♻️ تأثیرات
#محیط بر
#مغز◾️جزئیات سیمکشی مغز به چیزی بیش از ژنتیک مربوط میشود و اندیشمندان از دو قرن پیش به تدریج متوجه شدند جزئیات تجربه جانداران دارای اهمیت است. سازماندهی سیستم بسیار پیچیده است و ژنها برای آن بسیار کم هستند. حتی وقتی برشدادن و قطعهکردن ژنها را نیز در نظر بگیریم که باعث ایجاد انواع متفاوت از هر ژن میشود، باز هم تعداد کُل نورونها و اتصالات آنها به مراتب از تعداد ترکیبات ژنتیکی پیشی میگیرد.
◾️یک فیزیولوژیست به نام یوهان اسپورزهایم در سال ۱۸۱۵ پیشنهاد کرد که مغز مانند عضلات میتواند با فعالیت و تمرین افزایش اندازه دهد: ایده او این بود که خون تغذیهٔ لازم برای رشد را انتقال میدهد و "به جاهایی که برانگیخته شدهاند به مقدار بیشتری فرستاده میشود".
◾️چارلز داروین در سال ۱۸۷۴ چنین پرسشی را مطرح کرد آیا این ایده ابتدایی ممکن است توضیح دهد که چرا خرگوشهای وحشی مغز بزرگتری نسبت به خرگوشهای اهلی دارند؟ او پیشنهاد کرد که خرگوشهای وحشی بیشتر از خرگوشهای اهلی مجبور به استفاده از هوش و حواس خود میشوند و اندازهٔ مغز آنها به دلیل همین مسئله بزرگتر است.
◾️محققان در دههٔ ۱۹۶۰ شروع به بررسی این موضوع کردند که آیا مغز میتواند مستقیماً در نتیجهٔ تجربه به صورتی که قابل اندازهگیری باشد، تغییر کند؟ سادهترین راه برای بررسی و پاسخ به این پرسش همانا پرورش موش در
محیطهای مختلف بود.
◾️به عنوان مثال یک
محیط غنی از اسباببازی و چرخهای در حال حرکت و یا یک
محیط محروم که شامل یک قفس خالی و منفرد است.
نتایج این بررسی قابل توجه بود:
محیط ساختار مغزی موشها را تغییر داد و ساختمان مغز با توانایی آنها برای یادگیری و حافظه همبستگی داشت.
◾️موشهایی که در
محیط غنی پرورش یافته بودند، عملکرد بهتری در انجام کارها داشتند و در کالبدشکافی مشخص شد دندریتهای بلند و انبوهی دارند (دندریتها شاخههای درخت مانندی هستند که از جسم سلولیِ نورونها بیرون زدهاند). در مقابل موشهایی که در
محیط محروم رشد یافته بودند، در یادگیری توانایی ضعیفی داشتند و نورونهای آنها کوچک و غیرعادی بود. همین اثر محیطی در پرندگان، میمونها و سایر پستانداران مشاهده میشود. بنابراین بستر محیطی برای مغز دارای اهمیت است.
◾️آیا در انسانها هم همین اتفاق میافتد؟ محققان در اوایل دههٔ ۱۹۹۰ در کالیفرنیا دریافتند که با کالبدشکافی میتوانند مغز کسانی که دوره تحصیلی دبیرستان را گذراندهاند با افرادی که دانشگاه را به پایان رساندهاند، مقایسه کنند. آنها مشابه با مطالعات حیوانی دریافتند که ناحیهٔ مربوط به درک زبان در کسانی که تحصیلات دانشگاهی دارند، دارای دندریتهای بیشتری است. بنابراین ساختار ظریف مغز منعکسکنندهٔ محیطی است که در معرض آن قرار میگیرد و این تنها مربوط به دندریتها نیست، تجربیات زندگانی تقریباً تمام جزئیات قابل اندازهگیری مغز از مقیاس مولکولی تا آناتومی کُلی آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
⚛ @AndisheKonim