اندیشیدن تنها راه نجات

#دگرگونش_انسان
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
📚 یک دوره آموزشی مفید.

#زیست_شناسی #دگرگونش_انسان #فرگشت_نخستیها

⁉️ از کجا آمده ام

🟢 #علم پاسخ می‌دهد.

🔻سؤال «از کجا آمده‌ام» یکی از بنیادین‌تری و احتمالا قدیمی‌ترین سؤالات بشر است.

همه ما پدران و مادران‌مان رامی‌شناسیم. بیشترمان هم پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و شاید اجدادمان را هم بشناسیم و از آنها عکس‌ها و خاطراتی هم داشته باشیم. آنها هم انسان‌هایی شبیه به ما بودند و با زبان و فرهنگی شبیه به خود ما زندگی می‌کردند.

اما اگر این زنجیره را باز هم به عقب ببریم به کجا خواهیم رسید؟ آیا اجداد نسل صدم ما هم شکل و ظاهرو رفتاری شبیه ما داشتند؟ اجداد نسل هزارم و صدهزارم ما چطور؟

▪️ از چه زمانی ما «انسان» شدیم و قبل از آن چه بودیم و چه می‌کردیم؟ چگونه پدران ما سرتاسر کره زمین را تسخیر کردند و در سرزمین‌های مختلف از قطب شمال تا جزایر دورافتاده اقیانوس آرام سکنی گزیدند؟

چه بر سر انواع دیگر انسان مثل نئاندرتال‌ها و هومو ارکتوس‌ها آمد؟

🔴سالیان دراز بشر پاسخ این سؤالات را در سنت‌ها و اسطوره‌ها می‌جست.
اما #علم_تجربی به انسان این ابزار را داد تا بتواند پاسخ این سؤالات را از طریق علمی به‌دست آورد.

#انسان‌شناسی_زیستی شاخه‌ای از #علم_تجربی است که به خواستگاه تکاملی بشر و مطالعه رفتار، فرهنگ و آناتومی انسان از دیدگاه تکاملی زیستی می‌پردازد.

اینکه انسان‌بودن به چه معناست و چرا بعضی ویژگی‌ها مثل زبان و فرهنگ پیچیده خاص بشر است، پرسش‌هایی تنها فلسفی نیستند؛ بلکه از طریق علم تجربی نیز می‌توان این سؤالات را واکاوی نمود.

در این دوره به بررسی این مسائل از دیدگاه علم تجربی خواهیم پرداخت و آخرین یافته‌های علمی در این موارد را مرور خواهیم نمود.
🔸این دوره برای مخاطب عمومی طراحی شده و دانش پیشین در زیست‌شناسی یا انسان‌شناسی ضروری نیست.

🔸این دوره در۵ جلسه درس طراحی شده، که هر جلسه به یکی از موضوعات مهم در #دگرگونش_انسان می‌پردازد. در یکی دو جلسه اول به جایگاه انسان در طبیعت و نسبت ما با سایر موجودات زنده در #درخت_فرگشتی خواهیم پرداخت، و پس از آن به ظهور ویژگی‌های منحصربه‌فرد بشر در طول تاریخ تکاملی‌مان، از ۵ میلیون سال پیش به این سو خواهیم پرداخت.

این دوره با تلاش شخصی دکتر محمد حسین کازرون و با کمک و همکاری دانشگاه کالج لندن برای مخاطب فارسی‌زبان تهیه شده است.

بدین ترتيب در پنج پست بعدی این دوره مفید را دنبال کنید.

@AndisheKonim
◽️ چند سطر از فصلی از کتاب
« #دگرگونش انسان »:

#حوای_میتوکندری

« ... یکی از اشتباه‌های رایجی که درباره‌ی حوای میتوکندریایی وجود دارد، آن است که برخی فکر می‌کنند وجود نیای مشترک بدان معناست که در مقطعی از زمان تنها یک جفت از انسان خردمند بر زمین می‌زیسته‌اند. این برداشت به کلی نادرست است. شواهد ژنتیکی نشان می‌دهد که جمعیت انسان خردمند هرگز از ده‌ هزار تن کمتر نشده و بنابراین همواره زنان دیگری از این گونه بر زمین وجود داشته‌اند. وجود حوای ژنتیکی بدان معناست که یکی از این زنان کامیابی تکاملی بیشتری داشته و افرادِ بنیانگذار جمعیت‌های امروزین را زاده است. خطای دوم آن است که برخی گمان می‌کنند زمان زندگی نیای مادری آدمیان و نیای پدری‌شان باید هم‌زمان بوده باشد. یعنی دوران زندگی حوای میتوکندریایی و آدمِ کروموزوم Y را یکی می‌گیرند. این دو ممکن است هم‌زمان بوده باشند، و ممکن هم هست که نباشند. نیای پدری یگانه بدان معناست که درست شبیه به آنچه که در مورد تبار مادری دیدیم، در مورد تبار پدری هم نیای یکتایی وجود دارد که مسئول کل تنوع ژنتیکی جمعیت‌های امروزین است. با وجود این وی نیز در دنیایی شلوغ از مردانِ دیگرِ همگونه‌اش می‌زیسته و از نظر زمانی هم به احتمال بسیار زیاد چند ده هزار سال از حوای میتوکندریایی جوان‌تر بوده است.

