اندیشیدن تنها راه نجات

#نقل
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
خلافت #عقل یا خلافت #نقل؟

⭕️ تصویری که از عمر در روایتِ رسمیِ جمهوریِ اسلامی ایران ترسیم می‌کنند، خلافِ تمام متونِ اسلامی است. پایه‌های قدرتِ سیاسی اسلام را عمر استحکام بخشید و در عینِ حالی که تلاش کرد خلافتِ اسلامی را غیر میراثی کند با تمام توان کوشید که نظامِ اقتصادی آن زمان را که از راه تاراج و جزیه و برده‌گیری سرزمین‌های مفتوحه تأمین می‌شد، از انحصار جنگاوران بیرون کشیده و نوعی اقتصاد شهری را پایه‌گذاری کند.

در نهج‌البلاغه علی بن ابی‌طالب در مدح عمر می‌گوید: "خدا شهرهاى فلان را بركت دهد و نگاه‏‌دار که كجى را راست نمود و بيمارى را معالجه كرد و سنت را بر پا داشت و تباه‌كارى را پشت سر انداخت. پاک‌جامه و كم‌عيب از دنيا رفت". [خطبه ۲۲۳ نهج‌البلاغه - شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحديد، جلد ۱۲، صفحه ۳]. هر چند شهری که علی از آن ستایش می‌کند شهر غارتی و غیر تولیدی است ولی در هوش‌مندی و سیاست‌ورزیِ عمر تقریباً همه اتفاق نظر دارند.

علی به امور دینی از عمر ‌آگاه‌تر بود ولی در امور دولت‌داری خردمندی بر آگاهیِ دینی برتری دارد. به بیان روشن‌تر، تضاد عمر و علی به نحوی تضاد عقل و نقل است. "خلافتِ عقل" در برابر خلافتِ نقل برای عمر اولویت داشت. در نتیجه با توجه به شرحی که رفت می‌توان عمر را برای امر خلافت شایسته‌تر دانست.

خردمندی عمر نسبت به علی با واقعیت‌های تاریخی نیز هم‌خوانی دارد. او در عینِ حالی که هیچ‌وقت خودش را از مشوره‌دهی علی بی‌نیاز نمی‌دانست، جنگِ داخلی را که پس از پیامبر احتمال وقوع آن زیاد بود، به طرز هوشمندانه‌ای به جنگ با دشمنِ بیرونی تبدیل کرد و قلمرو امپراتوریِ تاراج و غارت‌های شهری را تا خراسان گسترش داد.

آن‌طور که از متون صفحات تاریخ اسلام بر می‌آید، پس از درگذشت عمر و خلیفه سوم وقتی علی به خلافت رسید، نزد ائمه شیعه باور به حقِ خلافت و امامت بر مسلمین مبدل به یک امر خونی و ژنتیکی شده بود. (قطع نظر از اینکه ائمه شیعه نتوانستند به قدرت برسند، زیرا مردم خلافت‌ آن‌ها را نخواستند‌. دلیل‌شان هم این بود که اساس و بنیاد نظریه امامت را دروغ و یک سکت جعلی می‌دانستند). ولی مقابل آن در سیره خلفای راشدین و بالاخص عمر که محل بحث ما می‌باشد، خلافت به مثابه امری وراثتی هرگز مطرح نشده است. باری، زندانی کردن عقل و انطباق آن با اسلام غلط است ولی در غیر عقلی بودنِ ساختار سیاسی‌خاندانی شک و تردیدی نیست. حکومت عقلی در عوض خون و ژنتیک بر آگاهی و شایستگی‌ها تکیه دارد.

بعد از گذشت قرن‌ها ساختار سیاسی‌اقتصادی خاندانی و غیر عقلی تا هنوز در بسیاری کشورهای اسلامی مستقر می‌باشد. هم قدرتِ سیاسی میراثی است و هم اقتصاد غارتی و در انحصارِ جنگ‌آوران. در جمهوریِ اسلامی اما نه فقط عمر خردمندتر از علی نیست، بلکه در اغلب خطابه‌ها و کتاب‌ها قاتل فاطمه نیز محسوب شده است.

