اندیشیدن تنها راه نجات

#دکارت
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
شهامت آگاهی

▫️تا زمانی که شهامت شک و بازنگری در تمامی عقایدت را پیدا نکردی،
هرگز به ساحت تفکر وارد نخواهی شد!

#دکارت

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
#فلسفه

📕کتاب : مکتب های فلسفی
🔁 ترجمه : پرویز بابایی
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲
تعداد صفحه : ۸۴۸
موضوع : فلسفه

▫️کتاب مكتب‌هاى فلسفى براى استفاده خوانندگانى فراهم شده است كه به‌ تازگى وارد حوزه‌ى فلسفه شده يا مى‌خواهند بشوند. اين كتاب با وجود جامعيت خود از شرح تفصيلى، فنى و پر تعقيد دورى جسته و به‌ جز در مورد چند فيلسوف مهم، به خلاصه‌ى نظريه‌ى فيلسوفان و مكتب‌ها اكتفا كرده است. در این کتاب ضمن بزرگ داشت و تشریح نظریه های فیلسوفانی هم چون #افلاطون ، #ارسطو ، #دکارت ، #لایب #نیتس ، #کانت ، #اسپینوزا و دیگران، به خاستگاه اجتماعی و طبقاتی و شان نزول اندیشه های آنان توجه نموده و از منشا مناقشه هایشان با صاحبان عقاید مختلف پرده برمی دارد.

در بخش نخست کتاب، فیلسوفان پیش از سقراط معرفی شده و مکتب های موجود در این دوره بررسی شده است. بخش دوم با عنوان “دوره سقراطی” به بررسی مکتب سقراط، افلاطون و ارسطو اختصاص دارد. بخش سوم شامل بیان مکتب های فلسفی بعد از ارسطو است و بخش چهارم به مکتب های دوره میلادی پرداخته و فلسفه در قرون وسطا و فلاسفه و متکلمان برجسته دوران اسکولاستیک معرفی می شوند. بخش پنجم مشتمل است بر مکتب های دوره رنسانس و عصر نوزایی و در بخش ششم و هفتم فلسفه در عصر مدرن و سده بیستم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.


فهرست موضوعات و فصل‌های کتاب :

▫️فصل اول: جهان بینی های پیش از فلسفه
▫️فصل دوم: مکتب ملطی(طبیعت شناسان)
▫️فصل سوم: #فیثاغورس و مکتب او
▫️فصل چهارم: #هراکلیتوس افه‌سوسی
▫️فصل پنجم: مکتب الئا
▫️فصل ششم: نقد مکتب الئا
▫️فصل هفتم: اتوم‌گرایان.لوکیپوس‌ودموکریتوس
▫️فصل هشتم: پزشکی‌وتاریخ یونانیان.مکتب #‌بقراط
▫️فصل نهم: سوفسطاییان.‌پروتاگوراس وگرگیاس
▫️فصل دهم: مکتب سقراط
▫️فصل یازدهم: مکتب های سقراطی
▫️فصل دوازدهم: افلاطون
▫️فصل سیزدهم: ارسطو
▫️فصل چهاردهم: اپیکوریان یا اتوم‌گرایان متاخر
▫️فصل پانزدهم: مکتب رواقیان
▫️فصل شانزدهم: شک‌گرایان
▫️فصل هفدهم: اتوم‌گرایی در تمدن رومی
▫️فصل هجدهم: فرهنگ‌یونانیوتفکر یهودی-مسیحی
▫️فصل نوزدهم: مکتب نو افلاطونی
▫️فصل بیستم: آباءِکلیسایانخستین متکلمان‌مسیحی
▫️فصل بیست و یکم: فلسفه در قرون وسطا
▫️فصل بیست و دوم: فلاسفه یا متکلمان برجسته‌ی دوران اسکولاستیک
▫️فصل بیست و سوم: نوزایی فرهنگ انسانی
▫️فصل بیست و چهارم: رفورماسیون‌یا اصلاح‌مذهبی
▫️فصل بیست و پنجم: تجربیان پیشگام
▫️فصل بیست وششم: خردگرایان
▫️فصل بیست و هفتم: تجربه گراییِ کلاسیک لاک
▫️فصل بیست و هشتم: عصر روشنگری
▫️فصل بیست و نهم: شکاکیت هیوم
▫️فصل سی‌ام: فلسفه‌ی کلاسیک آلمانی
▫️فصل سی و یکم: پیدایش مارکسیسم
▫️فصل سی ودوم: تحول فلسفه‌ی تجربه‌گرا به پوزیتیوسم و پراگماتیسم
▫️فصل سی وسوم:هستی اگزیستانسیالیسم
▫️فصل سی وچهارم: فلسفه‌ی زبان‌گرا
▫️فصل سی وپنجم: مکتب فرانکفورت و نظریه‌ی اعتقادی
▫️فصل سی وششم: مکتب نومارکسیست‌ها
▫️فصل سی وهفتم: پست‌مدرنیسم و چالش‌های فلسفی معاصر.



