مجله آزادی | خبرفوری

#بیاد_آور

زمانی که این ویدئو منتشر شد مورگان اورتگاس سخنگوی پیشین کاخ سفید از قیام مردم ایران در توییترش گفت:
«این همان خودروهاییست که رژیم ایران سالها زنان را به جرم بد حجابی آنها را دستگیر میکرد...
ولی دیگه نه...»
چه بی حجاب چه با حجاب پیش بسوی انقلاب
قیام و انقلابه راه دیگه سرابه
هموطنا قیامه- زمان انتقامه
می جنگیم می تازیم - سرنگونی می سازیم
تنها ره رهایی سلاح و سرنگونی

وعده ما ۲۵ شهریور در سالگرد قیام ۱۴۰۱

#مهسا_امينی
#به_خیابان_برمیگردیم

زنازاده ای که نه تنها به #مهسا_امينی توهین و فحاشی کرد بلکه به دخترهای «اصیل ایرانی» در منزلش تجاوز میکنه و آنها را تهدید میکنه که اگر صداشون در بیاد به پلیس ترکیه خبر میده که بیان و دیپورتشون کنن!

🆔@AzadiMagazine

تمام جنایتهای سگان هارولایت فقیه که درحق زنان ودختران و جوانان ایران انجام می گیرد با فرمان و دستور سردسته جنایتکاران خامنه ای ضحاک می باشد
منظور ازتنبیه به کما انداختن می باشد
‎
#مهسا_امينی‌‌ و ‎#آرمیتا_گراوند بنا بر دستور این قاتل شهید شدن‎...

از توئیتر محمد کاظم عطاری پزشک :

‌‎
#آرمیتا_گراوند
#مهسا_امينی
براساس اطلاعاتی که در اختیار داریم تا الان خونریزی ساب دورال در اثر ضربه به ناحیه تمپورال راست ‎#آرمیتا_گراوند تایید شده. اما نکته مهم چگونگی این ضربه و خونریزی داخل جمجمه است که آیا این ضربه و خونریزی عامل افت فشار خون و افتادن آرمیتا بوده و یا مثل منابع حکومتی و اعترافات اجباری مادر آرمیتا علت این ضربه و خونریزی را باید برخورد سر به لبه مترو بدنبال افت فشار خون بدانیم. اما آنچه مسلم است این است که افت فشارخون یک‌دختر ۱۶ ساله بدون سابقه قبلی و یا بیماری زمینه‌ای اصلا ممکن‌نیست و اگر افت فشار خونی هم اتفاق افتاده، عامل آن، اتفاقات دقایق قبل از افت فشار خون است. یکی از مطلعین شاغل در بیمارستان فجر به من گفت هیچ مشخصاتی از ‎#آرمیتا_گراوند در سیستم های بیمارستان فجر موجود نیست! این مطلع، ویزیت آرمیتا توسط جراح عمومی را تایید کرد. ویزیت جراح عمومی برای یک بیمار با ضربه سر می‌تواند برای بررسی احتمالی خونریزی‌های داخل شکم در اثر ضربه‌های به این ناحیه و افت فشار خون ناشی از آن باشد وگرنه توجیه دیگری ندارد. صحبت با اطرافیانی که در بیمارستان حضور داشته‌اند هم حاکی از سلامت کامل این‌نوجوان و عدم وجود هیچ نشانی از بیماری قبلی در وی است.
آرمیتا قبلا ساعتها در آفتاب و به حالت ایستاده رنگ‌آمیزی دیوار هنرستان را انجام داده و هیچگاه افت فشاری نداشته.
از آنجاییکه همه این اتفاقات در فاصله زمانی کوتاهی اتفاق افتاده و بعد از آن آرمیتا به بیمارستان انتقال یافته، از نظر پزشکی اثبات تقدم و تأخر هر یک خیلی مشکل است.
کلید روشن شدن حقیقت و واقعیت این پنهان‌کاری ها در دستان دو همکلاسی همراه آرمیتا است که این روزها شرایط سختی را میگذرانند و ارتباط آنها را با شبکه های اجتماعی قطع کرده‌اند و قرار است آنها را نیز بزودی جلو دوربین آمنه‌سادات بنشانند.

