اندیشیدن تنها راه نجات

#شعر
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
▩ پاسخ:
اولا ببینیم ساده‌ترین تعریف فلسفه چیست و فیلسوف کیست؟

⇚ فلسفه یا خرد دوستی:
واژه فلسفه (philosophy) یا فیلوسوفیا که کلمه‌ای یونانی است، از دو بخش تشکیل شده است:
فیلو به معنی دوستداری + سوفیا به معنی دانایی

⇚ اولین کسی که این کلمه را به کار برد، #فیثاغورس بود. وقتی از او سئوال کردند که: آیا تو فرد دانایی هستی؟ جواب داد: نه، اما دوستدار دانایی (فیلوسوفر) هستم. بنابراین فلسفه از اولین روز پیدایش به معنی عشق ورزیدن به دانایی، تفکر و فرزانگی بوده است

⇚ تعریف فلسفه:
فلسفه تفکر است. تفکر درباره کلی‌ترین و اساسی‌ترین موضوعاتی که در جهان و در زندگی با آن ها روبه رو هستیم. فلسفه وقتی پدیدار می شود که سوال‌هایی بنیادین درباره خود و جهان می‌پرسیم. فلسفه هنر پرسیدن است و به چرایی میپردازد. فلسفه چگونگی را به علم وا می نهد. زیرا ابزار بیان پاسخ را ندارد


⇚ اینکه اساتید اعظم ادعا دارند زرتشت فیلسوف بوده درحالیکه اگه وجودش را به فرض بپذیریم، زرتشت یک #اسطوره‌نگار بوده نه #فیلسوف. گات‌های زرتشت اسطوره‌نگاری‌است و نه تفلسف و اقامه مستدلات منطقی در باب متافیزیک و هستی‌شناسی و خبری از هرمنوتیک در آنها نیست من واقعا نمی‌دانم این اساتید بزرگ که طبیعتا باید چنین مطالب پیش‌پا افتاده‌ای را بدانند، چنین ادعای یاوه‌ای می‌کنند؟!

#نابغه‌قرن، لااقل یاد بگیر تا در آینده که من نبودم مهملات تراوش شده از کله‌پوکت را بکوبم توی دهنت آبروت نره !

⇚ استاد بزرگ، در زمان زرتشت خیالی، هنوز فلسفه و تفحص‌عقلانی به ایران نرسیده بود آنچنانکه متون برجا مونده از آن دوران همگی بر پایه #شعر و #اسطوره بنا شدند، برای همین است که گاتها به صورت نظم آمده نه نثر. اگر نگاه کنید به تاریخ متوجه می‌شوید که جهان‌بینی انسان در آن دوران در ایران، اسطوره‌ای و جهان‌زرتشت #میتوس‌محور بود یعنی شعر و عرفان نه تفکر و خردورزی

⇚ ببینید این شخص نه فیلسوف بوده و نه فلسفه‌ای داشته، کتاب زرتشتی‌ها به شکل شعر هست نه استدلال عقلان. البته ایرانیان عقاید عرفانی داشتن تا عقلانی-فلسفی. مکس وبر میگوید، اگر خشایارشاه بر یونانیان چیره می‌شد، عقل و فلسفه به نابودی می‌رفت. این ادعای مسخره، که فلسفه در ایران متولد و از ایران به یونان رفت تنها یک رویا و توهمات ناسیونالیستی بیشتر نیست. زرتشت به فرض وجود داشتن، هرگز فیلسوف نبوده، و تنها یک مبلغ دینی بوده که سروده‌هایش محصول عقایدش بوده و نه هستی‌شناسی مبتنی بر اصول منطقی


⇚ اینکه شما زرتشت را یک اندیشمند می‌دانید که در چندین هزار سال گذشته می‌زیسته، این سخن مغالطه پیش‌فرض است
⇚ اگر زرتشت یک پیامبر بوده، پس ما با دین سروکار داریم نه عقلانیت
⇚ اگر زرتشت یک فیلسوف بود، فلسفه او را باید تبیین کنید
⇚ شق سومی نداریم

می‌گویید زرتشت، بر ضد دروغگویان بود، درحالیکه خودش یک دروغگوی متوهم بوده
⇚ اهورامزدا کیست؟
⇚ اهریمن کیست؟
⇚ استاد اعظم، لطفا دو نیروی خیر و شر که در عالم باهم در تقابل و نزاع هستند و برای انسان ها فتنه و نیکی ایجاد می‌کنند را به من نشان بده؟

⇚ با اینکه جناب راسل گفته بود برای اثبات حقانیت #ناسیونالیسم حتی یک دلیل هم نمی‌توان اقامہ نمود!، شخصا شاید #ناسیونالیسم رو بتوانم به خودم بقبولانم ولی جعل یک شخصیت‌تاریخی عمل اخلاقی و پسندیده‌ای نیست.