خطای دیگر آن است که نیای مشترک مادری و پدری بر مبنای ژنوم میتوکندری و کروموزوم Y را با نیای مشترک در کل یکی فرض کنیم. در واقع آدم و حوایی که از این داده‌ها به دست می‌آیند، تنها به خاطر قرار گرفتن در گرانیگاه اتصال ژن‌های میتوکندری و کروموزوم Y اهمیت یافته‌اند. یعنی آدم و حوای یاد شده نیای مشترک تمام آدمیان امروزین نبوده‌اند، و بسیار پیش‌تر از این نیای مشترک می‌زیسته‌اند. محتوای ژنتیکی‌ای که به این دو ختم می‌شود، بخشی کوچک از کل ژنوم است که جمعیت‌های انسانی امروزین در آن با جمعیت‌هایی پرشمار و منقرض‌شده شریک بوده‌اند.

برای یافتن نیای مشترکی که جمعیت‌های انسانی امروزین را بنیان نهاده باشد، باید کل ژنوم انسانی و تنوع‌های موجود در جمعیت‌های گوناگون را در نظر گرفت. در این حالت به جدیدترین نیای مشترک (MRCA) انسان می‌رسیم که به شکلی شگفت‌انگیز دیرتر از آدم و حوای کروموزوم Yـ میتوکندریایی می‌زیسته است. در واقع محاسبات نشان می‌دهد که نیای مشترک تمام آدمیان زنده‌ی امروزین، در فاصله‌ی پانزده تا پنج هزار سال پیش می‌زیسته است! یعنی زن و مردی در این فاصله می‌زیسته‌اند که خط دودمانی تمام انسان‌های امروزین به ایشان ختم می‌شود و پیش از آن نیز این خط دودمانی مشترک و یگانه است، تا به نخستین تک‌یاخته‌ای‌های تکامل‌یافته بر زمین، یعنی قدیمی‌ترین جد مشترک‌مان برسیم.

رود و اولسون که با مدل‌سازی رایانه‌ای به عددی نزدیک به پنج هزار سال پیش برای این نیای مشترک دست یافته‌اند، این فرض را در ابتدای کار داشته‌اند که جمعیت‌های انسانی منزوی نیستند و همگی با هم در تماس هستند. یعنی کلید اصلی محاسبه‌ی ایشان آن است که سیستم‌های جمعیتی انسانی نسبت به آمیزش گشوده و باز فرض شوند. این فرض در کل با توجه به درهم تنیده بودنِ بوم‌ها و اقلیم‌های زمین درست است، اما وقتی در دامنه‌های چند هزار ساله بدان بنگریم، مشکوک می‌نماید. ایشان در مقاله‌ی مشهور خویش چنین نتیجه‌گیری کرده‌اند: «مهم نیست که ما به چه زبانی سخن می‌گوییم یا پوست‌مان چه رنگی دارد. همه‌ی ما اجدادی مشترک داریم که برنج را در کرانه‌ی رود یانگ‌تسه کاشته‌اند، اسب را در دشت‏های اوکراین اهلی کرده‌اند، جانور تنبل غول‌آسا را در آمریکا شکار کرده‌اند و برای ساختن هرم بزرگ جیزه رنج کشیده‌اند».

این برداشت به گمانم با توجه به پیش‌فرضی که یاد شد، افراطی می‌نماید. با وجود این، می‌توان پذیرفت که این نیای مشترک در کرانه‌های دورترِ نزدیک به پانزده هزار سال پیش زیسته باشد، که باز نسبت به عمر 150 هزار ساله‌ی گونه‌ی انسان خردمند بسیار نزدیک می‌نماید. این نزدیکیِ زمانی به نیای مشترک چندان هم نامعقول نیست. چون حتی در دوران تاریخی نیز می‌دانیم که همواره بخش کوچکی از جمعیت در تأسیس گروهی بزرگ از نوادگان موفق‌تر از بدنه‌ی اصلی جمعیت عمل می‌کرده‌اند. بررسی‌های انجام شده بر کروموزوم Y جمعیت‌های مقیم آسیای میانه نشان می‌دهد که 8 درصد از ایشان، که روی هم رفته نیم‌درصد کل مردان کره‌ی زمین را شامل می‌شوند، از نیای مشترکی در هزار سال پیش برخاسته‌اند که به احتمال زیاد چنگیزخان بوده است...»



@AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات (𝐒@𝐥𝐢𝐦)
◽️ چند سطر از فصلی از کتاب
« #دگرگونش انسان »:

#حوای_میتوکندری

« ... یکی از اشتباه‌های رایجی که درباره‌ی حوای میتوکندریایی وجود دارد، آن است که برخی فکر می‌کنند وجود نیای مشترک بدان معناست که در مقطعی از زمان تنها یک جفت از انسان خردمند بر زمین می‌زیسته‌اند. این برداشت به کلی نادرست است. شواهد ژنتیکی نشان می‌دهد که جمعیت انسان خردمند هرگز از ده‌ هزار تن کمتر نشده و بنابراین همواره زنان دیگری از این گونه بر زمین وجود داشته‌اند. وجود حوای ژنتیکی بدان معناست که یکی از این زنان کامیابی تکاملی بیشتری داشته و افرادِ بنیانگذار جمعیت‌های امروزین را زاده است. خطای دوم آن است که برخی گمان می‌کنند زمان زندگی نیای مادری آدمیان و نیای پدری‌شان باید هم‌زمان بوده باشد. یعنی دوران زندگی حوای میتوکندریایی و آدمِ کروموزوم Y را یکی می‌گیرند. این دو ممکن است هم‌زمان بوده باشند، و ممکن هم هست که نباشند. نیای پدری یگانه بدان معناست که درست شبیه به آنچه که در مورد تبار مادری دیدیم، در مورد تبار پدری هم نیای یکتایی وجود دارد که مسئول کل تنوع ژنتیکی جمعیت‌های امروزین است. با وجود این وی نیز در دنیایی شلوغ از مردانِ دیگرِ همگونه‌اش می‌زیسته و از نظر زمانی هم به احتمال بسیار زیاد چند ده هزار سال از حوای میتوکندریایی جوان‌تر بوده است.

