تاریخ و فرهنگ دره شهر

#تلنگر
Канал
Логотип телеграм канала تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANПродвигать
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,59 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر
مشکلات این نسل
این نسل سلام بلد نیست ، خودم خودم ووو

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#تلنگر

شگفت انگیزترین رفتار انسان این است که از کودکى خسته مى شود،
براى بزرگ شدن عجله مى کند و سپس دلتنگ دوران کودکى خود مى شود!
ابتدا براى کسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى گذارد،
سپس براى بازپس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى کند.
طورى زندگى می کند که گويى هرگز نخواهد مرد و بعد طورى مى ميرد که گويى هرگز زندگى نکرده است!
آنقدر به آينده فکر مى کند که متوجه از دست رفتن امروز خود نيست،
در حالىکه زندگى گذشته يا آينده نيست، بلکه زندگى همين اکنون و اینجاست...


@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#تلنگر


روزی مردی عرب، نزد قاضی رفت
و شکایت کرد که مردی پارس، کفش او را در مسجد دزدیده است !

قاضی سخن او را شنید و گفت
پرونده بسته شود !

حاضران شگفت زده از قاضی پرسیدند چرا این گونه حکم کردی؟!

قاضی گفت: نه عرب کفش می پوشد
و نه مرد پارسی به مسجد رود ...!


👤 عبید زاکانی

پروین مکه

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#تلنگر

تازه #جوانی ز سر ریشخند
گفت به #پیری که کمانت به چند ؟

پیر بخندیدو بگفت : ای جوان
چرخ تو را نیز دهد #رایگان ...
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#تلنگر
خری به درختی بسته بود.
شیطان خر را باز کرد.
خر وارد مزرعه همسایه شد و تر و خشک را با هم خورد.
زن همسایه وقتی خر را در حال خوردن سبزیجات دید؛ تفنگ را برداشت و یک گلوله خرج خر نمود و کشتش.
صاحب خر وقتی صحنه را دید؛ عصبانی شد و زن صاحب مزرعه را کشت.
صاحب مزرعه وقتی با جسد خونین همسرش روبرو شد
صاحب خر را از پای دراورد!
به شیطان گفتند چکار کردی؟!!!
گفت من فقط یک خر را رها کردم!


ارسالی شاهپور فرهادپور

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
💖
#تلنگر_مثبت

ذهن ما آینده ی ما را می آفریند. اگر در زمان حال ، در زندگیمان چیزی ناخوشایند است ، باید با بکار گرفتن ذهن خود ، این وضعیت را دگرگون سازیم و از همین لحظه میتوانیم این دگرگونی را آغاز کنیم.
‌‎‌‎‌┅┄✶✶┄┅
ماریانا
🔻🔻
#تلنگر
هر فردی که با تو برخورد می‌کند هر فردی که تو با او مشکل داری ،یا ناسازگاری این را به تو نشان میدهد که در گوشه ای از ذهنت مشکلاتی داری
در واقع تو با آن شخص یا آن حادثه واتفاق هم ارتعاش هستی وگرنه این اتقاق را جذب نمیکردی یا آن رفتار بد(همسر، نامزد، دوست ...)را به سمت خود نمی‌کشاندی...
اتفاقی که بعد از مرتب کردن ذهنت می افتد این اینست که آن شخص با رفتار بد ،با تو سازگار خواهد شد واگر این اتفاق نیفتد فرد ممکن است از زندگی تو خارج شود یا دیگر آزاری از وی نخواهی دید ..

#سپیده_حاجی_زاده

💟 ارسالی از :  علی دستیاری

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#تلنگر


📮به تعداد آدم‌های روی کره ی خاکی، تفاوت فکر و نگرش وجود دارد!


▫️پس این را بپذیر:کسی که تفکرش با تو #متفاوت است ، دشمنت نیست؛ انسان دیگریست!