@AndisheKonim
#شعر

🔴روزی که دنیا آمدم


روزی که دنیا آمدم از مذهب بابا شدم
بی دین و مذهب آمدم از مذهب آنجا شدم
من عابد سنگی سیاه یا بس دگر بتها شدم
از مکتبی از شرق دور یا مکتب بودا شدم

شاید مسلمان زاده یا من از یهودیها شدم
زرتشتی یا هندو شدم، کافر شدم ترسا شدم
گه عابد صدها خدا یا آنکه هست یکتا شدم
دینم چو بوده بهترین شکر خدا ارضا شدم

روزی رسید تا ناگهان من وارد غوغا شدم
در جنگ بین خوب و بد من وارد دعوا شدم
گمگشته در رویای خویش من ناگهان افشا شدم
دیدم دروغ زندگی خارج از آن رویا شدم

از ریشه های باورم من ناگهان پرسا شدم
در قلب هر اندیشه ای من پاسخی جویا شدم
با دانش و مهر و امید من راهی فردا شدم
در جنگ نیکی و بدی اینگونه من گویا شدم

از تاجران دین گهی مخفی شدم تنها شدم
از دشمنان عقل و هوش آزرده و تارا شدم
محکوم به مرگ یا زندگی در بندگی کالا شدم
یخبسته من از روح و جان یا خفته در سرما شدم

گم گشته در عمق فریب نادان و ناپیدا شدم
همراه با آزادگان پیدا و بی پروا شدم
چون قطره ای از قطره ها وارد به یک دریا شدم
دریایی از انسانیت بر پهنه دنیا شدم

زحمتکش و آزاده را دیدم و پر آوا شدم
دیدم ز درد کودکان از جای خود برپا شدم
در راه انسانی به پا انسان شدن کوشا شدم
در باغی از انسانیت من عاشق گلها شدم

از درد و رنج دیگران دردم گرفت دارا شدم
از بند باورهای کور گشتم جدا بینا شدم
روزی که دنیا آمدم من بی خبر رسوا شدم
این لحظه اما بر من است تا آگه و دانا شدم

ا.ه.ل.ایرانی (اهلی)



@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥این اولین شعر انتقادی من, در خصوص اسلام و مسلمین بود که حدود یکسال پیش سرودم و توسط دوست خوبم: آزاد فارسانی اجرا شد و در کانال قرار گرفت.

اما پس از توحش ناب محمدی توسط مسلمونای تروریست در ترور #ارسلان_رضایی ادمین کانال خرافاتکده, تصمیم به اجرای مجدد آن گرفتیم که اجرای مجدد آن را, به همه مسلمانان جهان تقدیم میکنم.

💢اگر مسلمونا فکر کردن با ترور ناباوران, میتونن این صدا یا حرکت را متوقف کنند, باید بگم: هر کدام از ما یک #ارسلان_رضایی هستیم. این صدا خاموش شدنی نیست. جواب ترورهای وحشیانه شما, کلمات ماست👌

📌سپاس از دوست خوبم, بخاطر اجرای مجدد این شعر
#اندیشه_کنیم
#خردگرا #شعر #اسلام #مسلمانان
#تروریسم #چرندیات_اسلامی #نامقدسات

@AndisheKonim

#کتاب_صوتی
📙نام کتاب: #رباعیات_خیام
📝 اثر: #خیام
📕#شعر
🎙راوی: #کیکاووس_یاکیده
📝حکیم عمر خیام نیشابوری، شاعر، فیلسوف، ریاضی دان و منجم ایرانی، در قرن پنجم هجری در شهر نیشابور خراسان چشم به جهان گشود. نام کامل این فیلسوف و شاعر بزرگ «غیاث ‌الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری» است، که در دوره حکومت ترکان سلجوقی در خراسان زندگی می کرده است.

@AndisheKonim
👇👇👇👇
‌من زن ایرانی ام جوشیده از شعر و شراب
خم نخواهد شد سرم هرگز به قانون حجاب

پایه ی اسلامتان را ای امام جمعه ها
می کنم با تار مویی من خراب اندر خراب

گور بابای شما بر جد و آبای شما
از جهنم تا بهشت و وحشت و رنج و عذاب

ننگ و نفرت بادتان ای کرکسان ، شادی کشان
زن به چشمان شما شد برده ای در رختخواب

روی لب الله و اکبر سنگسارم کرده اید
تا گلو در خاکها ای قاتلان آفتاب

روسری را در خیابان قعر آتش افکنم
گیسوان را میدهم شادی کنان من پیچ و تاب

میروم در ساحل دریا کمی عریان شوم
پیکر زیبای خود را تا زنم رقصان بر آب

لب بگیرم از لب معشوق خود در کوچه ها
شیخکان را افکنم با بوسه ها در اضطراب

تو چه دانی آیت الله پشمکی از شور و حال
کشک خود را زیر ماتحتت سر منبر بساب

من زنم زن مذهبم تنها جهان آزادی است
می گشایم بال و پر در آسمانها چون عقاب

آن سبو بشکست و آن پیمانه ها بر خاک ریخت
مرد سالاری شده در گور ای عالیجناب

من زن ایرانی ام جوشیده از شعر و شراب

#شعر از : مهدی یعقوبی

@AndisheKonim