خطای دیگر آن است که نیای مشترک مادری و پدری بر مبنای ژنوم میتوکندری و کروموزوم Y را با نیای مشترک در کل یکی فرض کنیم. در واقع آدم و حوایی که از این داده‌ها به دست می‌آیند، تنها به خاطر قرار گرفتن در گرانیگاه اتصال ژن‌های میتوکندری و کروموزوم Y اهمیت یافته‌اند. یعنی آدم و حوای یاد شده نیای مشترک تمام آدمیان امروزین نبوده‌اند، و بسیار پیش‌تر از این نیای مشترک می‌زیسته‌اند. محتوای ژنتیکی‌ای که به این دو ختم می‌شود، بخشی کوچک از کل ژنوم است که جمعیت‌های انسانی امروزین در آن با جمعیت‌هایی پرشمار و منقرض‌شده شریک بوده‌اند.

برای یافتن نیای مشترکی که جمعیت‌های انسانی امروزین را بنیان نهاده باشد، باید کل ژنوم انسانی و تنوع‌های موجود در جمعیت‌های گوناگون را در نظر گرفت. در این حالت به جدیدترین نیای مشترک (MRCA) انسان می‌رسیم که به شکلی شگفت‌انگیز دیرتر از آدم و حوای کروموزوم Yـ میتوکندریایی می‌زیسته است. در واقع محاسبات نشان می‌دهد که نیای مشترک تمام آدمیان زنده‌ی امروزین، در فاصله‌ی پانزده تا پنج هزار سال پیش می‌زیسته است! یعنی زن و مردی در این فاصله می‌زیسته‌اند که خط دودمانی تمام انسان‌های امروزین به ایشان ختم می‌شود و پیش از آن نیز این خط دودمانی مشترک و یگانه است، تا به نخستین تک‌یاخته‌ای‌های تکامل‌یافته بر زمین، یعنی قدیمی‌ترین جد مشترک‌مان برسیم.

رود و اولسون که با مدل‌سازی رایانه‌ای به عددی نزدیک به پنج هزار سال پیش برای این نیای مشترک دست یافته‌اند، این فرض را در ابتدای کار داشته‌اند که جمعیت‌های انسانی منزوی نیستند و همگی با هم در تماس هستند. یعنی کلید اصلی محاسبه‌ی ایشان آن است که سیستم‌های جمعیتی انسانی نسبت به آمیزش گشوده و باز فرض شوند. این فرض در کل با توجه به درهم تنیده بودنِ بوم‌ها و اقلیم‌های زمین درست است، اما وقتی در دامنه‌های چند هزار ساله بدان بنگریم، مشکوک می‌نماید. ایشان در مقاله‌ی مشهور خویش چنین نتیجه‌گیری کرده‌اند: «مهم نیست که ما به چه زبانی سخن می‌گوییم یا پوست‌مان چه رنگی دارد. همه‌ی ما اجدادی مشترک داریم که برنج را در کرانه‌ی رود یانگ‌تسه کاشته‌اند، اسب را در دشت‏های اوکراین اهلی کرده‌اند، جانور تنبل غول‌آسا را در آمریکا شکار کرده‌اند و برای ساختن هرم بزرگ جیزه رنج کشیده‌اند».

این برداشت به گمانم با توجه به پیش‌فرضی که یاد شد، افراطی می‌نماید. با وجود این، می‌توان پذیرفت که این نیای مشترک در کرانه‌های دورترِ نزدیک به پانزده هزار سال پیش زیسته باشد، که باز نسبت به عمر 150 هزار ساله‌ی گونه‌ی انسان خردمند بسیار نزدیک می‌نماید. این نزدیکیِ زمانی به نیای مشترک چندان هم نامعقول نیست. چون حتی در دوران تاریخی نیز می‌دانیم که همواره بخش کوچکی از جمعیت در تأسیس گروهی بزرگ از نوادگان موفق‌تر از بدنه‌ی اصلی جمعیت عمل می‌کرده‌اند. بررسی‌های انجام شده بر کروموزوم Y جمعیت‌های مقیم آسیای میانه نشان می‌دهد که 8 درصد از ایشان، که روی هم رفته نیم‌درصد کل مردان کره‌ی زمین را شامل می‌شوند، از نیای مشترکی در هزار سال پیش برخاسته‌اند که به احتمال زیاد چنگیزخان بوده است...»



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دگرگونش انسان
زبان کليپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

#کروموزوم‌ ها
سرگذشت عجیب
#نانوگ ها
انسان و تخم‌گذاری!؟



@AndisheKonim
#دگرگونش

انسان از نسل میمون نیست.
این دو گونه باهم نیاهای مشترک دارند.


