اندیشیدن تنها راه نجات

چرا کتاب نمی خوانیم؟



1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا نیازی به کتاب احساس نمی کنیم.

2⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا دچار خود شیفتگی فرهنگی شده ایم (هنر نزد ایرانیان است و بس!).

3⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا از شک کردن در پایه های نظری مان می ترسیم.

4⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا احساس می کنیم به قله های یقین رسیده ایم و دچار همه چیزدانی شده ایم.

5⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا فکر می کنیم مسئله ی مبهمی وجود ندارد.

6⃣ کتاب نمی خوانیم چون هنوز در دوره فرهنگ شفاهی به سر می بریم.

7⃣ کتاب نمی خوانیم چون دچار تنبلی و بی حالی شده ایم .

8⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا بیش از حد ساده انگاریم و اهل تحلیل را به تمسخر می گیریم.

9⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا هیچ چیز برای ما جدی نیست.

🔟 کتاب نمی خوانیم زیرا به تدریج ،پیمانه ی معرفتی مان ظرفیت خود را از دست داده است و می پنداریم قله های علم را فتح کرده ایم.


1⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا به تناقضات درونی مان آگاه نیستیم.

2⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا ملتی شنیداری و مقلد هستیم .

3⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا ارزش دانایی و آگاهی را نمی دانیم.

4⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا: سطح خوشایندهای ما به نحو رقت آمیزی نزول کرده است.

5⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا: نمی دانیم و نمی دانیم که نمی دانیم.


6⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا: راه تقلید و پیروی و تبعیت را راحت تر یافته ایم.

7⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا: تن به تحقیر ندانستن داده ایم و به این تحقیر هم عادت کرده ایم.

8⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا: در فرهنگ جاری مان، گفت و گو را کنشی فضیلت مندانه نمی دانیم و مهارت گفت و گو نداریم.

9⃣1⃣ کتاب نمی خوانیم زیرا: زندگی پر هیاهو و نمایشی را برگزیده ایم.

0⃣2⃣ و بالاخره، کتاب نمی خوانیم زیرا، در مجموعه ی زندگی اجتماعی مان، دانا شدن و خردمندانه زیستن،(به غلط) جایی ندارد و دردی از ما دوا نمی کند.

#کتابخوانی
#کتاب
#مطالعه
#اندیشه_کنیم

⚛ @AndisheKonim

آيا #خشونت و #مطالعه با هم رابطه دارند؟


⭕️ موسسه مطالعاتی اقتصاد و صلح، تازه‌ترین گزارش خود را با عنوان "شاخص جهانی صلح" را منتشر کرد.

🔻در این بررسی مهربان ترین کشورها عبارتند از:

۱- ایسلند ۲- دانمارک ۳- اتریش ۴- نیوزیلند ۵- سوئیس ۶- فنلاند ۷- کانادا ۸- ژاپن ۹- استرالیا ۱۰- جمهوری چک
🔻قهر آمیز ترین کشورها عبارتند از:
۱۶۲- سوریه ۱۶۱- عراق ۱۶۰- افعانستان ۱۵۹- سودان شمالی ۱۵۸- آفریقای مرکزی ۱۵۷- سومالی ۱۵۶- سودان ۱۵۵- کنگو ۱۵۴- پاکستان ۱۵۳- کره شمالی ۱۵۲- روسیه ۱۵۱- نیجریه
جالب اینکه ایران با بیش از 6 میلیون نزاع خیابانی در سال!! و بیش از 15 میلیون پرونده قضایی از زد و خورد و قتل و طلاق و تجاوز و ... تازه در سال گذشته رتبه ای بهتر از 138 در جدول نیافته است:
در این گزارش، اروپا آرام ترین قاره جهان و آسیا دعوایی ترین قاره ی کره ی زمین است.
جالبتر اینکه 30 کشور آرام جهان، در صدر کشورهای پر مطالعه هستند و بدون استثنا سرانه ی مطالعه کشورهای خشونت آمیز بسیار پایین است!! این بدان معناست که کسانی که کمتر کتاب میخوانند، افراد بی سوادترند! بیشتر دعوا میکنند و آرامش کمتر دارند! که کشور ما از آخر رتبه بیست و چهارم را دارد. مردم ما وقتی در تکاپوی رفتن به ترکیه و آنتالیا هستند در سواحل همین کشورها محال است اروپایی ها را بدون کتاب ببینند. اما ما مسافرت میکنیم تاپاساژگردی کنیم. فرق ندارد کجا! چه ترکیه چه سفر حج، چه قطب شما یا سفر بی بازگشت به مریخ، کتاب از وسایل چمدان ما نیست. این درحالیست که فقط و فقط با روزی 30 دقیقه مطالعه، جایگاه ما از صد و سی و چهاااارمین کشور نزاع دوست دنیا، به جمع 10کشور صلح طلب دنیا میپیوندد! نکته ی مهم این است که مطالعه حالت ویروسی دارد و اگر یکی از افراد خانواده کتابخوان باشد، سایر اعضای خانواده به این ویروس مبتلا میشوند! پس در مرحله اول باعث رشد و پیشرفت خودمان و نسل آینده شویم و در مرحله بعد باور کنیم که اگر خودمان تغییر کنیم باعث توسعه کشورمان خواهیم شد. خودمان به داد خودمان و آینده کشورمان برسیم.