ماجرای باغِ فدک نیز در فرمول غیر میراثی‌سازیِ ثروت و قدرت قابل درک و تحلیل است. پیش از اسلام فدک یکی از باغ‌های حاصل‌خیز یهودیان خیبر بود. اهالی فدک از ترس و بدونِ درگیری به مسلمانان تسلیم شدند. پیامبر اما باغ فدک را تصاحب کرد. اهلِ فدک مجبور بودند در برابر کار برای پیامبر در باغِ خودشان امرار معاش کنند. پس از پیامبر فاطمه مدعی شد که این باغ میراثش می‌باشد و مطابق برخی روایت‌ها حتی سندی را از سوی پیامبر مبنی بر اینکه این باغ میراثِ آن‌هاست، نشان داد. عمر ادعای فاطمه را نپذیرفت و گفت غنیمتِ اسلامی مال همه است و به شخص تعلق نمی‌گیرد. شیعیان اما نه درباره اصل مغصوب بودنِ فدک توسط مسلمانان خاموش‌اند، بلکه برنامه اقتصادی عمر را نیز جفا به آلِ پیامبر تصور نموده و از آن به عنوان پروژه غصب یاد می‌کنند.

به هر حال بر خلاف آنچه در متونِ شیعی آمده، عمر یگانه خلیفه اسلامی است که با بحران تناقضاتِ اقتصاد غارتیِ اسلام برخورد هوشمندانه داشت. در هوشمندی و از خودگذریِ او همین‌قدر بس که نه فقط برای خلیفه شدنِ فرزندان خود تلاش نکرد و مال و باغ و میراثی بجا نگذاشت، بلکه حتی برای دختر پیامبر هم امتیاز میراثی قائل نشد.

پی‌نوشت: در این نوشته نسبتاً کوتاه تلاش بر این بوده از چشم‌انداز دینداران به مسئله بنگریم ولی در نگاه بی‌طرفانه بایست گفت عقلِ اسلامی ویران‌گر و افسار گسیخته است که دنیا را فقط برای خود می‌خواهد و حق دیگری را از اساس به رسمیت نمی‌شناسد. استقرار خلافتِ عقل در اسلام محال است، زیرا اسلام هرچه هست نقل و حدیث و افسانه است. فقط با گذار از کودکی خودخواسته (دین) و استوار ساختنِ سیاست بر عقل خودآیین و تجربی است که خلافتِ عقل تحقق پیدا می‌کند.

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
#دانش از دیدگاه ریچارد فاینمن

اين که بلد باشيم چطور سانتي گراد را به فارنهايت تبديل کنيم دانش نيست. البته دانستنش خيلي لازم است، ولي دقيقا دانش نيست. براي صحبت کردن با همديگر بايد واژه داشته باشيم، واژه بلد باشيم و درست هم همين است. ولی خوب است بدانيم که فرق «استفاده از واژه» و «دانش» دقيقا چيست؟ در اين صورت، مي فهميم که چه وقت ابزار دانش مثل واژه ها را تدريس مي کنيم و چه وقت خود دانش را ياد می دهيم.
#نقل_قول از #پروفسور #استیون #هاوکینگ

@AndisheKonim
#نقل_قول

من آدم حساسی نیستم،
وقتی خانه‌ی والدینم را ترک کردم گریه نکردم. وقتی گربه‌ام مُرد گریه نکردم. وقتی در ناسا کار پیدا کردم گریه نکردم و حتا وقتی روی ماه پا گذاشتم گریه نکردم.

اما وقتی از روی ماه زمین را نگاه کردم بغضم گرفت.
با تردید با پرچمی که بنا بود روی ماه نصب کنم بازی می‌کردم.
از آن فاصله رنگ و نژاد و ملیتی نبود. ما بودیم و یک خانه‌ی گرد آبی.
با خودم گفتم انسان‌ها برای چه می‌جنگند!؟
انگشت شصتم را به سمت زمین گرفتم و کره‌ی زمین با آن عظمت پشت انگشت شصتم پنهان شد و من با تمام وجود اشک ریختم...

اولین انسان پا گذاشته در ماه
🕴 نیل آرمسترانگ

@AndisheKonim
#نقل_قول
@AndisheKonim

🔻داستایوفسکی از زبان ایوان کارامازوف می‌گوید: «یک حیوان وحشی نمی‌تواند چنان هنرمندانه سنگدل باشد که یک انسان می‌تواند.»


🕴 ‏⁧ سوتلانا آلکسیویچ ⁩

@AndisheKonim