#تناقضاتمنطقی فرض وجود
#خدا (
#قسمتچهارم)
×
#تناقضشر، یکی دیگر از تناقضات لاینحلی است که فرض وجود خدای عادل و نیک مطلق به همراه میآورد.
• تبیین اپیکور، فیلسوف برجسته یونانی، چنین است:
× چرا شر در جهان وجود دارد؟
• رابطهی بین شرارتجهان و وجود خدا، منطقا از چهار حالت خارج نیست:
۱) خدا میخواهد و میتواند شر را نابود کند
• پس چرا شر در جهان وجود دارد؟
۲) خدا میخواهد اما نمیتواند
• پس این خدا عاجز و ناتوان است
۳) خدا میتواند شر را نابود کند، اما نمیخواهد
• پس این خدا خود موجود شروری است
۴) خدا نه میخواهد و نه میتواند
• پس این خدا هم عاجز است و هم شرور
از زمان
#اپیکور بیش از دو هزار و سیصد سال میگذرد و تا کنون هیچ پاسخ درخوری از سوی متألهین و خداباوران به این تناقض داده نشده است.
تلاش برای حل
#مسئلهشر، فیلسوفانی مانند
#لایبنیتس را بدان جا کشاند که اصلاً وجود شر را انکار کنند و ادعا کنند که این جهان موجود، بهترین جهان ممکنی است که خدا آفریده است.
اگر شری در این دنیا هست، این به دلیل نقص شناخت ماست که آن چیز را شر میدانیم.
به تعبیر
#اسپینوزا، اگر ما سلسله زنجیره علل را میدانستیم، متوجه میشدیم که آنچه در جز، شرورانه و غیرمنصفانه به نظر میرسد، در رابطه با کل خیر و نیک است و به صلاح تمامی کلیت جهان است.
البته اصالتا این استدلال به
#رواقیون تعلق دارد زیرا آنها جهان را یک کلیت کامل و هماهنگ میدیدند و به همین خاطر ترویج میکردند که انسان باید شرارتهای بیرونی را به عنوان تقدیر خود بپذیرد و آرامش درونیاش را به خاطر آن برهم نزند
اگر این جهان، بهترین جهان ممکنی باشد که خدا آفریده است، پس به تناقض شر پاسخ داده شده است (البته به این معنا نیست که چیزی اثبات شده است).
به لحاظ تجربی با وجود انبوه بلایا و شرارتها، این یک ادعای بینهایت
#گزاف و شاید توهین به شعور ما باشد که بگوئیم جهان ممکن، بهترین جهان قابل تصور است.
منطقا، کسی نمیتواند به وجود بهشت معتقد باشد و همچنان قبول داشته باشد که این جهان بهترین جهان ممکن است، زیرا عملا قبول کرده است که جهان ما از بهشت بهتر است!
× اما به لحاظ منطقی هم میتوان به این ادعای گزاف پاسخ داد.
ادعای اینکه جهان، بهترین جهان ممکن است، اگرچه شرارت در جهان را انکار میکند (و بنیادا این پاسخ هیچچیزی جز انکار شر نیست)، اما همراه با آن بسیاری چیزهای دیگر را هم که متألهین و خداباوران به آن اعتقاد دارند را نیز انکار میکند.
× در این صورت،
#اراده و
#مسئولیت از انسان سلب میشود، زیرا همه اعمال ما بهترین اعمالی هستند که ممکن است انجام شود، زیرا دنیای بهتری که ما در آن اعمال دیگری انجام داده باشیم، قابل تصور نیست.
ו پس آزمون و محاکمه الهی عبث و غیرمنصفانه است.
چگونه چنین تناقضات آشکاری کمابیش از چشم مردم عادی پنهان مانده است؟
در هر حال، انسان اگر بخواهد به چیزی باور داشته باشد، تمایل فریب خویش و انکار قدرت عقل خود را داراست.
مشکل اینجاست که عامهی مردم، به این موضوعات اصلا فکر نمیکنند و متألهین حقهباز نیز صرفا با سخنان و عبارت پردازیهای توخالی، عجز و ناتوانی واقعی خود را کتمان میکنند.
💢 از تمام اینها میتوان نتیجه گرفت که فرض وجود
#خدایکامل و بیکران، تناقضآمیز و ناممکن است.
نه تنها ما هیچ مدرک و دلیلی، چه
#عقلی و چه
#تجربی، برای پذیرش وجود خدا نداریم، بلکه اصلا چنین فرضی (دست کم آنطور که مذهبیون قبول دارند) منطقا متناقضنماست.
البته فرض وجود خدایی که شرور باشد، بیدلیل کار انجام دهد و یا اینکه انسان ارادهای نداشته باشد، منطقا غیرممکن نیست، اما به طور قطع میتوان گفت که
🚫 خدای مورد تصور متألهین و پیروان مسیحیت و اسلام، منطقا ناممکن است
#امینقضایی#پایان⚛ @AndisheKonim