#اندیشه_کنیم


⚛ @AndisheKonim

‍ درباب #کتاب‌خوانی و #مطالعه

▪چیزی که شاید این‌روزها بسیار می‌شنوید سرانه مطالعه است. کتابخوان های حرفه‌ای مسائلی مثل عدم علم گرایی، ناآگاه بودن نسبت به سیاست، خرافی بودن ِ طیف وسیعی از افراد یک جامعه را به کتاب نخواندن آنان نسبت میدهند. واقعیت این است که درباره هر موضوعی که بخواهید حتی بی‌معنی‌ترین و خرافی‌ترین موضوعات هم کتاب هایی به نگارش درآمده اند. لازم است در اینجا بگویم که دیگر مسئله اصلی ما "سرانه مطالعه کتاب" نیست، بلکه این است که «چه چیزی میخوانیم». هرکسی می‌تواند اطلاعات مورد نیاز خود را به شکل مقاله، pdf، کتاب چاپی و یا حتی از طریق سایت‌های بسیاری بدست آورد ولی کتاب خواندن به خودی خود دارای ارزش نیست.

▪ما باید ذهنی علاقه‌مند برای یافتن پاسخی مناسب به پرسش‌های خود داشته باشیم. با توجه به گستردگی اطلاعات و درهم آمیزی علم و شبه علم بهتر است از منابع معتبر برای رسیدن به این مهم استفاده کنیم و از اطلاعات بدست آمده خود استفاده کاربردی داشته باشیم. اگر وقت کافی ندارید و یا می‌خواهید درباره موضوعات زیادی اطلاعات خوبی کسب کنید ما به شما خواندن مقاله را پیشنهاد می‌دهیم. مقاله‌ها به دلیل کوتاه‌تر بودن‌شان طرفداران زیادی را به خود جلب کرده‌اند و در عین‌حال می‌توانند در مدت زمان کوتاهی مسئله ای را از جهات مختلف مورد کنکاش قرار دهند.

▪اگر توجه کرده باشید دیگر کسی از شما نمی‌پرسد چقدر کتاب می‌خوانید بلکه در پاسخ به سرانه مطالعه جویای این پرسش می‌شوند که چه کتاب‌هایی میخوانید. شاید در این بین شخصی علاقمند به مسائل متافیزیکی باشد و اکثر مطالعاتش نیز در این حوزه جای میگیرد و کسی دیگر به روانشناسی، فلسفه، تاریخ، پزشکی، فیزیک، زیست و دیگر رشته ها علاقه دارد و مطالعه ی روزانه خود را محدود به علاقمندی خود می‌کند.

▪مطالعه پراکنده و نامنظم باعث میشود مغز ما بار زیادی را متحمل شود و اگر این اطلاعات علاوه بر پراکندگی قابل استفاده نیز نباشند خیلی سریع تمام آنچه را که کسب کرده ایم به فراموشی می‌سپاریم. درست است که حافظه بلندمدت ِ آدمی برعکس حافظه کوتاه مدت‌ش از گنجایش نامحدودی برخوردار است ولی این مزیت به معنای آن نیست که هر اطلاعاتی را به هر طریقی که بخواهید، می‌توان در این حافظه ذخیره کنید.