@AndisheKonim

فایل پی دی اف کتاب را در پست بعد خواهید داشت👇👇
برهان وجودی #دکارت

🔻دکارت توضیح میدهد که آدمی در ذهن خود، تصوری از مفهوم وجود کامل و نامتناهی دارد.
این مفهوم یا باید مخلوق خود او باشد و یا از مشاهده موجودات متناهی دیگر، و سلب تناهی و محدودیت آنان به دست آمده باشد . اولی امکانپذیر نیست، از آنرو که انسان تناهی پذیر نمیتواند به خودی خود تصوری از نامتناهی داشته باشد.
اما اینکه موجودات متناهی دیگر نمیتواند منشاء پیدایش مفهوم نامتناهی باشند بدان جهت است که مفهوم پایان ناپذیر و نامتناهی بر مفهوم متناهی و پایان پذیر تقدم دارد، چرا که اساسا آدمی ، تناهی است و کاستیهای خود را آنگاه تشخیص میدهد که نخست تصوری از مفهوم نامتناهی و کاملترین به دست می آورد و سپس در مقایسه با آن، خود را ناقص و محدود میابد.
دکارت میگوید( مراد من از خدا جوهری است نامتناهی، سرمد،تغییرناپذیر، قائم به ذات ،عالم مطلق، قادر مطلق، که خود من و هرچیز دیگری را آفریده و پدیدآورده است. اما این صفات به قدری عظیم و والاست که هرچه بیشتر در آنها تامل میکنم کمتر یقین میکنم که مفهومی که از آنها دارم بتواند تنها از خود من صادر شده باشد. بنابراین از همه آنچه تاکنون گفته ام بالضروره نتیجه میگیرم که خدا وجود دارد زیرا اگرچه مفهوم جوهر از آن جهت که خود من جوهرم، در من موجود است اما من که خود موجودی متناهی ام نمیتوانم مفهومی از جوهر نامتناهی داشته باشم مگر آنکه جوهری که واقعا نامتناهی است آن را در من نهاده باشد.)
دکارت در ادامه مطلب خویش میگوید
(پس تنها چیزی که برای گفتن میماند این است که این مفهوم مانند مفهوم خود من از همان لحظه ای که من بوجود آمده ام با من به وجود آمده است. قطعا جای تعجب نیست که خداوند به هنگام آفرینش من، این مفهوم را در من نهاده باشد تا همچون نشانه ای باشد که صنعتگر بر صنعت خویش میزند)
دقیقا همچون دکارت صدرالمتالهین (ملاصدرا) نیز وجود گرایش جاودانه خواهی در انسان را دلیلی بر عینیت جهان جاودانی میداند. چه در این صورت لغویت و بیهودگی بخشی از تمایلات و گرایشات انسانی لازم میاید.
نکته اینکه آیت الله محمدعلی شاه آبادی نیز عشق و کشش به هر چیزی را مقوله ای طرفینی و از اوصاف اضافی میداند که با وجود عینی آن چیز تلازم دارد.
اما دوستان گرامی من در نظر داشته باشند که اندیشه دکارت و ملاصدرا و شاه آبادی دارای یک مغلطه است که قبلا معرفی نمودم‌و آن مغالطه آرزواندیشی است که چون دوست داریم آنگونه باشد اینگونه میاندیشیم.
دکارت نیز دچار تصوری است که اگر تصور میشود پس عینیت آن نیز لازم میاید.
و اگر این وجود نامتنهای عینیت نیابد در برابر انسان که موجودی است عینیت یافته دارای کمال نیست.
امیدوارم دوستان با نگرش جامع به این مطلب دلیل وجود خداوند توسط دکارت را مورد نقد و بررسی قرار دهند.
ارایه این مطالب صرفا جهت شناخت نظریات فیلسوفان است..


@AndisheKonim
از هیچ اندیشه جدیدی بدون فهم آن حمایت نکنید .
بلکه با شک و تردید در آن وارد شده و حقیقت را کشف کنید

#رنه #دکارت