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#تلنگر

نه خودت را با کسی مقایسه کن، نه کسی را با خودت،
نه اهدافت را از روی دست دیگران بردار، نه مسیر موفقیتت را از کسی ایده بگیر.
یک دنیاست و میلیاردها آدم و میلیاردها مسیر...
یک دنیاست و میلیاردها استعداد، میلیاردها علاقه و میلیاردها مقصد.
چرا فکر می‌کنی فقط راه فلان بازیگر و فلان خواننده و فلان نویسنده و فلان فوتبالیست و فلان ثروتمند بهترین راه است؟
یک بار برای همیشه خودت را از چرخه‌ی باطل مقایسه بکش بیرون و مطابق توان و استعداد و علاقه‌ی خود‌ت هدف‌گذاری کن.
هرکس با روش متفاوت و منحصر به خودش رشد می‌کند.

که مسیر پروازِ دیگران شاید پرتگاه سقوطِ تو باشد!
که هرس، برای درخت، رشد است و برای شاخه، ویرانی.

دلنوشته از خانم پورمنتی

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#تلنگر

مدیر محترم کانال سلام علیکم
ذکر خاطره ای از گذشته در این زمان خالی از لطف نیست

پدرم تعریف می کرد اوایل پاییز بود کپرها را برای فصل زمستان اماده کرده بودیم کپرها هم دوش بدوش هم در صفی طولانی در کنار هم بر افراشته بودند کنف هایی که در تابستان جمع کرده بودیم در سقف کپر اویزان کرده بودیم (ذکر این نکته لازم است که کشت کنف در قبل در منطقه ما رایج بود پس از رسیدن محصول انرا درو میکردند .سپس ان را در رودخانه سیمره زیر اب میگذاشتند و سنگ های بزرگی روی انها می گذاشتن و مدتی به این روال می گذشت بعد افرادی را جمع میکردند از اقوام و دوستان و شروع میکردند تارهای کنف را از ساقه ابخورده جدا میکردند و روی هم تل انبار میکردند هم سخت بود و هم لذت بخش چون همه این کار ها را در داخل اب انجام می دادند) حالا این کنفها را همگی دارند و بهترین و امن ترین جا هم اویزان از سقف کپر بود ...

پدرم تعریف میکرد سوزن جوالدوزی را قبلا در سقف کپر برای روز مبادا پنهان کرده بودم و الان برای پیدا کردنش چراغ میشی را برداشم و تا جوالدوز راپیدا کنم در دم شعله میشی با کنف ها برخورد کرد انگار بنزین بود در ثانیه کپر اتش گرفت تا خواستیم فرار کنیم باد پاییزی که قبلش در حال وزیدن بود در کمترین لحظه آتش همه کپر ها و وسایل همسایگان را به تلی از خاکستر تبدیل کرد نقل میکنند در بین ان شعله هاقطعه ای از اتش از شعله ها جدا شده و صد متر ان ورتر افتاد...

رفتند و نگاه کردند #کتاب_مقدس_قرآن است که در میان این شعله ها و حاشیه ها سوخته ولی اتش به ایات سرایت نکرده بود ..‌

بدنبال ان قران را با عزت واحترام در پارچه سبزی پیچانده و احترام کردند و از ان زمان این قران به #قران_خونه_شیخه معروف شد و تا بحال نیزمورد قسم مردم است .و از ان مردم هیچ کس معترض مرحوم پدر نشد و با صلح و صفا دوباره در جایی دیگر دست بدست هم دادند و ان زندگی را دوباره ساختند

اما امروز میبینیم در سطح جامعه با ایات قران تخمه می فروشند . ما با خودمان چه کردیم به کجا رسیدیم...

پی نوشت:
۱_ شیخه سلیمانی شخصی مومن خوش صحبت شوخ طبع و نجیب ساکن چمکلان بود .

۲_ چراغ میشی دارای انبار کوچکی برای نفت بود که فتیله ای از وسط ان عبور داده و نوک این فتیله را اتش میزدند و به عنوان چراغ از نورش استفاده می کردند.