▪بخاطر سپردن و همچنین بازیابی اطلاعات از این حافظه به سختی و با زمان بیشتری انجام می‌گردد و به آن راحتی‌ای که تاکنون فکر می‌کردید نیست. برای اینکه بین اطلاعات بدست آمده خودتان پیوستگی و نظم ایجاد کنید و در نتیجه در مغز بهتر ذخیره شود و بازیابی آن نیز راحت‌تر باشد، باید قبل از مطالعه برای خودتان هدف‌گذاری کنید و بدانید به چه منظوری این مطلب را می‌خوانید و بعد به دنبال اطلاعات تخصصی تر بروید. وقتی بدون طرح پرسش و بی‌هدف دنبال مطالعه می‌روید نه تنها نمی‌دانید در این دریایی از اطلاعات به دنبال چه هستید، بلکه انگیزه ی خود را نیز از دست خواهید داد. هدف گذاری و اینکه از مطالعه چه می‌خواهید باعث میشود این مسیر طول و دراز برای شما به شیرینی یک نان‌خامه‌ای باشد و از پیش رفتن علاوه بر اینکه نمی‌هراسید بلکه خسته و فرسوده نیز نخواهید شد. دوست من این مسیر شامل دست‌انداز‌های زیادی است یادتان باشد به هر منبعی که بدست تان میرسد با دیدی انتقادی و کاوشگرانه به آن بنگرید.



⚛ @AndisheKonim

#یک #دقیقه #مطالعه


همانطور كه ميدانيد #اخوندهايي كه وطنمان را اشغال كرده اند روز تولد يك دختر نگونبخت به نام #فاطمه را در كشورمان، روز مادر اعلام كرده اند.

جدا از اينكه براحتي ميشود اثبات كرد كه #فاطمه دختر #محمد نبوده و به سادگي بيشتري ميشود افسانه شهادتش را به سخره گرفت و دروغ #اخوندها را افشا كرد.

به شهادت تاريخ اسلام، #فاطمه در سن ٩ سالگي با اكراه شديد همسر #علي (جلاد اسلام) شد و زندگي بسيار خفت باري با ايشان داشت، در مدت ٩ سال ازدواج با ايشان داراي ٥ فرزند شد و در سن ١٨ سالگي دنيا را ترك كرد.

خوب بايد ازين قوم خرافه پرست و منحرف پرسيد:

شما كه اين بيچاره را مادر تمام هستي و بي بي دو عالم و صدها لقب دروغين ديگه ميدهيد لطف كنيد و فقط و فقط يكي از خدمات ايشان به بشريت(نه خدمت به شوهرش) كه هم اكنون انسانها ازين خدمت ايشان بهره ميبرند را نام ببريد؟؟

اصولا اين زبان بسته فرصتي هم برايش مانده براي خدمت به كسي؟؟؟

فرض را بر اين بگيريد در مدت ٩ سال ٥ بار حاملگي و بعد از ان هم بچه داري و كهنه شويي و بدتر از همه خدمت دادن به يك ادم خونخوار و زبان نفهم، خوب ايشان در كدام زمان توانست عالم هستي را از خدماتش اكنده كند؟؟؟

جا دارد اينجا اشاره كنم كه در زماني كه ايشان فوت كردند(بعلت بيماري عفوني) فرزند ارشدشان(حسن زنباره) تنها ٨ سال سن داشت.

يعني ايشان حتي سهم چنداني در تربيت فرزندان خودش نداشت چه برسد به اينكه براي كل هستي مادري كند⚛

#در_پناه_خرد

یک دقیقه #مطالعه

قابل توجه مذهبیون

مذهبی ها بویژه مذهبی های وطنی مکرر به این مسئله افتخار میکنند که هیتلر فرد غیرمذهبی بود و جنایاتی که انجام داد بیشتر از جنایات لشکریان الله و اسلام در طول تاریخ بوده است،
اما نکته ای که متاسفانه به آن زیاد توجه نشده و یا کمتر نوشته شده این است که اتفاقا هیتلر هم گرایش های شدید مذهبی داشت به مقاله ی زیر توجه کنید:



🔸وقتی مذهبی ها نتایج کارهای هیتلر را به خداناباوری نسبت می دهند !