‏امجد امینی پس از مدتی، آزاد شده و به خانه برگشته است.
‏با وجود تمامی تهدیدها و فشارها، سالگرد ‌ #مهسا_امينی‌⁩ (‌ #ژینا_امینی⁩) برگزار خواهد شد.

#ارسالی
موضوع این نیست که آیا در سالگرد قتل ژینا ‎#مهسا_امينی اتفاقی می‌افتد یا نه. موضوع این است که جمهوری اسلامی یک انقلاب به مردم خشمگین، جان‌به‌لب رسیده و آزادی‌خواه ایران بدهکار است. راه فراری هم ندارد...

#بیاد_آر
ما قدرت و اراده مبارزه و جنگیدن داریم؛
اگر قرار نبود که تغییر دهیم،‌ پس چرا تغییرگر آفریده شدیم؟

بترسيد، اینبار با قدرت به خيابانها برميگرديم براي انتقام

#مهسا_امينی
#به_خیابان_برمیگردیم

صدای مادر کیان پیرفلک

وعده ما ۲۵ شهریور در سالگرد قیام ۱۴۰۱

#مهسا_امينی
#به_خیابان_برمیگردیم
🆔@AzadiMagazine

آینده ازآن انقلابیون است!
نت‌های سمفونی #انقلاب، رگبار گلوله‌های ماست!
به زودی شیپور نواخته خواهد شد، به زودی به خیابان‌ها بازمی‌گردیم، اما بدانید که کامل‌ترین انقلاب، آنی است که آخرین شاه از روده‌های آخرین آخوند آویزان شود!
قیام و انقلابه- راه دیگه سرابه
هموطنا قیامه- زمان انتقامه
می جنگیم می تازیم - سرنگونی می سازیم
تنها ره رهایی سلاح و سرنگونی


وعده ما ۲۵ شهریور در سالگرد قیام

#مهسا_امينی
#به_خیابان_برمیگردیم

احضار بچه‌های آزاد شده و تهدیدشون که در هیچ تجمعی شرکت نکنن، وگرنه باهاشون برخورد میشه، انتشار ویدئوهای خشن از برخورد پلیس با زنان بی‌حجاب، اخبار حکم‌های شدید برای بی‌حجاب‌ها، بازداشت خانواده‌های جانباختگان و فشار بر اونها، مانورهای نیروهای ویژه در خیابان‌ و...

همه اقدام‌هایی هستند برای سیاست هراس افکنی قبل از رسیدن به سالگرد قتل حکومتی ‎#مهسا_امينی‌‌ و اعتراض‌های احتمالی در اون زمانه....