🔻امروزه در دسته بندی های زیست شناسی انسانها، هوموها، شامپانزه ها، گوریل ها، اورانگوتان ها، گیبون ها، میمون‌ها... جملگی از خانواده میمون سانان بشمار می‌آیند .


@AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات (𝐒@𝐥𝐢𝐦)
📚 یک دوره آموزشی مفید.

#زیست_شناسی #دگرگونش_انسان #فرگشت_نخستیها

⁉️ از کجا آمده ام

🟢 #علم پاسخ می‌دهد.

🔻سؤال «از کجا آمده‌ام» یکی از بنیادین‌تری و احتمالا قدیمی‌ترین سؤالات بشر است.

همه ما پدران و مادران‌مان رامی‌شناسیم. بیشترمان هم پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و شاید اجدادمان را هم بشناسیم و از آنها عکس‌ها و خاطراتی هم داشته باشیم. آنها هم انسان‌هایی شبیه به ما بودند و با زبان و فرهنگی شبیه به خود ما زندگی می‌کردند.

اما اگر این زنجیره را باز هم به عقب ببریم به کجا خواهیم رسید؟ آیا اجداد نسل صدم ما هم شکل و ظاهرو رفتاری شبیه ما داشتند؟ اجداد نسل هزارم و صدهزارم ما چطور؟

▪️ از چه زمانی ما «انسان» شدیم و قبل از آن چه بودیم و چه می‌کردیم؟ چگونه پدران ما سرتاسر کره زمین را تسخیر کردند و در سرزمین‌های مختلف از قطب شمال تا جزایر دورافتاده اقیانوس آرام سکنی گزیدند؟

چه بر سر انواع دیگر انسان مثل نئاندرتال‌ها و هومو ارکتوس‌ها آمد؟

🔴سالیان دراز بشر پاسخ این سؤالات را در سنت‌ها و اسطوره‌ها می‌جست.
اما #علم_تجربی به انسان این ابزار را داد تا بتواند پاسخ این سؤالات را از طریق علمی به‌دست آورد.

#انسان‌شناسی_زیستی شاخه‌ای از #علم_تجربی است که به خواستگاه تکاملی بشر و مطالعه رفتار، فرهنگ و آناتومی انسان از دیدگاه تکاملی زیستی می‌پردازد.

اینکه انسان‌بودن به چه معناست و چرا بعضی ویژگی‌ها مثل زبان و فرهنگ پیچیده خاص بشر است، پرسش‌هایی تنها فلسفی نیستند؛ بلکه از طریق علم تجربی نیز می‌توان این سؤالات را واکاوی نمود.

در این دوره به بررسی این مسائل از دیدگاه علم تجربی خواهیم پرداخت و آخرین یافته‌های علمی در این موارد را مرور خواهیم نمود.
🔸این دوره برای مخاطب عمومی طراحی شده و دانش پیشین در زیست‌شناسی یا انسان‌شناسی ضروری نیست.

🔸این دوره در۵ جلسه درس طراحی شده، که هر جلسه به یکی از موضوعات مهم در #دگرگونش_انسان می‌پردازد. در یکی دو جلسه اول به جایگاه انسان در طبیعت و نسبت ما با سایر موجودات زنده در #درخت_فرگشتی خواهیم پرداخت، و پس از آن به ظهور ویژگی‌های منحصربه‌فرد بشر در طول تاریخ تکاملی‌مان، از ۵ میلیون سال پیش به این سو خواهیم پرداخت.

این دوره با تلاش شخصی دکتر محمد حسین کازرون و با کمک و همکاری دانشگاه کالج لندن برای مخاطب فارسی‌زبان تهیه شده است.

بدین ترتيب در پنج پست بعدی این دوره مفید را دنبال کنید.

@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دگرگونش

انسان های #نئاندرتال

نئاندرتال ها نزدیکترین خویشاوندان ما هستند. این گونه حدودا از 400.000 تا 40.000 سال پیش زندگی می کرده و در مناطق از امتداد ساحل اقیانوس اطلس اروپا تا شرق آسیای میانه سکنا داشتند.


@AndisheKonim
◽️ چند سطر از فصلی از کتاب
« #دگرگونش انسان »:

#حوای_میتوکندری

« ... یکی از اشتباه‌های رایجی که درباره‌ی حوای میتوکندریایی وجود دارد، آن است که برخی فکر می‌کنند وجود نیای مشترک بدان معناست که در مقطعی از زمان تنها یک جفت از انسان خردمند بر زمین می‌زیسته‌اند. این برداشت به کلی نادرست است. شواهد ژنتیکی نشان می‌دهد که جمعیت انسان خردمند هرگز از ده‌ هزار تن کمتر نشده و بنابراین همواره زنان دیگری از این گونه بر زمین وجود داشته‌اند. وجود حوای ژنتیکی بدان معناست که یکی از این زنان کامیابی تکاملی بیشتری داشته و افرادِ بنیانگذار جمعیت‌های امروزین را زاده است. خطای دوم آن است که برخی گمان می‌کنند زمان زندگی نیای مادری آدمیان و نیای پدری‌شان باید هم‌زمان بوده باشد. یعنی دوران زندگی حوای میتوکندریایی و آدمِ کروموزوم Y را یکی می‌گیرند. این دو ممکن است هم‌زمان بوده باشند، و ممکن هم هست که نباشند. نیای پدری یگانه بدان معناست که درست شبیه به آنچه که در مورد تبار مادری دیدیم، در مورد تبار پدری هم نیای یکتایی وجود دارد که مسئول کل تنوع ژنتیکی جمعیت‌های امروزین است. با وجود این وی نیز در دنیایی شلوغ از مردانِ دیگرِ همگونه‌اش می‌زیسته و از نظر زمانی هم به احتمال بسیار زیاد چند ده هزار سال از حوای میتوکندریایی جوان‌تر بوده است.