آیا هیتلر، خداناباور بود؟

این استدلال که قرن بیستم قرن خشونت بود به دلیل اینکه خداناباوری رایج شد، سنگ بنای استدلال ها خداپرستان ست.
آنها می گویند که این افراد به دلیل نداشتن ایمان به خدا، مرتکب جنایات هولناک شدند.
البته که شواهد تاریخی چیز دیگری می گوید و تکرار این حرف ها از سوی مومنین، که عموما انسان های باهوشی هستند!!، فقط آنها را احمق نشان می دهد.

ادولف هیتلر

مومنین تلاش می کنند ارتباط هیتلر را با کلیسا مخفی کنند.
حزب نازی از اولین روزهای شکل گیری، حمایت بی قید و شرطش را از مسیحیت اعلام کرد.
او را در کلیسای کاتولیک ها غسل تعمید دادند و در کودکی در کلیسا مشغول خدمت بود.
او خود را «سرباز مسیح» می نامید و هدف اش این بود که یک کشیش بشود.
کلیسای کاتولیک هیچ گاه از او سلب مذهب نکرد.

در پیمانی خجالت آور، کلیسای کاتولیک با رایش سوم وارد همکاری شد به این صورت که انتخاب اسقف اعظم آلمان با حق وتوی هیتلر بود و دولت نازی توسط کلیسا به رسمیت شناخته می شد.
هیتلر در نامه ای به حزب نازی درباره این پیمان نوشت که به همه دنیا نشان خواهد داد که خصومت حزب نازی علیه کلیسا یک دروغ است.

این سند توافق که کنکوردیا نامیده می شود، کلیسا را متعهد می کرد که آموزه های نازیسم را موعظه کنند و در ازایش حق آموزش و پرورش کودکان آلمانی را در اختیار بگیرند.
دولت آلمان هم نبردی را علیه آنچه کلیسا ناپاک می دانست شروع کرد:

همجنسگرایان، سقط جنین و اعمال تنبیه بدنی در مدارس به صورت گسترده.

در واقع اساس هولوکاست را بنیان های مذهبی فکر هیتلر پی ریزی کرد.
او که تحت تاثیر آموزه های مسیحیت، شهروند درجه دوم بودن یهودیان را در آلمان و اتریش مشاهده کرده بود، کینه ایشان را به دل گرفت.
مارتین لوتر، اصلاح گر مذهبی آلمانی، کتابی مفصل درباره تنفر از یهودیان دارد که سنگ بنای این تنفر سیستماتیک بود.

سربازان نازی، بروی لباس نظامی شان نشانه های مذهبی حمل می کردند.
بروی کمربند ارتشی ها به زبان آلمانی نوشته شده بود «خدا با ماست».
آنها شب های عملیات با آب مقدس تطهیر می شدند و سرود های مذهبی می خواندند. یکی از وظایف اس اس، پیدا کردن کفرگویان بود.


در ادامه
نقل قول هایی از هیتلر .👇👇


ما متقاعد شده ایم که مردم به ایمان نیازمند هستند. به همین دلیل به جنگ جریان خداناباورانه رفتیم و تنها به یک سری بیانیه اکتفا نکردیم بلکه آنها را ریشه کن کردیم.
در سخنرانی سال ۱۹۳۳

احساسات من به عنوان یک مسیحی، من را به سمت پروردگار و نجات دهنده ام که یک مبارز بود سوق می دهد.
به سوی مردی که زمانی در تنهایی و با چند پیرو، باطن یهودیان را دید و مردان ش را برای مبارزه با آنها بسیج کرد.
در شور بی پایان به عنوان یک مسیحی از خواندن داستان اینکه چطور مسیح افعی ها و مارها را از معبد بیرون ریخت لذت می برم.
نبرد او علیه زهر یهودی چه باشکوه بود.
امروز پس از دو هزار سال من عمیقا پی می برم که برای همین بود که خونش را بروی صلیب اهدا کرد.
به عنوان یک مسیحی من وظیفه خود می دانم برای عدالت و حقیقت بجنگم.
نشانه اینکه ما در راه درست قدم بر می داریم رنجی است که می بریم.
به عنوان یک مسیحی من نسبت به مردم ام هم مسئولم.
در سخنرانی ۱۹۲۲

امروز من باور دارم که در جهت خواسته های پروردگار خالق قدم بر می دارم. با دفاع از خود در مقابل یهودیان، برای خواسته های پروردگار مبارزه می کنم.
کتاب نبرد من⚛