سه شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۹بود ، حدود ساعت ۹ شب، از مطبم در بلوار کشاورز روبه روی بیمارستان لاله خارج و میخواستم سوار ماشینم بشم، ۲ موتورسوار و یه تاکسی که اونجا کشیک میدادن راه رو بر من بستن و وقتی در حال سوار شدن به ماشینم بودم قبل از باز کردن در یه تاکسی در فاصله ای بسیار کم در موازات ماشینم قرار گرفت، طوری که راه فرار رو بر من بست، همون موقع دو موتور با چهار سرنشین دو نفر در جلو و دو نفر در عقب به من شلیک کردن، شلیک موتور جلویی به در ماشینم برخورد کرد، اما شلیک موتور عقبی به پهلوی من اصابت کرد و کشته شدم. اسلحه اونا صدا خفه کن داشت. کمتر از ۱۰ دقیقه بعد از شلیک به من تعداد زیادی از مأمورا در محل حادثه حاضر شدن و از تمام صحنه ها فیلمبرداری کردن ولی بعدا هیچوقت اطلاعی در مورد فیلما به خانوادم ندادن و حتی اجازه دسترسی به مدارک و وسایلم رو هم به اونا ندادن حتی حلقه ازدواجم، مطبم پلمپ شد. بعد از پیگیریها و شکایتهای متعدد خانوادم هیچ سرنخی از این پرونده به دست نیومد تمام شواهدی که وجود داشت نشون میداد که این ترور با برنامه بوده و افرادی بودن که میتونستن با خیال راحت بدون ماسک حوالی مطبم منتظر باشن و اونا حتی میدونستن که من فرداش عازم آمریکا بودم. اونا نگران بودن که ممکنه من اطلاعات مربوط به کهریزک رو با خودم به خارج از کشور ببرم و قتل با هدف در واقع برای جلوگیری از این بود که خارج از ایران مصاحبه ای با کسی انجام ندم. از همون اول سعی در توجیه قتل داشتن و میگفتن قتل با انگیزه شخصی اتفاق افتاده ولی موضوع توسط پزشکای بیمارستان و استادای دانشگاه تکذیب شد و هیچ مدرکی مبنی بر اینکه من با کسی مشکلی داشتم که منجر به قتل با انگیزه شخصی باشه وجود نداشت. هیچوقت دوربینهاچک نشد و گفتن برق قطع بوده!دوربینای داروخانه نزدیک مطبم توسط نیروهای امنیتی ضبط شد و در مورد محتوای اون هیچوقت توضیحی داده نشد.
حتی شاهدای عینی از ضاربا چهره نگاری انجام دادن که وزارت اطلاعات هیچ توجهی به اونا نکرد. آخرین خبر در مورد «ترور» من این بود که پرونده مختومه اعلام شد!! هر کسی که از راههای مختلف سعی کرده بود کاری بکنه در مورد پرونده قتل من براش مشکلی پیش اومده بود مثلا کسی که گفته بود ضاربا رو دیده دیگه معلوم نشد که براش چه اتفاقی افتاد.
پیکر منو سوم مهر ماه ۸۹ به خانوادم تحویل دادن و در میان تدابیر امنیتی و با حضور خانوادم به خاک سپرده شدم.
از همون روز تا امروز ناقوس مرگ فقط یه آواز می خونه "ترور “ اونم در کشور مادری .... در وطن…. به دست هموطن اما به کدامین گناه؟؟؟؟💔
#مهسا_امينی
#علیه_فراموشی

از زندان به معشوقم میگفتم شعری بنویسه برای مادری که سالهاست چشم به در بازگشت فرزندش، گور گمنام و شکسته ای را به دور از چشم همه به آغوش میکشه برای پدری بنویس که با دیدن هر «سرو » تنهایی به یاد تنهایی و غریبی گورستانی میفته که فرزند اونو سالهاست درون خود نگه داشته و از دور به اون چشم میدوزه و حسرت یک دل سیر اشک ریختن برای فرزند رو در دل نگه داشته. من نمیدونستم که مادر خودم هم یکی از اون مادرانی خواهد بود که تا به امروز از گور گمنام فرزند خود خبری نداره. من فعال مدنی و معلم عاشق و آزاده کُرد، فعال حقوق بشر در سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ در حالی که سرود میخوندم، بدون اطلاع خانواده اعدام شدم و تا به امروز که ۱۲ سال از اون تاریخ میگذره هیچ نشانی از جایی که دفن شدم در دسترس کسی نیست💔

فرزاد کمانگر :

“مگر می‌توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می‌کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می‌کند وقتی مقصد دریاست و یکی‌شدن، وقتی راهنما آفتاب است. بگذار پاداش‌مان هم زندان باشد.”
‎#مهسا_امينی‌‌
‎#علیه_فراموشی

‏برادر ⁧ #مهرگان_زحمتکش⁩ در اسپیس خانواده‌های دادخواه:
‏«پدرم مدام از من می‌پرسید، تو شبکه‌های اجتماعی از مهرگانِ منم میگن؟ پدرم بعد از مهرگان سه ماه بیشتر دوام نیاورد و رفت!»
‏تمام مدت با بغض و اشک صحبت می‌کرد.
‏⁧ #مهسا_امينی‌⁩


لینک عضویت:
🆔@AzadiMagazine