خطای دیگر آن است که نیای مشترک مادری و پدری بر مبنای ژنوم میتوکندری و کروموزوم Y را با نیای مشترک در کل یکی فرض کنیم. در واقع آدم و حوایی که از این داده‌ها به دست می‌آیند، تنها به خاطر قرار گرفتن در گرانیگاه اتصال ژن‌های میتوکندری و کروموزوم Y اهمیت یافته‌اند. یعنی آدم و حوای یاد شده نیای مشترک تمام آدمیان امروزین نبوده‌اند، و بسیار پیش‌تر از این نیای مشترک می‌زیسته‌اند. محتوای ژنتیکی‌ای که به این دو ختم می‌شود، بخشی کوچک از کل ژنوم است که جمعیت‌های انسانی امروزین در آن با جمعیت‌هایی پرشمار و منقرض‌شده شریک بوده‌اند.

برای یافتن نیای مشترکی که جمعیت‌های انسانی امروزین را بنیان نهاده باشد، باید کل ژنوم انسانی و تنوع‌های موجود در جمعیت‌های گوناگون را در نظر گرفت. در این حالت به جدیدترین نیای مشترک (MRCA) انسان می‌رسیم که به شکلی شگفت‌انگیز دیرتر از آدم و حوای کروموزوم Yـ میتوکندریایی می‌زیسته است. در واقع محاسبات نشان می‌دهد که نیای مشترک تمام آدمیان زنده‌ی امروزین، در فاصله‌ی پانزده تا پنج هزار سال پیش می‌زیسته است! یعنی زن و مردی در این فاصله می‌زیسته‌اند که خط دودمانی تمام انسان‌های امروزین به ایشان ختم می‌شود و پیش از آن نیز این خط دودمانی مشترک و یگانه است، تا به نخستین تک‌یاخته‌ای‌های تکامل‌یافته بر زمین، یعنی قدیمی‌ترین جد مشترک‌مان برسیم.

رود و اولسون که با مدل‌سازی رایانه‌ای به عددی نزدیک به پنج هزار سال پیش برای این نیای مشترک دست یافته‌اند، این فرض را در ابتدای کار داشته‌اند که جمعیت‌های انسانی منزوی نیستند و همگی با هم در تماس هستند. یعنی کلید اصلی محاسبه‌ی ایشان آن است که سیستم‌های جمعیتی انسانی نسبت به آمیزش گشوده و باز فرض شوند. این فرض در کل با توجه به درهم تنیده بودنِ بوم‌ها و اقلیم‌های زمین درست است، اما وقتی در دامنه‌های چند هزار ساله بدان بنگریم، مشکوک می‌نماید. ایشان در مقاله‌ی مشهور خویش چنین نتیجه‌گیری کرده‌اند: «مهم نیست که ما به چه زبانی سخن می‌گوییم یا پوست‌مان چه رنگی دارد. همه‌ی ما اجدادی مشترک داریم که برنج را در کرانه‌ی رود یانگ‌تسه کاشته‌اند، اسب را در دشت‏های اوکراین اهلی کرده‌اند، جانور تنبل غول‌آسا را در آمریکا شکار کرده‌اند و برای ساختن هرم بزرگ جیزه رنج کشیده‌اند».

این برداشت به گمانم با توجه به پیش‌فرضی که یاد شد، افراطی می‌نماید. با وجود این، می‌توان پذیرفت که این نیای مشترک در کرانه‌های دورترِ نزدیک به پانزده هزار سال پیش زیسته باشد، که باز نسبت به عمر 150 هزار ساله‌ی گونه‌ی انسان خردمند بسیار نزدیک می‌نماید. این نزدیکیِ زمانی به نیای مشترک چندان هم نامعقول نیست. چون حتی در دوران تاریخی نیز می‌دانیم که همواره بخش کوچکی از جمعیت در تأسیس گروهی بزرگ از نوادگان موفق‌تر از بدنه‌ی اصلی جمعیت عمل می‌کرده‌اند. بررسی‌های انجام شده بر کروموزوم Y جمعیت‌های مقیم آسیای میانه نشان می‌دهد که 8 درصد از ایشان، که روی هم رفته نیم‌درصد کل مردان کره‌ی زمین را شامل می‌شوند، از نیای مشترکی در هزار سال پیش برخاسته‌اند که به احتمال زیاد چنگیزخان بوده است...»



@AndisheKonim
📚 یک دوره آموزشی مفید.

#زیست_شناسی #دگرگونش_انسان #فرگشت_نخستیها

⁉️ از کجا آمده ام

🟢 #علم پاسخ می‌دهد.

🔻سؤال «از کجا آمده‌ام» یکی از بنیادین‌تری و احتمالا قدیمی‌ترین سؤالات بشر است.

