را ازدستش درمیاوردن یک امتیازبود برای گروه مقابل واگر او
چوب رابه (دالگه) بمعنای مقصد میرساند باز یک امتیاز داشت

#جوزان
این بازی به این صورت بود که دوتیم تشکیل میدادیم یک تیم روی زمین می نشستیم یک دایره با نام محلی (کِرّ) به دورخود رسم می کردیم و هر گروهی که سرپابودن بازی را شروع میکرد
اگر هرکدام از افراد بیرون از دایره می توانست از افراد نشسته را بیرون ازدایره بکشد برنده بود..
اماشرط شروط دیگری دربین بود زمان حمله وقتی فردرا میگرفتن وبه بیرون از دایره می کشیدن باید دست اورابعنوان دفاع ازخود گاز میگرفت اگرفردی که درحال پیروزی بود میگفت #جوز کلمه ای بنام تسلیم و یا اگر فشارگازگرفتن را تاب و توان نداشت کلمه جوز را بر زبان می آود میگفت به معنای تسلیم و اگر نمی گفت بازی را باخته بود ادامه دارد ..
#جعفر_یوسفوند
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
ادبیات عامیانه

#چال_گرگ

پدران ما در گذشته برای رهایی از دست حیوانات وحشی به ویژه گرگ ها راهکار جالبی داشتند.
آنها در نزدیکی آبادی و یا"مال"ابتدا گودال و خندقی گرد و دایره ای حفر میکردند به شکلی که وسط آن به صورت مخروطی بر جا بود.بعد از حفر گودال دایره ای بره ای را روی ستون و مخروط وسط می گذاشتند به عنوان طعمه و روی خندق را با خاشاک می پوشانند شب هنگام که گرگ برای بردن گوسفند در راه آمدن به سوی "تجیر"بود متوجه بره تنها در نزدیکی مال می شد و به سمت آن میرفت.
نزدیک شدن به بره همان و افتادن در گودال همان...

صبح روز بعد مردان ایل با سنگ و چوب ازگرگ نگون بخت پذیرایی می کردند. "چال گرگ" یکی از صدها متلی است که پدران ما آن را به چشم خود دیده اند و اینک برای ما ...یک متل بیش نیست.

با تشکر از خانم پورمنتی
@CEYMARIAN
كبيركوه
بزرگي تو كبيري چون دماوند
بمانند دماوند پاي در بند

رفيعي استواري سر فرازي
درون سينه ات پر رمز و رازي

نشان ها داري از عهد قديمي
به هر نقطه شهي بود و نديمي

به آن #تيل_انارت" من ببالم
ز مهجوري #چوبينت" بنالم

"#النج و #چال و #بوتك و #سكه_سو
نگيني تو به زاگرس اي #كبيركوه

بود آباد دشت تو ز #سيكان
ديارت مهد ابرار است و نيكان

ز #كل_گ من چه گويم خود زبان است
تمدنها به اثارش عيان است

گذر چون تو كني بر #گاوميشان
كه معبر بوده بر رود پريشان
@ceymarian
نظر چون نيك كني بر #چارطاقش"
به دره هاي پير و سينه چاكش

به هر جا بنگري يوسف تو يابي
ز قبل و بعد تاريخ رد نابي

#یوسف_گوهري ۱۳٩٥/٩/١۹
تاریخ و فرهنگ دره شهر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog