مثنوی جمعه
جمعه طعم زندگانی می دهد
جمعه بوی مهربانی میدهد
جمعه و راهی شدن سوی شمال
جنگل و دریا و رود و شور و حال
جاده چالوس و رشت و انزلی
دیدن آبشار و کوه و جنگلی
جمعه و احوالپرسی و درود
خوردن صبحانه در زاینده رود
جمعه و گردش در اطراف و کنار
در کنار چشمه ها صرف نهار
جست و خیز و نرمش وورزش کمی
می دهد شادی به روح ادمی
اب دریا و شنا در ساحلی
جشنی و عیش و صفای کاملی
جمعه ها رفتن به عمق دره ای
چای و شیرینی کباب بره ای
در کنار کوهساران عیش و نوش
اتش ار افروختی همکن خموش
گردش اب و نوای چلچله
رقص و اوا ز و نوا و هلهله
گردش پروانه ها در باغ گل
می رسد از روستا بانگ دهل
جمعه زیبایی دو چندان می شود
سینه ها ایینه بندان می شود
جنگل و دریا و شالیزارها
گفتگو و گردش دلدار ها
بعد گردش نوبت ارامش است
شنبه هم بهر تلاش و کوشش است
جمعه باید رفت نزد قوم و خویش
تا نگردد جمع فامیلی پریش
ای فتوحی جمعه ها را پاسدار
دانه ی نیکی و خوشرویی بکار
📝 #رحیم_فتوحی📸 #مهران_ساکی🌎 #طبیعت_استان_مرکزی @ArakiBassصبح بخیر
🌹آدینه شما به خیر و شادی
🌹🌹🌹