همه ما پدران و مادران‌مان رامی‌شناسیم. بیشترمان هم پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و شاید اجدادمان را هم بشناسیم و از آنها عکس‌ها و خاطراتی هم داشته باشیم. آنها هم انسان‌هایی شبیه به ما بودند و با زبان و فرهنگی شبیه به خود ما زندگی می‌کردند.

اما اگر این زنجیره را باز هم به عقب ببریم به کجا خواهیم رسید؟ آیا اجداد نسل صدم ما هم شکل و ظاهرو رفتاری شبیه ما داشتند؟ اجداد نسل هزارم و صدهزارم ما چطور؟

▪️ از چه زمانی ما «انسان» شدیم و قبل از آن چه بودیم و چه می‌کردیم؟ چگونه پدران ما سرتاسر کره زمین را تسخیر کردند و در سرزمین‌های مختلف از قطب شمال تا جزایر دورافتاده اقیانوس آرام سکنی گزیدند؟

چه بر سر انواع دیگر انسان مثل نئاندرتال‌ها و هومو ارکتوس‌ها آمد؟

🔴سالیان دراز بشر پاسخ این سؤالات را در سنت‌ها و اسطوره‌ها می‌جست.
اما #علم_تجربی به انسان این ابزار را داد تا بتواند پاسخ این سؤالات را از طریق علمی به‌دست آورد.

#انسان‌شناسی_زیستی شاخه‌ای از #علم_تجربی است که به خواستگاه تکاملی بشر و مطالعه رفتار، فرهنگ و آناتومی انسان از دیدگاه تکاملی زیستی می‌پردازد.

اینکه انسان‌بودن به چه معناست و چرا بعضی ویژگی‌ها مثل زبان و فرهنگ پیچیده خاص بشر است، پرسش‌هایی تنها فلسفی نیستند؛ بلکه از طریق علم تجربی نیز می‌توان این سؤالات را واکاوی نمود.

در این دوره به بررسی این مسائل از دیدگاه علم تجربی خواهیم پرداخت و آخرین یافته‌های علمی در این موارد را مرور خواهیم نمود.
🔸این دوره برای مخاطب عمومی طراحی شده و دانش پیشین در زیست‌شناسی یا انسان‌شناسی ضروری نیست.

🔸این دوره در۵ جلسه درس طراحی شده، که هر جلسه به یکی از موضوعات مهم در #دگرگونش_انسان می‌پردازد. در یکی دو جلسه اول به جایگاه انسان در طبیعت و نسبت ما با سایر موجودات زنده در #درخت_فرگشتی خواهیم پرداخت، و پس از آن به ظهور ویژگی‌های منحصربه‌فرد بشر در طول تاریخ تکاملی‌مان، از ۵ میلیون سال پیش به این سو خواهیم پرداخت.

این دوره با تلاش شخصی دکتر محمد حسین کازرون و با کمک و همکاری دانشگاه کالج لندن برای مخاطب فارسی‌زبان تهیه شده است.

بدین ترتيب در پنج پست بعدی این دوره مفید را دنبال کنید.

@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دگرگونش

انسان راست قامت و راه رفتن بر روی دوپا


@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه گونه‌ی جدیدی از اجداد ما در حال تغییر تئوری #دگرگونش انسان است؟


@AndisheKonim
#دگرگونش _انسان

شناسایی قدیمی‌ترین فسیل انسان امروزی در خارج از آفریقا
 

با شناسایی قدیمی‌ترین جمجمه‌ی متعلق به انسان امروزی در خارج از آفریقا، بار دیگر سؤال‌های تازه‌ای در مورد تاریخچه تکاملی گونه‌ی ما در اوراسیا مطرح شده است.

پژوهشگران ادعا می‌کنند که جمجمه شکسته‌ای که سال‌ها قبل در غاری در یونان کشف شده، متعلق به ۲۱۰هزار سال قبل و قدیمی‌ترین فسیل انسان مدرن در خارج از آفریقا است. اگر این ادعا تأیید شود، برگ تازه‌ای از تاریخچه تکاملی انسان مدرن ورق می‌خورد. در واقع، این جمجمه می‌تواند شاهد تازه‌ای مبنی بر این باشد که انسان‌های مدرن (هومو ساپینس‌ها) مدت‌ها پیش‌تر از آنچه تصور می‌شد، از آفریقا به سایر نقاط جهان مهاجرت کرده‌اند...

ادامه مطلب :
https://is.gd/KmFe8G


@AndisheKonim
#دگرگونش_انسان

🌱 گزارشی جدید از روند جذاب فرگشت چهره انسانی

چهره انسانی در عین یکه بودن، جهانشمول است. با اینکه مزایای مکانیکی مشخصی در آن دیده میشود، اما پر معنا است و البته به رغم اینکه به روز و جدید است اما شمایلی باستانی هم دارد. در گذر 4 میلیون سال مشخصات چهره انسانی به آرامی به آنچه که امروزه در آیینه میبینیم تحول پیدا کرده و این تحقیق تاملی کوتاه بر دانشی است که تاکنون به دست آمده است.

