🔶 #تاریخچه #پناهندگی داستانی به قدمت بشریت
گونه انسان (سپین) از روزی که در غرب آفریقا از روی درخت پائین آمد و تصمیم گرفت در جستجوی منابع غذایی و شکار موثرتر، روی دوپا بایستد، همیشه و همواره درحال حرکت بر روی کره زمین بوده است. اجداد ما از آفریقا حرکت کرده و موفق شدند گونه خود را تا دورترین نقاط از آفریقا، گسترش دهند. تا پیش از انقلاب کشاورزی، اجداد ما در جستجوی گیاهان و دانههای خوراکی، در حرکتی دائمی بودند. با استقرار و گسترش کشاورزی، اجداد ما درمقایسه با قبل، کاملا ساکن شدند. کم کم تمدنها شروع به جوانه زدن و شکل گیری کرده و حکمرانیهای محلی و اولیه پا گرفتند. از این پس شاهد شکلگیری، تکوین و فروپاشی حکومتها، تمدنها و امپراطوریها هستیم. همینجا است که برای نخستین بار با نوعی اکت مواجه هستیم که امروزه آن را پناهندگی مینامیم. این پناهندگیها به نوعی مخصوص به شاهان و چهرههای شاخصی بوده است که به طور عمده پس از شکست در جنگها، برخی در جستجوی محلی امن برای زندگی و اکثراً جهت گردآوری لشکریان جدید و یورش مجدد برای بازپس گیری سرزمینها یا غرور و شرافت از دست رفته، به سرزمینهای دیگر پناهنده میشدند.
در ادیان ابراهیمی، گروههایی از مردم عادی را شاهد هستیم که به دلایلی دست از سرزمین خود کشیده و راه زندگی در غربت را در پیش میگیرند، همان مفهومی که ما امروزه به عنوان "پناهندگی" میشناسیم. در تورات، خدا از موسی میخواهد که شش شهر را برای حفاظت از پناهجویان برگزیند. در انجیل به داستان فرار حضرت مریم و همسرش به مصر و پناهجویی در این کشور برای در امان ماندن جان پسرش، عیسی و در قران به داستان محمد و پیروانش که به خاطر آزار مخالفان مجبور به ترک مکه و پناهجویی در شهر مدینه میشوند، اشاره شده است.
هرچند انسانها در جستجوی منابع غذائی و آب و همینطور گریزان از جنگها و ویرانیها، همواره در حرکت بودهاند اما در یک نمای کلی، گونه ما برای بیشتر طول حیات خود به ویژه پس از انقلاب کشاورزی ساکن بوده است. یعنی یک انسان در اکثر قریب به اتفاق موارد، در همان محلی که متولد میشده، رشد کرده، کشاورزی کرده، ازدواج کرده و عمر را سپری میکرده است و بدون هیچ جابجائی خاصی، در همان محل و کاملا نامطلع از وجود انسانها و تمدنها و بدون کوچکترین تعاملی با دنیای خارج از قبیله یا ده خود، عمر را به پایان میرسانده است. این وضعیت کمابیش تا انقلاب کبیر فرانسه تداوم مییابد. تبعات این انقلاب بر وسعت پناهندگی در اروپا افزود و به نوعی پای تعداد پر شماری از شهروندان عادی را به مقوله پناهندگی باز کرد.
با ورود اروپاییها به کشورهای دیگر در جستجوی فلزات گرانبها و سایر منابع، به مرور دفاتر نمایندگی و بعدتر کنسولگریها و سفارتخانههای این کشورها شکل گرفت که خود به مرجعی برای پناهندگی مخالفین محلی تبدیل شد. نمونههای اینگونه پناهندگی در تاریخ جهان و ایران فراوان هستند و امروزه نیز همچنان به عنوان یکی از روشهای پناهندگی در موارد خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
در قرن شانزدهم فرار هزاران تن از پیروان پروتستانیسم از فرانسه و حرکت به کشورهای دیگر اروپا و همچنین آمریکا، پناهجوئی را وارد ابعاد وسیع کرد. تعداد این افراد تا ۲۵۰ هزار نفر تخمین زده میشود و خروجشان از فرانسه، تاثیر منفی زیادی بر اقتصاد فرانسه گذاشت و ابعاد مهمی از موضوع پناهندگی و کوچ اجباری را پیش چشمان بشر قرار داد.
در دوران معاصر و پس از اینکه جنگ اول جهانی باعث آوارگی و پناهندگی میلیونها انسان در سراسر جهان و به ویژه در اروپا شد، موضوع پناهندگی به عنوان یکی از دغدغههای اصلی جامعه جهانی به جامانده از جنگ ویرانگر جهانی، درآمد. تاسیس نهادی به نام "جامعه ملل" در سال ۱۹۲۰ باعث شد اقداماتی جهت امنیت پناهجویان و یا پیدا کردن راهحلی برای مشکل روزافزون پناهندگی آغاز شود. در نتیجهی این اقدامات، مسئولیت رسیدگی به وضعیت ۴۵۰ هزار اسیر جنگی و بازگشت آنان به زندگی در شرایط صلح بر عهدهی کمیسر امور آوارگان و پناهجویان در "جامعه ملل" گذاشته شد.
بدین ترتیب این ایده به مرور شکل گرفت که حفاظت از پناهجویان و آوارگان منوط به امور خیریه و داوطلبانه نمیشود، بلکه وظیفه دولتها است و همین ایده به مرور به گفتمان غالب تبدیل شد. از این رهگذر، دیگر پناهجویی با تکیه بر آموزههای اخلاقی، سنت مهماننوازی یا تعالیم دینی و غیره قابل توضیح نبودن و در روند تغییر جایگاه انسان در نظم نوین جهانی، بدل به یک حق گردید. این موضوع هسته اولیه به رسمیت شناخته شدن حق پناهندگی در قوانین بسیاری از کشورها شد.
⚛ @AndisheKonim ادامه
👇