م امیری


تاریخ وفرهنگ سیمره(دره شهر)
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#تلنگر

یک روز از خیابان عبور می کردم یکی از آشنایان را دیدم بعد از توقف شیشه ی ماشین را پایین کشیدم سلام و احوال پرسی کردم طرف با تعجب جوابم را داد خیلی هم جا خورد گفتم فلانی هیچ کاری ندارم نه می خواهم پولی از شما قرض بگیرم و نه می خواهم برای وامی ضمانتم کنید فقط بخاطر ارادتم به شما ایستادم تا احوالتان را بپرسم خنده بر لبانش نقش بست ، نفس راحتی کشید با خوشحالی تشکر کرد

مانده ام چرا بعضی ها باور ندارند سلام ، احوال پرسی و دیدار رایگان است !!!!

مطلب ارسالی از ریوار
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#تلنگر..

به تاريخ های روی سنگ قبر نگاه کنید:
تاريخ تولد- تاريخ مرگ؛
آنها فقط با يك خط فاصله از هم جدا شده اند، همين خط فاصله كوچك نشان دهنده تمام مدتي است كه ما روي كره زمين زندگي كرده ايم.
ما فقط به اندازه يك " خط فاصله" زندگي مي كنيم و ارزش اين خط كوچك را تنها كساني مي دانند كه به ما عشق ورزيده اند...
آنچه در زمان مرگ مهم است پول و خانه و ثروتي كه باقي مي گذاريم نيست، بلكه چگونه گذراندن اين خط فاصله است.
بياييد به چرايى خلقتمان بيانديشيم،
بياييد بيشتر يكديگر را دوست داشته باشيم،
دير تر عصباني شويم،
بيشتر قدرداني كنيم،
كمتر كينه توزي كنيم،
بيشتر احترام بگذاريم،
بيشتر لبخند بزنيم
و به ياد داشته باشيم كه اين " خط فاصله" خيلی كوتاه است..!


@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#تلنگر
آرامش قبل از طوفان مرگ.......
برابر مطالعه سایت های معتبر خبری داخل و خارج برابر نظریات کارشناسان و پزشکان متخصص...موج خطرناک ویروس جهش یافته به کشور و دیار ما روی آورده وتن ها سلاح مبارزه با آن رعایت مردم و تدابیر مسئولین است که از هردو خبری نیست تجربه میگوید باتوجه به کوچک بودن شهر موج جدید کرونا قابل مهار است اگر بخواهیم......جعفرفیلی

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#تلنگر
مردم نجیب و متمدن واهل مشورت شهرستان دره شهر ،
پدران،مادران، برادران و خواهران عزیز و جوانان دوست داشتنی عزیزان اداری و کسبه محترم و زحمتکش وهمه عزیزان ساکن دیار سیمره...به سمت مرگ رفتن به علت بی اهمیتی گناهی بزرگ است در چندماه اخیر تجربه ثابت کرد که کرونا کشنده است مخصوصا که حالا رنگ کرونایی شهرمان زرد شده و تا رنگ قرمز زمانی باقی نمانده ونیز نوع جهش یافته ی آن در شهرهای همجوارمان جولان میدهد....وزیر بهداشت اعلام نمود که کرونای انگلیسی درهمه کشور پراکنده است وچه زود آقای وزیر توپ را درمیدان مردم انداخت!!!اینک همانگونه که در ایام گذشته همت کردید وبه رنگ آبی رسیدید باز دست وحدت به هم داده بیاییدبارعایت مسائل بهداشتی وزدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی خودو خانواده خود و شهرمان را نجات دهیم منتظر معجزه از کسی نباشید حقیقتامرگ درکمین و نزدیک است....ارادتمند
جعفر فیلی
#تلنگر...

این آخرین زمستان قرن است ودیگر هیچ پائیزی و زمستانی با پسوند هزارو سیصد تکرار نمیشود این پایان یک داستان بلند است صد سال دیگر در آخرین زمستان قرن1499 دیگر هیچکدام از ما نخواهیم بود همه رفته ایم آنچنان فراموش شده ایم که انگار هیچوقت نبوده ایم..
باورش سخت است ولی حقیقت دارد پس تا میتوانیم خوب باشیم وبهم خوبی کنیم*


@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#تلنگر
(یک ﻟﺤﻈﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻠﻢ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ)

یک ﺗﺎﺟﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺘﺎیی در ﻣﮑﺰیک ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﺎﯾﻖ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺍﺯ ﺑﻐﻠﺶ ﺭﺩ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺵ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺎﻫﻰ ﺑﻮﺩ !
مرد امريكائي ﺍﺯ ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻯ؟

مرد ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﻣﺪﺕ ﺧﯿﻠﻰ ﮐﻤﻰ !