به گزارش انجمن پیشبرد علوم آتئیست ها و آگنوستیک های ایران ، در تحقیق و بررسی جامع چندین محقق بنام، تاریخچه تغییرات چهره انسانی از انسانواره های نخستین تا گونه هوموساپینس و طی میلیونها سال گذشته ردیابی شده است. میلیونها سالی که سرشار از تغییرات اقلیمی، مناظر طبیعی و فرهنگها بوده است.
این گروه پژوهشگران بین المللی، همانند سایر محققینی که در گذشته تحقیقی به انجام رسانیده اند، معتقدند که تغذیه و اقلیم عوامل مهمی در شکل دادن به چهره انسانی هستند. اما این گروه به عامل دیگری نیز اشاره میکنند که غالبا از آن غفلت شده و آن ضرورتهای اجتماعی شدن است. Paul O'Higgins کالبدشناس دانشگاه یورک میگوید:" میدانیم که در گذشته عواملی چون تغذیه، فیزیولوژی تنفس و اقلیم دست اندرکار شکل دادن به چهره انسان مدرن بوده اند. اما تفسیر روند تکاملی چهره صرفا با اتکا به این عوامل بسیار ساده انگارانه است."


ادامه این‌ مطلب :
http://en.iraaaas.com/?p=8116


ترجمه مهدی ایزدی
goo.gl/XZCmsR

#دگرگونش انسان سریع‌تر از همیشه در حال رخ دادن است

🔸توانایی پزشکی مدرن برای زنده نگه‌داشتنِ انسان، ما را وسوسه می‌کند که فکر کنیم فرگشت انسان متوقف شده است. مراقبت‌های بهداشتیِ بهتر، با طولانی‌تر کردن عمر برخی افراد، که احتمال بیشتری برای انتقال ژن بین آنها فراهم می‌کند، نیروی محرکۀ مهمی از فرگشت را مختل می‌کند. اما اگر به سرعت ِ فرگشت DNA نگاه کنیم، می‌بینیم که فرگشت انسان متوقف نشده است- حتی ممکن است سریع‌تر از قبل هم در حالِ رخ دادن باشد.

🔹فرگشت، تغییر تدریجیِ DNA یک گونه‌ در نسل‌های بسیار است. فرگشت می‌تواند توسط انتخاب طبیعی رخ دهد، زمانی که صفات خاصی به وسیلۀ جهش‌های ژنتیکی به وجود آید، به بقا یا تکثیر موجود زنده کمک می‌کند. بنابراین چنین جهش‌هایی به احتمال زیاد به نسل بعد منتقل می‌شود، در نتیجه فراوانی آنها در جمعیت افزایش می‌یابد. به تدریج این جهش‌ها و صفات مربوط به آنها در میان کل گروه شایع‌تر می‌شود. با نگاهی به مطالعات جهانیِ DNA خود، می‌توانیم شواهدی را ببینیم که انتخاب طبیعی اخیراً تغییراتی را ایجاد کرده و همچنان تغییراتی را ایجاد می‌کند.

🔸اگرچه مراقبت‌های بهداشتی و سلامتیِ مدرن ما را از بسیاری از علل مرگ دورتر می‌کند، اما در کشورهایی که فاقد دسترسی به مراقبت‌های سلامتی مناسبی هستند، جمعیت‌ها همچنان در حال تکامل می‌باشند. افرادی که از شیوع بیماری‌های عفونی جان سالم به در می‌برند، با دادنِ مقاومت ژنتیکیِ خود به فرزندانشان، انتخاب طبیعی را انجام می‌دهند.

🔹دی ان ای ما، شواهدی از انتخاب اخیر برای مقاومت در برابر بیماری‌های کشنده، مانند تب لاسا و مالاریا، را نشان می‌دهد. انتخاب در پاسخ به مالاریا در مناطقی که این بیماری در آنجا رایج مانده، هنوز در حال انجام است. انسان‌ها با محیط خود نیز سازگار می‌شوند. جهش‌هایی که موجب می‌شود انسان‌ها در ارتفاعات بالاتری زندگی کنند، در جمعیت‌های تبت، اتیوپی و کوهستان‌های آند رایج‌تر شده است. گسترش جهش‌های ژنتیکی در تبت احتمالاً سریع‌ترین تغییر فرگشتی در انسان‌هاست، که طی ۳۰۰۰ سال گذشته رخ داده است

ادامه مقاله:
bigbangpage.com/?p=80573

ترجمه: زهرا جهانبانی/ سایت بیگ بنگ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا #دگرگونش انسان متوقف شده است؟
آیا انسان در آینده تفاوتی خواهد داشت؟
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی


پاسخ از پروفسور #میچیو #کاکو



@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پنج عضو بدن انسان که از بعد از #دگرگونش انسان بدون استفاده مانده‌اند!
◽️ چند سطر از فصلی از کتاب
« #دگرگونش انسان »:

« ... یکی از اشتباه‌های رایجی که درباره‌ی حوای میتوکندریایی وجود دارد، آن است که برخی فکر می‌کنند وجود نیای مشترک بدان معناست که در مقطعی از زمان تنها یک جفت از انسان خردمند بر زمین می‌زیسته‌اند. این برداشت به کلی نادرست است. شواهد ژنتیکی نشان می‌دهد که جمعیت انسان خردمند هرگز از ده‌ هزار تن کمتر نشده و بنابراین همواره زنان دیگری از این گونه بر زمین وجود داشته‌اند. وجود حوای ژنتیکی بدان معناست که یکی از این زنان کامیابی تکاملی بیشتری داشته و افرادِ بنیانگذار جمعیت‌های امروزین را زاده است. خطای دوم آن است که برخی گمان می‌کنند زمان زندگی نیای مادری آدمیان و نیای پدری‌شان باید هم‌زمان بوده باشد. یعنی دوران زندگی حوای میتوکندریایی و آدمِ کروموزوم Y را یکی می‌گیرند. این دو ممکن است هم‌زمان بوده باشند، و ممکن هم هست که نباشند. نیای پدری یگانه بدان معناست که درست شبیه به آنچه که در مورد تبار مادری دیدیم، در مورد تبار پدری هم نیای یکتایی وجود دارد که مسئول کل تنوع ژنتیکی جمعیت‌های امروزین است. با وجود این وی نیز در دنیایی شلوغ از مردانِ دیگرِ همگونه‌اش می‌زیسته و از نظر زمانی هم به احتمال بسیار زیاد چند ده هزار سال از حوای میتوکندریایی جوان‌تر بوده است.

