#تجاوز به
#کودکان تحت عنوان
#ازدواج در
#اسلام #کثیفدختران کودک مادر برای ثبت ازدواجشان به دفتر خانه مراجعه می کنند.
کودک همسری پدیدهایست که همچنان در کشور ما رواج دارد و سالانه تعداد زیادی از کودکان را به کام خود میکشد. در این ماجرا کودکان درحالی وارد زندگی مشترک شده و روابط زناشویی را تجربه میکنند که به لحاظ روحی و جسمی توان اداره کردن زندگی را نداشته و برای طی کردن مسیر زندگی مشترک رنج زیادی را متحمل میشوند. به همین دلیل است که این روزها در کنار پدیده کودک همسری، باید از پدیده کودک بیوهها نیز سخن گفت.
قوانین کشور در حالی ازدواج کودکان را تجویز میکنند که برای امور دیگر مانند داشتن حساب بانکی و بستن قرار داد به لحاظ سنی قوانین سختگیرانهتری داشته و افراد زیر سن قانونی نمیتوانند نسبت به این امور اقدام کنند. در حالی که قوانین ما سن ازدواج دختران را ۱۳ سال و سن ازدواج پسران را ۱۵ سال عنوان کرده و ازدواج برای کودکان زیر این سن را منوط به شرایط ویژه دانسته است، اما در برخی نقاط کشور به مدد وجود عقدهای غیررسمی همین حداقلها هم رعایت نشده و کودکان در سنین بسیار کمتر عنوان همسر و زن یا مرد متاهل را به دوش میکشند.
تلاشها برای تصویب لایحه ممنوعیت ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال نیز هنوز به جایی نرسیده است. وضعیت چنان وخیم است که هر روز آماری درباره شیوع این خشونت نسبت به دختران میشنویم. تعدادی از روستاهای شهرستان خوی از توابع آذربایجان غربی هم به لحاظ رواج پدیده کودکهمسری شرایط اسفباری دارند.
تجربه خشونت همسر در نوجوانی : لیلا اهل روستای پسک سفلی از توابع شهرستانی خوی است. او در ۱۵ سالگی به عقد پسری ۱۹ ساله درمیآید. لیلا از همان اول در خانه همسرش رنج میکشد. مرد جوان دست بزن دارد و از کتک زدن دریغ نمیکند، وقتی مست میکند کتکهایش هم سنگینتر میشود. لیلا ناراضی و غمگین است، اما از مادرش سکوت در برابر خشونت و ناسازگاری همسر را آموخته است. مادری که خود از قربانیان کودک همسری است. یک سال بعد لیلا صاحب فرزندی میشود که در ۸ ماهگی فوت میکند: «من بلد نبودم از بچه مراقبت کنم، اصلا سنم به این حرفها نمیخورد، نمیدانم چه شد، چه اشتباهی کردم که بچهام مریض شد و از دست رفت. اگر زنده بود الان ۲۴ یا ۲۵ ساله بود.». ۳ سال بعد از ازدواج همسر لیلا به مواد مخدر آلوده میشود. اعتیاد زندگیاش را بیش از پیش از بین میبرد، خشونتهای مرد هم بیشتر میشود. رد کتکها و خشونتهای مرد هنوز روی بدن لیلا خودنمایی میکند. در این گیرو دار فرزند دوم لیلا هم متولد شدهاست، پسری که اکنون ۲۳ سال دارد.
- در نهایت زن جوان تصمیم به طلاق میگیرد لیلا در ۲۳ سالگی از همسرش طلاق میگیرد. لیلا حالا در سن ۴۲ سالگی یک زن سرپرست خانوار است که سعی میکند از طریق کارگری در خانه مردم امرار معاش کند. او مقصر تمامی مشکلاتش را همان ازدواج در کودکی و بدون فرصت فکر و شناخت میداند و تعصباتی که باعث شد او نتواند تحصیل کند.
لیلا میگوید : بسیاری از دخترهایی که در روستای ما ازدواج زود هنگام دارند شرایطی خوبی را تجربه نمیکنند. بعضیها موفق شدند طلاق بگیرند، اما تعداد زیادی هم به خاطر مخالفت خانوادهها با طلاق، میسوزند و میسازند حتی شنیدم در مواردی دختر قصد داشته که خودکشی کند سم خورده و..، اما موفق نشده است. دختران در روستای ما از کودکی ازدواج میکنند. الان دختری را میشناسم که کلاس دوم ابتدایی است او را با پسری ۲۰ ساله نامزد و محرم کردهاند و ۳، ۴ سال دیگر هم زندگی مشترک خودشان را شروع میکنند. من اعتراض خودم را نسبت به ازدواج کودکان در پسک به روحانی روستاهم اعلام کردهام. روحانی به من گفت مشکلی نیست دختر بچه عقد میکند و چند سال دیگر مثلا ۱۵ سالگی زندگی با شوهرش را شروع میکند. درحالیکه تا آن زمان شوهر هم تبدیل به یک مرد کامل شده و یک دختر بچه با یک مرد ۲۸، ۲۹ ساله وارد رابطه زناشویی میشود یک سال که از ازدواج دختربچه میگذرد معمولا خانواده همسر به او سرکوفت میزنند که چرا بچهدار نمیشوی و او را برای بارداری تحت فشار میگذارند. این در حالیست که بدن کودک آمادگی بارداری و تولد کودک را ندارد و حتی اگر چنین کودکی بچهدار شود آسیبهای زیادی به لحاظ روحی و جسمی متحمل میشود.
- تاسف بار آن است که موارد بسیاری در این روستا وجود دارد که دختر و پسر زمانی برای عقد رسمی به دفترخانه مراجعه کردهاند که بچه داشتهاند. یعنی این دختران در ۷، ۸ سالگی عقد میشوند، در ۱۰ یا ۱۱ سالگی به خانه پدرشوهر میروند و از همان زمان هم رابطه زناشویی را آغاز میکنند، این دختر وقتی به سن ازدواج رسمی یعنی ۱۳ سالگی رسید درحالی برای ثبت ازدواج به دفتر خانه میرود که چندسالی است زندگی مشترک خود را آغاز کرده و صاحب فرزند هم شده است!
⚛ @AndisheKonim