مرد ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺻﺒﺮ ﻧﮑﺮﺩﻯ ﺗﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺎﻫﻰ ﮔﯿﺮﺕ ﺑﯿﺎﺩ؟

ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﭼﻮﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ام ﮐﺎﻓﯿﻪ !

مرد ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺍﻣﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﻭﻗﺘﺖ ﺭﻭ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻰ؟

مرد ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺗﺎ ﺩﯾﺮﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻢ ! ﯾﮏ ﮐﻢ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺑﺎ ﺑﭽﻪﻫﺎﻡ ﺑﺎﺯﻯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺑﺎ ﺯﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻭﻧﻢ ! ﺑﻌﺪ ﻣﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﻣﯿﭽﺮﺧﻢ ! ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﮔﯿﺘﺎﺭ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺷﮕﺬﺭﻭﻧﻰ! ﺧﻼﺻﻪ ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺯﻧﺪﮔﻰ !

ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﻣﻦ ﺗﻮﯼ ﻫﺎﺭﻭﺍﺭﺩ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ ! ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺑﮑﻨﻰ ! ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﯿﺘﻮﻧﻰ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﯾﮏ ﻗﺎﯾﻖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺨﺮﻯ ! ﻭ ﺑﺎ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺍﻭﻥ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺎﯾﻖ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ بخري و به قايقات ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯿﮑﻨﻰ ! ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﯾﮏ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﻗﺎﯾﻖ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺩﺍﺭﻯ !

ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺧﺐ ! ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ؟

ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺑﺠﺎﻯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﻫﻰﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﻰ، ﺍﻭﻧﺎ ﺭﻭ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی ها ﻣﯿﺪﻯ ﻭ يك مغازه بزرگ اجاره ميكني يا ميخري و ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﺭ خوبي ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻰ...

ﺑﻌﺪﺵ ﮐﺎﺭﺧﻮﻧﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻯ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪﺍﺗﺶ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻰ و ماهي ها رو بسته بندي و به بيشتر سوپرماركت ها ميفرستي ، ﺍﯾﻦ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺗﺮﮎ ﻣﯿﮑﻨﻰ ﻭ ﻣﯿﺮﻯ ﻣﮑﺰﯾﮑﻮ ﺳﯿﺘﻰ ! ﺑﻌﺪﺵ لس آنجلس ! ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ... ﺍﻭﻧﺠﺎﺱ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﻯ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﻫﻢ ﻣﯿﺰﻧﻰ و شروع به ساختمان سازي و شايد برج سازي دست ميزني .

مرد ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ! ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ؟

مرد ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ !

ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ ميشه ،ﺁﻗﺎ؟

ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻫﻤﯿﻨﻪ ! ﻣﻮﻗﻊ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﮐﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻭﻣﺪ، ﻣﯿﺮﻯ ﻭ ﺳﻬﺎﻡ ﺷﺮﮐت هات ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﯿﻠﻰ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻰ ! ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺩﻻﺭ ﺑﺮﺍﺕ ﻋﺎﯾﺪﻯ ﺩﺍﺭﻩ !

ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺩﻻﺭ؟؟؟ ﺧﺐ ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ؟

ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻰ ! ﻣﯿﺮﻯ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﺳﺎﺣﻠﻰ ﮐﻮﭼﯿﮏ ! ﺟﺎﯾﻰ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻰ ﺗﺎ ﺩﯾﺮﻭﻗﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻰ ! ﯾﮏ ﮐﻢ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﮐﻨﻰ ! ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻧﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﻰ ! ﻭ گيتار بزني و از زندگی ات لذت ببری

مرد ﻣﮑﺰﯾﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﺐ ﻣﻦ ﺍﻻﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻤﯿن كار ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ !!!