خطای دیگر آن است که نیای مشترک مادری و پدری بر مبنای ژنوم میتوکندری و کروموزوم Y را با نیای مشترک در کل یکی فرض کنیم. در واقع آدم و حوایی که از این داده‌ها به دست می‌آیند، تنها به خاطر قرار گرفتن در گرانیگاه اتصال ژن‌های میتوکندری و کروموزوم Y اهمیت یافته‌اند. یعنی آدم و حوای یاد شده نیای مشترک تمام آدمیان امروزین نبوده‌اند، و بسیار پیش‌تر از این نیای مشترک می‌زیسته‌اند. محتوای ژنتیکی‌ای که به این دو ختم می‌شود، بخشی کوچک از کل ژنوم است که جمعیت‌های انسانی امروزین در آن با جمعیت‌هایی پرشمار و منقرض‌شده شریک بوده‌اند.

برای یافتن نیای مشترکی که جمعیت‌های انسانی امروزین را بنیان نهاده باشد، باید کل ژنوم انسانی و تنوع‌های موجود در جمعیت‌های گوناگون را در نظر گرفت. در این حالت به جدیدترین نیای مشترک (MRCA) انسان می‌رسیم که به شکلی شگفت‌انگیز دیرتر از آدم و حوای کروموزوم Yـ میتوکندریایی می‌زیسته است. در واقع محاسبات نشان می‌دهد که نیای مشترک تمام آدمیان زنده‌ی امروزین، در فاصله‌ی پانزده تا پنج هزار سال پیش می‌زیسته است! یعنی زن و مردی در این فاصله می‌زیسته‌اند که خط دودمانی تمام انسان‌های امروزین به ایشان ختم می‌شود و پیش از آن نیز این خط دودمانی مشترک و یگانه است، تا به نخستین تک‌یاخته‌ای‌های تکامل‌یافته بر زمین، یعنی قدیمی‌ترین جد مشترک‌مان برسیم.

رود و اولسون که با مدل‌سازی رایانه‌ای به عددی نزدیک به پنج هزار سال پیش برای این نیای مشترک دست یافته‌اند، این فرض را در ابتدای کار داشته‌اند که جمعیت‌های انسانی منزوی نیستند و همگی با هم در تماس هستند. یعنی کلید اصلی محاسبه‌ی ایشان آن است که سیستم‌های جمعیتی انسانی نسبت به آمیزش گشوده و باز فرض شوند. این فرض در کل با توجه به درهم تنیده بودنِ بوم‌ها و اقلیم‌های زمین درست است، اما وقتی در دامنه‌های چند هزار ساله بدان بنگریم، مشکوک می‌نماید. ایشان در مقاله‌ی مشهور خویش چنین نتیجه‌گیری کرده‌اند: «مهم نیست که ما به چه زبانی سخن می‌گوییم یا پوست‌مان چه رنگی دارد. همه‌ی ما اجدادی مشترک داریم که برنج را در کرانه‌ی رود یانگ‌تسه کاشته‌اند، اسب را در دشت‏های اوکراین اهلی کرده‌اند، جانور تنبل غول‌آسا را در آمریکا شکار کرده‌اند و برای ساختن هرم بزرگ جیزه رنج کشیده‌اند».

این برداشت به گمانم با توجه به پیش‌فرضی که یاد شد، افراطی می‌نماید. با وجود این، می‌توان پذیرفت که این نیای مشترک در کرانه‌های دورترِ نزدیک به پانزده هزار سال پیش زیسته باشد، که باز نسبت به عمر 150 هزار ساله‌ی گونه‌ی انسان خردمند بسیار نزدیک می‌نماید. این نزدیکیِ زمانی به نیای مشترک چندان هم نامعقول نیست. چون حتی در دوران تاریخی نیز می‌دانیم که همواره بخش کوچکی از جمعیت در تأسیس گروهی بزرگ از نوادگان موفق‌تر از بدنه‌ی اصلی جمعیت عمل می‌کرده‌اند. بررسی‌های انجام شده بر کروموزوم Y جمعیت‌های مقیم آسیای میانه نشان می‌دهد که 8 درصد از ایشان، که روی هم رفته نیم‌درصد کل مردان کره‌ی زمین را شامل می‌شوند، از نیای مشترکی در هزار سال پیش برخاسته‌اند که به احتمال زیاد چنگیزخان بوده است...»

متن کامل و منابع بیشتر در:
sherwin_vakili
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند همراه با #استیون #هاوکینگ
محتوا : « منشا حیات و #دگرگونش انسان»
«حیات چطور به وجود آمده است؟»
چطور ما اینجاییم و به این شکل هستیم؟
Ещё