ﺳﺮﮔﺸﺘﻪ ﭼﻮ ﭘﺮﮔﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ ﺩﻭﯾﺪﯾﻢ
ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻘﻄﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ


ﺷﻌﺮﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺯﻳﺒﺎ ﺍﺯ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﻻﻫﻮﺭی
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ی ﺍﻗﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ
ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺧﻮﺩﺕ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻠﻢ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﻏﻢ ﻭ ﻣﻨﺖ
ﻣﻨﺖ ﻧﮑﺶ ﺍﺯ ﻏﯿﺮ ﻭ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﺎﻧﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ
ﭘﺲ ﺷﺎﮐﺮ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻭ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎش

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#تلنگر

چه راحتم با سیگاری که صادقانه روش نوشته " سرطان زا "


و چه بیزارم از آبمیوه ی آشغالی که روش نوشته " صدرصد طبیعی "

رشید آزادبخش
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#تلنگر...

موتور یک شخص دزدیده شد، اما فردای آن شب دزد موتور را پاک و تمیز شسته جایی که دزدی کرده بود گذاشت.
صاحب موتور وقتی موتورش را دید چشمش به نامه ای افتاد که در آن نوشته شده بود:
خیلی شرمنده ام، معذرت میخواهم، موتور شما را بدون اجازه گرفتم، خانمم در حال زایمان بود و شب هنگام دیگر چاره ای نیافتم جز این که بدون اجازه موتور شما را بگیرم و خانمم را به نزديكترين بیمارستان ببرم، به فضل خدا مشکل رفع شد و خانمم بچه را سلامت به دنیا آورد و همه چیز سر جایش است و این کار بدون موتور شما بسیار سخت بود.
از شرمندگی نمیتوانم به دیدار شما بیاییم اما امید است مرا ببخشید و این تحفه و یا شرینی ناچیزی که برایتان آماده کردم قبول کنید.
صاحب موتور صندوقی که روی موتورش گذاشته شده بود را باز کرد دید که گُل، شرینی با یک کیلو پسته و بلیت سینما فیلم جدیدی به نام( آخرین سرباز ) و آنهم در بهترین سینمای شهر برای تمام خانواده به او هدیه نموده.
صاحب موتور اشک های خوشی که با اندک تبسم جاری شده بود را پاک کرد و در دل خود گفت؛ خدا را شکر که اجر و ثواب را بدون زحمت برایم رساند، بعد همه خانواده رفتند سینما تا فیلم را بیبینند.
وقتی برگشت به خانه دید که دزد تمام خانه را با خود برده و یک نامه جدید برایش گذاشته ، که در آن نوشته بود... چطور بود فیلمش قشنگ بود؟؟😅

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#تلنگر

شخصی گرسنه بود برایش کلم آوردند...
اولین بار بود که کلم می دید .
با خود گفت : حتما میوه ای درون این برگها است ‌.

اولین برگش‌ را کند تا به میوه برسد
اما زیرش به برگ دیگری رسید . و زیر آن برگ یک برگ دیگر و...

با خودش گفت : حتما میوه ی ارزشمندی است که اینگونه در لفافه اش نهادند . . . !
گرسنگی اش افزون شد و با ولع بیشتر برگها را میکند و دور می ریخت .

وقتی برگها تمام شدند متوجه شد میوه ای در کار نبود!
آن زمان بود که دانست کلم مجموعه ی همین برگهاست...

ما روزهای زندگی را تند تند ورق می زنیم و فکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده که باید هرچه زودتر به آن برسیم

درحالی که همین روزها آن چیزی است که باید دریابیم و درکش کنیم . . .

و چقدر دیر می فهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم ،
نه خوردنی و نه پوشیدنی بود
فقط دور ریختنی بود . . . !

*زندگی ، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم بنابراین قدر فرصت ها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم .*

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#تلنگر

💐پیامبراکرم(ص)؛

🍃هرکسی به عنوانی، #سبب_گرانی در بازار مسلمانان گردد، بر خداوند لازم است او را در بزرگترین جایگاه جهنم سرنگون سازد.

📕ترغیب‌وترهیب/ج۲/ص۲۶۵

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
Ещё